جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


شاید وقتی دیگر


شاید وقتی دیگر
▪ برای شروع از خودتان بگویید.
ـ من فارغ التحصیل تئاتر(رشته بازیگری) هستم. سال های زیادی تئاتر کار می کردم و بعد از مدتی به نویسندگی رو آوردم و در کنار کار تئاتر مشغول نوشتن نمایشنامه شدم. بعد از آن وارد سینما شدم. سینما را با «علیرضا امینی» شروع کردم. به همراه ایشان چهار کار داشتم که آخری «استشهادی برای خدا» بود. (گرچه آقای تنابنده متواضعانه به این مورد اشاره نکرد اما بازی درخشان وی در استشهادی برای خدا دستاوردی چون سیمرغ بلورین جشنواره اخیر فجر را برایش به ارمغان آورد.) چند فیلمنامه برای سینما نوشتم و حالا هم اینجا هستم با مامور بدرقه.
▪ این اولین حضور شما در تلویزیون است.
ـ در حقیقت اولین حضور من در یک مجموعه تلویزیونی است.
▪ سوالی که یقیناً بارها پاسخ داده اید این است که چطور وارد این پروژه شدید.
ـ من به دعوت آقای «حسن فتحی» برای تله فیلم «دنده معکوس» به دفتر آقای عفیفه آمدم بعد از به تعویق افتادن ساخت این تله فیلم، از طرف آقای عفیفه به حضور در این مجموعه دعوت شدم.
▪ چه موردی در این مجموعه شما را جلب کرد تا این دعوت را بپذیرید. فیلمنامه، کارگردانی سعید سلطانی یا شخص آقای عفیفه به عنوان تهیه کننده.
ـ زمانی که من فیلمنامه را دیدم حدوداً ۱۰ قسمت از آن نوشته شده بود و به نظرم متن بدی نبود و از کاراکتری که قرار بود بازی کنم خوشم آمد و از طرفی حضور آقای عفیفه و آقای سلطانی به من اطمینان خاطر می داد تا این کار را بپذیرم.
▪ از آنجا که خود شما یک نویسنده هستید، قاعدتاً باید توجه خاصی هم به متن داشته باشید. آیا آقای امیرعباس پیام به عنوان نویسنده مامور بدرقه از شما همفکری می خواستند؟
ـ متن تمام و کمال نوشته آقای پیام است اما ایشان آنقدر پیشنهادپذیر است که گاهی اوقات اگر ما پیشنهادی داشته باشیم و مناسب باشد از ما می پذیرد.
▪ فیلمنامه «مامور بدرقه» بیشتر بر پایه طنز موقعیت است و خب در این گونه طنز ها انرژی بیشتری از بازیگر می خواهد، در مورد آن صحبت کنید.
ـ وقتی در مورد طنز در این نوع کارها صحبت می کنیم خیلی قابل تفکیک نیست. با شما هم عقیده ام که بیشترین بار طنز این مجموعه روی موقعیت ها است اما طنز کلام و کمدی های بزن بکوب هم دارد و از همه مولفه های طنز در آن بهره گرفته شده است که هر کدام هم انرژی خاص خودش را می طلبد.
▪ شاید بهتر بود این طور می پرسیدم که در مورد نقش افشین توضیح دهید.
ـ نقشی که برای من نوشته شده در حقیقت کاراکتر شیرینی نیست به خصوص که در کنار آن کاراکترهای شیرینی هم داریم مثل نقشی که «جواد رضویان» بازی می کند یا نقش «کیانوش گرامی» اما من سعی کردم در اجرا شخصیت شیرینی از او ارائه دهم.
▪ پارتنر شما در این نقش آقای گرجستانی و آقای جواد رضویان است. با توجه به اینکه می دانیم نقش روبه رو تاثیر بسیاری در نحوه بازی یک بازیگر دارد تا چه اندازه سیروس گرجستانی و جواد رضویان در کار شما موثر هستند؟
ـ من با جواد رضویان تا قبل از این کار آشنایی نزدیکی نداشتم. جواد مرا نمی شناخت و من هم شناختی که از او داشتم از روی کارهای قبلی او بود. قبلاً قرار بود در «هندوانه شب یلدا»ی سعید آقاخانی همبازی باشیم که نشد. من و آقای رضویان اولین بار روز تست گریم همدیگر را دیدیم و ظرف چند دقیقه خیلی زود به هم اخت شدیم. (حالا هم خیلی با هم می خندیم و خیلی به ما خوش می گذرد.) من خیلی به جواد علاقه پیدا کردم و فکر می کنم(با خنده) او هم مجبور شده به من علاقه پیدا کند و حین بازی هم خیلی با هم راحت هستیم. این را هم اضافه کنم در همه کارها به خصوص از این نوع رابطه بیرونی بسیار مهم است. اینکه فضا دلپذیر باشد تا به آدم انرژی بدهد تا کار خلاقه شیرین داشته باشد. من با آقای گرجستانی از سر پروژه اس ام اس از دیار باقی آشنا شدم(که البته قسمت نشد در آن مجموعه کار کنند) و این آشنایی در مامور بدرقه کامل شد و با ایشان هم رابطه خیلی خوبی دارم ضمن اینکه تاکید می کنم در این نوع طنزهای موقعیتی معمولاً بازی در یک هارمونی به وجود آید یعنی در اتمسفر بین بازیگرانی که موقعیت را می سازند و اگر این رابطه نباشد و بازیگران بده بستان و هماهنگی نداشته باشند قطعاً اتفاق خوبی نخواهد افتاد.
▪ در حال حاضر با توجه به اینکه خود شما یک کارشناس هستید چقدر به موفقیت این کار خوشبین هستید.
ـ تمام کارهایی که مناسبتی ساخته می شوند به دلیل سیاست غلطی که دارد تا حدودی غیرقابل پیش بینی هستند چرا که کارها فرصت کافی برای پخته شدن ندارند اما من نسبت به تمام کارهایی که امسال است خوشبین هستم و فکر می کنم کار ما هم خوب از آب دربیاید و مخاطب خود را داشته باشد.
▪ شما بقیه کارها را که مختص شبکه های دیگر هم است دنبال می کنید؟
ـ بله، دو تا قصه های جدی مان یعنی روز حسرت شبکه یک و مثل هیچ کس شبکه دو که درام هایی جدی هستند احتیاج به زمان دارند تا جا بیفتند اما مسلماً بعد از آن مخاطب دنبال خواهد کرد و کارهای طنز هم جایگاه خودشان را دارند.
اما نگرانی من از این است که سیاستگذاری به گونه یی نیست که داستان هایمان بتوانند به خوبی شکل بگیرند و تنوع داشته باشند که این شامل نحوه ارائه نیز می شود مثلاً ما در شبکه های دو و سه یک تم را دنبال می کنیم و بنای هر دو داستان این است که ورثه هایی دنبال ارث هستند. حالا در یک داستان خیلی جدی و ملودرام و در داستانی دیگر با نگاهی طنز. فکر می کنم اگر سیاستی بود که قصه ها با زیرساختی شبیه به هم درنظر گرفته نمی شد جذابیت بیشتری داشت.
▪ تا آنجا که من اطلاع دارم قرار بود این طور باشد یعنی سازمان در انتخاب طرح ها به گونه یی نظارت داشته باشد که مضمونی شبیه یکدیگر نداشته باشد.
ـ البته در نحوه ساخت و ساختار هم این اتفاق می افتد گرچه در کارهای جدی تا حدودی این نظارت ها صورت گرفته اما در مورد کارهای طنز در نظر بگیرید کمدی ها و لحظه ها بسیار شبیه هم شده، نوع شوخی ها شبیه هم شده و از همه مهم تر بازیگرها خیلی تکرار می شوند و یکسری بازیگر هستند که هر سال دارند کار می کنند. مگر دایره شوخی این بازیگرها تا چه اندازه است؟ و چقدر می توانند از خودشان خلاقیت به خرج دهند بالاخره یک جایی کم می آورند. به شخصه فکر می کنم این دایره باید گسترش پیدا کند و از استعدادهای جدیدتری استفاده شود تا تنوع بیشتری پیدا کند و شور و هیجان بیشتری داشته باشد.
▪ البته فکر می کنم دلیل اصلی این است که سازندگان ما از ریسک می هراسند به خصوص زمانی که یک کار مناسبتی یا روتین باشد و از طرفی وقتی بازیگر خوش سابقه یی معرفی می شود از طرف شبکه ها هم استقبال بهتری می شود تا جایی که بیشتر اوقات خیلی از متن ها بر اساس شخصیت یک بازیگر نوشته می شود و این ایراد بسیار بزرگی است اما شاید از نگاهی هم بتوان به ایشان حق داد چرا که با این کمبود وقت امکان آزمایش و خطا و تکرار وجود ندارد.
ـ بله، گاهی سیاست های تحمیلی تلویزیون مانع نو شدن کارها می شود؛ اینکه الزاماً این کارها ساخته شود، این عده بسازند یا این عوامل و بازیگران حضور داشته باشند.
▪ (به نظر می رسد همه مشکلات را می شناسیم، در حقیقت همه بیماری را تشخیص داده ایم اما دارو کمیاب است. که البته بحث خوب و قابل پردازشی است که در این گفت وگو مجال ندارد، شاید وقتی دیگر) و کلام آخر شما.
ـ و در آخر از اسماعیل عفیفه و سعید سلطانی تشکر می کنم که به من اعتماد کردند و از تدبیری که سعید سلطانی به عنوان کارگردان این پروژه داشت و اجازه دادن پیشنهاد را به ما می داد و پذیرای آن بود، ممنونم.
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید