یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا
شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى
| ||
| ||
شعر فارسى در عهدى که از اوايل سدهٔ دهم تا نيمهٔ سدهٔ دوازدهم به درازا کشيده در يک سير تدريجى و مرحله به مرحله به پيش مىرفته و تحول و تغيير مىيافته است. تحول و دگرگونگى شيوهٔ شاعرى اين عهد را نبايد يکجا و دربست معلول قايم سرخکلاهان يا غلبه و چيرگى عالمان شرع يا رواج زبان ترکى و يا بروز تحول در زبان و همانند اين مطلبها بدانيم، يا تصور کنيم که در اين عهد يک سبک و يک شيوه در شعر بوده است و بس، و آنگاه نظرى را که نسبت به آن يک شيوه و سليقه داريم به تمام عهد صفوى تعميم دهيم و شعر آن دوره را يکجا خوب و يا بد بدانيم. | ||
شعر دوران صفوى مانند هنر آن عهد دنبال وضع و حالتى حرکت مىکرد که در اواخر سدهٔ نهم بود يعنى بهطرف نکتهسنجى، مضمون آفرينى، خيالپردازى و سادگى زبان. تمام شاعرانى که در سدهٔ دهم ظهور کرده و بعضى از آنان مانند شرف قزوينى، غزالى مشهدى، وحشى بافقى، ثنائى مشهدى، عرفى شيرازى و محتشم کاشانى از استادان شعرند، در همان حال که بنابر رسم شاعران پايان سدهٔ نهم و آغاز سدهٔ دهم قدمهائى در نوآورى برمىداشتند، سخت تحتتأثير زبان و شيوهٔ بيان شاعران نزديک بدان عهد و زمان خاصه حوزهٔ ادبى هرات بودند و حتى در طرح غزلها و نظم قصيدههاى خود بسيار به اثرهاى آن بزرگان نظر مىدوختند، و به هرحال زبان و شيوهٔ بيان و اظهار معنى و مقياس فصاحت و بلاغت کلام در نزد آنان همان نبود که نزد شاعران ماقبل سدهٔ نهم مىبينيم و به همين سبب است که در سخن آنان بينونت تمام با کلام گويندگان قديم مشاهده مىکنيم. | ||
| ||
نخستين مطلبى که اينجا بايد در نظر داشت آن است که از آغاز تا پايان عهد صفوى بايد آن مقياس فصاحت را که در سخن شاعران سدهٔ چهارم و پنجم تا پايان سدهٔ هشتم بوده است رها کرد و مقياسهائى ديگر جست. | ||
همهٔ کسانى که به انحطاط شعر و فساد و تباهى مطلق سخن در عهد صفوى فتوى دادهاند قدمهاى انديشه را به تفاوت ميان يکى از سدههاى چهارم و هشتم مىنهند و در سخن شاعران عهد صفوى همان نحوهٔ تفکر و بيان را توقع مىنمايند که در سخن عنصرى و فرخى و فردوسى تا سعدى و حافظ ديده مىشود در حالى که چنين توقع و انتظارى دور از توقع و انتظار اهل تحقيق است. | ||
| ||
در عهد صفوى تعدد و تنوع سبکها از مطلبهائى است که نبايد از نظر دور بماند. اين عهد نه دورهائى کوتاه است و نه محيط شاعرى آن منحصر به يک يا دو موضع محدود. دورهاى است که دو قرن و نيم زمان گرفت و در اين زمان طولانى از روم تا دکن شاعرانى ظهور کردند و سخنورى نمودند. چگونه ممکن است شاعرانى را که در اوايل اين دوره مىزيستند، مثلاً محتشم و وحشى را، با شاعرانى از اواخر اين عهد، مثلاً صائب و نورس، يکسان دانست و دربارهٔ همه به يک حکم اکتفا نمود؟ | ||
بهعبارت ديگر در اين دورهٔ طولانى و در آن محيطهاى مختلف شيوههاى مختلف وجود داشت نه يک شيوه که علىالرّسم به سبک هندى مشهور شده است. به فرض آنکه در عهد ممتدّ تنها يک سبک سخنورى مىداشتيم، آيا درست بود که آن را هندى بناميم؟ در چنين حال تکليف آن همه شاعر که در ايران تربيت شده و بعضى از آنان حتى هند را در عالم رؤيا هم نديده بودند، چه مىشود؟ و اينکه بعضى نوشتهاند که چون بيشتر طرفداران اين شيوه به هند رفته و آنجا قصيده و غزل ساختهاند، بايد سبکشان را 'هندى' گفت، بهدنبال نوعى سفسطه و تخليط در استدلال خود رفتهاند زيرا اگر قرار بر اقامت چند سالهٔ کسى در محلى باشد چرا محل تربيت او از اين حيث معتبر نباشد ولى محل سياحت و انتجاع وى در اين راه به حساب آيد، آن هم هند يعنى دربار گورکانيان و شاهان دکن، که از مهمترين جاىهاى اجتماع عالمان و ادبيان ايرانى و پايگاه بزرگ فرهنگ ايرانى در عهد صفوى بوده است. | ||
آن دسته هم که هنگام تقسيم سبکهاى شعر فارسى از آغاز تا سدهٔ سيزدهم آنها را به سه سبک خراسانى، عراقى و هندى منقسم داشتهاند، به يک تقسيم بسيار شتابزده، کلى، خيلى مبهم، و حتى کاهل منشانه دست زدهاند. چگونه مىتوان سبک خاقانى و ظهير و کمالالدين اسمعيل و سعدى و اوحدى و خواجو و حافظ را يکى دانست و همه را يکجا 'عراقى' ناميد؟ و به همان صورت چگونه شيوهٔ شاعرى شرف قزوينى و وحشى و ثنائى و فيضى و نوعى و نظيرى و ظهورى و طالب آملى و شاپور و اسير و کليم و مسيح و صائب و نورس و شوکت و ناصرعلى و همانندگانشان را مىتوان يکى شمرد و هندى نام داد؟. | ||
| ||
بلى، سبک هندى درست است، ولى براى آن دسته از سخنوران بزرگ هند که با آموختن فارسى و قرار داشتن زير تأثير محيط و لهجهٔ معيّنى از فارسى که در آن سرزمين رايج شده بود، شعر فارسى را به نوعى خاص و با زبانى ويژهٔ خود و تعبيرهاى سازگار با آن سرودند، به نحوى که سخنشان با گويندگان همعهدشان در ايران بسيار تفاوت يافته است. | ||
پس اين 'سبک هندى' مىتواند شيوهٔ سخنورى شاعرانى پارسىگوى از سرزمين هند باشد که از اواخر سدهٔ يازدهم به بعد در هند ظهور کردهاند مانند فانى، غنى، ناصرعلى، جويا، بيدل، ثابت، گرامى و چند تن ديگر. | ||
| ||
آنچه دربارهٔ تفاوت و تمايُز دورهها و شيوههاى چندگانهٔ شعر فارسيِ اين عهد از يکديگر بيان شد پيشتر از اين چند بار بهصورتهاى تقريباً مشابهى بر خامهٔ ناقلان سخن رفت، و از آن جمله شرحى مستوقى است از ملّا عبدالباقى نهاوندى مؤلف 'مآثر رحيمى' که به رسم مقدمه در آغاز ديوان عرفى شيرازى آمده است. | ||
حاصل سخن ملاعبدالباقى نهاوندى، در آن مقدمهٔ ديوان عرفى، آن است که شاعران عهد سلطان حسين بايقرا (۸۷۵-۹۱۱ هـ) يعنى شاعران اواخر سدهٔ نهم و اوايل سدهٔ دهم طرز نوى پديد آوردند (که همان شعر ساده با زبان متمايل به محاوره و همراه با مضمونهاى باريک و نکتههاى لطيف و خيالهاى دقيق است)، و اين طرز را گروهى شاعران از لسانى (م ۹۴۲ هـ) تا وحشى (م ۹۹۱ هـ) يعنى تا پايان سدهٔ دهم ادامه دادند، ولى در همين سده و سدهٔ بعد دستهٔ دومى از شاعران تازهگوى و طرفدار مکتب وقوع و بيان حال خود بر زبان حقيقت پيدا شدند که به کلى منکر طرز و روش پيشينيان بودند (ميلى... على نقى کمرهاى)، تا آنکه دور شاعرى به عرفى شيرازى رسيد و او آن هر دو طرز مذکور را منسوخ ساخت و شيوهاى تازه آورد که گروهى از معاصران او (فيضى... شانى تکلّو) آن را دنبال کردند. | ||
اين خلاصهٔ سخن عبدالباقى نهاوندى است ليکن او در بيان شيوهها و طرزهائى که نام برده شاعرانى از سبکهاى متفاوت را در کنار هم نهاده است مثلاً ميلى را از مخالفان شيوهٔ پيش از خود معرفى نموده است و حال آنکه شيوهائى ساده در سخن دارد که بر سياق دنبال کنندگان سبک آخر سدهٔ نهم و آغاز سدهٔ دهم است، و به هر حال او هرگز نوآورى نکرد و همچنيناند بعضى ديگر از دستهائى که در رديف ميلى آمدهاند. شايد مقصود ميرزا عبدالباقى از اينکه اين شاعران را با هم و مثل هم طرفدار طرز و روش تازهائى دانسته است، مبادرت همهٔ آنان به بيان وقوع و اظهار معانى در زبان حقيقت بوده است. |
همچنین مشاهده کنید
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى (۶)
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى (۷)
- موضوعات شعر و انواع آن (۲)
- موضوعات شعر و انواع آن (۵)
- احوال شاعران
- موضوعات شعر و انواع آن
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى (۲)
- موضوعات شعر و انواع آن (۳)
- موضوعات شعر و انواع آن (۴)
- هند، قرارگاه شعر و ادب فارسى
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى (۳)
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى (۴)
- شيوهٔ سخنورى، ويژگىها و مرحلههاى تحول آن در عهد صفوى (۵)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست