یکشنبه, ۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 23 February, 2025
مجله ویستا
تنگناهای اجتماعی – روانی اطلاع رسانی برای توسعه

۱) توجه جدی به دانش مدیریت به عنوان نرم افزار پیشرفت ؛
۲) وجود سیاست علمی و سیاست اطلاع رسانی میتنی بر موازین و قوانین ؛
۳) مشاركت جدی و فعال در تصمیمات و تعهد به مسئولیت حاصل از مشاركت در تصمیمات ؛
۴) برقراری مدیریت مردم مدار و برقراری ثبات در مدیریت و امكانات ؛
۵) اداره مدبرانه مقاومت در برابر تغییر در ارزشها ، دانشها و مهارتها ؛
در متن اصلی مقاله ، هر یك از پنج مورد بالا با توجه به وضعیت فعلی حوزه كتابدار ی و اطلاع رسانی در ایران مورد بحث قرار خواهد گرفت .
وظایف اصلی مدیریت ، عبارت است از قدرت بخشیدن به كار جمعی از طریق اهداف مشترك ؛ ساخت صحصیح سازمانی و آموزش و پرورش افراد ، در جهت شناخت محیط و عرضه پاسخ مناسب به تحولات آن . این وظایف ، از ابتدای رشد پدیده مدیریت ثابت مانده ؛ اما چون نیروی كار افراد غیر ماهر ، به كیفیت وظایف مدیریت نیز ، به كلی تغییر یافته است .در آغاز جنگ جهانی اول ، تقریبا چهار پنجم از مردم كشورهای صنعتی امروز ، از سه شغل خدمتكاری كشاورزی و كارگری امرار معاش می كردند . در حالی كه امروزه تقریبا خدمتكاری وجود ندارد و بین سه تا پنج درصد از جمعیت را كشاورزان تشكیل می دهند ، كه تولیدات آنها بین چهار تا پنج برابر هشتاد سال قبل است . كارگران صنایع هیجده درصد شده اند و احتمالأ با سال ۲۰۰۰ این رقم به ده درصد افزایش خواهد یافت . بزرگترین نیروی كاری كه در این دوره ظاهر گردیده ، مربوط به طبقه مدیران و طبقه متخصصان است كه یك سوم كل نیروی كار را تشكیل می دهند . این تحول بی سابقه كه تنها به اتكاء مدیریت حاصل شده ، توانسته است درآمد واقعی كارگرهای كشورهای صنعتی رابین ۲۰ تا ۳۰ درصد برابر افزایش دهد ، در حالی كه از ساعات كار آنان پتجاه درصد كاسته است . تغییر اساسی دیگری كه در روابط اقتصادی جامعه غربی ایجاد شده ، این است كه نوددرصد از درآمدهای ناخالص ، به سوی پرداخت حقوق و دستمزد هدایت می شود . به این ترتیب ، آرام آرام " ثروتمند " مفهوم خود را از دست می دهد و "توسعه " به معنای توزیع عادلانه امكانات بین مردم یك كشور – واقعیت می یابد . آنچه چنین تحولی را وافعیت بخشیده ، مدیریتی است كه باتفكر و اندیشه روابط علت و معلول را شناسایی و كاربرد آن را در طبیعت و سازمان ، مورد توجه قرار می دهد .
سه مشخصه اساسی چنین مدیریتی عبارت است از :
۱) تعین اهدافی كه زیر مجموعه اهداف كلی توسعه تلقی می شود ،
۲) تاكید برمسئولیت جمعی در پرتو مشاركت در تصمیم گیری ؛
۳) سازگاری با نیازها وشرایط در پرتو تغییر خردمندانه .
در زیر ، تنگناهای اجتماعی – روانی دستیابی به این سه مشخصه در پیوند با اطلاع رسانی برای توسعه ، مورد توجه قرار می گیرد .
۱) فقدان سیاست اطلاع رسانی
اساسی ترین تنگنا در نظام اطلاع رسانی كشود ، فقدان سیاست علمی است كه درچارچوب آن ، مدیریت اطلاع رسانی به فعالیتهای هدفمند و همسو با توسعه خواهد پرداخت . چون فاقد سیاست علمی تدوین یافته هستیم ، بنابراین سیاست اطلاع رسانی تدوین شده ای نیز در اختیار نداریم . لذا به جای تلاش چارچوب الویتهای ملی و محلی توسعه ، به نظامهای اطلاع رسانی منبعث از نتیجه و عمل افراد بسنده كرده ایم . در چنین شرایطی اگرچه مراكز اطلاع رسانی وجود دارند ؛ اما این مراكز در شكل دهی سازمان یافته حركت جامعه به جلو ، نقش موثی ایفا نمی كنند . اعلام موجودیت مراكز اطلاع رسانی موازی در اینجا و آنجا طی چند سال گذشته از سویی ، و وضعیت كتابخانه های دانشگاهی – كه هیچ نشانه ای از فعالیتهای اطلاع رسانی به معنی امروزی در آنها مشاهده نمی شود – از سوی دیگر ، جلوه هایی از فقدان سیاست صریح وقانونی اطلاع رسانی است . به عبارت دیگر چون سیاست اطلاع رسانی نداریم ، عملأ هدف مشخص و حساب شده ای نیز در قالب اهداف كلی توسعه در پیش روی ما وجود ندارد . هنگامی كه هدف مشخصی را دنبال نمی كنیم ، نمیتوانیم بگوییم چه كسی با چه تواناییهایی مناسب انجام كار است . لذا ، اداره كتابخانه ها را به دست افرادی می سپاریم كه با معیارهای نظری ما تطابق دارند ؛ نه با معیارهای شایستگی برای اجرای برنامه رشد و ارتقای توان اطلاع رسانی سازمان و كشور . و چنین است كه ، مدیریت برخی از بزرگترین منابع اطلاعاتی ایران – یعنی بعضی از كتابخانه های دانشگاهی – بر عهده كسانی است كه برای اداره این گونه سازمانها تعلیم نیافته و آموزش داده نشده اند . در نتیجه ، علی رغم وجود منابع عظیم اطلاعاتی در این كتابخانه ها ، اطلاع رسانی به معنای واقعی كلمه در آنها شكل نمی گیرد . و از سوی دیگر ، سازمانهای نوظهور غیر دانشگاهی ، بدون پشتوانه ای قابل توجه از منابع و با اتكاء به بانكهای اطلاعاتی خارج از ایران ، اصطلاحا رهبری استفاده از تكنولوژیك و ارائه خدمات اطلاع رسانی را عهده دار شده و با این عمل ، وابستگی نظام اطلاع رسانی به منابع داخل كشور را به وابستگی به منابع خارج ازكشور تبدیل می كنند . در نتیجه ، بر سر مراكز اطلاعاتی داخل كشور ، همان خواهد آمد كه بر سر صنایع داخلی . جلوه دیگر فقدان سیاست علمی ، عدم بهره وری از سرمایه هایی است كه طی بیست سال گذشته ، برای آموزش نیروی انسانی در حوزه كتابداری و اطلاع رسانی ، هزینه شده است . به عبارت دیگر ، در حالی كه دانشگاههای بزرگ ایران ، متولی امر آموزش كتابدار و اطلاع رسان حرفه ای هستند ؛ اما خود به محصولی كه پرورانده اند و به فعالیت كاملأ حرفه ای كتابداری به چشم فعالیتی صرفا خدماتی می نگرند . این دانشگاهها ، به جای بهره وری از سرمایه های كلانی كه صرف تعلیم و تربیت كتابداران كرده اند ، اداره كتابخانه های خود را به دست افراد غیر حرفه ای می سپارند كه ، نه دانش و فرهنگ كتابداری و اطلاع رسانی در آنها متبلور یافته ، و نه به دلیل دوران كوتاه مدت مسولیتشان در كتابخانه ها ، می توانند به اهداف بلند مدت و همه گیر نظام اطلاع رسانی كشور توجه كنند . بر این اساس ، نخستین قدم در راه ایجاد اطلاع رسانی در خدمت توسعه را تدوین سیاستی صریح و قانونی، در قالب سیاست علمی و تكنولوژی برای واحدهای اطلاع رسانی كشور می دانم .۲) فرایند دستیابی به اطلاع رسانی در خدمت توسعه
اطلاع رسانی ، فرآیندی جمعی است كه به اتكای اشتراك منابع واقعیت می یابد . منابع اطلاعاتی ، امكانات اداری / خدماتی و منابع انسانی مراكز اطلاع رسانی ، اجزای متشكل و منسجم نظام اطلاع رسانی كشورند . سلامت ، كاركرد و كارایی این نظام ، نه تنها به سلامت ، كاركرد و كارآیی هر جزء بستگی دارد ؛ بلكه مقدار مشاركت نظری و عملی هر جزء ، كیفیت و كمیت كارآیی كلی نظام را شكل می دهد .تعهد نظری و عملی ، به اجزای سیاستها ، خط مشیها و رویه های اطلاع رسانی كشور ، در صورتی سیاست ، و خط مشی و رویه تك تك مراكز اطلاع رسانی خواهد شد كه آنها نیز در تعیین آن سیاستها ، تصمیمات و خط مشیها مشاركت جدی داشته باشند . بدون مشاركت فعال در تصمیمات ، تعهد جدی به اجرا ، وجود نخواهد داشت . با آیین نامه و دستورنامه شاید بتوان ، فتوكپی مقاله ای را از فلان مركز اطلاع رسانی به دست آورد ؛ اما با اینگونه ابزارها ، نمی توان نیروی انسانی یك واحد اطلاعاتی را جهت فراهم آوردن پاسخی جامع ، برای مرجعی در مركزی دیگر ، به تفكر و عمل واداشت . طی دو دهه گذشته ، بارها برای بهره وری مشترك از منابع ، به صورت بكطرفه طرح آیین نامه و دستورنامه تهیه شده ؛ اما این روش راه به جایی نبرده است . طرح امانت بین كتابخانه ای و طرح شبكه اطلاع رسانی مركز اطلاعات و مدارك علمی ایران ، دو نمونه قابل ذكر در این مورد است . در حال حاضر نیز ، بدون مشاركت فعال سایر مراكز ، شبكه اطلاع رسانی كامپیوتری به وجود می آید. گاه این امر ، تا آنجا پیش می رود كه یك مركز اطلاع رسانی بدون اطلاع قبلی ، عضو شبكه ای محسوب می شود كه فلان سازمان به راه انداخته است . روشن است كه اینگونه شبكه ها یا بانكهای اطلاعاتی ، یا فقط روی كاغذ باقی می مانند و یا به بانكهای اطلاعاتی ای تبدیل می شوند كه حاوی اطلاعات ناقص ، كهنه و ابتر هستند . طرح تهیه فهرستگان ایران كه قبل از انقلاب به آن پرداخته شد و بانك اطلاعات مجلات لاتین دانشگاهها كه در سال ۱۳۶۵ آغاز به كار كرد ، نمونه هایی از این موارد ناموفق بوده اند . هر نظام اطلاع رسانی كارآ ، براساس مسولیت مشترك شكل می گیرد و عمل می كند . مسئولیت مشترك می تواند دو شكل اساسی داشته باشد : تصمیم گیری مشترك درباره امور مورد نظر ، و تقسیم كارها بین واحدها . حضور نمایندگان واقعی واحدهای اطلاع رسانی در سیاستگذاری ، واقعیات ، نكته نظریات و عملكردهای خاص هر واحد را در تصمیماتی كه گرفته می شود و سیاستهایی كه اعمال میگردد ، دخالت می دهد .این گونه مشاركت ، تعهد به اجرای مصوبات در پرتو تقسیم كار واقع گرایانه ای كه انجام گرفته و نیز مسولیت مشترك را تضمین می كند . مسوولیت مشترك ، به این معناست كه هر واحد ، به نظریات و عملكردهای دیگران ، به عنوان بخشی از نظریات و عملكردهای خود بنگرد و به آن احترام بگذارد.اگر واحدهای متشكله یك نظام اطلاع رسانی ، برای رشد و تكامل خود ، درصدد تقسیم منافع و امكانات و یا بهره وری از منابع و امكانات دیگران تلاش كنند ، نظام اطلاع رسانی را به فنا می كشانند . همان گونه كه در توسعه رشد مادی و معنوی ، تك تك افراد جامعه مورد نظر است ، در اطلاع رسانی نیز ، هیچ فرد یا واحدی به تنهایی به جلو نمی رود . در دراز مدت ، یا همه به پیش می روند و همه درجا می زنند . به عبارت دیگر یا همه بازنده اند یا همه برنده.
۳) بی ثباتی آفت پیشرفت
همانگونه كه اجرای برنامه های علمی و آموزشی ، به ثبات سیاسی – اقتصادی نیازمند است ، تاسیس ، تداوم و رشد مراكز اطلاع رسانی نیز ، به ثبات برنامه ، ثبات مدیریت و ثبات امكانات مناسب نیازمند است . طی ده سال گذشته ، مدیران بزرگترین مراكز اطلاع رسانی كشور ، یعنی مركز مدارك علمی و كتابخانه های مركزی دانشگاهها مرتبا تغییر یافته اند . سه نمونه كه نگارنده با آن آشناست ، موید این نكته است كه آن مراكز و یا كتابخانه ها به طور متوسط ، هر دو سال ، یك بار با مدیریت جدید اداره شده اند . این امر ، سبب انتقال احساس تزلزل به افراد گشته و نتیجه مستقیم آن ، ترغیب غیر مستقیم مسوولان به انجام امور ظاهری ، فیزیكی و كوتاه مدت بوده و در نتیجه ، آنان از انجام برنامه ها و امور دراز مدت و بنیادی دور مانده اند . این گونه تغییر ها ، بویژه اگر مدیر جدید " كتابدار" نباشد ، بسیار زیانبار است . چرا كه عدم آشنایی او با امور ، نه تنها روال كارهای قبلی را متوقف می سازد ؛ بلكه مدتی طول می كشد تا خود وی با مقدمات اطلاع رسانی آشنایی یابد – و چه بسا كه شاید قبل از آشنایی با مقدمات ، مجددا مدیر دیگری جای او را بگیرد.بی ثباتی در امكانات مالی نیز ، از اجزای برنامه های اطلاع رسانی ممانعت به عمل می آورد . انجام بررسی ای در مورد موجودی مجلات لاتین كتابخانه های دانشگاه اهواز ، مشخص كرد كه مجموعه های مجلات ، شدیدا تحت تاثیر شرایط سیاسی ، اقتصادی و نظریات مدیریتها شكل گرفته اند . كتابخانه دانشكده كشاورزی دانشگاه اهوار ، به عنوان یكی از با سابقه ترین كتابخانه های این دانشگاه ، تنها كل شماره های یك عنوان مجله لاتین را در مجموعه دارد و این در حالی است كه در حدود ۲۰۰ عنوان مجله دیگر در این كتابخانه ، هركدام با كسری شماره های متعدد و كمبودهای چند ساله مواجه اند. یك مثال دیگر ، موضوع را بهتر روشن می كند : دانشگاه امور تربیتی دانشگاه شهید چمران ، از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹ همه ساله ۱۲۰ عنوان مجله لاتین را مشترك بود ؛ اما در سال ۱۳۷۰ به یكباره تحت تاثیر شرایط اقتصادی و تحت تاثیر ساده ترین راه – و نه به دلیل نیازهای اطلاعاتی جامعه استفاده كننده –اشتراك ۱۲۰ عنوان مجله ، به اشتراك ۳۹ مجله تنزل یافت. تغییر مداوم مدیریتها و دگرگونی شدید در كم و زیاد شدن امكانات مالی ، كارمندان مراكز اطلاع رسانی با بی برنامه و در نتیجه بی روحیه و دلسرد می سازد و به مرور زمان آنها را نیز به كارمندانی مبدل می كند كه فقط برای دریافت حقوق – و نه برای سازماندهی و اشاعه اطلاعات – در محیط كاری خود حاضر می شوند .
● زمینه های مقاومت در برابر تغییر
اصالت فرد به عنوان اصلی فرهنگی ، قرنها در جامعه ما حاكم بوده است . قرنها اجتماع در خدمت فرد بوده است و هر كس می كوشید تا ، دیگران را به خدمت خود وادارد . حركت فرد ، در جهت منافع جامعه و یا حركت جمعی به سوی هدفی مشترك رواج نداشته است . كارمندان دولت ، از روی اكراه و با دشواری ، مطابق خوانده ها و دستورها – و نه بر اساس میل ذاتی و باطنی – به مراجعه كنندگان پاسخ میدهند.متجاوز از بیست سال است كه " كتابداری " در ایران معرفی شده است . تعداد زیادی را میشناسیم كه فهرستنویس هستند و به آنها به عنوان فهرستنویسانی توانا احترام می گذاریم ؛ اما خیال می كنم نمی توانید سه نفر را به عنوان كتابداران مرجع با صلاحیت معرفی كنید . از نظر فرهنگی ، نظم دهی به كتابها ، ظاهرا با ارزشتر و بی دردسرتر و كم مسئولیت تر از ، یاری رساندن به انسانهاست . اطلاع رسانی بر شوق خدمت به دیگران متكی است . به سادگی نمی توان فرهنگ سنتی فردگرا و ابزارگرا را به فرهنگ جمعی گرا ، كه محیط مطلوب رشد اطلاع رسانی است تبدیل كرد.هر انسانی در هر سطحی از "تغییر " نگران است . كنار گذاشتن ارزشها مستقر و روی آوردن به ارزشهای مطلوب اطلاع رسانی ، جو روانی فرد را متاثر می سازد و انرژی ذهنی و جسمی فراگیری و خوگیری به ارزشها و روشهای جدید را طلب می كند .آنها كه سنی را در كتابداری گذرانده اند ، خوب به خاطر دارند كه " كتابداران سنتی" ، چگونه در برابر " "كتابداری جدید" مقاومت می كردند . كتابداران سنتی دریافته بودمد كه كتابداری جدید با بازكردن درهای مخازن كتاب ، تسلط فردی آنها بر مجموعه را از بین می برد و در دستیابی به منابع ، قواعد و ضوابط جایگزین حافظه می شود . به همین دلیل ، مطمئن هستم تكنولوژی جدید ، فلسفه وجودی فهرستنویسی به روال امروزی رااز بین می برد و فرهنگ پشت پرده نشینی كتابداران رامورد حمله قرار می دهد ؛ اما مطمئن نیستم كه تبدیل كتابدارانی كه از پشت میز به مراجعه كننده حكم می رانده اند به سادگی میسر شده و آنان به اطلاع رسانانی كه خود را عاشق خدمت به جویندگان علم و دانش بدانند تبدیل شوند .جلوه ای از مقاومت ، در برابر تغییر را می توان در نظام آموزش كتابداری ایران مشاهده كرد . كل برنامه آموزشی كتابداری ، همان است كه بیست سال پیش طراحی شد و توجه داشته باشید كه امتحان دوره فوق لیسانس كتابداری ، هنوز همان گونه برگزار میشود كه بیست سال پیش اجرا می شد ، گویی هنوز هم كارشناس كتابداری آموزش نمی دهیم .همانگونه كه در تبدیل كتابداران سنتی با دشواری روبه رو شدیم ، نمی توان به سادگی كتابدار حاكم بر مراجعه كننده را ، به كتابدار عاشق خدمت به مراجع تبدیل كرد . و به همان دلیل ، دشوار است كه استاد كتابداری را واداشت كه در كلاسهایش چیزی بگوید متفاوت با آنچه ده پانزده سال می گفته است .آنچه امروزه نیازمند آنیم ، سیاست اطلاع رسانی جمعی شكل گرفته و مدیریت خاص دوره انتقال از فرهنگ اطلاع رسانی پویاست ، لازم است بدانیم كه این دوره ، نه مشابه دوره كتابرسانی است و نه مشابه دوره اطلاع رسانی ؛ بلكه دوره ای متفاوت با هر دو دوره ای است كه ، بخشی از گذشته و بخشی از آینده در آن جریان دارد . دوره ای است كه ضمن روزآمد نگه داشتن برگه دان كتابخانه ، اطلاعات كتابشناختی كتابها را به كامپیوتر می دهیم . دوره ای است كه ضمن تلاش برای مجموعه سازی مستقل ، ناچاریم به منابع موجود در دیگر كتابخانه ها متكی باشیم . دوره ای است كه به یاری ماشین ، می توانیم از حجم كارهای دستی بكاهیم و به حجم تلاش ذهنی و عقلی برای حل مشكلات مراجعه كننده بیفزاییم . گذر سالم از این دوره ، به مدیریتی نیاز دارد كه گذشته كتابداری ، كتابخانه و اطلاع رسانی را خوب می شناسد؛ از وضعیت فعلی كتابداری و اطلاع رسانی كاملأ اطلاع دارد ؛ از وضعیتی كه می خواهد در آینده به آن دست یابد به خوبی مطلع است و سرانجام ، توان علمی و عملی اداره حركت از وضعیت فعلی به وضعیت آینده را در خود پرورانده است .
محمد حسین دیانی
گروه كتابداری دانشگاه شهید چمران
گروه كتابداری دانشگاه شهید چمران
منبع : فصلنامه علوم اطلاع رسانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست