سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


معماری و تاریخچه معماری در ایران


معماری و تاریخچه معماری در ایران
نظری اجمالی به معماری ایران در عهد باستان این ویژگی را آشکار می سازد که معماری ایرانی بر سه اصل استحکام ، آسایش و انبساط پایه گذاری گردیده است .
(( معماری ایران در طی تاریخ طولانی خود دارای اصالت طرح و سادگی تؤام با آرایش و تزئین بوده است )) .بـا ایـن برداشت آرتـورپوپ ـ مستشرق و ایران شناس نامی آمریکا به فرهنگ معماری ایران روی می آورد . او می گوید : (( اصالت اشکال زندگی ایران بدین گونه نمایان می شود که در ابنیه مسکونی از خودنمائی و برون آرائی به دور بوده است ))‌ و با این یقین معماری را به عنوان یکی از پربارترین شاخه های درخت تنومند فرهنگ و هنر ایران معرفی می کند .
تحسین (( پوپ )) صدائی ست که تاریخ آنرا تکرار و تأیید می کند ، تالارها و شبستانها و ستونهای تخت جمشید ـ این ارکستر سنگی عظیمی ـ آیا یک ضیافت رنگین برای چشمها نیست ؟ هزاران مسجد و بقعه و مقبره و بنای تاریخی در هرگونه فلات گستره ما ، آیا شاه غزلهای پر از سحر و افسون معماری نیستند ؟
(( پوپ )) این سحر و افسون را می شناسد که می گوید ((‌ گوناگونی بناهای ایرانی )) از کلبه دهقانی و چاپخانه و آلاچیق هاست ، تا زیباترین بناهائی که تاکنون جهان به خود دیده است .
هنر در ایران به قدمت تاریخ است و معماری از کهن ترین هنرهاست . رونق واعتلای معماری در ایران باستان گواه آنست که این سرزمین از کانونهای نخستین شهرسازی و نیز سدسازی ومهندسی بوده است . و این گواهی را بناهائی که از میان ازمنه و اعصار با سیمای غبار آلود سر بیرون کشیده اند و سدهای باستانی و شهرها و دهکده های شاهی تأیید می کنند .
آثاری که جسته و گریخته از خلال نوشته های باستان شناسان به دست می آید ، روشنگر آنستکه هنر و صنعت ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد در این مرز و بوم ریشه و نشان دارد .
تمامی گستره ایران ـ به ویژه روستاهای آن اینک چون کتاب زنده ای از تاریخ معماری و هنر است . هر برگ از برگ های این کتاب قطور گنجینه جاودانه ای از معماری ما را در بر گرفته و در لحظاتی کوتاه دروازه چندین هزار سال تاریخ را بروی تماشاگر می گشاید .
کمتر روستائی در ایران وجود دارد که در آن معابد باستانی ناهید یا قلعه گبری و قلعه سلال یا ( صلصال ) با طاق های ضربی و یا هلالی به چشم نیاید و در آن از بقعه ها و امامزاده ها و یا قلعه های معروف به دخترکه مضمونی افسانه ای تاریخی را در خویش نهفته اند اثری نباشد . قلعهٔ مرو و قلعهٔ اصفهان که سرگذشت آنها تا اعماق افسانه ها ریشه دوانده است ، قصر کیاکسار پادشاه ماد در همدان ، کاخ پازارگاد ، تخت جمشید یا پارسه ، آثار شوش ، ایوان مداین یا طاق کسری در تیسفون ( نزدیک بغداد کنونی در محلی به نام سلطان پاک ) ، آثار آتشکده های باستانی چون آتشکده کرکوی سیستان ، نشانه های طبقات و استعمال نـخستین آجـرها در تـپه سـیلک کاشان ، مناره ها ، سدهای باستانی ، آثار تمدن باستانی (( موهن جودارو )) در بـلوچستان و سـند ، بازمـانده سـاختمانهای کهن در مرو ، تـجلیات قریحه ایرانی در آثار بابل ، خرابه قصر هاتره ( المحضر ) در ساحل دجله ، ویرانه های معبد کنگاور ( ناهید ) ، یادگار خسرو پرویز در قصر شیرین ، طاق بستان کرمانشاهان ، ساختمان الجایتو ( سلطان محمد خدابنده ) ، مقبره بایزید بسطامی و خیام و عطار ، کاخ چهل ستون و عالی قاپو ، مساجد اعجاب انگیزی که قلل هنر و استعدادند ، چون مساجد شاه و مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع اصفهان و نیز آثار معماری زندیه و قاجاریه تا عصر حاضر و صدها و هزاران نشانه و یادگار و اثر دیگر ، همه و همه جلوه هائی از بهار هنر ایران و معماری دیرینه سال و پر غنای آنست ... معماران و هنرپروران شهرساز ایرانی در ازمنه گذشته از برجسته ترین کارشناسان عصر خود بودند . تاریخ نام بسیاری از معماران برگزیده را به یاد ندارد ، اگر چه آثار گرانقدر آنها بهترین شناسنامه در شناسائی خصایل هنری و اندیشگی آنهاست .
در میان این گروه بسیار معماران شهره ایران باستان ، باید از (( سئنا )) نام برد ، که تا مرزهای نبوغ پیش تاخت و نیز از (( برازه حکیم ))‌ که در زمان اردشیر ساسانی می زیست و سدساز و معمار و شهرساز بی همتائی بود . هم اوست که سدی را که اسکندر بر شهر فیروزآباد فارس بسته بود و بر آثر آن سالیان متمادی شهر را آب فرا گرفته بود شکست و فیروزآباد تازه ای بنا کرد که دستاوردها و خطوط اصلی معماری ایران را ترسیم می کرد .
نمونه هائی از آفرینشگریها و نیز خدمات چنین معماران و مهندسان در کتاب (( فارس نامه )) ابن بلخی و آثار عجم ( فرصت شیرازی ) و ((‌ مرآت البلدان ))‌ و فارس نامه ناصری ( حاج میرزا حسن فسائی ) و سایر کتب قدیمی ما آمده است . در زمان هخامنشیان و ساسانیان عده زیادی از معماران و حجاران و سدسازان به آبادی این مرز و بوم همت گماشتند و ثمره این همکاری به خلاقیتی انجامید که در پرتو آن تخت جمشید در فارس و سدهای بسیاری به وجود آمد . پاره ای از این سدها هنوز برجاست .
پس از اسلام فرهنگ و هنر ایران با عوامل تازه ای ترکیب یافت . برخورد و آمیزش عنصر ایرانی با جریانهای فرهنگ و هنر و اندیشه اسلامی سیمای تازه ای به هنر ایران داد ، بی آنکه هویت و روح آنرا تغییر دهد . معماری در ایران پس از اسلام از رنگارنگی پربار و طراحی و ظرافت و دقت نظر کم نظیری برخوردار شد و اوج این بازآفرینی در عصر هنروران صفوی شکفت .
از معماران و هنر پروران عهد صفویه باید شیخ بهائی را نام برد که آثار جاویدان معماری او در اصفهان شهرت جهانی دارد . به طور کلی صدها معمار و مهندس گمنام و یا معروف ایرانی وجود دارند که در ساخت ابنیه باستانی و سدها و آثار گرانمایه ، قریحه و استعدادی شگرف از خویش بروز داده اند . نام بسیاری از اینان در کتیبه ساختمان های باستانی محفوظ است و باید تحقیق کاملی در این زمینه صورت پذیرد . معماری ایران ، شناسنامه معتبر مردم در این سرزمین از دورترین ازمنه قدیم است . طبیعت اقلیمی ایران در این زمینه تأثیرگذار فرهنگهائی که با فاتحین و مغلوبین به این خطه راه گشودند ، در این معماری به بارزترین اشکال خود جلوه کرده است .
آداب و رسوم ، مراسم مذهبی ، روحیه ، اخلاقیات ، اندیشه و عقیده نسلها در معماری ایران انعکاس واضحی دارد . نه تنها در بناهای عظیم ، در ابنیه آثار کوچک هم این انعکاس را می توانیم دریابیم .
آتشکده و دهکده های شاهی که در گذشته در سراسر این خطه جابجا روئیده بود و اینک به جا مانده است ، باری از فرهنگ معماری ایران باستان را در خویش نهفته اند .
آتشکده ها و دهکده های شاهی را در ایران باستان بر روی تپه ها بنا می کردند . در دهکده های شاهی معابد ویژه پرستش مهر و ناهید ( فرشته آب ) وجود داشت .
نقاطی را که هم اکنون به پل دختر یا قلعه دختر نسبت می دهند ، همان پرستشگاههای باستانی ناهید یا فرشته آب است . از معابد مهر ( میترا ) که قبل از زرتشت در ایران رواج داشته است ، نمونه های چندی باقی است . معبد (( مصیصر )) در شمال غربی ایران که در کوه تراشیده شده است و همچنین صخره (( بی فخریکار )) در جنوب دریاچه رضائیه از جمله این نمونه ها هستند .
