چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
تعامل با کشورها نه با شرق یا غرب
تعریفهائی و نیز اتحادیههائی را نوید میدهد که میتواند سبب توازن جدید در مناسبات جهانی به نفع شرق در برابر غرب باشد.
بر این اساس اگر در پی تدوین رویکردی بلندمدت، و نه براساس نیازهای گذرا و روزمره هستیم، باید برنامه دقیقی را تدوین کرده، آنرا فعالانه به اجراء درآوریم؛ نه آنکه منفعلانه و بنابر مقتضیات مقطعی از دست یکی به دامان دیگری پناه بریم که حاصلی برایمان نخواهد داشت.
طبعاً مجموعه شناخت ما از شرق، نقش مهمی در تدوین و اجراء این برنامه ایفا خواهد کرد. در عین حال باید توجه داشته باشیم که در عرصه سیاست خارجی و روابط تجاری و اقتصادی و نیز در ارائه تصویر از خود در سالهای پس از انقلاب مرتکب اشتباههائی شدهایم. نمونه ملموس آنرا میتوان در بخش انرژی مطرح کرد. در ۱۰، ۱۵ سال گذشته همواره گزارشهائی که دریافت میکردیم بیانگر کاهش اقبال جهانی نسبت به نفت و کاهش سقف اوپک بود. اما روند رویدادها جزء این بود. بهنظر میرسد که مجموعه تحلیلهائی که ما از آن تغذیه میکردیم، تحلیلهای غربی بوده با نیت گمراه کردن در اختیار ما قرار میگرفته است. بههمین دلیل ما نتوانستهایم طراحی لازم و متناسب را برای مواجه شدن با واقعیت انجام دهیم. در صورتیکه اگر اطلاعات و گزارشهای بدون غرض را در اختیار داشتیم میتوانستیم برنامه لازم را تدوین کنیم. به هر روی با مبنا قرار دادن این اطلاعات نادرست، هر طرحی نیز در جهت افزایش تولید نفت به دولت میرفت، با آن مخالفت میشد. در حالیکه اگر میتوانستیم درست پیشبینی کنیم اکنون سهم بیشتری از بازار را در اختیار داشتیم. این مثال را میتوان به موردهای دیگر نیز تعمیم داد.
متأسفانه اکنون نیز نگاه ما به چین و هند از زاویه دید غربیهاست و تا اندازهای با واقعیت فاصله دارد. در حالیکه باید اطلاعات لازم را برای تصمیمگیری مستقلمان فراهم کنیم.
به پرسش مقدر بپردازیم: آیا میتوان در موضوع نگاه به شرق چشمانداز مثبتی داشت؟ به اعتقاد من چشمانداز مثبت کاملاً موجود است، اما آیا روشهای گذشته ما جوابگوی دست یافتن به نتیجه مثبت هستند؟ باید گفت بههیچوجه. برای تعامل بهینه با شرق، که جزء کمک به توسعه متضمن منافع و امنیت ملیمان نیز هست، باید حتماً دارای برنامه و طرح در تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و تجاری باشیم. البته انجام این امر نیازمند زمان کافی نیز هست.
در این بحث، بیشتر توجه من به موضوع تعامل با شرق و غرب بهویژه در موضوع انرژی است. روزگاری شوروی و بلوک شرق در برابر غرب قرار داشتند، اما امروزه دیگر سخن گفتن از بلوکهای شرق و غرب بیمعناست. ما نباید روسیه را در زمره شرق به حساب آوریم، بهویژه که روسیه خود را جزء اروپا محسوب میکند. بنابراین بهجای بحث شرق و غرب باید از کشورها سخن به میان آورد: ژاپن، چین، کره، هند، اسپانیا، ایتالیا و... در واقع کشورها باید طرف توجه ما قرار بگیرند، ما با کشورها تعامل داریم نه با بخش و ناحیهای به نام غرب و یا شرق.
تاریخ تعاملات ما با جهان در حوزه انرژی ایران هم کاملاً روشن است. با پیدایش نفت در ایران، نخست شرکت ”آنگلو پرشن اویل (APOC)“ شکل گرفت، سپس شرکت ”انگلو ایران اویل (AIOC)“ تشکیل شد. بعد از مدلی شدن صنعت نفت هم کنسرسیومی از هفت شرکت موسوم به ”هفت خواهران نفتی“ مقدرات نفت در سراسر جهان، و نه تنها ایران، را در دست گرفت. در واقع چنین نبود که کشورهای نفتخیز دیگر در زمینه نفت استقلال داشته باشند و فقط ایران زیر سلطه هفت خواهران باشد.
در دهه ۱۹۷۰، با احداث خط لوله گاز به روسیه، تغییری در شرایط پیش آمد. با فعال شدن این طرح، مقداری از ”گازهای همراه“ که امکان مصرف آن در داخل هم نبود از طریق لوله به روسیه انتقال یافت. این امر در زمان خود اتفاق مهمی بود.
در ابتدای انقلاب، چند اتفاق بسیار مؤثر و تعیینکننده در ساختار انرژی ایران، یکی پس از دیگر رخ داد.
در اولین حرکت، خودمان بهصورت داوطلبانه تولید نفت را کاهش دادیم. برای این تصمیم دلایلی مطرح میشد، ولی همان موقع نیز عدهای با این سیاست مخالف و معتقد بودند که نباید بازار را بهراحتی به دیگران واگذار کرد. از جمله دکتر شمس اردکانی که تأکید داشت اگر خواهان کاهش تولید و هدیه دومیلیون بشکه سهم خود در بازار به عربستان و کویت هستیم، لااقل باید امتیازی از آنها بگیریم و به آسانی بازار را اختیارشان قرار ندهیم. متأسفانه به این دیدگاه توجهی نشد و اشتباه کلاسیکی که گاه انقلابیون مرتکب آن میشوند، رخ داد. بر اثر این اشتباه، بخشی از بازار از دست رفت و موضع و موقعیت ما در اوپک تضعیف شد که پیامدی طبیعی بود. چه میزان قدرت کشورها در اوپک بستگی تام به موقعیتشان در تولید و سهمشان در بازار دارد. در حالیکه ایران و عربستان قبلاً وزن همسانی در اوپک داشتند.
رخداد دیگر توقف برنامه هستهای ایران بود میدانیم که تا زمان انقلاب، کشور هزینه زیادی را برای دستیابی به انرژی هستهای متقبل شده بود. اما به هر روی پس از انقلاب ما نیز تصمیم به توقف کار گرفتیم. البته درست است که کشورهای طرف قرارداد مایل به ادامه همکاری نبودند، اما ما نباید توقف پروژهها را میپذیرفتیم. اگر همچنانکه امروز نظرمان درباره دستیابی به انرژی هستهای تغییر کرده است، آنزمان با دقت و آرامش بیشتری تصمیم میگرفتیم و میکوشیدیم تعاملمان را با جهان حفظ کنیم این احتمال وجود داشت که امروز با هزینه سیاسی و اقتصادی و دشواری به مراتب کمتری صاحب فنآوری هستهای باشیم. در حالیکه حاصل تصمیمگیری ناگهانیمان پس از انقلاب تنها باز پس گرفتن بخشی از مطالباتمان بود.
موضوع سوم قطع صدور گاز مایع الانجی به روسیه و برنامه کالین گاز بود. اگر برنامه صدور گاز به شوروی به سرانجام میرسید ایران به پیشتاز بهرهبرداری و انتقال گاز الانجی تبدیل شده بود. اکنون با گذشت ۲۵ سال شاهد پیشی گرفتن قطر، یمن، امارات در این زمینه از ایران هستیم. تأسفبار اینکه کشوری که آغازگر صدور گاز در منطقه بود اکنون در ردیفهای آخر قرار دارد.
گرچه این سیاستها بهصورت مقطعی اتخاذ شده بودند، ولی جنگ این سیاستها را به درازا کشاند؛ بهویژه از آنرو که در دوران جنگ، در همه کشورها، چنین موضوعاتی اهمیت خود را از دست میدهند.
پایان جنگ، سرآغاز دوران توسعه با هدف جبران گذشته بود. اما در آن دوران نیز توهمی که همیشه گرفتار آنیم، بهویژه در زمینه نفت، ادامه یافت؛ اینکه فکر میکنیم همه دنیا خواهان نفت ایران هستند و هر روز و از بام تا شام در اندیشه تصاحب آن هستند. در حالیکه چنین نبوده و نیست. در دوران بازسازی، دنیا با مازاد نفت روبهرو بود. حتی ایران باید در شکل رقابتی سهم خود را در بازار نفت بهدست میآورد؛ در این دوران نیز با مشکلاتی مواجه بودیم، اما با درایت و اتخاذ سیاستهای درست مشکلات حل شد.
موضوع مشارکت و بیع متقابل یکی از راهحلهائی بود که در ده سال اول توسعه مورد بحث بود، اما بینتیجه باقیمانده بود. براساس قانون اساسی، واگذاری منابع نفت و گاز ایران (واگذار کردن امتیاز) ممنوع است، ولی درباره اینکه آیا اعطاء اجازه بهرهبرداری نیز منع قانونی دارد، پاسخی روشن وجود ندارد. اگر این موضوع حل میشد، امکان جذب سرمایه خارجی نیز فراهم میآمد، زیرا در آن زمان موضوع تحریم در میان نبود و طبعاً مشکل خاصی پیش نمیآمد. حتی ممکن بود اگر این سرمایهگذاریها صورت میگرفت اساساً مسئله تحریم مطرح نمیشد؛ چون شرکتهای بزرگی در ایران سرمایهگذاری کرده بودند و اجازه نمیدادند منافعشان بهخطر بیفتد.به هر روی موضوعات مطرح شده، مسائلی سپری شدهاند و حال باید به موضوعاتی که در جهان در جریان است توجه کنیم:
فناوری: زمانی بود که تکنولوژی نفت و گاز در اختیار شرکتهای بزرگ هفت خواهران و سپس در دست ۱۰، ۱۲ شرکت قرار داشت، اکنون چنین نیست. یعنی اگر پول و مدیریت در اختیار باشد، میتوان به فنآوری نفت و گاز دست یافت. حتی شرکتهای توتال، بیپی، اکسون و... برای اجرای طرح توسعهای خود نیازهای هر بخش را از شرکتهای مختلف تأمین میکنند و در واقع تنها عهدهدار مدیریت میشوند. بنابراین مسئله تکنولوژی را میتوان با مدیریت حل کرد.
سرمایه: موضوع سرمایه حائز اهمیت ویژه است. نخست باید این مسئله را حل کرد که آیا میخواهیم تمام امکانات مالیمان را در توسعه منابع نفت و گاز سرمایهگذاری کنیم یا به دیگران نیز اجازه این سرمایهگذاری را میدهیم. به اعتقاد من اتفاقاً بخشی که سرمایهگذاران خارجی بیش از همه مایل به سرمایهگذاری در آن هستند بخش نفت، گاز و پتروشیمی است. در نتیجه باید سعی کنیم در رشتههای دیگری که سرمایهگذاران خارجی تمایلی به آن ندارند، سرمایهگذاری کنیم. در مقابل نفت و گاز را به روی سرمایهگذاران خارجی باز کنیم. حال آنکه براساس ساختار فعلی، پولهای نفت را باید در بخش نفت و گاز سرمایهگذاری کرد و سپس تولیدات را به خارج فروخت. این دور، که همچنان ادامه دارد، ساختاری مناسب برای سرمایهگذاری در بخش انرژی نیست.
تغییرات بازار: باید دانست که بازار نفت بهصورت کامل تغییر کرده است. هماکنون تقاضای انرژی در آمریکا روند عجیبی یافته است و در کنار آن غولهائی مانند چین و هند سربرآوردهاند که تا دهسال آینده قطعاً بزرگتر خواهند شد. چنین رخدادهائی ساختار تقاضای بازار را کاملاً دگرگون کرده است. در واقع ظهور چین و هند ما را به سمت این کشورها و بازارهای شرق... رهنمون میسازد. در چنین موقعیتی، حتی اگر ارتباط خوبی با آمریکا داشته باشیم باز هم بازار اصلی ما در آینده چین و هند خواهند بود.
عرضه: عرضه نیز دستخوش تغییر شده است. از یکسو در این بخش نیز کمبود احساس میشود و از سوی دیگر این کمبود را تنها اوپک و خلیجفارس میتوانند در درازمدت جبران کنند.
گاز ایران در این بخش میتواند نقش مهمی برعهده بگیرد. در این میان بهویژه توجه به ضرورت استفاده از گاز برای تزریق به چاههای نفت دارای اهمیت است. در واقع اکنون بدون گاز قادر به استحصال نفت نیستیم و بنابراین اهمیت گاز برایمان به مراتب بیش از گذشته است.
بخش خصوصی: گرچه توجه به بخش خصوصی و تقویت آن اهمیت فراوانی دارد، اما متأسفانه چندان به آن نپرداختهایم. تأسفبارتر اینکه مخالفتهای بسیار درباره مشارکت بخش خصوصی در صنعت نفت کشور وجود دارد. در حالیکه بخش خصوصی باید بهمثابه بخشی از ساختار این صنعت نگریسته شود.
سیاسی کردن موضوعات: گرچه مقوله نفت و گاز را نمیتوان از سیاست جدا کرد، ولی باید از بیش از حد سیاسی کردن آنها بسیار پرهیز کنیم. یک نمونه مشخص، موضوع احداث خط لوله گاز ایران به هند از طریق پاکستان است. که در همین ابتدا بحثهائی دامن زده میشود که این طرح نیز به سیاست گره میخورد. به موردی اشاره میکنم که در حافظه تاریخی ما نقش بسته است. در زمانیکه بلوکبندیها در جهان بحث مطرحی بود و بلوک شرق و غرب در شرایط جنگ سرد قرار داشتند، روسیه به اروپا گاز صادر میکرد. نکته مهم اینکه طرح دقیقاً در دوران جنگ سرد شروع شده بود و البته این خط لوله در رابطه بین شرق و غرب اهمیت خود را داشت.
میدانیم که دولت ۱۵ سال است که درباره احداث خط لوله هند مطالعه و مذاکره میکند. و نیز میدانیم که دو، سه کنسرسیوم بسیار معتبر، از جمله یک کنسرسیوم بزرگ عربی در داخل خلیجفارس، مایل به انجام اینکار بودند. اگر کنسرسیومی عرب و ایرانی، بهجای مقامات دولت، مذاکره را برعهده میگرفت، و البته دولت از آنها حمایت میکرد، شاید کارها بسیار سریعتر پیش میرفت. نه تنها چنین نکردیم، بلکه به سیاسیتر شدن فضا دامن هم میزنیم. مقصودم پیوند زدن احداث خط لوله گاز به رأی هندوستان در نشست حکام سازمان بینالمللی انرژی اتمی است. در حالیکه نخستین جملههای تهدیدآمیزی که درباره عدم اجراء خط لوله بیان شود طبعاً طرف مقابل دچار تزلزل شده به صرافت یافتن راهحل دیگری خواهد افتاد.
مثال دیگر درباره دریایخزر است. در اینباره نیز اگر با حضور بخش خصوصی ایران، کنسرسیومی تأسیس میشد و این کنسرسیوم نفت و گاز ترکمنستان را خریداری میکرد و گاز را به ارمنستان صادر میکرد تاکنون کارها به نتیجه رسیده بود. ۱۵ سال است که سه دولت نمیتوانند ۱۲۰ کیلومتر خط لوله لازم برای اینکار را احداث کنند، در حالیکه شرکتهای معمولی ایرانی نیز قادر بودند در مدتی کوتاهتر اینکار را انجام دهند. دلیل ناتوانی دولتها در عرصههائی چنین جزء رویکرد فوقالعاده سیاسی آنها به موضوع نیست.
نرسی قربان
منبع : مجله روند اقتصادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست