جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

شعر


شعر
● در دهان زندگی
دیگر به بهانه دوستی
نمی توانی به خلوتم پا بگذاری
تو را من
هنگامی که کوچک بودم
در تنهایی هایم فریاد زدم
نبودی
و چیزی که از تو به من رسید
یک مشت ترس تلخ بود
که با پوتین های گلی
در ثانیه هایم رژه می رفت...
حالا دیگر
آن همه ترس های گس را
در روزهای ته نشین شده
حل کرده ام
من به اندازه هیبت غول تنهایی هایم
بزرگ شده ام!
● چشم در چشم دنیا
تو را در باورم تکرار کردم
تو را در ذهن خود بیدار کردم
نبودی تا ببینی پشت دنیا
به پاکی دلت اقرار کردم
● تأخیر
دوباره شب شده چرا نیامدی ستاره؟
نبودنت یه دنیا بارون تو چشام می یاره
اگه بیایی از پس تیرگی و سیاهی
دلم تو رو تا همیشه روی چشاش می ذاره

یاسمن رضائیان۱۶ساله. تهران
(عضو تیم ادبی و هنری مدرسه)
منبع : روزنامه کیهان