دوشنبه, ۱۶ مهر, ۱۴۰۳ / 7 October, 2024
مجله ویستا
امام حسین(ع) فراتر از بیان و تعریف
سخن امام جعفر صادق(ع) خطاب به «یونس بن ظبیان» را به شكل اجمالی برای شما عرض میكنم و امیدوارم كه فرهیختگان در فهم این حدیث سعی و كوشش نمایند. چرا كه مراتب علما بر حسب میزان فهمشان از احادیث است، نه به روایت كردن آن.یونس به امام صادق(ع) عرض میكند: فدایت شوم، من فراوان به یاد امام حسین(ع) میافتم، پس چه بگویم: حضرت فرمود:
سه مرتبه بگو:«صلی الله علیك یا اباعبدالله»؛ زیرا سلام شما از دور و نزدیك به او میرسد.
عرض كردم، فدایت شوم میخواهم آن حضرت را زیارت كنم، به من بیاموزید چه كلماتی را برای زیارت بر زبان جاری سازم و چگونه آن را انجام دهم؟
این رستگاری بزرگی است كه توفیق الهی و الطاف حضرت ولی عصر(ع) شامل شما شود و نام شما در ایام عاشورا در دفتر حضرت سیدالشهدا(ع) ثبت و ضبط شود. مسئولیت ما بسیار سنگین و مهم است؛ و آن عبارت از این است كه به مردم بیاموزیم، امام حسین(ع) كیست و عاشورا چیست؟ آنچه برای ما اهمیت دارد این است كه با برهان و استدلال این موضوع را درك نماییم كه سیدالشهدا فراتر از تعریف و توصیف است و كار او چیزی فراتر از توفیقات عادی بوده است.
این مسئله بزرگتر از آن است كه ما بتوانیم به واسطهٔ جملات خود آن را تقریر كنیم لذا باید فهم آن را، با تأمل و بر طرف كردن حجابهای ذهنیمان از كلمات اهلبیت(ع) درخواست نماییم تا به عمق این حادثه پی ببریم.
سخن امام جعفر صادق(ع) خطاب به «یونس بن ظبیان» را به شكل اجمالی برای شما عرض میكنم و امیدوارم كه فرهیختگان در فهم این حدیث سعی و كوشش نمایند. چرا كه مراتب علما بر حسب میزان فهمشان از احادیث است، نه به روایت كردن آن.یونس به امام صادق(ع) عرض میكند: فدایت شوم، من فراوان به یاد امام حسین(ع) میافتم، پس چه بگویم: حضرت فرمود:
سه مرتبه بگو:«صلی الله علیك یا اباعبدالله»؛ زیرا سلام شما از دور و نزدیك به او میرسد.
عرض كردم، فدایت شوم میخواهم آن حضرت را زیارت كنم، به من بیاموزید چه كلماتی را برای زیارت بر زبان جاری سازم و چگونه آن را انجام دهم؟ فرمود:
هر گاه به زیارت اباعبدالله(ع) رفتی، ابتدا در ساحل فرات غسل نما و لباس تمیز و پاكیزهات را بپوش، آنگاه پا برهنه راه برو چرا كه تو در حرمی از حرمهای الهی و رسولش میباشی. و «الله اكبر»، «لا اله الا الله»، «سبحان الله»، «الحمد لله»، «صلوات بر محمد و آل او» و هر ذكری كه متضمن تعظیم خداوند باشد را زیاد بگو تا به درب ورودی ضریح مطهر (یا حائر) برسی. آنگاه چنین بگو: «السلام علیك یا حجّهٔالله و ابن حجّته؛ سلام بر تو ای حجت خداوند و پسر حجت خداوند» « السلام علیك یا ملائكهٔ الله و زوّار قبل ابن نبی الله: سلام بر شما ای ملائكهٔ الهی و زائران قبر پسر رسول خدا» بعد از آن ده قدم به جلو برو و بایست. سی بار تكبیر بگو و سپس حركت كن و از روبرو به جانب قبر مطهر برو، آنگاه به گونهای بایست كه صورت تو مقابل صورت حضرت باشد و قبله مابین دو كتف تو (یعنی پشت به قبله باش) و سپس چنین بگو:
السلام علیك یا حجّهٔالله و ابن حجّته، «السلام علیك یا قتیلالله و ابن قتیله؛ سلام بر تو ای كشته شدهٔ در راه خدا و پسر كسی كه در راه خدا كشته شده است.» «السلام علیك یا ثارالله و ابن ثاره؛ سلام بر تو ای كسی كه خون تو و پدرت در راه خدا ریخته شده» و «السّلام علیك یا وترالله الموتور فی السموات و الأرض؛ سلام بر تو ای كسی كه خدا انتقام گیرندهٔ خون توست در آسمانها و زمین».۱
در این عبارات به خوبی بیاندیشید؛ سلام اول سلامی عام است و بعد از آن سه سلام خاص. در این مطالب معارف و حكمت نهفته است. همانا غوراندیشان در سخنان معصومین(ع) و عقول بشری برای رسیدن به پرتوی از انوار این سخنان نورانی، نیازمند عنایت الهی هستند.
«السلام علیك یا حجّهٔ الله و ابن حجّته»، این توصیف مقامی است كه همهٔ ائمه(ع) كه هر یك ذریّهٔ دیگری است، دارای این مقام هستند. اما اوصاف مقامات بعدی مختصّ امام حسین(ع) است و كس دیگری با وی در آنها مشترك نیست، حتی پدر بزرگوارشان حضرت علی(ع).
«السّلام علیك یا قتیلالله و ابن قتیله» تعبیر رسا و گویایی است برای بیان نوع منحصر به فردی از شهادت در راه خدا در میان مخلوقات، كه پدر ایشان امیر المؤمنین(ع) نیز در این نوع از شهادت با وی شریك است اما امام حسین(ع) این وجه اختصاصی را داراست كه هم شهید در راه خداست و هم پسر كشته شدهٔ در راه خدا. و این مقام والا و منحصر به فردی است كه از عالم غیب برای او نوشته شده است. و كسی نمیتواند این منصب الهی را برای كسی غیر از او در طول تاریخ بشری، حتی در مقامات انبیا، اوصیا و شهدا بیابد.
البته برای ما فهم این دو عبارت«قتیل الله و ابن قتیله» و «ثارالله و ابن ثاره» قابل درك است، اما عبارتی كه عقل در فهم آن در حیرت میماند این است: «السلام علیك یا وترالله الموتور فی السموات و الارض». و بعد از این مقامات سه گانه است كه حضرت امام صادق(ع) میفرمایند :
گواهی میدهم كه خون تو آرمیدهٔ در بهشت است و سایههای عرش برای آن لرزیده است و همهٔ خلایق برای آن گریستهاند.۲
بنابراین صاحب مقامی كه میخواهیم او را به مسلمانان معرفی كنیم، گوهری است منحصر به فرد كه همهٔ معجزات او نیز منحصر به فرد است، در هر فقره از فقرات این كلمات گوهربار بحثهایی است كه بیان آنها ساعتها به طول میانجامد و ما هم ادعای كمال شرح آنها را نداریم بلكه امیدواریم كه استعداد آن را در شنونده بیابیم.
برای ما مهم این است كه بفهیم چه عاملی سبب شده كه خون حسین(ع) از ساكنان سرای خلوّ و جاودانگی بشود، چرا كه عالم جاودانگی مكان مجردات است و رفتن روح به آنجا و از ساكنان آنجا شدن روح، امری مطابق با اصل است. اما رفتن خون به آنجا و ساكن شدن در آن عالم، به این معناست كه در روح تحولی پدید میآید كه آن را به بالاتر از عالم خُلد میرساند وخون هم به نوعی از ارواح تبدیل شده، و ساكن عالم بقا و جاودانگی گردیده است. مفهوم این حرف این است كه امام حسین(ع) به درجهای رسیده كه خونش ساكن عالم بقا میشود ولی روحش در مرتبهای بالاتر از آن عالم جای میگیرد كه برای ما قابل درك نیست.
سخن امام صادق(ع) كلامی است از عالم بالا، كه بر زبان امامی كه منافذ آن عالم برایش گشوده شده، جاری گردیده است. بنابراین معنای ساكن شدن خون در عالم بقا و جاودانگی و لرزش سایههای عرش برای آن چیست؟ و چه رابطهای بین سكونت خون امام حسین(ع) در سرای جاویدان و لرزش سایههای عرش وجود دارد. اینها تعابیری است كه علم و تحقیق در آن موج میزند و بعد از این شهادت عجیب این عبارت را میآورد: «و همهٔ مخلوقات برایش گریستند.»۳
اهل تأمل و دقت كجایند؟ امام(ع) در اینجا كلمهٔ جمعی را با «الف و لام» آورده است تا عمومیت و شمول همهٔ موجودات را برساند و ابتدائاً به اجمال فرمود همهٔ موجودات، و سپس به تفصیل این موجودات را ذكر نموده است و میفرماید:
گریستند برای او آسمانها و زمینهای هفتگانه و همهٔ آنچه در آنها و مابین آنهاست. و هر چه در بهشت و دوزخ است، و همهٔ آنچه دیده میشود و نمیشود، همگی برای امام حسین گریه و نوحهسرایی نمودند.۴همه اینها به خاطر امام حسین(ع) گریه كردهاند اما امام حسین(ع) خودش كجاست؟ این تجلیلها و عظمتها همگی برای خون سیدالشهدا است كه در رگهای او جاری است؛ خونی كه خداوند در كربلا آن را بالا برد و اما روحی كه متعلق به این خون است، خود حدیث دیگری دارد.به این تحول و انقلابی كه در مراتب وجود در نقطهٔ صعود و نزول رخ میدهد بنگرید، كه از كجا تا كجا امتداد مییابد؟ و از باب علمی كه امام صادق(ع) برای اهل فقه اكبر گشودهاند به كجا میرسیم، جایی كه امام حسین(ع) را با خونش نه با خودش و روحش برای ما معرفی مینماید و از همین جاست كه میفهمیم خون شریف ایشان فوق شناخت است. پس خود صاحب خون و منزلت او چگونه است؟كتاب كافی را با دقت و با نگاهی كاوش گرایانه از اول تا آخرش بخوانید و در مراتب وجودی قوس صعود و نزول كاوش نمایید، تا آنچه امام صادق(ع) از علامات وجودیه به صورت تفصیل بعد از اجمال بیان كرده است را درك نمایید. این عبارت ها دلالت میكند بر اینكه اهل بهشت و اهل جهنم برای این خون گریستند. و این نیست مگر به دلیل دگرگونی كه در «قوس صعود و نزول» رخ داده، و از بالاترین نقطه در مراتب وجود، تا پایانترین مراتب آن، همگی در مقابل خون امام حسین(ع) به جنب و جوش افتادهاند و این چه عظمتی است؟ امام صادق(ع) از این حد هم فراتر رفته است و بعد از آن كلماتی را بیان میكند كه فقط كسانی میتوانند تمام جوانب آن را بفهمند كه از طرف پروردگارشان بهرهٔ خاص معنوی برده باشند.
امام(ع) میفرماید:
همهٔ مخلوقات ـ از مرئی و نامرئی ـ بر خون حسین(ع) میگریند.۵
و این بلند مرتبگی الهی برای حسین چیست، و ماجرای او چه میتواند باشد؟
همهٔ این سخنان بدین معناست كه هر گاه خواستی نام حسین(ع) را بر منبر ببری و بخواهی آن آدابی را كه شایستهٔ ذكر آن نام است، ادا كنی دهانت را با گلاب ناب هزار بار شستشو دهی؛ بنابراین اگر این كار را انجام ندهی تو در آداب ذكر نام حسین(ع) كوتاهی كردی و چگونه این گونه نباشد در حالی كه نمیتوانی خون حسین را، به معنای ساكن بودن آن در سرای جاوید، درك نمایی، پس چگونه میخواهی روح را بشناسی؟
این «قتیل الله» كیست؟ به دعای «علقمهٔ بن محمد حضرمی» مراجعه نمایید و این جمله را كه بیانگر مقام پیامبر و سایر «اصحاب كسا» هست، بخوانید:
«ای كه هر چیزی را كفایت كنی، و چیزی در آسمانها و زمین از او كفایت نمیكند؛ به حقّ محمد خاتمالنبین و علی امیرالمؤمنین و به حقّ فاطمه دختر پیامبرت و به حقّ حسین و حسین؛ پس من به واسطهٔ آنها به تو توجه نمودهام در این جایگاهی كه هستم، و به آنها توسل نمودم. به واسطهٔ آنها از تو شفاعت میخواهم و به حقّ آنها از تو در خواست دارم و قسم میخورم و تو را قسم میدهم و به شأن و منزلتی كه آنها نزد تو دارند و به واسطهٔ آن، آنها از تو شفاعت میخواهم و به حقّ آنها از تو در خواست دارم و قسم میخورم و تو را قسم میدهم و به شأن و منزلتی كه آنها نزد تو دارند و به واسطهٔ آن، آنها را بر جهانیان برتری دادی و به آن نامی كه آن را در نزد آنها گذاردهای و به واسطهٔ آن نام، آنها را نسبت به سایر مردم جهان اختصاص دادهای و به واسطهٔ آن ایشان را ظاهر نمودهای و فضیلتشان را بر جهانیان آشكار كردی تا اینكه برتری و فضیلت آنها بر جهانیان قائق آمد.»۶
همه این عبارت دلالت دارد بر این كه این «خمسهٔ طیبه» نسبت به كل جهانیان حساب خاصی دارند، زیرا آنها اسم اعظم خداوند را با خود حمل مینمایند. بنابراین كسی با آنها قابل مقایسه نیست و این خونی كه در كربلا بالا برده شده است، خصوصیاتش را از اینجا گرفته است و آن خون، خون جسمی است كه اسم اعظم الهی را حمل مینماید؛ اما تا چه حد و اندازهای اسم اعظم ۷۳ حرف دارد یك حرف از آن مخصوص خداوند است كه به مخلوقی نرسیده است و مخلوقی هم به آن نمیرسد و از ۷۲ حرف دیگر خداوند به عیسی بن مریم فقط چهار حرف داد، و او به وسیلهٔ آن چهار حرف، مرده را زنده میكرد، بیماران را شفا میداد، و از گِل شكل پرندهای میساخت و در آن میدمید و تبدیل به پرندهای میشد كه به اذن خدا به پرواز در میآمد، و همهٔ اینها آثار همان چهار حرف بود. حضرت ابراهیم(ع) به درجهای رسید كه خداوند هشت حرف از اسم اعظم را به او داد. اما پیامبر ما و اهل بیت گرامیاش همهٔ هفتاد و دو حرف اسم اعظم به آنها اعطا شده بود كه چهار حرفی كه نزد عیسی بود، و هشت حرفی كه نزد ابراهیم بود، و تا ۷۲ حرف همگی در قلب حسین(ع) بود. اكنون میتوانی تصور كنی جسمی كه این گوهر یكتا را حمل میكند و خونی كه از چنین قلبی میجوشد، چگونه باید به حساب آورده شود؟باید بفهمیم كه این، خون چه كسی است و از چه معرفتی تغذیه مینماید، از كدامین سرچشمهٔ جوشان صفات و ملكاتش آبیاری میشود، به خاطر چه كسی و چگونه بالا برده شده است. آیا انسان میتواند خونی را كه اسم اعظم الهی در آن ساری و جاری است، بشناسد. البته ما در صدد بیان جراحاتی كه بر آن بدن شریف وارد شده و ذكر تعداد آنها نیستیم، و هدف ما این بود كه اندكی از مفهوم گواهی امام صادق(ع) را در این كه «شهادت میدهم خون تو ساكن در عالم بقا و جاودانگی است»، بفهمیم.۷
امام حسین(ع) با این همه جراحات وارده در بدنش در گوشهای از میدان جنگ ایستاد؛ در حالی كه به شدت احساس خستگی میكرد و میخواست اندكی استراحت نماید. به هر حال او نیز بشری مثل سایر مردم است و امتحان الهی نیز در عالم بشری انجام میشود. امام ایستاد، در حالی كه جراحات سنگینی را تحمل میكرد و این ماجرا بعد از حملات گستردهای بود كه به لشكر دشمن وارد ساخته بود. لحظاتی قبل نیز در كنار نعش برادرش عباس(ع) و فرزندش علیاكبر(ع) ایستادهبود و شاهد اجساد به خاك و خون افتادهٔ اصحابش بود كه بر خاك گرم كربلا افتاده بودند، و اكنون نیز جراحات فراوان تمام بدنش را در بر گرفته بود. در همین حال بود كه خبیثی از لشكریان «عمر سعد» سنگی بر پیشانی مبارك حضرت زد و حضرت گوشهٔ پیراهن خود را بالا آورد تا خون جاری شده بر صورتش را پاك نماید. در همین لحظه تیر مسموم و سه شعبهای به سمت حضرت پرتاب شد و در سینهٔ او جای گرفت و خون همانند آب جاری از ناودان از سینهاش جاری شد. امام حسین(ع) خونها را در دست خود گرفت و آنها را به سمت آسمان پرتاب كرد و یك قطره از آن خونها به زمین بازنگشت. دقت كنید چرا حضرت خون قلبش را در دست گرفت و به آسمان پرتاب كرد و چند مرتبه این كار را انجام داد؟ یك بار نیز با این خونها صورت و بدن خود را آغشته نمود. كدام خون به آسمان صعود كرد و كدام خون را به صورت و بدنش آغشته نمود؟ آیا چیزی از این خونها به زمین ریخت. چرا امام حسین آنها را رها نكرد تا بر زمین بریزد و اگر بر زمین میریخت آیا زمین و اهل آن باقی میماندند؟!
این است معنای « السلام علیك یا رحمهٔالله الواسعهٔ و یا باب نجاهٔ الاُمّهٔ».
شایسته است كه مولایمان جعفربن محمد(ع) بگوید كه این خون چه خونی است؟
حسین(ع) خون شریفش را در دست گرفت، به آن نگریست و فرمود: «بسمالله و بالله». سپس گفت: «و فی سبیلالله» و سپس آن را به سمت آسمان پرتاب كرد. یعنی:
كلمات پاكیزه به سوی خداوند صعود میكنند و عمل صالح آنها را بالا میبرد.۸
و امام صادق(ع) میفرماید: «یك قطره از آن خون هم به زمین باز نگشت» و این همان خونی است كه ساكن در عالم بقا و جاودانگی شد!
شما ای علمای اهل سنت، «احمدبن حنبل» صاحب كتاب مسند، و «ابن عبدالبرّ» صاحب استیعاب و «ابن حجر» صاحب كتاب اصابه و «ترمذی» صاحب كتاب سنن و «سیوطی» و «بیهقی» و «خطیب بغدادی»، آیا آنچه را كه دربارهٔ روایت «ابن عباس» نوشتهاید فهمیدهاید كه میگوید:
«پیامبر(ص) را دیدم در حالی كه محزون بود، لباس تیره پوشیده بود و در دست او ظرفی بلورین بود كه خون امام حسین(ع) در آن جای گرفته بود و میخواست آن را به سمت عرش بالا ببرد. و همانا پیامبر(ص) خبر شهادت امام حسین(ع) را به ابن عباس داده بود و همان گونه كه گفته بود اتفاق افتاد، و به درستی رؤیای ابن عباس آشكار شد و بزرگداشت پیامبر نسبت به خون امام حسین(ع) ظاهر گشت.»
«ابن اثیر» در كتاب تاریخش۴ به نقل از ابنعباس چنین میگوید: «پیامبر را در شبی كه حسین(ع) همان شب به قتل رسید، دیدم در حالی كه ظرفی بلورین كه خون در آن بود در دست داشت. پس گفتم، ای رسول خدا این چیست؟ حضرت فرمود: این خون حسین و اصحاب اوست كه آن را به سمت خداوند بالا میبرم.»۵
ای راویان حدیث آیا آنچه كه منظور پیامبر(ص) از این سخنان بوده است را دریافتهاید. معنای این سخن رسول خدا(ص) را كه: من باغبان بستان انسانیتام، و مبعوث شدم در زمین، بستانی را به وجود آوردم، و هر گاه كه از این باغستان گلهایی سربرآورد، ناچارم كه آن گلها را بچینم و به خداوند تبارك و تعالی تحویل دهم، چرا كه محل آن گلها در جایگاه راستی نزد پرودگار تواناست.
سخنرانی آیت الله العظمی وحید خراسانی
پینوشتها:
٭ متن عربی سخنرانی برگرفته از: الحق المبین فی معرفهٔ المعصومین(ع)، نوشتهٔ علی كورانی.
۱. كلینی، كافی، ج ۴، صفحهٔ ۵۷۵./ ۲. أشهد انّ دمك سكن فی الخلو و اقشعرّت له اظلّه العرش و بكی له جمیع الخلائق/۳. و بكت الجمیع الخلائق./۴. و بكت له السّموات السّبع و الأرضون السّبع ما فیهنّ و ما بینهنّ و من یتصلّب فی الجنّهٔ و النّار من خلق ربّنا و مایری و ما لایری./۵. مایری و ما لایری.
۶. مصباح المتهجد، ص ۷۷۷./۷. مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۲./۸. تاریخ ابن اثیر، ج ۱، ص ۸۲.
۹. إلیه یصعدوا الكلم الطّیب و العمل الصّالح یرفعه.
۱۰. و در روایتی چنین آمده است كه آن را به سمت آسمان بالا میبرم و در جایی دیگر به سمت عرش و در همهٔ آنها خون حسین و اصحابش ذكر شده است.
پینوشتها:
٭ متن عربی سخنرانی برگرفته از: الحق المبین فی معرفهٔ المعصومین(ع)، نوشتهٔ علی كورانی.
۱. كلینی، كافی، ج ۴، صفحهٔ ۵۷۵./ ۲. أشهد انّ دمك سكن فی الخلو و اقشعرّت له اظلّه العرش و بكی له جمیع الخلائق/۳. و بكت الجمیع الخلائق./۴. و بكت له السّموات السّبع و الأرضون السّبع ما فیهنّ و ما بینهنّ و من یتصلّب فی الجنّهٔ و النّار من خلق ربّنا و مایری و ما لایری./۵. مایری و ما لایری.
۶. مصباح المتهجد، ص ۷۷۷./۷. مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۵۲./۸. تاریخ ابن اثیر، ج ۱، ص ۸۲.
۹. إلیه یصعدوا الكلم الطّیب و العمل الصّالح یرفعه.
۱۰. و در روایتی چنین آمده است كه آن را به سمت آسمان بالا میبرم و در جایی دیگر به سمت عرش و در همهٔ آنها خون حسین و اصحابش ذكر شده است.
منبع : ماهنامه موعود
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست