سه شنبه, ۲۴ مهر, ۱۴۰۳ / 15 October, 2024
مجله ویستا

سیاه و سیاه


سیاه و سیاه
در این برهه که بحث ارتباط ایران و آمریکا مطرح است،هر کس از موضع موافق یا مخالف برقراری این ارتباط ،به ارائه نظراتی می پردازد. نگارنده نیز از موضوع مخالف، ادله ۷ گانه ای را بر می شمارد:
۱) اولین عامل که مورد مهمی هم هست این است که این قطع ارتباط توسط ایران و شخص رهبری ایران صورت پذیرفته است، پس باید توسط مقام رهبری هم این ارتباط مجددا برقرار شود. در اینجاست که عده ای می گویند رهبر با نقش نظارتی خود به این مسئله مربوط نمی شود و برقراری یا عدم برقراری این ارتباط ، مربوط به قوه مجریه می شود. در جواب آنها باید گفت که اگر طبق معمول، روندهای مثبت جامعه خود را کنار بگذاریم و از غرب مثالی ساده بیاوریم، شاید این موضوع که دستور برقراری ارتباط با آمریکا در حوزه اختیار رهبر است بیشتر مورد قبول واقع شود. مثلا کنگره آمریکا است که اصل وجودی بودجه های ضد ایرانی را تصویب کرده است، به طبع آن زمانی هم که قرار باشد این بودجه ها لغو وقطع شود، قطعا با تصویب همان کنگره این امر صورت می پذیرد. حال می توان مثال آن را به ایران هم ربط داد و گفت چون رهبر فقید قبلی دستور قطع را داده، پس قطعا جانشین منتخب ایشان هم باید دستوروصل را بدهد.
شایان ذکر است که هنوز این دستور توسط رهبر داده نشده و بر خلاف این امر(مثلا ایشان در زمستان گذشته مطالبی با این مضمون بیان داشت که فعلا مذاکره به نفع ما نیست وهر گاه زمان مناسب مذاکره فرا برسد، اولین کسی که آن را بیان خواهد داشت خود من خواهم بود) ما شاهد فرستاده شدن پالس های مثبت به طرف مقابل،توسط خودی ها هستیم.
۲) در سال ۲۰۰۶ که دموکرات ها توانستند در کنگره ی این کشور اکثریت را کسب کنند، دراولین سخنان رئیسشان(خانم نانسی پلوسی)شاهدیم بودیم که گفته شد ما خواهان برقراری رابطه و انجام مذاکره با ایران هستیم.درهمان زمان،دکترولایتی مشاوررهبردرامور بین الملل،درگفتگوی ویژه خبری،با بیان مواردی اعلام داشت که ایران برای مذاکره دارای شرط هایی است که اگر آمریکا به آن شرط ها جامه ی عمل بپوشاند، می تواند به مذاکره با ایران امیدوار باشد. این مصداق های بیان شده در ۲ سال گذشته، امروز هم موضوعیت دارد و به کمک چارچوب اصلی آن،می توان موارد جدیدتری هم به آن اضافه کرد.مثلا بیان شد که آمریکا باید سرمایه های بلوکه شده ایران را باز گرداند و به ایران خسارت دیرکرد هم بدهد، از اعمال خصمانه و اعمال نقوذ در پرونده هایی مثل آمیا و تاجیک دست بردارد و ازملت ایران عذرخواهی کند، زمینه آزادی دیپلمات های در بند خود در عراق را فراهم کند و ضمن عذر خواهی از ایران، به دیپلمات ها غرامت بدهد، زمینه ی مشخص شدن وضعیت اسرای دیپلمات ایرانی در بند رژیم صهیونیستی را فراهم کند، بخاطر کشتن مسافران غیر نظامی پرواز بندر عباس- دبی از ملت ایران عذرخواهی کند و به بازماندگان غرامت بپردازد، بزای دستگیری و استرداد بانیان بمب گذاری های خیابانی اوایل انقلاب تلاش کند، دست از تحریم اقتصادی یکجانبه ایران بردارد وبرای تحریم ایران در شورای امنیت تلاشی نکند، از ساپورت مالی گروه های معاند نظام ایران دست بردارد، حکم تروریست بودن سپاه پاسدارن و تحت تعقیب بودن افرادی مثل آقازاده، عزیزجعفری، محمد نجار،محسن رضایی، هاشمی رفسنجانی و… را، با همان اعمال نفوذی که سبب شده بوجود بیاید، لغو کند و... ،که اگر به آنها و چندین مورد دیگرعمل کند، همان گونه که ذکر آن رقت، می تواند به مذاکره با ایران امیدوار باشد چون انجام این اعمال نشان می دهد که آنها نسبت به ایران داری حسن نیت شده اند
۳) گروهی معتقدند که راه رهایی از تحریم های ۳۰ ساله اقتصادی و فرارازتبعات آن، فقط و فقط برقراری رابطه با آمریکا است! در جواب این گروه باید گفت که حتی اگر ما،مذاکرات چند گانه ای راهم با آمریکا انجام دهیم،به خاطروجودلابی های صهیونیسم در آمریکا و نقشی که آنها در تصمیم گیری ها ایفا می کنند،نمی توانیم به رهایی ازتحریم ها امیدوار باشیم چون اگر به طرف آمریکا هم دست دوستی دراز کنیم،نمی توانیم این کار را قبال دولت نامشروع اسرائیل انجام دهیم، که خود آن باعث می شود همچنان ما به عنوان بزرگترین دشمن این کشور جعلی شناخته شویم،که این فعل و انفعالات و دید منفی که لابی صهیونیسم نسبت به ما داشته و خواهد داشت باعث می شود که نتوانیم به رهایی از فشار تحریم ها امیدوار باشیم.
۴) عده ای معتقدند که آمریکا با درخواست غیر مستقیمی که برای دایر کردن دفتر حفظ منافع در ایران ارائه کرده،اولین گام های مثبت را برای برقراری رابطه برداشته است،پس ما چرا نباید به این حرکت مثبت واکنش مثبت نشان دهیم؟!
در جواب این ادعا،می توان سه مورد را برشمرد که نشان دهد این حرکت نه تنها مثبت نبوده بلکه دارای ریشه های کاملا منفی هم هست:
الف) اگر اجازه داده شود تا دفتری تاسیس کنند، قطعا آن دفتر تبدیل خواهد شد به لانه جاسوسی دیگر (به دلیلی که در ادامه ی همین نوشتاربیان خواهیم کرد) و اگراین اجازه داده نشود، زمینه ای خواهد شد برای تبلیغات بیشتربرعلیه ما، چون دررسانه هایشان خواهند گفت که در ایران(مثلا)دموکراسی نیست و... .
ب) در برهه ای، تاسیس این دفتر بیشتر به جای اینکه منافع دو کشور را مد نظر بگیرد، تحت سیطره مسائل تبلیغاتی قرار گرفته بود چون این مطلب وقتی از طرف افراد دستگاه دولت بوش مطرح شد که جمهوری خواهان قصد داشتند برای صلح طلب نشان دادن خود، ازآن برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور استفاده تبلیغاتی کنند.
ج) چندی پیش و پس از اینکه دوباره بحث تاسیس دفتر آمریکا در ایران داغ شد،آسوشیتد پرس فاش کرد که هدف آمریکا از تاسیس دفتر این است که اهداف شوم خود در ایران را مستقیما سازماندهی و تظارت کند، چون این امر هم اکنون غیر مستقیم و توسط سفارتخانه های هم پیمان آمریکا مثل آلمان،انگلیس،فرانسه و... در ایران صورت می پذیرد، پس می توان نتیجه گرفت که هدف آمریکا ایجاد لانه جاسوسی دیگر است.
۵) اعمالی که آمریکایی ها بطورکلی با هدف کشورایران انجام می دهند، نشان ازعدم حسن نیت آنهاست.این عدم حسن نیت،آقای کلهر(مشاوررسانه ای رئیس جمهور) را هم واداشته، تا به ذکرمواردی بپردازد.ازآنجا که می توان،این نظرات را دیدگاه مجموعه قوه ی مجریه قلمداد کرد،دارای درجه ی اهمیت بسیاری است.ایشان چندی قبل گفت که تا آمریکا با ناوهای خود در آمریکاست و نظامی در افغانستان و عراق دارد نباید به مذاکره با ایران امیدوار باشد،چون تک تک این موارد و مواردی از این دست که به گونه ای برای تهدید ایران هم به کار برده می شوند باعث می شود تا ایران به عدم حسن نیت آمریکایی ها پی ببرد، که خود این امر زمینه ساز آن می شود که ایران درخواست مذاکره با آمریکا را نپذیرد.
اگر بخواهیم مورد دیگری را درباره عدم حسن نیت آمریکا بیان کنیم،می توان به تنها حضوراین کشوردر مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ در مورد مسئله هسته ای اشاره کرد،چون عده ای معتقدند که جمهوری خواهان علاوه براستفاده رسانه ای و تبلیغاتی که برای انتخابات ریاست جمهوری ازاین حضور بعمل آورد،توانست بر حصول توافق محتمل ایران با گروه ۱+۵ هم مانعی بسازد و راه را برای تحریم های بعدی علیه ایران(که تصویب آن هم چندان به طول نکشید و به وقوع پیوست)هموار سازد.
۶) در اواخرمهرماه،خبرهایی دررسانه ها منتشرشد،مبنی براینکه کنگره آمریکا درخواست مذاکره با گروه پارلمانی ایران را ارائه کرده است.دراین رابطه سوالی وجوددارد که ازطرف آقای فلاحت پیشه(عضو کمیسیون امنیت مجلس)طرح شده،که مطرح کنندگان این درخواست باید به آن پاسخ دهند: آیاامکان برقراری روابط با مجلسی که سه دهه اقدام به وضع بودجه های ضد ایرانی کرده و همچنان هم آنرا قطع نکرده وجود دارد یا خیر؟!
قطعا تا زمانی که این مجلس(کنگره آمریکا) بر مشی خود باقیست، جواب این سوال منفی خواهد بود.
۷) درمورد ذکرآخرین دلیل نگارنده برای مخالفت با برقراری ارتباط با آمریکا،می توان به مضمون آخرین سخنان رهبری که درجمع دانش آموزان و دانشجویان بیان شد اشاره ای کرد:
بحث ما با آمریکا بر سر یک منطقه ی مورد اختلاف یا بر سر یک قرارداد اقتصادی و مواردی از این دست نیست، بلکه اختلافات اساسی تر و ریشه ای تر از این حرف هاست ... بحث مذاکره با آمریکا، بازی است که دشمن ترتیب آن را داده، که در بازی دشمن این نکته قطعی است که اگر در آن بازنده شوید، هستی تان را باخته اید ولی اگر برنده شوید، دربلند مدت خواهید فهمید که چه مضراتی از این برد برای شما به ارمغان آمده است.
می توان درتایید و تکمیل این سخنان مثالی را آورد که هنوز مدت زیادی از وقوع آن نگذشته است:
کره شمالی کشوری بود،که وقتی ازآمریکا قول گرفت هم ازلیست کشورهای تروریستی خارج شود و هم تحریم هایش لغو شود،اقدام به تعلیق فعالیت های هسته ای خود کرد،تا جایی که حتی تاسیسات خود راهم منهدم کرد(!) اما با گذشت زمان کمی و با مشاهده ی این امر،که آمریکا به هیچ یک ازتعهدات خود پایبند نیست و اقدام به بهانه گیری های جدید هم می کند،فهمید که در میان بازی دشمن قرار گرفته و از قضا بازنده هم شده است، پس مجددا با ناامیدی از آمریکا،به فعالیت های هسته ای خود ادامه داد
نکوهی رضا