شنبه, ۱۲ آبان, ۱۴۰۳ / 2 November, 2024
مجله ویستا


معماری در خدمت گردشگری


معماری در خدمت گردشگری
در سال های اخیر موفقیت برخی آثار معماری در جذب گردشگران به شهرهای بعضاً غیرمطرح و ناشناخته، موجب توجه جهانی به نقش معماری در رونق و توسعه گردشگری شده است به طوری که مدیران موزه ها و شهرداران سراسر جهان در تلاش هستند با به خدمت گرفتن معماران مطرح و مشهور عصر حاضر، جهت طراحی آثار معماری گیرا و تماشایی، نقشه فرهنگی کره خاکی را تغییر دهند. بر این اساس است که امروزه معماری و گردشگری بیش از پیش با هم ارتباط یافته اند و این ارتباط زمینه های شکل گیری گرایشی نوین در معماری را فراهم ساخته است که منتقدان از آن با عنوان Architourism نام می برند که در فارسی می توان آن را به معماری گردشگری یا معماری برای گردشگری ترجمه کرد.
آنچه در ادامه می آید، نگاه کوتاهی است به برخی از مهم ترین نمونه های معماری گردشگری در سطح جهان... رابطه میان معماری و گردشگری به هیچ وجه رابطه جدیدی نیست و پیشینه آن به برگزاری تورهای بزرگ اروپا در فاصله میان قرن های ۱۷ تا۱۹ برمی گردد. مسافران این تورها که عمدتاً از اهالی ثروتمند آمریکای شمالی و اروپا بودند، در جریان سفر به پاریس، فلورانس، رم، ونیز، لندن، آتن و دیگر پایتخت های بزرگ تمدن اروپایی با هنر و معماری بزرگ اروپا آشنا می شدند اما امروزه نوع جدیدی از تورهای بزرگ در حال رواج یافتن است و مسافران به جای توجه به کلیساهای رفیع و ساختمان های عمومی بزرگ از قبیل کلیسای سن پیتر در رم و موزه لوور در پاریس، با بازدید از جالب توجه ترین ساختمان های جدید که توسط معماران در قید حیات طراحی شده اند، به تجلیل از فرهنگ معاصر می پردازند.
بی جهت نیست که گردشگران در سفر به انگلستان در اندیشه بازدید از موزه مدرن بریتانیا هستند که توسط نورمن فاستر طراحی شده است، نه بازدید از لندن قدیم. مرکز تجارت جهانی که در سال ۱۹۷۳ ساخته شده بود، یکی از اولین نمونه های معماری معاصر محسوب می شود که به عنوان یک جاذبه گردشگری مورد توجه گردشگران قرار گرفت؛ جاذبه ای که تنها در اواخر دهه ۱۹۹۰ اهمیت قابل توجهی پیدا کرد. از آنجا که آسمانخراش همانند موسیقی جاز یک محصول آمریکایی است و بهترین نمونه های آن در این کشور وجود دارد، برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی به عنوان نمودهای بارز فرهنگ معاصر آمریکایی، یکی از مشهورترین جاذبه های گردشگری شهر نیویورک به شمار می رفتند. از این رو گردشگران به جای اینکه فقط از بناهای یادمانی بر جای مانده از دوره های پیشین همچون ساختمان امپایراستیت یا مرکز راکفلر بازدید کنند، به سمت برج ها کشیده می شدند. برج های دوقلو ساختمان هایی بودند که منتقدان معماری محلی بیشتر علاقه مند بودند مردم از آنها متنفر باشند اما از دیدگاه بسیاری از گردشگران، آنها به شیوایی از زمان و مکان شان سخن می گفتند. بی شک مهم ترین ساختمانی که انگیزه ها و زمینه های لازم را برای توسعه معماری گردشگری ایجاد کرد، موزه گوگنهایم فرانک گری در بیلبائو اسپانیاست که در سال ۱۹۹۷ ساخته شد. به جرات می توان گفت تا پیش از این، هرگز ساختمانی از چنین قدرت کیمیایی که یک شهر کوچک استانی در منطقه باسک اسپانیا را به بازیگر عمده جریان هنر و فرهنگ جهانی تبدیل کند، برخوردار نبوده است. طراحی موزه گوگنهایم بیلبائو همانند موزه گوگنهایم فرانک لویدرایت در نیویورک که طرح آن مربوط به سال های پیش است، یک رویداد فوق العاده و استثنایی در تاریخ معماری محسوب می شود.
بازدید بی سابقه تورهای هنر و معماری از شهر و جمعیت زیاد گردشگران که تاثیر شگرفی بر اقتصاد محلی داشته است، همگی نشانگر موفقیت بیلبائو هستند. البته باید به این نکته توجه داشت که در موفقیت بیلبائو، به عنوان پدیده ای که به شهرت جهانی دست یافته، پوشش رسانه ای فراگیر، ساختمان گیرا و فتوژنیک (خوش عکس) موزه گوگنهایم و خالق سنت شکن آن نیز تاثیر بسزایی داشته است. موزه گوگنهایم علاوه بر اینکه موفقیت شگرفی در جذب فیزیکی مردم به این منطقه داشته، در جلب توجه جهانیان به یک مکان دور، گمنام و متفاوت نیز بسیار موثر بوده است اما این توجه جهانی دارای یک جنبه منفی نیز هست چرا که موزه گوگنهایم در بیلبائو به عنوان یک نماد شهری، بارها از سوی جدایی طلبان باسک تهدید به بمب گذاری شده است. در حال حاضر فقط در ایالات متحده ۴۰ موزه در مراحل مختلف اجرایی از ساخت ساختمان جدید تا افزودن بخش های الحاقی به ساختمان موجود وجود دارند که اکثراً توسط معماران بنام طراحی شده اند.
در همین راستا شهرهای غیرمطرح آمریکا از قبیل میلواکی و اوکلند در ایالت کالیفرنیا به منظور ایجاد جاذبه برای گردشگران، اقدامات و سرمایه گذاری های کلانی در زمینه معماری انجام داده اند. شهرداران این شهرها با افزودن بخش های الحاقی تندیس وار به موزه هنر میلواکی و کلیسای مسیح اوکلند که هر دو توسط سانتیاگو کالاتراوا، معمار اسپانیایی طراحی شده اند درصدد جلب توجه گسترده جهانیان به این دو شهر هستند. همچنین کالاتراوا اخیراً طراحی شهر اسپانیایی علم و هنر در والنسیا، بزرگ ترین پروژه فرهنگی اروپا و یک فرودگاه جدید و زیبا در بیلبائو اسپانیا را به انجام رسانده که برخی معتقدند اهمیت و اعتبار موزه گوگنهایم گری را که در نزدیکی آن قرار دارد، تحت الشعاع قرار داده است. به عنوان یک نمونه بارزتر دیگر در استفاده از طراحی برای مطرح کردن یک شهر، می توان به تجربه توکیو اشاره کرد که مدت ها از سوی غالب مسافران جهان مورد بی توجهی قرار گرفته بود . مرکز هنری موری در توکیو که اخیراً طرح رویایی آن ریخته شده و قرار است بزرگ ترین و باشکوه ترین موزه هنر و فرهنگ قرن باشد، فهرستی از بهترین استعداد های بین المللی طراحی را برای به ثمر رساندن اهداف بلندپروازانه اش در زمینه های مختلف عمرانی، فرهنگی و برنامه ریزی شهری در کنار هم گرد آورده است.
بروس نائو طراح کانادایی به همراه ریچارد گلوکمن معمار آمریکایی وترنس کنران استاد انگلیسی طراحی و فومیهیکو ماکی طراح ژاپنی گروه مشترکی را برای طراحی این مجموعه تشکیل داده اند.نائو معتقد است بخشی از نقش او در این پروژه، ایجاد ارتباط میان فرهنگ معاصر توکیو با جهان پهناور بیرون و همزمان با آن، تشویق ساکنان محلی است به اینکه شهر محل اقامت شان را با نگاه و روشی جدید مورد تفکر و ملاحظه قرار دهند. این نگاه جدید نباید صرفاً به پیشینه ای از آنچه در شهر وجود دارد، معطوف شود بلکه باید در این نگرش، تدوین مانیفستی برای آینده احتمالی شهر نیز مورد توجه قرار گیرد. وی می گوید: اگر شما در زمینه گردشگری، یک نگاه مقایسه ای به توکیو و دیگر شهرهای جهان داشته باشید، برخلاف انتظار درخواهید یافت که آمار و ارقام مربوط به جذب گردشگر در توکیو، در مقایسه با شهرهایی همچون پاریس یا لندن یا نیویورک، در سطح بسیار پایینی قرار دارد البته باید توجه داشت که علت بالا بودن آمار جذب گردشگر در این شهرها، برخورداری آنها از انواع زیرساخت های لازم برای توسعه گردشگری است که این زیرساخت ها به آسانی و به یکباره فراهم نشده اند. بدین ترتیب پیش بینی ساختمانی همچون مرکز هنری موری، در واقع بخشی از فرآیند برنامه ریزی و ارزیابی مجدد زیرساخت های شهری در توکیو محسوب می شود. با توجه به آنچه گفته شد، به نظر می رسد میل و رغبت عمومی در سطح جهان برای ایجاد ارتباط میان معماری و گردشگری به سرعت در حال افزایش است و باید در آینده به انتظار نمونه های بیشتری از آثار معماری که در راستای تحقق اهداف صنعت گردشگری طراحی و ساخته می شوند، نشست.
کمال یوسف پور
منبع : روزنامه سرمایه