سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا
عاقبت طمع

پیر مرد هم آن چه گذشته بود تعریف کرد. پیر زن با عجله در صندوق را باز کرد و چشمش به تعداد زیادی سکه افتاد. در این موقع پیر زن پر طمع به پیر مرد گفت زود منو به غار گنجشک ها ببر. پیر مرد او را به غار برد گنجشک ها که از دیدن پیر زن خوشحال شده بودند می خواستند از او پذیرایی کنند اما پیر زن گفت من برای مهمانی نیامده ام فقط آمده ام هدیه ام را ببرم. گنجشک ها صندوق ها را آوردند و گفتند هر کدام را می خواهی انتخاب کن. پیر زن حریص بزرگ ترین صندوق را برداشت و به سرعت رفت. در بین راه چون عجله داشت طاقت نیاورد و خواست در صندوق را باز کند در حالی که از انتخاب خودش هم خیلی راضی بود اما تا در صندوق را باز کرد فهمید صندوق او از کاه و سنگ ریزه پر شده است.پیر زن طمع کار وقتی به خودش آمد و از حرص و زیاده خواهی اشتباه خود با خبر شد که دیگر دیر شده بود ولی به توصیه پیر مرد مهربان تصمیم گرفت راه خود را عوض کند و از راه محبت و مهربانی به دیگران، به خوبی و خوشبختی برسد.
منبع : روزنامه خراسان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست