دوشنبه, ۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 20 January, 2025
مجله ویستا
باید به انتخاب اوباما خوشامد گفت
عباس عبدی از اعضای سازمان دانشجویان مسلمان در دانشگاه پلیتکنیک بود و با تسخیر سفارت آمریکا به عضویت در شورای ۱۵ نفره بازو در سفارت تسخیر شده درآمد. او میگوید باید به اوباما خوشامد گفت. میگویند اگر ایالات متحده آمریکا عطسه کند، نشانه سرماخوردگی جهان است. بدون تردید هرگونه تحولات در ایالات متحده، انعکاسهای زیادی در جهان خواهد داشت. تمرکز اولین قدرت نظامی و اقتصادی و سیاسی و حتی فرهنگی در یک کشور و دست به دست شدن اختیار این قدرتها، میتواند منشاء آثار متفاوتی در جهان گردد. از این روست که معاولین بار در سال ۱۳۳۹ و با انتخاب کندی از حزب دموکرات است که آثار تغییرات در کاخ سفید به کاخ مرمر ایران هم رسید و منجر به گشایش نسبی فضای سیاسی شد و دکتر امینی مورد حمایت ایالات متحده بر سر کار آمد، اما خیلی زود نه تنها ورق برگشت، بلکه شاه با قدرت و خشونت بیشتری جریان حکومت را در دست گرفت و حتی در زمان همان آقای کندی است که کشتار ۱۵ خرداد را راه میاندازد و مخالفتی هم از سوی کندی نمیبیند. دفعه بعد هم در جریان انتخاب کارتر این پدیده رخ داد و حکومت ایران تحت فشار قرار گرفت که تغییراتی را مد نظر قرار دهد. البته آقای کارتر برای اینکه جریان امور از دست نرود، با فاصله کمتر از یک سال نه تنها صف اصلی حامیان شاه را ترک نکرد، بلکه برخلاف معمول و عرف دیپلماتیک، ژانویه سال ۱۹۷۸ را به همراه ملکحسین در کاخ شاه گذراند و بعد هم در جریان ۱۷ شهریور بلافاصله حمایت بیدریغ خود را از اعلیحضرت اعلان کرد تا مبادا تغییرات تحمیلی مشکل غیرقابل حلی را برای شاه ایجاد کند.
اما این بار و برخلاف دوران کندی، مسیر حوادث به گونه دیگری شد و از کنترل و هدایت آنان خارج گردید. قصد من از بیان این سابقه صرفا این بود که تاکید کنم، تحولات آمریکا میتواند منجر به تحولاتی مثبت در سایر کشورها شود، مشروط بر اینکه آن تحولات صرفا به عنوان یک فرصت تلقی شود. معنای این جمله این است که فرصت، موقعیتی است که میتواند از سوی بازیگران فعال عرصه سیاست مورد بهرهبرداری قرار گیرد و به ذات خود لزوما تاثیر مثبتی نخواهد داشت، بنابراین اگر تحولات ایالاتمتحده به عنوان یک متغیر مهم و تاثیرگذار تلقی گردد، که فارغ از کنش بازیگران سیاسی (اعم از دولتی یا غیردولتی) تاثیرات خود را در جهت بهبود اوضاع بجا میگذارد، چنین برداشتی اشتباه و خسارتبار است. ۱۶ سال پیش در چنین روزهایی رقابت میان بوش (پدر) و کلینتون موضوع مهم سیاست جهانی بود، اما برخورد برخی نیروهای ایرانی در جریان این انتخاب بسیار جالب بود. در حالی که چند روز پیش از انتخابات نتیجه نظرسنجیها از قطعیت پیروزی کلینتون خبر میداد و بوش هم خود را برای عرض تبریک به وی آماده میکرد، در ایران وزیر اطلاعات وقت اظهار نظر کرد که طبق بررسیهای ما بوش برنده است. (نقل به مضمون) این اظهارنظر اطلاعاتی و بسیار کارشناسی! وی در واقع نوعی بیان آرزو بود، زیرا در آن زمان دولت و وزارت اطلاعات وقت از روی کار آمدن کلینتون بسیار دلخور بودند و شعار حقوق بشر وی را علیه خودشان میدانستند، در مقابل جمهوریخواهان را افرادی عملگرا و اهل معامله میشناختند که میتوان با آنها کنار آمد و کارهای خود را انجام داد.
به همین دلیل هر شب خواب پیروزی بوش را میدیدند و همان خواب را هم روزها منتشر میکردند! این نحوه برخورد آن زمان با انتخابات آمریکا بیشتر ناشی از اعتقاد به ضعف تاثیرگذاری متغیرهای درونی جامعه ایران در اصلاح امور بود، لذا توجهات از هر دو سو(دولت و منتقدانش) متوجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شده بود، اما در انتخابات ۸ سال پیش(میان بوش پسر و الگور)، شاهد چنین حساسیتی نبودیم زیرا تصور عمومی بر وجود و اعتماد به تاثیرگذاری متغیرهای داخلی بود، اما در انتخابات کنونی مجددا نگاه به خارج از هر سو رشد یافته و بیش از پیش تصور بر این است که نتایج انتخابات آمریکا منشاء تغییراتی در ایران خواهد شد، تا آنجا که به نظر میرسد حتی برخی چهرههای سیاسی وضعیت حضور یا عدم نامزدی حضور خود را در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده ایران موکول به ارزیابی نتایج اوضاع پس از انتخابات آمریکا کردهاند. نکته جالب در ماجرای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا این است که برای اولین بار منتقدین یا مخالفین نظام تا حدود زیادی دارای دو موضع متفاوت نسبت به این انتخابات هستند. برخی از منتقدین خواهان پیروزی مککین هستند که مواضع تندتری را علیه ایران اتخاذ کند تا راه برای تغییرات باز شود، گروهی دیگر خواهان حضور اوباما در کاخ سفید هستند تا با جبران کاهش قدرت آمریکا ناشی از عملکرد بوش، با قدرت بیشتری به رهبری جهان بپردازد و سیاست جنگطلبانه فعلی را کنار گذاشته و با ابزارهای دیگر وارد تعامل با کشورها و نظام بینالمللی گردد.
از این رو برخلاف ۱۶ سال پیش که اغلب منتقدین نظام، عموما خواهان حضور کلینتون در کاخ سفید بودند و در مقابل دولت وقت نظری متفاوت داشت، در حال حاضر در هر دو سوی قضیه، نگاههای متفاوت و گاه متضادی وجود دارند. اما به نظر بنده در ابتدا باید توجه داشت که نتایج انتخابات آمریکا برای ایران، هرچه باشد فقط یک فرصت است و نه بیشتر؛ فرصتی است برای حکومت و برای کنشگران سیاست. هر کدام میتوانند برحسب این شرایط و فرصت، خود را آماده بهرهبرداری از آن برای بهبود امور جامعه خویش کنند. اما تاثیر تعیینکننده در قدرت و اصلاحات جامعه ناشی از متغیرهای داخلی است، اگر این اصل اساسی فراموش شود، بازنده قطعی خواهیم بود، فراموش نکنیم که روسای جمهوری ایالاتمتحده با همه تفاوتهایی که میان آنها مطرح میشود، در هر حال رئیسجمهور ایالاتمتحده بوده و درپی کسب منافع ملی کشور خودشان هستند و این منافع هم کمابیش معنای ثابتی دارد و حتی راههای نسبتا معینی برای تحقق آنها وجود دارد، لذا تفاوتها بیش از حدی معین نخواهد بود. فارغ از این نکته اساسی که به آن عقیده دارم، شخصا ترجیح میدهم که اوباما رئیسجمهوری ایالات متحده شود، زیرا با حضور او چهره ایالات متحده در سطح جهانی بازسازی خواهد شد و این بازسازی موجب رفتار مسوولانهتری از سوی آنان خواهد بود، در فضایی که رفتارها مسوولانهتر است، بازیهای با نتایج برد- برد که همه کشورها و ملتها از آن منتفع شوند، بیشتر خواهد بود.
رفتارهای خودمحورانه و کاربرد ادبیات ناپسند بوش به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده موجب موجه و مقبول شدن برخی حرکتها و رفتارهای ناپسند از سوی مخالفان دموکراسی در دنیای جدید شده است؛ رفتارهای که ما به عنوان یک کشور در حال توسعه و خاورمیانهای، هزینههای زیادی بابت آنها میپردازیم. انتخاب اوباما، احتمالا تنش و نگرانی را حداقل در آینده کوتاهمدت از رفتار آمریکا کاهش خواهد داد و حتی موجب تقویت نهادهای بینالمللی و راهکارهای مسالمتآمیز آنها برای حل برخی امور خواهد شد. انتخاب اوباما پیام روشن دیگری هم دارد. کمتر از نیم قرن پیش در این کشور تفاوت نژادی به رسمیت شناخته میشد و لکه تیرهای بر اخلاق و انسانیت بود، اما آنان اکنون توانستهاند طی این چهار دهه خود را به مرحلهای برساند که نه تنها از آن تفاوتها گذر کنند، بلکه یک سیاهپوست دو رگه آفریقاییتبار را در بالاترین مسند قدرت و رهبری کشور خویش بنشانند و این پیام امیدبخشی است که جهان امروز میتواند بزرگترین شکافهای سیاسی و اجتماعی را در فاصله زمانی کوتاه ترمیم کند و طرحی نو دراندازد. وقتی قدرتمندترین کشور جهان میتواند این حد از تغییر را تجربه کند و نه تنها خللی هم به قدرتش وارد نشود، بلکه آن را بیشتر هم کند، بنابراین چرا کشورهای دیگر باید از تغییر بترسند؟ از این روست که باید به انتخاب اوباما خوشامد گفت.
عباس عبدی
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست