پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
مرد و نامرد
دو تا مرد بودن، يکى مَرد و ديگرى نامرد. همراه شدن رفتن براى صحرا کار کنن. وسط راه نامرد به مرد گفت که اول بيا نون تورِِ بخوريم. مرد هم قبول کرد. نون مرِدِ را که خوردن، شب شد و نامرد دوستش تنها گذاشت و رفت پى کارش. مرد توى بيابون، شب تار، تنها موند و رفت يه خرابهاى پيدا کرد و خوابيد، يه کمانم داشت. شب خوابيد اما نصف شب حيوانات، تو اون خرابه جمع شدن؛ روباه و خرس و پلنگ و همهچي. بنا کردن قصه گفتن. قصه گفتن و گفتن تا رسيد به اينجا که يک موشى است که در اين نزديکىها يک کيسه سکه دارد که مىآره روزا باد مىده. يکى ديگه از حيوونا گفت: 'دختر پادشاه هم ديوونه شده' . حالا مرد هم روى تخته سنگى بالاى سر اونا خوابيده بود و حرفاى اونارُ مىشنيد.... روباه که خيلى موذى بود، گفت که اينجا بوى آدميزاد مىآد. فهميد که اينجا آدميزاد هست. بعد روباه پريد و اينور و اونور و هى گفت که اينجا بوى آدميزاد مىآد. اين يارو هم با کمانش بينگ بينگ کرد و اينا ترسيدن و گذاشتن رفتن. |
فردا صبح مرد اومد و ديد حرف حيوونا درسته اون موشکه سکهها رُ آورد باد مىده. اينم با سنگ زد موش رِ کشت و سکهها رُ ورداشت. يه خرجينم دوشش بود. بعد خرجينه رُِ ورداشت و رفت توى جنگل، سر يه درخت نشست. چيزى نگذشت که اون جانورا باز اومدن زير اون درخت. باز حکايتاشونُ ادامه دادن و گفتن برگ اين درخت دواى درد دختر پادشاه هست، که بايد مُخ سگ چوپان اين آبادى به تن دختر بمالد تا درمان شود. حيوونا بعد از اين حکايتشونُ تعريف کردن رفتن. مرد هم بلند شد و يه خرده از اون درخت گرفت و گذاشت تو جيبش و رفت. |
پشت يه آغل گوسفندى يک سگ سياهى خوابيده بود. جوان به چوپان اون گله يه مقدار سکه داد، نون و آب و شير گرفت و ازش خورد و بعد سگِ اينه هم خريد. سگه رُ برد و خفش کرد و سرشُ بريد و گذاشت توى خرجين ورداشت برد. |
رفت و رفت تا رسيد به شهرى که دختر پادشاه ديوونه بود. گفت که من طبيب هستم. دختر پادشاه که ديونه شده من خوبش مىکنم. گفتن: 'اگر نکنى تو رُ پادشاه مىکشه' . گفت: 'باشه، بکشه' . بعد، خبر رسيد به پادشاه. به پادشاه گفتن که يه کسى آمده طبيب هست، مىگه که دخترتُ خوب مىکنه. فرستادند اون آوردن. اول که رسيد به پادشاه سلام و حال و احوال و بفرما و اينا، نشست. و به پادشاه گفت: 'اول بايد اين دختر عقد کنى به من بدي. دختر که عقد کنى به من بدي، من اين دخترو خوبش مىکنم' . |
بعد مدتى طول کشيد. امروز فردا، امروز فردا مدتى طول کشيد، اين دختره را با خودش برد تو حموم. حموم برد تنش شست و کيسه کشيد و بعد، مخ اون سگ گرفت و با برگ درخت در هم کرد و ماليد به تن اين دختر دختر يهو بلند شد، نگاه کرد، يک مشت زد زير گوش شوهره و گفت: 'چه کار مىکني؟' مرد گفت که: 'من شوهر تواَم، تو زن مني. تو ديوونه شده بودى من تورو خوبت کردم' . پس از اون، از خودِ در حمام تا خونه را فرش کردن، اينا رفتن تو خونه. |
مدتهائى گذشت و کمکم پادشاه ديد هر کارى مىخواد بکنه، نمىتونه از اين مرد خلاص بشه تا اينکه پادشاه مريض شد و دستور داد دامادشُ آوردن وزيرش کرد، وزير دست راستش کرد. بعد باز مدتى طول کشيد. چند روزى و ده روزى و بيست روزى و يک ماهي، دو ماهي، سه ماهي، کمکم پادشاه مُرد. وقتى مُرد اين يارو که وزير شده بود، شد پادشاه. |
يه روزى پادشاه گفت: 'من برم بالاى قصر يه تماشا کنم، ببينم چه طوره' . |
وقتى که رفت بالاى قصر ديد اون رفيقى که بهش نامردى کرده اون ور داره کار مىکنه. يه اينطورى کرد و گفت: 'نامرد چه طوري؟ همان نامرد موندي؟' نامرد که ديد رفيقش به پادشاهى رسيده، حال قضيه را از او پرسيد و شب رفت تو اون خرابه خوابيد تا بلکه او هم به نوائى برسه. دو مرتبه حيوونا اومدن تو خرابه. اما اين دفعه اول همهجا گشتن تا اون نامرد نابکار رِ پيدا کردن و کشيدن وسط خوردن. |
- مرد و نامرد |
- افسانههاى ايرانى به روايت امروز و ديروز ـ ص ۲۰۰ |
- رواى: سيد عبدالله حسيني، شغل کشاورز، سن ۵۸ سال |
- راوى اصلى: پدر سيدعبدالله حسيني. محل گردآورى سرخه تهران |
- به اهتمام: دکتر شين تاکههارا، سيد احمد وکيليان |
- نشر ثالث، چاپ اول ۱۳۸۱ |
- به نقل از: فرهنگ افسانههاى مردم ايران ـ جلد سيزدهم ـ على اشرف درويشان ـ رضا خندان (مهابادي)، نشر کتاب و فرهنگ، چاپ اول ۱۳۸۲ |
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل آمریکا مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس خلیج فارس بابک زنجانی
آتش سوزی تهران پلیس زلزله معلم قتل شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه سلامت دستگیری
قیمت طلا قیمت خودرو قیمت دلار خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم قیمت
سریال مشهد تلویزیون فیلم سینمایی سینمای ایران سینما دفاع مقدس فیلم رسانه ملی موسیقی
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین حماس غزه جنگ غزه نوار غزه انگلیس ترکیه ایالات متحده آمریکا عربستان اوکراین یمن
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اینستاگرام اپل گوگل تبلیغات همراه اول پهپاد ناسا وزیر ارتباطات نخبگان
سرطان خواب فشار خون کبد چرب بیماری قلبی دیابت کاهش وزن مسمومیت داروخانه