مهرپرستان باستانی قبل از ورود به معبد در جائی دست خود را به آب می زدند و آن را ( مهر آب ) می نامیدند ـ که شاید لغت محراب دوره اسلامی از آن سرچشمه گرفته باشد ـ معماری ایران حاصل قرنها تطور و ثمرهٔ اندیشه و قریحه هنری نیاکان ما و الهاماتشان از سنت ها و دستاوردهای دیگر ملل است . با آنکه در هر دوره سیمای معماری ایرانی تغییر و تبدیل هائی را پذیرفته است ، روح یگانه و ذات نیرومند آن همواره زنده و بالنده باقی مانده و همپای زمان ظرفیت های خویش را عوض کرده است .
مروری در خطوط اصلی معماری ایران از آغاز تاریخ مدون ما ، در واقع گشاینده شاهراهی به قلب تمدن دیرینه سال این سرزمین است . نخستین سلسله حکومت ایران سلسله ماد بود که بخشی از هستی خود را در بنا و آثاری که آفریده ، به وام نهاد .
سنگ شیر همدان ، دکان داود در سرپل ذهاب ، دخمهٔ صحنه در کرمانشاه ، دخمهٔ موسوم به طاق فـرهاد در لرستان ، دخمهٔ ده نو اسحق وند نزدیک کرمانشاه از برگزیده ترین آثار این دوره است . ((‌ پولی یبوس )) در توصیفی که از کاخ باستانی همدان کرده ، یادآور شده است که ستون های این کاخ از چوب سدر و سرو ساخته شده و روی این ستونها از لوحه های سیمین و زرین پوشانده شده بود (( دمرگان پرود )) و (( شی پیه ))‌ معتقدند که این نشانه ها به آثار تخت جمشید کم و بیش شباهت دارند . قرنها پیش از آنکه بابل و یونان و روم وارد صحنه تاریخ شوند ، تمدنهای عظیمی در سرزمین پهناور ایران وجود داشته است .
شاهنشاهان هخامنشی در عرصه وسیع سرزمین خود از مهارت واستادی هنر مندان ممالک زیر فرمان خویش به نحو احسن بهره می گرفتند و از این جهت در آثار معماری و صنعت ایران در دوره هخامنشی تأثیر سایر ملل نیز دیده می شود چنانکه داریوش می گوید در بنای قصر او صنعتگران بابلی ، مادی ، لیدی و مصری خدمت می کرده اند و مصالح ساختمان ها از فواصل دوردست می آمده است . استفاده از تجربیات و سنن ملل تابعه ، نه به صورت تقلیدی و پیروی ، بلکه به گونه بازآفرینی و الهام پذیری خلاقه ، مختص دوره هخامنشی نیست . مادها نیز پیش از آن از تجربه و مهارت ((‌ اوراتوئی ))‌ ها استفاده بسیار بردند .معماری دوره هخامنشیان ادامه یک هنر ملی بود . اصالت این هنر در قصر کیاکسار پادشاه ماد ( در همدان ) جلوه کرد و کورش در ادامه آن پس از شکست مادها قصری در پازارگاه یا (( مادر سلیمان )) در هشتاد کیلومتری شمال تخت جمشید بنا کرد که گرچه مانند تخت جمشید دارای ستونهای متعدد و آن عظمت خیره کننده نبود ، ولی می توان گفت که در حقیقت بنای استخر ( تخت جمشید ) تکامل آن بنای کهن است . تخت جمشید که به جرأت می توان گفت یکی از بزرگترین و وسیع ترین بناهائی است که قبل از معمول شدن ‎آهن ساخته شده است ، دارای سقف و ستون های چوبی بسیار بوده است . سقف ساختمان از چوب سدر لبنان و بلوط ساخته شده و بر ستون های حاشیه دار که سر ستون هائی آراسته آنها را تزئین می کرد تکیه داشته است .
ستونهای چوبی و تزئینات چوبی سقف كه نمونه ای از زیباترین مظاهر و رنگ های تیره چوبهای سدر و گردو و بلوط و سرو و رنگهای روشن تر عاج بوده است . (( گوردون جایلد )) می گوید : آثار معماری دوره هخامنشی به طوری متناسب و شبیه است كه پس از دوره سومریها در این منطقه از آسیا نـظیر ندارد . به خلاف نقش های بی جان و نازیبای بابلی و آشوری ، حجاریهای ایران همه زنده و جالب اند . تخت جمشید از مهمترین آثار هخامنشیان است . در ساختن این بنای عظیم اكثر پادشاهان هخامنشی هر یك به گونه ای دخالت داشته اند .
در این شهره ترین یادگار ایران باستان چوب به عنوان یكی از مصالح اساسی به كار رفته شده است . چوب ساختمان از لبنان ، عاج از هندوستان و سنگ ستونها از یونان و زینت دیوارها از اتیوپی ( حبشه ) تحصیل شده است .
از دوره اشكانیان آثار پراكنده ای در ایران و خارج وجود دارد كه مهمترین آنها عبارتند از خرابه قصر (( هاتره )) ( الحضر ) در ساحل دجله این بنا اساساً اثر ذوق ایرانی است ، ولی تأثیر معماری رومی در طرز ساختن سقف و گچ بریهای آن مشهود است . خرابه معبد ناهید در (( كنگاور )) نیز از آثار به جا مانده این دوره است .
از دوره اشكانیان در معماری رسمی ایران ساختن گنبد متداول گشت . از همان روزگار گنبدها روی چهار طاق گوشه بنا می شد و تفاوت آن با گنبدهای رومی این بود كه گنبدهای رومی روی گوشواره بنا می گشت .
در دورهٔ ساسانیان معماری سرشت اصیل تری دارد . قصر شیرین كه خسرو پرویز بنا كرد ، كم و بیش به پیروی از ساختمانهای هخامنشیان ساخته شده است . طاق كسری ( ایوان مداین ) در نزدیك دجله در شهر تیسفون از آثار شناخته شده این دوره است . این بنا از آجرهای نظامی سفید و بزرگ ساخته شده است . بروی تالار بزرگی كه موسوم به ایران است ، هشت تالار كوچك گشوده می شد .
طاقها به طور كلی شكل نیم دایره داشت و طاق بارگاه به شكل هلالی ساخته شده و وسعت شگرف آن دیدهٔ هر بـیننده ای را خیـره می سازد . در حـالیكه عناصر و خـطوط اصـلی این بـنا از قریحه ایرانی مایه می گیرد ، دور نیست كه الهامی از معماری رومی در پاره ای از قسمت های آن انعكاس یافته باشد .
پس از آنكه اسلام ایران را فرا گرفت ، معماری ملت ما خود را با لوازم آئین جدید سازگار ساخت . چـنین است كـه پـاره ای از باسـتان شـناسان و مـورخان را عقیده بر آنست كه بر جهای آتش ساسانی ، ساختن مناره را كه برای دعوت مسلمانان به نماز به كار می رفت ، الهام داده است .
عوامل معماری ساسانی با اختلافات كم و بیش ـ اما به وضوح ـ در دوره های اسلامی خود را تحمیل كرد . تزئینات رایج در معماری كهن ایرانی با همه ویژگیهای خود از گچ بری و آرایش با كاشی لعابدار و غیره به معماری اسلامی ایران انتقال یافته است .
نقش اسلیمی های مساجد ایرانی همان پیچك های ساسانی است كه نمونه آن را در طاق بستان می یابیم ، ولی در هر حال این نقوش و عوامل در اثر پدیدار شدن یك امپراتوری اسلامی و ورود تمدنهای گوناگون در لوای یك آئین واحد ، بهره گیریهای مقابلی را سبب شده و تغییر شكل یافته است كه در خور مطالعه است .
از آغـاز گرویدن ایران به اسلام بسیاری از سنتهای ایرانی از جمله سنت معماری آن همگام با تأثیرات (( بـیزانس )) مـیان حـكمرانان اسلامی متداول گشت ، چنانكه بسیاری از قصور خلقای اموی از جمله قصر الحیر و خفاجا و مشاطه خیلی بیش از آنچه از هنر ((‌ بیزانس ))‌ متأثر باشد از اسلوب ایرانی الهام گرفته است و زینت های آن از ایرانی پیروی كرده است …
هنر هر قوم بازگوكنندهٔ نحوهٔ اندیشه و جهان بینی و معتقدات و سنت های آن قوم است . هر چه بنیادهای فرهنگی ملتی استوارتر و ریشه دارتر باشد تجلیات هنری آن ملت هم در طی تاریخ تكامل آن یكنواخت تر و از نوسانات و تحولات و گسستگی ها بیشتر بركنار میباشد . هنر معماری بی شك یكی از بارزترین مظاهر تمدن هر قوم و ملت است و بهترین بازگوكنندهٔ نحوهٔ برخورد آن ملت با مسائل مربوط به حیات و بینش وی از جهان خلقت است .
همینكه از حدود یك چهار دیواری كه سقفی را تحمل میكند و تنها برای پناه دادن انسان از گرما و سرما و باد و باران و برف است فراتر رفتیم و وارد مرحله ای گشتیم كه در ساختمانها جز هدفهای سادهٔ اولیه به مسائل دیگری چون تقسیم فضاها بر بنیاد نیازمندیهای گوناگون فردی و اجتماعی و خلق اشكالیكه با ذوق زیباجوئی ما سروكار دارد پرداختیم و در یك ساختمان بدنبال تحقق هدفهائی بالاتر از مصون بودن از سرما و گرما و دیگر عوامل طبیعت رفتیم آنگاه به دنیای هنر قدم گذاشته ایم و در این گفتار ما از آغاز چنین دورانی در معماری ایران سخن می گوئیم .
به این ترتیب نه از شهریكه بوسیله ایرانیان در هزار دوم پیش از میلاد بر روی بناهای كهن تر در سیلك ساخته شده گفتگو خواهیم كرد نه از ساختمانها و مساكنی كه پیش از این تاریخ در مراكزی چون شوش و گیلان و حصار و صدها حوزهٔ باستانی دیگر ایران بنیاد گشته است بحث خواهیم نمود .
زیرا با آنكه آثار معماری این مناطق از نظر شناخت و مطالعه باستانشناسی ایران و نمایش قدمت فوق العاده تمدن در كشور ما حائز كمال اهمیت است ولی از آنجا كه در این روزگاران معماری ایرانی هنوز مراحل تكامل خود را نپیموده بود و شكل های خاص خود را ابداع نكرده بود نمیتوان بدرستی پیوندهای آنرا با دورانهای شكوفان فرهنگ و تمدن ایرانی كه در طی آن شاهكارهای اصیل بوجود آمده است بازیافت. زیرا اغلب آثار كهن معماری در اثر فرسایش چیزی باقی نمانده است .
كهن ترین نمونه قابل ذكر از میان بناهای باستانی كه در كشور ما شناخته شده است معبد عیلامی چغازنبیل واقع در خوزستان است . این پرستشگاه با شكوه كه در سیزده قرن پیش از میلاد بنیاد گشته است نمونه بسیار باشكوهی از یك معماری تكامل یافته بشمار میرود . ساختمان این معبد كه دارای شكلی چهارگوشه است دارای پنج طبقه است كه هر یك از آنها نسبت به بخش زیرین خود كوچكتر ساخته شده است و در نتیجه به ساختمان شكل هرمی داده است . برروی آخرین طبقه ساختمان مركز اصلی معبد بنیاد گردیده و دیگر طبقات تأسیسات وابسته بدانرا تشكیل میداده است .
مصالح اصلـی ساختمـانی معبـد عبارتست از آجرهای پختـه بسیـار مرغوب كه با ملاط محكمی بهم پیوسته شده اند و در درون دیوارها و مواردیكه منظور پركردن صفه های بنا بوده است از خشت استفاده شده است . آنچه در این بنای باشكوه از نظر بحث ما قابل اهمیت است وجود طاقهای متعدد ضربی با طرح نیمدایره است كه آنچنان با مهارت ساخته شده كه پس از گذشت بیش از سه هزار سال هنوز بوضع شگفت انگیزی سالم مانده است .
این طاقها كه بر روی دالانها طویل و بر فراز پلكانهای داخلی معبد بنیاد گشته حكایت از پیشرفت فوق العاده فن ساختمان در دورانهائی چنین كهن در كشور ما مینماید . بر رویهم این معبد عظیم كه در شمار بزرگترین زیگوراتهای جهان محسوب میگردد بهترین نمونه هنر معماری بربنیاد طاق قوسی را در دنیای باستان نشان می دهد .
همانطور كه میدانیم آنچه از نظر فنی اساس ساختمانهای سنتی بشمار میآید و شیوهٔ آنرا مشخص میسازد موضوع برپاكردن طاق بر روی دیوارها یا عوامل دیگر تحمل كنندهٔ بار آنست كه در این میان دیوار و جرز و ستون و غیره اگر فقط برای تحمل وزن سقف ساختمان بوجود نیامده باشد لااقل یكی از مهمترین هدف در بكار بردن آنها همان تأمین پایه های طاق میباشد .
منبع : پایگاه خبری هنر ایران


همچنین مشاهده کنید