جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
مجله ویستا
روابط کجدار و مریز کرهشمالی و همسایگان
مذاكرات ششجانبه میان مقامات كرهشمالی، ایالات متحده، روسیه، چین، ژاپن و كرهجنوبی در پكن بالاخره در ۱۳ فوریه ۲۰۰۷ منجر به تفاهمی میان اعضای گروه ششجانبه شد.
بر مبنای این تفاهم، مقامات پیونگیانگ پذیرفتند تا فعالیت سایت هستهای «یانگ بیون» را در ازای استرداد منابع مالی مسدود شده خود به ارزش ۲۵ میلیون دلار از سوی ایالات متحده، متوقف كنند و آمریكاییها و ژاپنیها نیز پذیرفتند كه روابط خود را با پیونگیانگ به حالت عادی بازگردانند.
در چارچوب این توافق در دهه آخر ماه ژوئن ۲۰۰۷، «اولی هاینونن» و بخشی از بازرسان سازمان بینالمللی انرژی اتمی وارد پیونگیانگ شدند تا بر توقف سایت هستهای «یانگ بیون» نظارت كنند. به این ترتیب بحران چهار ساله كره شمالی كه از سال ۲۰۰۳ و در نتیجه خروج كره شمالی از NPT شروع شده بود و با آزمایش اتمی پیونگیانگ در اكتبر ۲۰۰۶ به اوج خود رسید، لااقل تا زمان باقیماندن طرفین به تعهدات خود فروكش كرد.
اما امری كه باید به آن اذعان داشت، ناكامی سیاست خارجی مقامات پیونگیانگ است. مقامات پیونگیانگ در چند دهه اخیر، روابط با همسایگان خود را نه بر مبنای همكاری مشترك در جهت توسعه همهجانبه و منطقهای، بلكه بر مبنای یك سیاست امنیتی و تهدیدزا تعریف كردند و بر این مبنا با بستن درهای خود به روی همسایگان و عدم تعامل منطقی و موثر با آنها، كشور خود را گرفتار مصائب گوناگون ناشی از تهدید و تحریم كردهاند؛
به گونهای كه طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی در دهه ۱۹۹۰ حدود ۲ میلیون كرهای در اثر سوءتغذیه و بیماریهای ناشی از آن جان خود را از دست دادهاند و این روند كماكان در این كشور بر جای مانده از دوران جنگ سرد تداوم دارد. این وضعیت كرهشمالی ناشی از برداشت غلط نخبگان این كشور و عدمدرك تعاملات و تحولات بینالمللی در دوره پس از جنگ سرد است.
به طوری كه این عدمدرك صحیح باعث شد تا مقامات پیونگیانگ بهخوبی سیاست داخلی و خارجی خود را در تعامل با همسایگان و جهان بر مبنای تحولات شكلگرفته پس از جنگ سرد تطبیق ندهند و كماكان بر تداوم سیاست درهای بسته و پیگیری امنیت سختافزاری پافشاری كنند. به طور كلی روابط كرهشمالی را در تعامل با همسایگان (چین، كرهجنوبی، روسیه و ژاپن) میتوان به چهار دوره تقسیم كرد:
۱) از ۱۹۸۰ – ۱۹۴۸:
در این مرحله كرهشمالی به طور كامل و بست تحت اختیار و استیلای سیاست اتحاد جماهیر شوروی و چین بود. با حمله كرهشمالی در ۱۹۵۰ به كرهجنوبی جهت الصاق كرهجنوبی به اردوگاه شرق و وحدت دو كره و با ورود ایالات متحده و متحدین عضو ناتوی آن به جنگ سه ساله، در نهایت پس از سه سال جنگ، مدار ۳۸ درجه مرز بین دو كشور شد و ۴ كیلومتر نوار مرزی دو كشور به عنوان منطقه حائل و بیطرف شناخته شد.
پس از پایان جنگ، جو ناشی از بیاعتمادی، میان دو كره و نیز در روابط میان كرهشمالی و ژاپن حاكم شد. در این دوره مقامات پیونگیانگ با پشتیبانی و حمایت مسكو و پكن به سیاستهای خصمانه خود علیه سئول و توكیو ادامه میدادند. هر چند در این دوره در سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ گفتوگوهایی محدود میان دو كره برگزار شد، اما پافشاری دوطرف بر سر مواضع خود، این گفتوگوها را به شكست كشاند.
از سوی دیگر روابط كره شمالی با ژاپن در دهههای ۶۰ و ۷۰ كاملا تحتالشعاع اختلافات اساسی دو كشور بر سر برخی موضوعات تاریخی و نیز اختلافات جاری بود. مقامات پیونگیانگ خاطره سی و پنج ساله استعمار ژاپنیها را (۱۹۴۵- ۱۹۱۰) از یاد نمیبردند و خواهان پرداخت غرامت از سوی ژاپنیها بودند.
از سوی دیگر ژاپنیها به ربودن و مفقود شدن آن دسته از شهروندان خود كه همسر كرهای داشته و در دهههای ۶۰ و ۷۰ به كرهشمالی سفر كرده بودند، اما از سرنوشت آنها اطلاع دقیقی نداشتند، اعتراض داشته و خواهان روشن شدن وضعیت آنها بودند.
ژاپنیها پرونده این دسته از شهروندان خود و نیز سربازان به اسارت گرفتهشان در زمان جنگ دوم جهانی را از مقامات پیونگیانگ طلب میكردند، اما مقامات پیونگیانگ با اظهار بیاطلاعی از سرنوشت آنها از مقامات ژاپن میخواستند كه به دلیل سابقه استعماری و جنایتهای جنگی دوران جنگ دوم جهانی از كرهایها معذرتخواهی كنند.
مقامات پیونگیانگ در طول دوره مورد بحث به لحاظ اقتصادی كاملا به كمكهای اتحاد جماهیر شوروی و چین وابسته بودند و اصول كلی سیاست خارجی خود را تحت لوای كلی بلوك كمونیسم و تابع سیاستهای مسكو و پكن تنظیم میكردند.
۲) از ۱۹۹۰ – ۱۹۸۰:
دهه ۸۰ برای مقامات پیونگیانگ دهه چندان مطلوبی در روابط با همسایگان خود نبود، چرا كه به طور مشخص حوادثی در اواخر دهه ۷۰ تا اواخر دهه ۸۰ روی داد كه به طور كلی با برداشتها و منافع پیونگیانگ در تضاد كامل بود.
در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ چین شروع به عادیسازی روابط خود با آمریكا كرد و سیاست درهای باز را در پیش گرفت. از سوی دیگر با حمایت مسكو از حمله ویتنام به كامبوج، مقامات پیونگیانگ احساس كردند كه حمایت دو برادر بزرگتر خود را از دست دادهاند. از اینرو بود كه تفكر «امنیت مستقلانه» و بدون اتكا به شوروی و چین در مقامات پیونگیانگ رشد یافت.
بر این مبنا مقامات كرهشمالی به فكر ساخت سلاح هستهای افتادند و از اواسط دهه ۸۰ فعالیتهای پنهان خود را برای ساخت سلاح هستهای آغاز كردند.
این سیاست پیونگیانگ میتوانست اختلافات موجود میان دو كره و نیز كره شمالی و ژاپن را ژرفتر كند. در این دهه نیز همانند دهه قبلی در سپتامبر ۱۹۸۴ گفتوگوهایی میان دو كره انجام شد؛ اما نتایج مثبتی از این گفتوگوها حاصل نشد.
تنها تغییری كه سالهای پایانی دهه ۷۰ و سراسر دهه ۸۰ بر سیاست خارجی پیونگیانگ در مراودات خود با همسایگان برجای گذاشت رشد تفكر «پیگیری مشی مستقل از پكن و مسكو» بود كه در نهایت در سالهای انتهایی دهه ۸۰ و به ویژه در ۱۹۸۹ با فروپاشی دیوار برلین وعملا استقلال اروپای شرقی از یوغ كمونیسم، مقامات پیونگیانگ رویای قبلی خود مبنی بر اتحاد جهان كمونیسم در برابر بلوك امپریالیسم را از كفرفته دیدند و باید برای سیاست خارجی خود تعریفی جدید ارائه میدادند.
۳) سالهای دهه ۹۰:
سالهای دهه ۹۰ برای پوینگیانگ، مصیبتبارترین سالها بود. در این دهه كه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در طلیعه آن كلید خورد؛ مقامات پیونگیانگ بزرگترین متحد خود در عرصه بینالمللی و منطقهای خود را از دست دادند.
از سوی دیگر چنین نیز كه دیگر متحد منطقهای و همسایه نزدیك كرهشمالی بود با عادیسازی روابط خود در ۱۹۹۲ با كرهجنوبی، سعی كرد كه سیاست متوازنی را در روابط با دو كره به اجرا بگذارد. كرهجنوبی در سال ۱۹۹۰ روابط خود را با دیگر متحد پیونگیانگ یعنی اتحاد جماهیر شوروی عادیسازی كرده بود. از سوی دیگر مقامات سئول در ۱۹۹۱ روابط خود با ژاپن را نیز عادیسازی كردند.
براین مبنا مقامات پیونگیانگ احساس كردند كه اگر در پی متوازن كردن سیاستهای منطقهای خود با همسایگانشان برآیند؛ میتوانند نتایج بهتری به دست آورند.
از اینرو با پاسخ مثبت به سیاست آفتاب تابان روتائهوو، رئیسجمهور كره جنوبیوارد دورگفتوگوها با كره جنوبی شدند و این گفتوگوها منجر به امضای یك موافقتنامه اصلی و یك موافقتنامه مشترك خلع سلاح شد.
در این زمینه چهار كمیته مشترك در زمینههای نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تشكیل شد اما دیری نپایید كه به موازات ازسرگیری بحران اتمی در ۱۹۹۲ روند كار كمیتهها منحل شد و دوباره جو سرد و عدماعتماد بر روابط دو كره سایه افكند. از سوی دیگر گفتوگوهای كره شمالی با ژاپن نیز به شكست انجامید.
با جدی شدن بحران فعالیتهای اتمی كره شمالی، دولت كلینتون، رئیسجمهور سابق ایالات متحده در ۱۹۹۴ به مقامات پیونگیانگ قول داد كه در ازای توقف فعالیتهای هستهای خود حاضر به تامین بخشی از سوخت مورد نیاز پیونگیانگ و احداث دو رآكتور آب سبك برای این كشور است.
در واقع عمده دلیلی كه مقامات پیونگیانگ را واداشت تا دست از فعالیت هستهای خود بردارند علاوه بر جذابیت امتیازات تحصیلی از آمریكا، دلسردی مقامات پیونگیانگ از تحولات ایجاد شده در دوران پس از فروپاشی شوروی بود. روابط كره شمالی در این دوره با متحدان خود به سردی گرایید و درعوض كره جنوبی و ژاپن توانستند با عادیسازی روابط خود با پكن و مسكو بر عمق انزوای منطقهای پیونگیانگ بیفزایند.
سیاستهای دولت یلتسین در نزدیكی به غرب باعث شده بود كه متحدان سابق این كشور از جمله كره شمالی از مسكو دل سرد شوند. كار به جایی رسید كه «آندری كوزیروف» وزیر خارجه روسیه در ۱۹۹۶ اعلام داشت كه روسیه حاضر است به تمام مشتریان سابق خود به جز كره شمالی سلاح بفروشد. ۴) روابط بعد از سال ۲۰۰۰: مقامات پیونگیانگ سالهای دهه ۹۰ را در حالی گذراندند كه روابط آنها با همسایگانشان و نیز ایالات متحده در وضعیت چندان مطلوبی نبود.
اما در سال ۲۰۰۰ تحولاتی مثبت در روابط پیونگیانگ با همسایگان و ایالات متحده روی داد. در ژوئن ۲۰۰۰ گفتوگوهای دو كره بر سر اتحاد دو بخش شبه جزیره از سر گرفته شد و نیز در این سال مادلین آلبرایت، وزیر خارجه اسبق آمریكا (در دوره كلینتون) به عنوان بلندپایهترین مقام آمریكایی در تاریخ روابط دوجانبه از پیونگیانگ دیدن كرد.
از سوی دیگر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور تازه به قدرت رسیده روسیه نیز با تغییر سیاستهای غربگرایی صرف، سعی كرد تا به دلجویی از متحدان سابق برآید و بر این مبنا در جولای ۲۰۰۰ از پیونگیانگ دیدار كرده و كیمجونگ ایل پس از شش سال از به قدرت رسیدن (در سال ۱۹۹۴) نخستین امضای خود را به عنوان رئیسجمهور كره شمالی بر پای یك سند رسمی بینالمللی (بیانیه مشترك با پوتین)نشاند. از سوی دیگر در همین ماه كره شمالی به مجمع منطقهای آسهآن (ARF) راه یافت و با كشورهای ایتالیا، استرالیا و فلیپین نیز روابط دیپلماتیك برقرار كرد.
بهرغم شروع دیپلماتیك هزاره جدید برای مقامات پیونگیانگ؛ دیری نپایید كه به واسطه جو به وجود آمده در اثر حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر و افزایش فضای امنیتی در مناسبات بینالمللی؛ جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور ایالات متحده در نطق سالانه خود در كنگره در ژانویه ۲۰۰۲ كرهشمالی را عضو محور شرارت جهانی برشمرد و سیاست دولت خود را مبارزه همهجانبه با تروریسم و دولتهای یاغی و تسلیحاتی توصیف كرد.
براساس این استراتژی دولت بوش سعی كرد تا از ابزار اقتصادی و تحریمها به عنوان اهرمی موثر در متقاعدسازی مقامات پیونگیانگ بهره جوید.
در این راستا كمكهای سالانه غذایی آمریكا به كره شمالی از حدود ۷۰۰ هزار تن در ۱۹۹۷ به حدود ۴۰ هزار تن در سال ۲۰۰۴ رسید. مقامات پیونگیانگ از سال ۲۰۰۳ سعی كردند تا رویكرد سابق خود را كنارگذارند و با خروج از NPT و تشدید فعالیتهای هستهای، همسایگان و آمریكا را ملزم سازند تا به خواستهای آنها توجه كنند.
شكلگیری مذاكرات شش جانبه از آگوست ۲۰۰۳ در چندین مرحله با كامیابیها و ناكامیهایی همراه بود.در این دوره با توجه به متوازن شدن سیاست منطقهای پكن و مسكو نسبت به دو كره، مقامات پیونگیانگ تضمین حمایت قطعی مقامات پكن و مسكو را از دست دادند و بر این مبنا سعی كردند تا با استفاده از تنها ابزار برجای مانده خود از دوران جنگ سرد به عنوان چهارمین ارتش دنیا (با بیش از ۲/۱ میلیون پرسنل)بتوانند از همسایگان و آمریكا امتیاز و تضمین امنیتی بگیرند.
گفتوگوهای ششجانبه در نوامبر ۲۰۰۵ با ناكامی پایان یافت و سال ۲۰۰۶ با تنشی بیش از حد در روابط كرهشمالی با دیگر اعضای گروه ششجانبه (به جز چین و روسیه)ادامه یافت. در اكتبر ۲۰۰۶ آزمایش اتمی كره شمالی؛ فضای ملتهب در روابط دوجانبه و چندجانبه منطقهای را در شرق آسیا متشنجتر كرد.
براین اساس دیگر اعضای گروه ششجانبه شامل روسیه و چین با متهم كردن واشنگتن به عدم انعطاف دیپلماتیك مقدمات شروع دور پنجم از گفتوگوها را در پكن فراهم كردند و این دور گفتوگوها در نهایت در مرحله سوم خود در فوریه ۲۰۰۷ منجر به ایجاد تفاهم میان كره شمالی و سایر اعضای مذاكرات ششجانبه شد اما واقعیت این است كه تا زمانی كه برداشت و ذهنیت نخبگان حاكم پیونگیانگ امنیتی باشد (آن هم از نوع جنگ سردی آن) و وارد تعامل مثبت و سازنده منطقهای و جهانی با همسایگان و دیگر كشورها و مجامع بینالمللی نشوند و ازشیوههای دیكتاتوری و نظام بسته و متمركز دولتی فاصله نگیرند- هرچند كه ممكن است آتش تنش و بحران در روابط كره شمالی با همسایگان فروبنشیند- اما خاكستر برجای مانده در زیر آتش هر لحظه امكان شعلهور شدن را خواهد داشت.
مازیار آقازاده
منبع : روزنامه هممیهن
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست