دوشنبه, ۱۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 3 June, 2024
مجله ویستا

تربیت کودک، اضطراب یا وابستگی؟


تبیان: اضطراب جدايي با شيوع 5 / 5 - 2 / 5  شايع‌ترين اختلال اضطرابي در کودکان و نوجوانان زير 18 سال مي‌باشد. هسته اصلي و زمينه‌اي اين اختلال، اضطراب و نگراني شديدي است که کودک هنگام جدا شدن از اشخاص مهم زندگي خود تجربه مي‌کند. اين افراد کساني هستند که کودک شديدا به آنها دلبستگي دارد که به‌طور عمده شامل مادر و پدر مي‌گردد. کودک نگران است که مبادا آسيبي متوجه والد و يا خود او گردد طوري که منجر به جدايي آنها از يکديگر گردد. او نگران است که والد خود را از دست دهد. مي‌ترسد که حادثه‌اي ناگوار و اتفاقي ناخواسته او را از والدش جدا کند، حادثه‌اي مثل تصادف، قتل، گم کردن راه خانه، دزديدن شدن و ...

تربیت کودک، اضطراب یا وابستگی؟


چنين کودکي در مقابل هر واقعه‌اي که منجر به جدايي او از عزيزش گردد مقاومت نشان مي‌دهد، مانند: تنها خوابيدن، تنها ماندن در منزل، رفتن به مهد کودک و مدرسه و بيرون رفتن از منزل والدين. به‌طور مثال کودک حاضر نيست شب را در اتاق و رختخواب خودش بگذراند. او گاه با فرياد و اعتراض، گاه با خواهش و التماس و چانه زدن، گاه با والدين بخوابد. حتي اگر والدين با هزاران ترفند او را در اتاق خودش بخوابانند، نيمه‌شب، آهسته به اتاق خواب والدين پناه مي‌برد و جالب اينجاست که حاضر است هر ذلت و خواري را به ‌تن بخرد اما در اتاق آنها بماند. حتي فضايي نامناسب در اتاق والدين را به تختخواب شيک و جديد خود و تزئيناتي که مادر براي راضي کردن او در اتاق خودش تدارک ديده ترجيح مي‌دهد.
ممکن است شب‌ها دچار رويا و کابوس‌هايي وحشتناک با محتواي جدايي گردد يا بدخواب گشته و خواب منقطعي داشته باشد و پس از هربار بيدار شدن حضور والدين را چک کند. براي کودکاني که اضطراب جدايي دارند رفتن به مدرسه معضل و کشمکشي عذاب‌آور بين کودک و پدر و مادر است، کودک درخواست مي‌کند تا در منزل بماند و التماس مي‌کند که مدرسه و مهد نرود و يا با گريه و فرياد، اعتراض خود را در مقابل جدايي نشان مي‌دهد و يا دچار علائم جسمي اضطراب مثل سردرد، دل‌درد، سرگيجه، حالت تهوع و استفراغ شده که منجر به نگراني والدين و در نهايت ماندن کودک در منزل مي‌گردد. هرچه سن کودک کوچک ‌تر باشد علائم بيشتري را نشان ميدهد. بچه‌هاي کوچک‌ تر معمولا به والد خود مي‌چسبند، گريه مي‌کنند، التماس مي‌کنند، چانه مي‌زنند تا از مادر جدا نشوند. کودکان 8-5 ساله بيشتر نگران آن هستند که مبادا واقعه و حادثه‌اي مصيبت‌زا براي والدينشان رخ دهد. بچه‌هاي 12-9 ساله هنگام جدا شدن از والد ناراحتي شديدي را از خود نشان مي‌دهند و نوجوانان بيشتر از علائم جسمي مثل درد، سردرد، حالت تهوع و استفراغ شاکي هستند و با اين دلايل از رفتن به مدرسه امتناع مي‌کنند. هر چند که تمام کودکاني که از رفتن به مدرسه امتناع مي‌کنند اضطراب جدايي ندارند و دلايل ديگري مثل: افسردگي، ترس از مدرسه، ترس از همکلاسي‌ها، معلمان، قوانين و مقررات مدرسه و اختلال سلوک و ... مي‌توانند علل امتناع کودک از رفتن به مدرسه باشند ولي شايع ‌ترين دليل اين مسئله اختلال اضطراب جدايي است.
هسته اصلي و زمينه‌اي اين اختلال، اضطراب و نگراني شديدي است که کودک هنگام جدا شدن از اشخاص مهم زندگي خود تجربه مي‌کند
علت اضطراب جدايي چيست؟
اکثر کودکان هنگام جدايي والدين، درجاتي از اضطراب و ناراحتي را نشان مي‌دهند. در مرحله‌اي از سن کودک (بين 18 ماهگي تا 3 سالگي) اين ترس و اضطراب يک پديده رشدي طبيعي بوده و هدفي تکاملي در پشت آن قرار گرفته است. درجاتي از اضطراب در کودکان پيش‌دبستاني نشانه دلبستگي ايمن و سالم به مادر بوده و در بسياري موارد در عرض سه يا چهار دقيقه پس از رفتن مادر کاهش يافته و متوقف مي‌شود. به تدريج که کودک بزرگ‌ تر مي‌شود و مفهوم زمان را درک مي‌کند و تجربه‌ مداراي موفقيت‌آميز هنگام جدايي را بيشتر کسب مي‌کند، از اضطراب او کاسته مي‌شود.
اما چنانچه اضطراب شديد و طولاني به صورتي که در متن اشاره شد به سنين بالاتر کشيده شود و براي کودک و والدين مشکل ايجاد کند، به‌طور مثال با ادامه تحصيل کودک يا ارتباطات اجتماعي او تداخل داشته باشد غير طبيعي محسوب شده و نياز به مداخله درماني دارد.
درجاتي از اضطراب در کودکان پيش‌دبستاني نشانه دلبستگي ايمن و سالم به مادر بوده و در بسياري موارد در عرض سه يا چهار دقيقه پس از رفتن مادر کاهش يافته و متوقف مي‌شود.
در علت شناسي اختلال اضطراب جدايي موارد زير مطرح شده است: افزايش فعاليت سيستم عصبي نورآدرژيک، علل ژنتيک، خانواده‌هاي تک والدي، خانواده‌هايي با الگوي روابط بسيار نزديک و به‌هم تنيده، الگوي دلبستگي ناايمن و غيرسالم در کودک، خصوصيات سرشتي کودک ( مانند کودکان خجالتي و درونگرا که پاسخ رفتاري آن‌ها در موقعيت‌هاي جديد و نا‌آشنا به صورت گوشه‌گيري و کناره‌گيري مي‌باشد)، محيط پر از استرس و مشکلات خانوادگي (مثل طلاق، جدايي، مرگ، نقل مکان و ...)
درمان
نکات زير را در مورد کودکاني از اضطراب جدايي رنج مي‌برند، در نظر بگيريد:
1. ممکن است براي کاهش اضطراب شديد کودک نياز به مداخله دارويي باشد.
2. بايد استرس‌هاي موجود در خانواده مثل طلاق، جدايي، بدرفتاري فيزيکي و هيجاني با کودک و مسائل ديگر مورد بررسي و مداخله قرا گيرد.
3. والدين نقش بسيار مهمي را در درمان ايفا مي‌کنند. بايد آن‌ها را تشويق کنيم تا نياز کودک را هم براي امنيت و هم براي زندگي مستقل و غيروابسته بفهمند و درک کنند.
4. برگشت به مدرسه نقشي حياتي در فرآيند درمان دارد. براي اين کودکان مدرسه را به خانه نمي‌آوريم، بهتر است آن‌ها با موضوع ترس خود روبرو شوند، مدرسه رفتن مرتب، اغلب باعث کاهش و بهبود علائم اين کودکان مي‌گردد نيازاست که امکانات لازم را براي کمک و حمايت کودک جهت رفتن به مدرسه فراهم کنند.
5. همکاري و هماهنگي براي رسيدن به درمان مناسب بين رواانپزشک، روان شناس و خانواده و مدرسه بايد وجود داشته باشد.
6. در موارد بسيار شديد لازم است به‌طور تدريجي و در زمان‌هاي کوتاه ‌تر کودک جدايي از والدين را تجربه کند.
7. براي تلاش‌هاي موفقيت‌آميز کودک پاداش و جايزه در نظر گرفته شود.
8. در صورتي که کودک از رفتن به مدرسه يا مهد کودک امتناع کند و در منزل بماند نبايد محيط منزل پر از سرگرمي و استراحت و تفريح باشد و به اصطلاح شرايط منزل به گونه‌اي نباشد که به کودک زياد خوش بگذرد چون همين مشکل نرفتن کودک را به مدرسه تقويت مي‌کند.