شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


رقص‌های محلی ، استان کردستان


رقص‌های محلی و بومی این استان هم از نظر مضمون و هم از نظر شكل درخور توجه ویژه است. این رقص‌ها در مراسم شادی و سرور اجرا می‌شود. رقص كردی عمدتاً به شكل گروهی است و حركات فیزیكی موزون و هماهنگی دلپذیر دارد. معمولاً رقص‌ها كمتر به شكل انفرادی و بیشتر با شركت زنان و مردان اجرا می‌شود. این رقص همراه با حركات موزون از محتوا و مضمون خاصی برخوردار است و نشان‌دهنده باورها و خصوصیات قومی و فرهنگی مردم كرد است. رقص معروف به «جارماق» از عمده‌ترین رقص‌های محلی است كه امروزه نیز در مواقع خاصی در تمام شهرها و به ویژه در روستاها و قبایل كوچ‌نشین به اجرا در می‌آید.
علاوه بر رقص‌هایی كه در مراسم شادی و جشن‌ها اجرا می‌شود، در این استان رقص‌های ویژه‌ای نیز وجود دارد كه می‌توان آن‌ها را رقص‌های مذهبی و اعتقادی دانست.
استان كردستان یكی از مراكز عمده تصوف و عرفان كشور است. در این منطقه فرقه‌های صوفیه همچون خاكساریه، نقشبندیه، نعمت‌اللهی و قادریه هر ساله در روزهای معینی مراسم ویژه خود را برگزار می‌كنند كه رقص جزء لاینفك آن است. برای نمونه آئین‌ها، رسوم و حال و هوای یك مجلس مربوط به دراویش قادری كه از مهم‌ترین سلسله‌های تصوف كردستان به حساب می‌‌آید در زیر مورد اشاره قرار می‌گیرد:
خانقاه كه گاهی تكیه، زاویه و رباط نیز گفته می‌شود، محل اجتماع درویشان است. در خانقاه اوراد و اذكار و ریاضات و چله‌نشینی‌ها رایج است. در مجالس درویشان معمولاً یك نفر قوال یا حتی خود خلیفه ترانه‌هایی عاشقانه یا عارفانه همراه با دف و نی یا حتی تار می‌خواند و دراویش حلقه‌وار بر زمین می‌نشینند و معمولاً خاموش و آرام هستند. سرها به زیر و نفس‌ها در سینه حبس است و ناگاه درویشی به وجود می‌آید، نعره می‌زند و خود را پیچ و تاب می‌دهد. پاره‌ای دچار رعشه و لرزش می‌شوند. این شور معمولاً به جمع هم سرایت می‌كند و كم‌كم تمام حاضران در مجلس به پایكوبی و دست‌‌افشانی برمی‌خیزند. در این مرحله صدای دف و آواز و فریاد به اوج خود می‌رسد. درویشی خرقه خود را می‌درد، دیگری فریادهای بیهشانه می‌كشد، كسانی هم از خودبی‌خود می‌شوند و برخاك می‌افتند، در این حالت خود انگیختگی كه با هیجانات شدید همراه است، خنجرها به بیرون كشیده می‌شوند، سیخ‌ها یك به یك بر اعضاء و جوارح فرو می‌روند. یك نفر سیم عریان برق را در دستانش گرفته است و درویشی دیگر زهر و سم بر حفره دهانش سرازیر می‌كند. كسانی دیگر آتش و شیشه را چون خوراكی می‌خورند. در این هیاهو چند نفر خنجرهایی را بر فرق سر خویش می‌كوبند و در جایی دیگر درویشی پهلوی خود را با خنجر می‌درد.
در این مرحله كه احساسات در اوج غلیان است، خلیفه وارد معركه می‌شود و عنان هیجانات را به دست می‌گیرد و آرام و آرام جمعیت را به آرامش فرا می‌خواند. جماعت دراویش اطاعت می‌كنند. خنجر و سیخ‌ها از تن خارج می‌شود،‌ دف‌ها خاموش می‌شوند و آرامش به جمع باز می‌گردد. دراویش یك به یك خسته و عرق‌ریزان بر زمین جای می‌گیرند. ختم مجلس اعلام می‌شود. آنهایی كه زودتر به حالت عادی برگشته‌اند یك به یك محیط خانقاه را ترك می‌كنند. خلیفه در زاویه می‌نشیند و آمادگی خود را برای پذیرش خصوصی اشخاص و پاسخگویی به سؤالات و ارشادات لازم اعلام می‌كند.