شنبه, ۱۶ تیر, ۱۴۰۳ / 6 July, 2024
مجله ویستا


توانمندسازی گام‌های همیشه رنجور ...


توانمندسازی گام‌های همیشه رنجور ...
<شورش سفید> تعبیری است كه دكتر پرویز پیران، جامعه شناس و پژوهشگر مسائل ایران در هراس از شرایطی عنوان می كند كه بی هنجاری و وفور آسیب های اجتماعی، جامعه ایران را كه یك سوم جمعیت آن را جوانان تشكیل می دهد، در عبور از مرحله گذار، پشت چراغ قرمز بحران نگه می دارد. سیر صعودی آسیب های اجتماعی در جامعه امروز، حكایت از ریشه دواندن این واقعیت ناگزیر اجتماعی در لایه های پیدا و پنهان جامعه و میان اقشار مختلف دارد. آمارهای یك پژوهشگر می گوید سن بزهكاری، كف سنی فحشا و اعتیاد بسیار بیش از تصور ما پایین آمده است، حتی برخی برآوردهای بدبینانه می گوید، حدود ۱۴ میلیون نفر ایرانی به نوعی با مشكلات روانی دست و پنجه نرم می كنند. فراز و فرود این آمارها، آنجا كه از افزایش سالانه ۲۵ درصدی آسیب های اجتماعی در دهه دوم پس از انقلاب خبر می دهد، مانند نور شكسته ای، ته مانده خواب را از چشم های آدمی می رباید. در مقایسه با سال های قبل نیز آسیب شناسان اجتماعی با استناد به آمارهای رسمی و برخی پژوهش ها و برآوردهای غیررسمی می گویند، خشونت های خانگی مانند شوهركشی، زن كشی، والدین كشی و فرزندكشی، اعتیاد نوین، نوجوانان و جوانان در معرض اعتیاد، فرار دختران و طلاق رشد چشمگیری یافته است. گذری بر صفحه حوادث روزنامه ها و گوش چسباندن به تصاویر رسانه ها نیز گویای این حقایق است. افزایش مواردی مانند خودكشی، عقاید خرافی، شمار دانش آموزان سیگاری به ویژه دختران، بیماری ایدز، ورود خشونت های نو، بحران هویت و هویت ستیزی جوانان، توزیع مواد روان گردان توسط باندهای گسترده و مشروبات الكلی در زمانی كمتر از دو هفته بعد از تولید در حالی كه ورود رسمی كالا از طریق قانون و گمرك گاه بیش از اینها طول می كشد ، تغییر الگوی مصرف مواد مخدر با نام های جاذب و چهره های جدید در حالی كه گاه تا ۱۵۰ برابر هرویین، قدرت تخریب دارند و افزایش خشونت های جنسی و به ویژه كودك آزاری، زنان خیابانی، فحشا و... دلایل افزایش عدم تعادل روحی و روانی افراد جامعه است كه سلامت اجتماع را به شدت مورد تهدید قرار داده است. در پذیرش این نكته كه تمامی افراد جامعه در معرض گرفتاری در چنگال رشد آسیب های اجتماعی هستند، شكی نیست ولی چهره خشن این نوع آسیب ها، سایه تیره تری برفراز برخی مناطق گسترده است. رشد بیكاری، بزهكاری، انواع جرایم و خرید و فروش مواد مخدر از حقایقی است كه سر از پوستین حاشیه ها، حلبی آبادها و زاغه ها درآورده است. بسیاری از ساكنان این مناطق نیز به مشاغل غیررسمی و دستفروشی و تكدی گری اشتغال دارند كه آنان را بسیار آسیب پذیر كرده است.
توانمندسازی گروه های آسیب پذیر
آسیب های اجتماعی را می توان محصول طبیعی زایمان دگرگونی های سریع زندگی، به فراموشی سپرده شدن هنجاری های مورد قبول و تعریف ارزش ها و هنجارهای جدید و ناتوانی بخش هایی از جامعه در همراهی با آهنگ این دگرگونی ها دانست. اگر از این زاویه به موضوع آسیب های اجتماعی نگاه كنیم، آن گاه دیگر نباید افرادی را كه در جدالی نابرابر با جبر روزگار به بزهكاری تن می دهند، به چشم یك مجرم نگاه كرد كه برای در امان نگاه داشتن جامعه از عوارض اجتماعی حضور چنین مجرمی، طعم تلخ دوری از جامعه را به حنجره خشكش چشاند. در حال حاضر، توانمند كردن افراد آسیب پذیر كه وسایل غیرمشروع یا غیرقانونی را برای دستیابی به ارزش های مورد قبول اجتماعی بر هر وسیله و روش قانونی و مشروعی ترجیح می دهند، رویكردی نوین است. شاید هم گریز راهی باشد برای نجات بیمارانی كه در تب بزهكاری، با رویا، امیدواری شان را به آینده در امان نگه می دارند.دكتر محمدرضا واعظ مهدوی معاون سیاستگذاری و برنامه ریزی وزیر رفاه و تامین اجتماعی بهترین راه مقابله با آسیب های اجتماعی را پیشگیری می داند و می گوید: اساس نگرش وزارت رفاه و تامین اجتماعی بر سیاست پیشگیری استوار است و به تصویب شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی رسیده و در قانون نظام جامع نیز بر آن تا كید شده است.وی معتقد است: در سیاست پیشگیری از بروز آسیب های اجتماعی، استراتژی و خط مشی مورد نظر همان توانمندسازی افراد جامعه و به طور خاص افراد و گروه های آسیب پذیر است. با این هدف باید رویكرد ارتقایی را در ارتباط با جامعه سالم مدنظر قرار داد. دكتر مهدوی توانمندسازی گروه های مختلف اجتماعی را در قالب آموزش مهارت های زندگی، یادگیری روش تعامل اجتماعی، نه گفتن به درخواست های خلاف و غیرقانونی، ارتقای ظرفیت های فردی برای دستیابی به روش زندگی كارآمد و مفید قابل دسترس می داند و می گوید: بحث پیشگیری از آسیب های اجتماعی در زیرمجموعه امور اجتماعی قرار می گیرد و برای تحقق بخشیدن به این هدف، نیاز به یك همكاری بین بخشی است. به طوری كه تمام دستگاه های اجرایی، آموزش و پرورش، بهزیستی، صداو سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد، سازمان های بیمه ای و شهرداری ها خود را مسئول بدانند. نقش تشكل های غیردولتی و مؤ سسات خیریه را در این مهم نمی توان نادیده گرفت.
همچنین دكتر مهرداد احترامی، كارشناس مسئول پژوهش در پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی می گوید: توانمندسازی گروه های آسیب پذیر اجتماعی با این توجیه امكان پذیر است كه آسیب دیدگان اجتماعی توانایی های لازم را برای بازیابی زندگی از دست رفته خود به دست بیاورند و ضمن مهار عوامل آسیب زا، خانواده ها و گروه های مختلف اجتماعی، توانمند شوند. وی انحرافات اجتماعی را جزو جداناشدنی نظام های اجتماعی می داند كه در بستر اجتماعی ایجاد شده اند و از آنها گریزی نیست. به اعتقاد دكتر احترامی، مقتدر شدن گروه های آسیب پذیر اجتماعی گزینه بهتری در مقابل رویكرد توانمندسازی این افراد و گروه ها است، آنچنان كه این افراد و گروه ها بتوانند با مداخله در قدرت های اجتماعی، شرایط خود و محیط اطراف خود را در قالب قوانین اجتماعی موجود سامان بخشند و توانایی حل مشكلات خود را داشته باشند. كارشناس مسئول پژوهش در پیشگیری از اعتیاد سازمان بهزیستی، مقتدر شدن افراد و گروه های آسیب پذیر را در چند شاخص دسترسی به اطلاعات، مداخله و مشاركت، سازماندهی های محله ای و مسئولیت پذیری می داند و می گوید: همچنان كه بسیاری از جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی، تحول و گذار از سنت به مدرنیته را عامل اصلی پیدایش و گسترش آسیب های اجتماعی می دانند،در تحقیقی كه از سوی وزارت ارشاد در مورد باور فرهنگی انجام شده، به پارامتر سیاسی و نقش حكومت و توجه آن به موضوعات مورد توجه مردم اشاره شده است. وی می افزاید: براساس تحقیق وزارت ارشاد، اگر باورهای حكومت و اشتغال ذهنی آن با درگیری های ذهنی مردم متفاوت و در تضاد باشد، باعث می شود كه مردم از عمل به قوانین و رعایت هنجارهای اجتماعی سرباز بزنند و سیستمی ایجاد شود كه زمینه ساز بروز گسترش انواع آسیب های اجتماعی باشد. دكتر احترامی در تعریف مفهوم بی هنجاری اجتماعی می گوید: موافق با نظری كه مرتون، جامعه شناس در این رابطه ارایه می دهد، بی هنجاری فشاری است كه وقتی هنجارهای پذیرفته شده با واقعیت اجتماعی در ستیز هستند، بر رفتار فرد وارد می شود.
ناگزیری ناهنجاری در بستر اجتماع
اگر چه در تعبیر جامعه شناسی، نابهنجاری متضمن فقدان، گسست، شكست یا تعارض هنجارهای اجتماعی است ولی آنچه مهم تر می نماید این است كه مشكلات و آسیب های اجتماعی در بستر دگرگونی های مدام اجتماعی دچار دگردیسی جدی شده اند. در نتیجه تغییر ادبیات اجتماعی و تنوع مشكلات اجتماعی و جرایم، بسیاری از پژوهشگران مسائل اجتماعی معتقدند كه روند نامطلوب و وخیمی در جامعه ایران در حركت است كه هرگز اجتناب ناپذیر و محتمل نبوده بلكه می توانسته با برنامه ریزی اجتماعی و صحیح و رویكرد قابل قبول به توسعه، وضعیتی متفاوت را ایجاد كند. دكتر احمد حسینی، مددكار اجتماعی درباره علت اصلی گرایش افراد به آسیب های اجتماعی می گوید: علت گرایش افراد به آسیب های اجتماعی ممكن است از زمینه های بیولوژیكی، یادگیری، شرایط اجتماعی و اقتصادی، خصوصیات فرهنگی و ساخت جامعه نشا ت گیرد. وی می افزاید: وجود انواع آسیب های اجتماعی را باید در جامعه پذیرفت و برای مقابله با آن راهكار مناسب اندیشید. دولت باید با فراهم كردن امكانات لازم برای رفع نیاز افراد و گروه های آسیب پذیر، فرصت های سالم و برابر برای آنها در دستیابی به اهداف ایجاد كند و با برنامه ریزی سالم، این افراد و گروه ها را ساماندهی كنند. دكتر واعظ مهدوی، معاون سیاستگذاری و برنامه ریزی وزیر رفاه و تامین اجتماعی ضمن تا كید بر علل ایجاد و گسترش آسیب های اجتماعی می گوید: توجه به معلول در بررسی آسیب های اجتماعی نمی تواند مفید واقع شود. بخش مهمی از علل گرایش به آسیب های اجتماعی و ناهنجاری ها به ناسازگاری زندگی و ضعف مهارت های زندگی برمی گردد. وی می افزاید: براساس پیش بینی هایی كه به عمل آمده است در نتیجه توانمندسازی گروه های آسیب پذیر اجتماعی و انجام راهكارهای پیشگیری، هزینه های بیمه ای نیز كاهش می یابد. زیرا زمانی كه ظرفیت انسان ها از نظر اجتماعی، جسمی و روانی افزایش می یابد، افراد كمتر دچار بیماری، ازكارافتادگی، اختلالات روانی و آسیب های اجتماعی می شوند. به عبارتی اثرات تمام عواملی كه به نوعی افراد را از سیستم كار و تولید خارج می كند، محدود می شود. معاون سیاستگذاری و برنامه ریزی وزیر رفاه و تامین اجتماعی می گوید: انجام چند برنامه در رویكرد پیشگیری از آسیب های اجتماعی مورد توجه قرار می گیرد كه از جمله آنها می توان به ایجاد و فعال كردن پایگاه های سلامت اجتماعی، حضور رابطان سلامت اجتماعی در سطح جامعه، در تمامی ارگان ها و دستگاه های دولتی و اجرایی و انجام طرح مهارت های اجتماعی و شغلی كه در دست بررسی است، اشاره كرد.
چاره اندیشی آسیب های اجتماعی
بی تردید یافتن راه حل برای مشكلات اجتماعی، تنها از عهده دولت ها برنمی آید این درحالی است كه به اعتقاد كارشناسان سیاسی دیدن مسائل اجتماعی نیز كه روش لاپوشانی را تجویز می كند، به تخریب بیشتری می انجامد. در این میان، مراكز علمی و پژوهشی، نهادهای مدنی و رسانه های جمعی می توانند در كنار مردم و دولت ها یا حتی پیشاپیش آنها به چاره جویی برخیزند.دكتر حسینی، مددكار اجتماعی می گوید: نمی توان از برخورد قضایی و مجرمانه با گروه های آسیب پذیر اجتماعی به عنوان راه حل نهایی نام برد. باید شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه را اصلاح كرد. گفته می شود تنها یك سوم جرایم و آسیب های اجتماعی توسط نیروهای مسئول نظامی و انتظامی كشف می شوند و دو سوم آنها باید توسط مردم گزارش شود در حالی كه آنومی حاكم بر جامعه، تخریب سرمایه اجتماعی و كاهش اعتماد عمومی، امكان این نظارت جمعی را كاهش داده است، یعنی همان شورش سفیدی كه دكتر پیران در هراس از شرایط امروزی و گسترش آسیب های اجتماعی، ظهور آن را پیش بینی می كند.
گزارش: ناهید حسینی
منبع : هفته نامه آتیه