جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
تحریم هوشمندانه اولین و کم اثرترین گزینه
شاید زمانی که این مقاله را مطالعه می فرمایید پرونده هسته ای ایران روی میز شورای امنیت بوده و درباره آن در حال شور و مشورت و تصمیم گیری باشند. در این مقاله سعی شده است که در رابطه با احتمالات پیش روی پرونده هسته ای ایران بحث شود.
•شورای امنیت
در چند ماه گذشته هر گاه که عدم تفاهم در مذاکرات هسته ای ایران شدت گرفته است مذاکره کنندگان غربی تهدید به ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت کرده اند. با توجه به اینکه اروپایی ها در مذاکره به نتایج مورد نظر آمریکا دست نیافتند و ایران تعلیق دائمی غنی سازی و تحقیقات هسته ای را نپذیرفت گزینه شورای امنیت قوت گرفت. به نظر می رسد غربی ها اهداف ذیل را در مسئله ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد پیگیری می کنند.
۱- کاهش توان اقتصادی، سیاسی و نظامی ایران
۲- تقویت موضع اپوزیسیون داخلی و خارجی ایران
۳- کاهش سرعت رشد تکنولوژی هسته ای
۴- ایجاد جو تهدید و ارعاب در منطقه
۵- تعلیق مناسبات و مبادلات ایران با قدرت های منطقه و احتمالاً کشورهای توسعه یافته
قبل از هر چیز باید گفت آمریکا در این مسئله به شدت نیازمند حمایت آژانس بین المللی انرژی اتمی است و با وجود موضع حق ایران جلب این حمایت آسان نخواهد بود.
در این راه احتمالاً آمریکا دست و دلبازی فراوانی خواهد کرد تا بتواند آرای لازم را جهت تحقق اهداف خود به دست آورد. در عین حال در جایی که لازم باشد حربه تهدید را نیز به اهرم تطمیع اضافه خواهد کرد. غیر از این مورد آمریکا باید آلترناتیو مناسبی را جهت تامین انرژی کشورهای منطقه جایگزین ایران کند که ظاهراً در این مورد رایزنی های فراوانی برای تامین انرژی خود و کشورهای همراه (چین، روسیه و...) با کشورهای منطقه خاورمیانه کرده است. در صورت موفق شدن غرب در ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد یکی از احتمال های زیر قابل پیش بینی است.
الف- حمله نظامی: در این صورت قبل از هر اقدام عملی نیاز به مجوز شورای امنیت سازمان ملل متحد دارد و بعید است کشورهایی چون چین و روسیه با این مورد موافقت کنند. به علاوه قطعاً بسیاری از کشورهای جهان نیز با آن مخالفت خواهند کرد. آمریکا می تواند مانند بحران عراق بدون مجوز سازمان ملل اقدام به حمله نظامی کند. ولی موقعیت بسیار نامناسب آمریکا در عراق و شرایط سخت نیروهای نظامی آمریکا در این کشور این امکان را از آمریکا سلب کرده است. بعد از جنگ ویتنام و لطمه جبران ناپذیری که به حیثیت و پرستیژ آمریکا وارد شد این کشور جنگی را شروع نمی کند مگر از برد آن اطمینان کافی داشته باشد. به خصوص اگر طرف مقابل کشوری همچون ایران اسلامی و انقلابی و... باشد. ایرانی که بارها موجب بی آبرویی آمریکا شده است (ماجرای طبس و ایران گیت). به دلایل یاد شده قبل از حمله به کشور ما احتمالاً آمریکا سعی بسیار خواهد کرد که ایران را با تحریم های طولانی مصوب شورای امنیت تضعیف کند. با این امید که طی این مدت توان سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران دچار ضعف و فتور شود و شرایط برای یک حمله موفقیت آمیز فراهم آید. اما مشکل عمده آمریکا و جهان غرب این است که رشد صنعت هسته ای ایران طی این مدت متوقف نخواهد شد، بلکه با انگیزه بسیار قوی که ایران معمولاً در هنگام مقابله با قدرت های استکبار پیدا می نماید رشد فراوانی پیدا خواهد کرد. بسیار بعید است که آمریکا دچار این حماقت شود که تصمیم حمله به کلیه تاسیسات هسته ای ایران را که در کل کشور توزیع شده است اتخاذ کند. چرا که این کار برای آمریکا بسیار پرهزینه خواهد بود و به علاوه امید موفقیت در آن بسیار ناچیز است و با توجه به دستیابی دانشمندان ایرانی به دانش هسته ای بازسازی تاسیسات تخریب شده کاملاً عملی و امکان پذیر است.
علاوه بر این حمله نظامی به ایران موجب خواهد شد که ایران از تمام ظرفیت های نظامی و غیرنظامی خود برای مقابله استفاده کند. و جامعه جهانی نیز بر این امر صحه خواهد گذاشت چه آنکه در یک جنگ نابرابر، ایران کاملاً مجاز است که از تمام توانش برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود و حفظ جان و حیثیت شهروندان خود استفاده کند. معضل دیگری که حمله نظامی غرب به ایران ایجاد خواهد کرد افزایش حس انزجار کشورهای منطقه و مسلمانان جهان از غربی ها است که بالطبع عکس العمل گروه های دوست ایران در خاورمیانه را در پی خواهد داشت به علاوه همچون بحران عراق، حمله به ایران موجب می شود که مردم جهان با ایرانیان احساس همدردی کنند و تبلیغات نادرست غربی ها در مورد مردم ایران و مقصر دانستن رژیم ایران بی اثر شود. نکته دیگر آنکه قبل از هر حمله ای آمریکا باید مطمئن شود که در نتیجه حمله به ایران این کشور با چین و روسیه متحد نمی شود چه در غیر این صورت نتیجه تمام تلاش های آمریکا عاید این دو کشور خواهد شد چرا که آمریکا به طور ناخواسته ایران را از یک کشور مستقل با مواضع گهگاه مخالف آمریکا به یک کشور متحد با رقیبان و دشمنان آمریکا تبدیل کرده است.
به علاوه باید در نظر داشت حمله نظامی به ایران تنها با یکی از دو روش عمده زیر ممکن است: در حالت اول یک جنگ کوتاه مدت با حمله هوایی به مراکز مهم و استراتژیک و تاسیسات اتمی خواهد بود که نبردی با این مشخصات علاوه بر مشکلات گفته شده به دلیل ابعاد کم آن نتیجه موردنظر آمریکا را نخواهد داد. حتی عوارض روانی این حمله مسلماً آن قدر نیست که موجب سقوط و یا حتی تضعیف نظام اسلامی شود بلکه برعکس موجب اتحاد و انسجام بیشتر مردم و اقتدار زیادتر نظام اسلامی خواهد شد. علاوه بر آن هیچ تضمینی وجود ندارد که ایران جنگ را به جبهه دیگر به خصوص جنوب غربی مرزهای خود گسترش ندهد که در این صورت نیروهای غربی دچار مشکلات فراوانی خواهند شد.
با توجه به جنگ طولانی ایران و عراق، نیروهای نظامی ایران نه تنها به خوبی با منطقه یاد شده آشنا شده اند بلکه از آمادگی رزمی بسیار بالایی نیز برخوردار شده اند که آنان را قادر می سازد به راحتی هر دشمن متجاوزی را سرکوب کنند. و احتمال همکاری شیعیان عراق با ایران وجود دارد. با توضیحات فوق به خوبی مشخص می شود که آمریکا می تواند شروع کننده یک جنگ احمقانه باشد ولی الزاماً پایان دهنده این جنگ نخواهد بود. و معلوم نیست دامنه آن تا کجا گسترش خواهد یافت. شرایط امروز با سال ۱۳۶۷ بسیار متفاوت است. در آن زمان ایران خسته از یک جنگ طولانی هشت ساله با عراق بود. توان اقتصادی و نظامی ایران به شدت تحلیل رفته بود در حالی که امروزه شرایط تا حد زیادی فرق کرده است و ایران هم توان نظامی خود را بسیار افزایش داده است و هم توان علمی، تکنولوژی و اقتصادی خود را و برعکس آمریکا در باتلاق عراق فرو رفته است. حالت دوم حمله نظامی گسترده غرب به ایران است که شامل حمله هوایی و زمینی و احتمالاً دریایی خواهد بود و به صورت یک جنگ تمام عیار ظاهر خواهد شد.
در این حالت علاوه بر مشکلات موجود در حمله محدود همچون نامشخص بودن زمان اتمام جنگ، آسیب پذیری نیروهای غرب در مرزهای غربی کشور، احتمال همکاری و همراهی شیعیان عراق با ایران و شدت گرفتن بحران عراق و اتحاد استراتژیک و نظامی ایران با روسیه و چین مشکلات فراوان دیگری را به دنبال خواهد داشت: یک جنگ گسترده موجب خواهد شد که حجم بالایی از اقتصاد جهانی متزلزل شود، بازار بورس و سرمایه سقوط نماید، ارزش دلار کاهش یابد، جریان انرژی مختل شود و فشارهای موجود بر اقتصاد آمریکا و غرب به شدت افزایش یابد. موارد فوق می تواند موجب شکاف بین متحدان آمریکا شود. علاوه بر آن در صورت عدم دستیابی آمریکا به اهدافش در زمان تعیین شده و اطاله جنگ بر مسیری غیر از منافع آمریکا و غرب که کاملاً متصور است قطعاً مقام ابرقدرتی آمریکا در جهان تهدید خواهد شد. به دلایل فوق به نظر می رسد در صورت ارزیابی منطقی غرب از شرایط موجود، حمله نظامی جایگاهی نداشته و احتمال آن در حد صفر است. مگر آنکه بوش و دست اندرکاران حکومت میلیتاری آمریکا بخواهند دست به یک حمله انتحاری احمقانه بزنند.
ب _ تحریم: تحریم در شورای امنیت به دو طریق عمده می تواند اعمال شود: نوع اول آن در عراق تجربه شده است و برنامه نفت در برابر غذا نام گرفت. آمریکا جهت اجرای این نوع تحریم علاوه بر راضی کردن متحدان خود و کشورهای غیردائم عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد می بایست چین و روسیه را هم راضی نماید. امری که سخت و پرهزینه خواهد بود. همان طور که قبلاً گفته شد آمریکا از ایجاد یک اتحاد استراتژیک بین ایران، چین و روسیه واهمه دارد و قطعاً طوری عمل خواهد کرد که این امر صورت نپذیرد. در غیر این صورت از تحریم ایران اجتناب خواهد کرد.کشورهای چین و هند نیازمند نفت و گاز ایران هستند و مانند روسیه دارای پیوندهای محکم اقتصادی و سیاسی با ایران هستند. تمام مسائل فوق هزینه آمریکا برای حصول یک توافق با این سه کشور را افزایش می دهد هر چند که در بین سه کشور فوق هند سهل الوصول تر بوده و اهمیت کمتری دارد. ولی چین و روسیه در محاسبات خود هر نکته ای را مورد نظر خواهند داشت. بعد از به دست آوردن رای مثبت این کشورها و تحریم همه جانبه ایران مشکلات اجرایی خود را نمایان می سازد. مرزهای طولانی ایران عملاً غیرقابل کنترل است و نظارت بر این مرزها نیرو و امکانات بسیاری را می طلبد که در توان نیروهای غربی نیست.
هر گونه تنش در منطقه خلیج فارس موجب ناامنی در منطقه و بروز بحران اقتصادی و سیاسی در کشورهای دوست آمریکا خواهد شد. حتی بدون یک تنش جدی و درگیری نظامی در خلیج فارس قیمت های نفت بعد از تحریم همه جانبه ایران به بشکه ای بیش از صد دلار خواهد رسید و فشار مضاعفی بر اقتصاد غرب و جهان وارد خواهد کرد. ایران بیش از پنج درصد انرژی مورد نیاز جهان را تولید می کند و دومین صادرکننده نفت اوپک است در شرایطی که عرضه و تقاضای انرژی بسیار نزدیک به هم است قطع صادرات نفت و گاز ایران قابل جبران نیست، هرگونه تحریم موجب خواهد شد که قیمت های نفت و گاز به شدت افزایش یابد. بدیهی است مصرف کنندگان عمده انرژی چون چین، هند و ژاپن این افزایش قیمت را به حساب آمریکا خواهند نوشت. حتی اگر آمریکا بتواند بر تمام مشکلات فوق فائق آید باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که نتایج مورد نظر آمریکا در زمان کوتاهی حاصل شود.
صنعت هسته ای ایران از زمان هزینه بری آن گذشته است و در حال شکوفایی است. از طرف دیگر ایران می تواند بازرسی و کنترل آژانس انرژی اتمی را تعلیق کند. این موضوع کنترل جامعه جهانی و غرب را بر صنعت هسته ای ایران دشوار می سازد. هر چند که توان ایران طی تحریم تحلیل خواهد رفت ولی نظام اسلامی در این مدت آنقدر توان دارد که از نقطه بدون بازگشت در صنعت هسته ای عبور کند و در نتیجه تحریم ها کارآیی مورد نظر غرب را نخواهد داشت. به علاوه تحریم همه جانبه یک بار علیه ایران اسلامی اعمال شده است آن هم در اوج جنگ هشت ساله و در زمانی که ایران تازه از دوران مبارزات داخلی و سرنگونی رژیم شاه سربلند بیرون آمده بود و قدم های ابتدایی را در بازسازی کشور برمی داشت و مدیریت ارشد کشور دوران حصول بر آمادگی را می گذراند و فاقد تجربه کافی برای اداره مملکت بود. صنایع مملکت در اثر انقلاب صدمه فراوان دیده بود، ارتش در حال بازسازی بود، نظام جدید در حال شکل گیری بود، گروه های تروریست داخلی هر روز مسئله می آفریدند، ترورهای کور در کشور ادامه داشت و هزاران شکل دیگر اما در عین حال اراده مردم و رهبری امام بر همه چیز پیروز شد و ایران از همه این آزمایش ها سربلند بیرون آمد. با توجه به بررسی های فوق می توان دریافت که تحریم همه جانبه گزینه مناسبی نیست.
اما در حالت دوم «تحریم هوشمندانه» مطرح است که در آن موضوعاتی چون نفت را دربرنمی گیرد و شامل تحریم های تسلیحاتی، صنعتی، تجاری و دیپلماتیک خواهد بود و از هر کدام جنبه هایی را دربر خواهد گرفت. اجرا کردن این تحریم ها هم آسان تر است و هم موافقان بیشتری دارد و هزینه کمتری برای آمریکا خواهد داشت. احتمال هم داستانی روسیه و چین نیز در این موارد بیشتر است. با وجود همه اینها مشکلاتی چون عدم کنترل مرزهای ایران، خروج ایران از NPT و شدت گرفتن تنش در منطقه خاورمیانه و به خصوص عراق را به دنبال خواهد داشت. یادآوری مجدد این نکته ضروری است که ایران سال ها این نوع تحریم ها را در مقیاس بسیار بزرگتر تحمل کرده است و در همین زمان تکنولوژی هسته ای خود را رشد داده است.
با توجه به مطالب فوق واضح است که اگر غربی ها پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع دهند و قبل از آن همه مشکلات سر راه ارجاع پرونده ایران را نیز برطرف نمایند در واقع راحت ترین مرحله را طی نموده اند و مشکلات بسیار دیگری را پیش رو خواهند داشت که از توان آنان خارج است. به نظر می رسد مذاکرات جدی غرب با ایران در رابطه با تمام مسائل فی مابین و به رسمیت شناختن نقش ایران در منطقه و جهان تنها راه حل منطقی است که منافع آن بین طرفین تقسیم خواهد شد و از این رهگذر جامعه جهانی نیز متنفع خواهد شد.
چرا که صلح با توسعه و رشد پایدار ارتباط تنگاتنگی دارد. با این وجود مولفین اعتقاد دارند که راه حل اخیر عملی نخواهد شد زیرا که نیروهای متعددی در آمریکا و اروپا مخالف مذاکرات همه جانبه هستند. اسرائیل مخالف هرگونه نزدیکی ایران و آمریکا و حل مسائل منطقه ای است. رژیم اشغالگر و تروریست اسرائیل حیات خود را در وجود بحران و تنش در منطقه می داند. کشوری چون روسیه ادامه بحران ایران و آمریکا را به نفع خود می داند. چرا که با افزایش قیمت نفت و گاز روسیه سود سرشاری خواهد برد و از طرف دیگر آمریکا جهت همراهی نمودن روسیه مجبور به دادن امتیازات عدیده ای خواهد بود. اروپایی ها اگرچه به ظاهر از ایجاد رابطه دوستانه ایران و آمریکا اظهار خوشحالی می نمایند ولی حداقل انگلستان از این امر خوشحال نخواهد بود.
زیرا در این رابطه دوطرفه جایگاهی برای آنان در نظر گرفته نخواهد شد و یا منافع اندکی را به دست خواهند آورد. در ایران نیز نیروهای قدرتمندی هستند که با هرگونه نزدیکی ایران و آمریکا در شرایطی که آمریکا هنوز بر خوی استکباری خود اصرار می ورزد و بر طبل جنگ می کوبد و دارایی های ایران را بلوکه نموده است و در مجامع جهانی روش و مواضع خصمانه علیه ایران اتخاذ می نماید و بر توقف فعالیت های صلح جویانه هسته ای ایران اصرار می ورزد مخالفت خواهند کرد. بنابراین با وجود فواید مذاکره، مخالفان آن بسیارند و در شرایط فعلی یک مذاکره جدی و همه جانبه منتفی است. مسئولان پرونده هسته ای کشور جهت پرهیز از اشتباه محاسبه می بایست تمام سناریوهای ممکن را پیش بینی کرده و راه حل عملی آن را آماده سازند. به نظر مولفین در بدترین شرایط تحریم های هوشمندانه ای را پیش رو خواهیم داشت که با پیش بینی و آینده نگری می توان آن را نه تنها بلااثر نمود بلکه تهدید را تبدیل به فرصت کرد و با اتحاد و انسجام و توسعه فعالیت های تحقیقاتی این بحران را پشت سر گذاشت.
هرچند که بعضی از اثرات مضر آن اجتناب ناپذیر است و این بهایی است که برای عزت و سرفرازی و اقتدار کشور پرداخته می شود. در خاتمه با ذکر یک حدیث از مولای متقیان حضرت امیرالمومنین این مطلب را به پایان می بریم: من قام بشرایطه الحریه اهل له و من قصر عنه اعیه فی الرق، هر کسی آماده پذیرایی و پرداخت شرایط و هزینه های آزادگی و استقلال باشد برای استقلال استحقاق پیدا می کند و هر کس در این راه کوتاهی نماید مجدداً دچار استبداد و استکبار خواهد شد. بایستی هزینه های استقلال و آزادگی را با کمال میل پرداخت چرا که هر کالای باارزشی را قیمتی است.
این مقاله با همکاری دکتر محمود فرزین نوشته شده است.
دکتر حسن غفوری فرد
منبع : روزنامه شرق
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست