چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
ما و پست مدرن یا پست مدرن و ما
فیلسوف پست مدرن درباب معنی علم بحث نکرده است. به نظر او بنایی که علم جدید بر آن استوار بود، اکنون در باتلاق فرو رفته و با این حادثه علم بیبنیاد شده است، نه اینکه از ابتدا بنیادی نداشته باشد
در حدود سی سال پیش ژان فرانسوا لیوتار (فیلسوف فرانسوی که در سال ۱۹۹۸ چشم از جهان فرو بست) گزارشی درباره وضع علم در عالم پست مدرن نوشت. اگر آنچه او گفته است درست باشد، علم بر پایههای یقینی استوار نیست و اعتبار آن به کاربردش وابسته است. حتی شاید اکنون دیگر این بحث هم مورد نداشته باشد که آیا علم مقدم بر تکنیک است یا تکنیک بر علم تقدم داشته است؛ علم وتکنیک یک چیز است. ابژکتیو بودن علم نیز در یگانگی آن با تکنیک اثبات میشود. اما اگر اعتبار علم به کاربرد آن بود و علم شرف ذاتی نداشت، عالمان این همه مجاهدت درراه علم و کشف حقایق علمی نمیکردند. بحث در این نیست که علم به طور کلی شرف ذاتی ندارد و هرچه هست علم کاربردی است؛ گالیله و نیوتن گرچه بنای علمی را گذاشتند که مال آن کاربردی شدن بود، خود اهل نظر بودند و در طلب علم نظری پژوهش کردند. پس چگونه فیلسوف پست مدرن علم را بیارتباط با یقین میخواند؟ فیلسوف پست مدرن درباب معنی علم بحث نکرده است. به نظر او بنایی که علم جدید بر آن استوار بود، اکنون در باتلاق فرو رفته و با این حادثه علم بیبنیاد شده است، نه اینکه از ابتدا بنیادی نداشته باشد. بسیار خوب به فرض اینکه بپذیریم علم در عالم پست مدرن چنین وچنان شده باشد، این قضیه چه ربطی به ما دارد؟ما میخواهیم بدانیم که علم در کشور ما چه وضع و مقامی دارد؟وقتی به علم یا هر چیز دیگری در عالم کنونی از عینک پستمدرن نگاه کنند، بعضی از اهل فضل اشکال میکنند و- اشکالشان ظاهرا بسیار موجه است- که ما هنوز در خم کوچههای منازل اول مدرنیته هستیم و راه بسیار تا مرحله پست مدرن داریم. پس بهتر است بهجای اینکه خود را به وضع پست مدرن مشغول کنیم در فراهم آوردن شرایط تجدد بکوشیم.
این سخن در ظاهر درست و موجه در جای خود اظهار نشده و قرار نگرفته است و به این جهت نه درست است و نه نادرست، بلکه حرف بیوجهی است که از بعضی مقدمات انتزاعی وهمی نتیجه شده است. اگر از همین کسان بپرسیم که وضع علم اینجا چگونه است و ما در باب علم چه میاندیشیم و در کجای راه پژوهش هستیم، شاید پاسخ دهند که اینجا جای علم و پژوهش نیست. چرا اینجا جای علم و پژوهش نیست؟پس این همه حرف و بحث درباره علم از کجا آمده است؟ اگر ما خود فکر نمیکنیم، لابد سخن دیگران را باز میگوییم و دیگران همان صاحبان علماند. آنها در وضع پست مدرن هستند و علم را در پست مدرن میبینند و از هر حوزه و منطقهای که باشند و هر نظری نسبت به اندیشه پستمدرن داشته باشند دید کلی شان به هم نزدیک است. لیوتار که در رساله “وضع پست مدرن”با هابرماس- که از مدرنیته به عنوان “پروژه ناتمام”یاد میکند- بحث دارد واین هر دو که کارل پوپر را چندان به چیزی نمیگیرند، با او در یک چیز متفقاند و آن اینکه ملاکی برای یقین علمی وجود ندارد.
اصلا پوزیتویسم )positivism( پایان کوششها یا آخرین کوشش برای دفاع از یقین علمی بود و ملاک و میزانی را میجست که با آن بتوان یقین و حقیقت علمی را اثبات کرد. اما چون این کوششها به جایی نرسید، پوزیتیویسم نیز خود به خود از صحنه فلسفه کنار رفت. ولی مگر لازم است که اهل علم فیلسوف باشند و ابتدا در باب مبادی علم تحقیق کنند و سپس به دنبال فراگیری علوم بروند؟ نه کسانی که دنبال علم رفتهاند چه بسا که کاری به فلسفه نداشته و حتی احیانا از آن اعراض میکردهاند. لازم نیست که عالم ابتدا فلسفه بخواند و سپس به علم بپردازد، ولی اگر برای تحصیل علم باید خاطر به آن داد و علم، دوست داشته عالم است، نباید وابسته به چیز دیگر ووسیله برای رسیدن به مقصدی که معمولا نسبت به علم دانی است، باشد. اینجا بحث فلسفی مطرح نیست اما هروقت و هر جا مردم با علم نسبتی دارند، در یک نسبت علم را میجویند و در نسبت دیگر از آن میگریزند هرچند که شاید در حین گریختن به علم دوستی هم تظاهر کنند.
غرب علم را آسان و ارزان به دست نیاورده بلکه در راه آن مجاهدتهای بسیار کرده است. اکنون هم دانشمندان بزرگ در غرب و در همه جای عالم هستند و دامنه پژوهش علمی وسعتی بیشتر از سابق دارد اما علم با قدرت تکنیک یکی شده است. این بدان معنی نیست که قدرت سیاسی و اقتصادی و بازار سوداگری علم را در قبضه اقتدار واختیار خود گرفته و آن را به هر راهی که بخواهد میبرد. اگر آمارها حاکی از آن است که در کشورهای به اصطلاح شمال، تحقیقات بزرگ را سازمانهای نظامی و موسسات بزرگ اقتصادی و سوداگری سفارش میدهند و قسمت عمده بودجه پژوهش را آن مراکز میپردازند، به اشتباه نیفتیم و گمان نکنیم که آنها علم را از راه به در میبرند و به هرجا بخواهند میکشند.
واقع امر این است که چون علم با تکنیک یگانه شده است، فی المثل وزارت دفاع یک کشور غربی نیز سفارش پژوهش میدهد وگرنه ژنرالها به پژوهش چکار دارند! اینکه بیشترین نسبت و رابطه میان علم و مراکز نظامی بهوجود آمده است حادثه مهمی در تاریخ علم است اما معنیاش این نیست که زمام علم را نظامیان به دست گرفته باشند بلکه علم به چیزی مبدل شده است که به درد نظامیان میخورد و آنها بدان محتاجاند. اکنون همه عالم به علم به همین نحو نگاه میکنند. پس آنکه میگوید ما به پست مدرن چه کار داریم ملتفت نیست که ما چه به پست مدرن کار داشته باشیم، چه نداشته باشیم، پست مدرن با ما کار دارد و از سرما دست بر نمیدارد.
گفت من پوست را گذاشتهام
پوست از من همی ندارد دست
لازم نیست که کسی طرفدار غرب و دوستدار اندیشه پست مدرن و روشنفکر یا چیزهایی از این قبیل باشد تا از عینک پست مدرن غربی به علم نگاه کند. ما به خودمان بنگریم و ببینیم راجع به علم چه فکر میکنیم و از خود بپرسیم که آیا براثر این نحوه فکر نیست که علم و پژوهش ما مشکلهای بسیار دارد. در هر صورت این یک مسئله مهم است که تصور و نظر ما درباره علم تا چه اندازه با وضع علم و پژوهشمان متناظر و متناسب است.
حشمت الله اکبری
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست