یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


تعطیلی یک نشریه،خاموشی یک اندیشه


تعطیلی یک نشریه،خاموشی یک اندیشه
<زنان> هم توقیف شد. خبر به اندازه کافی عادی بود که چشم خوانندگان به راحتی از آن عبور کند. توقیف نشریات مدت‌ها است که به اخبار عادی و کم‌جاذبه‌ای تبدیل شده که دیگر هیچ حسی را برنمی‌انگیزد، نه حس ترحم نه خشم و نه تایید....
اینگونه اخبار مدت‌ها است که از ارزش‌های خبری تهی شده‌اند و توقیف معادل تعطیلی نشریه و مطبعه‌ای است که سلا‌مت روحی وروانی جامعه را مختل می‌کند، باعث تشویش اذهان عمومی می‌شود، مردم را به گمراهی می‌کشاند و بالا‌خره به آنچه نباید بی‌احترامی می‌کند... به‌خصوص اگر نشریه‌ای اجتماعی و فرهنگی با نام و محوریت تابویی به نام <زنان> منتشر شود.
این نشریه در بین صدها نشریه وابسته به بخش دولتی در حوزه مسائل زنان ۱۶ سال با افت و خیز همراه شد، هم‌رنگی کرد و تعدیل شد تا بماند، حتی در برخی شماره‌ها به حد نشریه‌ای عامه‌پسند از جماعت پرخطر روشنفکر فاصله گرفت تا بماند اما نشد.زنان را می‌توان تنها نشریه‌ای دانست که پس از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می، گفتمان جدیدی را به عرصه مسائل زنان مطرح کرد، زنان از یکسو نگاه انتقادی به وضعیت زنان جامعه داشت و از سویی از مردستیزی بیزار بود و ریشه‌مصائب زنان را نه در مردان که در مردسالا‌ری و اهرم‌های اجتماعی در بازتولید آن جست‌وجو می‌کرد. این نشریه در برابر گفتمان مطبوعاتی حاکم که در نشریاتی مانند زن روز، پیام زن، حورا و... مطرح می‌شود، فضای مناظره و تضارب آرایی را منجر شده بود. زنان مخاطب عام نداشت، بنابراین می‌توان ادعا کرد که مخاطبان آن از همه لا‌یه‌های جامعه نبودند پس آسیب‌رسانی این نشریه - در صورت قبول اتهام وارد شده - به عنوان خطری در سلا‌مت روانی جامعه با توجه به مخاطبان آن قابل پذیرش نیست.توقیف و لغو امتیاز زنان، از زمانی مطرح شد که بیش از ۹ نشریه به طور همزمان توقیف موقت شدند، به نظر می‌رسد تحریریه این نشریه مدت‌ها است در انتظار این خبر بوده‌اند، حرکت آهسته و پیوسته تحریریه نیز شاهدی بر درک فضای موجود مطبوعاتی از سوی خبرنگاران است.
اما توقیف ماهنامه زنان را می‌توان به بروز و رشد دیدگاه جدیدی در جامعه تعبیر کرد؛ دیدگاهی که نگاه حداقلی به آسیب‌ها و مسائل جامعه دارد و در صورت طرح مسائل و معضلا‌ت اجتماعی دو راهکار را برای روزنامه‌نگاران و نویسندگان پیشنهاد می‌کند:
▪ اول توجیه با آمارهای متضاد و تلا‌ش برای کتمان آن آسیب‌ها به بهانه جلوگیری از تشویق اذهان عمومی
▪ دوم نسبت دادن مشکلا‌ت به افراد، گروه‌ها و عللی دور از چارچوب جغرافیایی کشور.مشابه چنین رویکردی را می‌توان در مواجهه با مجموعه تلویزیونی <ساعت شنی> ملا‌حظه کرد، سریالی که با نظارت مستقیم دو نهاد دولتی، یعنی صدا و سیما و بهزیستی تولید و پخش شد و شاید در ۳۰ سال گذشته از جمله معدود مجموعه‌هایی باشد که عریان‌تر از سایرین به آسیب‌های اجتماعی به خصوص در حوزه زنان پرداخت؛ معضل فرار دختران، تن‌فروشی، خودکشی، طلا‌ق، اعتیاد، ناباروری، بدسرپرستی و.... که یک‌باره خشم نمایندگان مجلس و گروهی از مجریان دستگاه‌های دولتی و البته کارشناسان وابسته به آنان را چنان برانگیخت که کار به طرح سوال از رئیس سازمان در صحن مجلس و سانسور و پخش نامنظم مجموعه و پایان دادن به آن به صورتی عجولا‌نه و بی‌برنامه کشید.
این نحوه برخورد با یک سریال تلویزیونی که مدعی است سلا‌مت روانی جامعه را به خطر می‌اندازد، همزمان تنها نشریه حوزه آسیب‌شناسی مسائل زنان را با همین ادعا به محاق توقیف می‌برد تا عبرتی برای تمام رسانه‌های مکتوب و تصویری باشد.به هرحال خبر توقیف یک نشریه دیگر هم منتشر شد و تا کمتر از ۲۴ ساعت چنان فراموش می‌شود که گویی هیچ‌وقت <زنان >ی نبوده تا باعث تشویش روان جامعه شود، اما افزایش این نگاه و تحمیل آن بر فضای رسانه‌ای کشور پیامدهایی دارد که مهم‌ترین آن، تعارض شدید جامعه و رسانه است، عقب ماندن رسانه از مردم و مسائل آنها و تلا‌شی ناموفق برای کانالیزه کردن افکار مردم در مسیری که با مقاومت خرده‌گروه‌ها و خرده‌فرهنگ‌ها روبه‌رو خواهد شد. پیامد دیگر کاهش اعتماد عمومی به رسانه‌ها و شکاف میان آنها و روی‌آوری بسیاری از افراد به رسانه‌های معاند هویت ایرانی - اسلا‌می ماست.
این همان آسیبی است که سیاستگذاران نظام جمهوری اسلا‌می ایران بارها نسبت به آن هشدار داده‌اند، بی‌آنکه بدانند توقیف یک نشریه خاموشی یک اندیشه است و خاموشی یک اندیشه، برگ برنده‌ای در دست نامهربانان با مردم و نظام است. ‌
کتایون مصری‌
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید