چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا

انعکاس در ۲/۵۵۶ متر مربع


انعکاس در ۲/۵۵۶ متر مربع
● به بهانه‌ی اولین نمایشگاه چیدمان در تبریز
نوشته جایی آغاز می‌شود كه موضوع نوشته به طور پایان‌ناپذیری محو می‌شود. معماری سنتی نگارخانه دانشگاه هنر اسلامی تبریز میزبان نمایشگاه چیدمان اسماعیل قنبری قلعه‌سری بود. «انعكاس در ۲/۵۵۶ مترمربع» عنوان این نمایشگاه بود. بر روی پوستر نمایشگاه آمده بود كه: «سرانجام آدمی در چیزها هیچ نمی‌یابد جز چیزی كه خود در آن‌ها نهاده است.(نیچه).» درب ورودی نگارخانه هم با این جمله مخاطب را به دیدن اثر دعوت می‌كرد. «هرچیز دقیق‌تر گفته شود ارزش آن‌ بیشتر خواهد شد. اما آن چه به‌راستی اهمیت دارد چیزی است كه ما درباره آن سكوت می‌كنیم» «ویتگنشتاین»
قنبری در این چیدمان ۲/۵۵۶ مترمربع از كف نگارخانه‌ را با ۲۷۰ لیتر آب پوشانده بود. او برای نگه‌داشتن این حجم آب پای نایلون‌های ضخیم را به سالن كشیده و برای ایجاد انعكاس هم مقداری جوهر آبی و مشكی به آب اضافه كرده بود. تكنیك بسیار ساده و هوشمندانه قنبری كاملا رخ می‌نمایاند. اگرچه عمق آب به بیشتر از ۵ سانتیمتر نمی‌رسید ولی در برخورد اول احساس این بود كه چهارمتر عمق آب است و در فضای پایین سالن نیز ستون‌ها منظم به شكل معكوس قرار دارند، نورپردازی ملایم فضای بین ستون‌های مكعبی و سقف جناغی را به بهترین نحو تعریف می‌كرد.
ایده‌ی اتفاق افتاده در این نمایشگاه این چنین رخ داد كه چگونه كل فضای نمایشگاه را هم یك شی و هم یك فضا ببینیم و این آغاز رویایی بود در دل رویا.
اسماعیل قنبری دنیای مجزایی را به نمایش كشید كه خود جهانی بود مستقل و در آن واحد هم بیگانه و هم آشنا، مخاطبان برای سیاحت در این جهان كوچك به امكانات خود وا داده می‌شدند تا در عمل خودشان در نوشتن «متن» كمك كنند.
مخاطب در وضعیت باز و گشوده قرار داشت و برای اصیل زیستن باید به ویران كردن خود تن می‌داد. انعكاس به مثابه‌ی دنیای مجازی قدرت پرانتزبازی مخاطب را نیرومند می‌ساخت. نگارخانه دیگر جهانی طبیعی یا سنتی به شمار نمی‌آمد. فضای اثر قنبری با نگاهی كنایه‌ای و جابه‌جا شده ساختی مصنوعی و دستكاری شده را به رخ می‌كشید.
ما با واقعیتی عاری از واقعیت طرف بودیم. یا با واقعیتی كه سرتاپا تحت نظارت بود. قنبری علیه قواعد و ساختاری دستوری عمل كرد كه در درون آن معنا (یا مفهوم)‌ ساخته می‌شود. «انعكاس» جهان احتمالات را در خود داشت، رویا در واقعیت رسوخ می‌كرد و بر واقعیت حكم می‌راند. ما دعوت به خیال‌پردازی می‌شدیم به پرانتزبازی و دنیای بینا متنی خود را به دنیای «اثر» نزدیك می‌كردیم.
انعكاس، مخاطب را در فاصله نگه می‌داشت، سرنوشت مخاطب در این فاصله بود. «ما ابژه در مقام رویا را درست در لحظه‌ای از دست می‌دهیم كه در واقعیت به‌آن دست بیابیم.» (لكان)
«انعكاس»‌ انعكاس احتمالات بود. در جهان احتمالات مرز بین واقعیت و خیال به هم می‌ریزد، فضاها تراژیك- كمیك می‌شوند و كشف این كه چه چیزی واقعی و چه چیزی توهم است، همان‌قدر مشكل می‌شود كه راز و رمز تردستی‌های شعبده بازانه.
«انعكاس در ۲/۵۵۶ مترمربع» وسیله‌ای بود، برای بیان ایده‌ی ساختار شكنانه‌ای كه جهان را به صورت «متن» می‌دید كه محتوای آن را حتی نویسنده‌اش نیز هرگز نمی‌توانست تفسیرش كند. «مخاطبان» آزاد بودند كه آن را براساس درك خود تفسیر كنند.
آب انعكاس كلمه بود، انعكاسی كه زاویه‌های مخفی را به گفتگو می‌نشاند. گفتگو بر سر پاره‌ای از تناقض‌ها و وضعیت‌های خارق عادت، نفی جهانی كه به صورتی مقاومت ناپذیر با قانونمندی بی‌‌قانون خود بر وجود و هستی ما تحمیل می‌شود. شكستن و به سخره گرفتن قواعدی كه صلبیتی بیمارگون دارند، تنها در جهان متن ممكن است، متنی كه شكسته می‌شود تا واگویه‌ی ناپایداری واقعیت متنی جهان باشد، واقعیتی كه چنبره‌ی علامت و نشانه‌ی هزارگون می‌شود و هر جزو این هزارگونگی به فراخور فضا- زمانیتش هیأتی یكه می‌یابد. گستره‌ای از احتمالاتی كه پتانسیل واقع نمایی دارند و در بسامدی ابدی محو و آشكار می‌شوند. انعكاس اسماعیل، سراب گونگی، بی‌بضاعتی و پوچی مفاهیمی كه ظاهر مقتدرانه دارند را به چالش كشید و در اجرای پسا ساختار‌گرایانه تحلیل محتوایی خود را وانهاده و مانع هر نوع ارجاع بیرونی شد، انگار در ناخودآگاه «انعكاس»‌ و شیوه‌ی اجرایش نوعی دهن كجی به ساختار تحلیل‌گر انسانی وجود داشت كه معتاد به مفهوم‌سازی است.
نویسنده : هادی مومنی
منبع : دوهفته‌نامه هنرهای تجسمی تندیس