پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
۱۰ باور نادرست درباره کار که مانع موفقیت شما میشود
کار در زندگی ما نقشی حیاتی دارد. هر انسان بالغ و مستقل، برای امرار معاش و کسب درآمد، باید کار کند. شما یا کار میکنید و پول درمیآورید یا پولتان برای شما کار میکند و با درآمد حاصل از سرمایه گذاری خود، زندگی میکنید. در غیر این صورت، احتمالا فرد دیگری (مثل پدر یا همسر) مسئول تأمین هزینههای زندگی شماست. اما کار صرفا برای امرار معاش و پول درآوردن نیست. کار باعث رشد و شکوفایی تواناییهای شما نیز میشود. در این مقاله به بررسی ۱۰ باور نادرست درمورد کار میپردازیم که مانع پیشرفت و موفقیت ما میشوند.
برای شما کار چه مفهومی دارد؟ به نظر شما، کار وظیفهای شاق و توانفرساست یا فعالیتی لذتبخش و شورانگیز؟ آیا کار را فعالیتی میدانید که خیلی کمتر از زحمتش سود دارد؟ آیا از نظر شما تفاوت میان تفریح و کار، تفاوت میان لذت و درد است؟ آیا شبوروز کار میکنید؟ یا کار میکنید تا زندگی کنید؟
هریک از ما با باورهایی درمورد کار بزرگ شدهایم. این باورها از طریق والدین، مدرسه و محیط زندگی به ما منتقل شدهاند. کمتر پیش میآید که در بزرگسالی بهطور آگاهانه درمورد این باورها بیندیشیم، ارزیابیشان کنیم و در صورت نیاز آنها را تغییر بدهیم و اصلاح کنیم. در ادامه به بررسی باورهای نادرست ولی رایجی که درمورد کار وجود دارند، میپردازیم.
۱. هرچه بیشتر عرق بریزی، نتایج بیشتری بهدست میآوری
براساس این باور، نتایجی که بهدست میآورید، به میزانِ سخت کار کردن شما بستگی دارد. شاید ریشهی این باور به دورهای برگردد که اجداد ما کارهایشان را بیشتر با زور بازوی خود انجام میدادند و کمتر از هوش و خلاقیت خود استفاده میکردند. در آن دوران احتمالا هوش بشر هنوز رشد چندانی نداشته است و افراد همهچیز را براساس غریزه و احساسات خود انجام میدادند. هنوز هم پس از میلیونها سال، ما همچنان معتقدیم که «هرچه بیشتر تلاش کنی، نتایج بیشتری بهدست میآوری.» همچنان بر این باوریم که «اگر سختتر کار کنم، موفقتر خواهم بود.» و این گفتهی ادیسون به ضربالمثل تبدیل شده است که «نبوغ، ۱٪ الهام و ۹۹٪ تلاش است»، اما حقیقت این است که تلاش و تقلای کورکورانه، هیچ ربطی به موفقیت و کسب نتایج عالی ندارد. آنچه مهم است، تأثیر و بازدهی کار ماست.
ما درمورد رابطهی «تلاشِ زیاد و موفقیت» زیاد شنیدهایم، اما «تلاشِ زیاد و شکست» نیز زیاد اتفاق میافتد. چه بسیارند آدمهای پرتلاشی که در بدترین وضعیت مالی بهسر میبرند. کارِ سختِ غیرمؤثر، هیچ ارزشی ندارد و نباید مورد ستایش و تمجید قرار بگیرد.
کار سخت بهخودیِخود تفاوتی میان موفقیت و شکست ایجاد نمیکند، آنچه مهم است، نتیجهی کار است. شما میتوانید یک شیء ۱۰۰ کیلویی را با تقلایی فراوان روی دوشتان بگذارید و به قیمت صدمه زدن به جسمتان آن را جابهجا کنید یا توسط یک چرخدستی، جرثقیل، گاری، ماشین و … آن را حمل کنید. در کدام روش عرقِ بیشتری ریخته میشود؟ کدام روش از همه آسانتر است؟ کدام روش سریعتر است؟ مهم این است که بهجای تقلای صِرف، با پرسیدن این سؤالات راهِ مؤثرتر و کارآمدترِ انجام کارها را پیدا کنیم. مهم نتیجه و بازدهی کار است نه مقدار انرژی و زحمتی که صَرف انجام کار میشود. مؤثر بودن همان نتیجه و بازدهی است و به سخت کار کردن ربطی ندارد، بلکه به هوشمندانه کار کردن مرتبط است.
۲. تلاش و فعالیت زیاد، مهمتر از نتیجه است
« مشغول بودن کافی نیست، مسئله این است که مشغول چه چیزی هستیم؟»
– هنری دیوید ثورو
بسیاری از مواقع، «فعالیت و کوشش صِرف» با «نتیجه و بازدهی» اشتباه گرفته میشود. براساس این باور که فعالیت و تلاشِ بیشتر، مهم و خوب است، معمولا در سازمانها افراد پُرکار مورد تشویق قرار میگیرند و نه افرادی که نتایج بیشتری به ارمغان میآورند. کارمندان روزانه هشت ساعت کار میکنند، اما بررسیها نشان میدهد کار مفید و مؤثر آنها فقط نیمساعت است! اما چون کار بهجای ارزیابی نتایج براساس زمانِ صَرفشده اندازهگیری میشود، انرژی و وقت زیادی به هدر میرود.
سیستم سنتی کار، بر مبنای فعالیت بیشتر (که عمدتا بهمعنای صرف وقتِ بیشتر در محیط کار است)، بنا شده است، نه نتیجهای که حاصل میشود. چنین سیستمی، کارمندان را بر رفتار مبتنی بر اتلاف وقت و انرژی تشویق میکند. حتی بسیاری از کارآفرین ها و کسانی که کسبوکار خودشان را دارند، در چنین دامی میافتند. آنها همیشه حجم کارها و فعالیتهایشان را بیشتر میکنند و همواره پرمشغلهاند، بدون اینکه نتایج بهتر یا بیشتری بگیرند. بهترین روشِ مبارزه با دامِ تلاش و فعالیت، تعیین هدف و حفظ تمرکز روی آن است. در روند دنبال کردن هدف، گم شدن در فعالیتهای زیاد، آسان است و ممکن است بهجای اینکه تلاش و فعالیت وسیلهای برای دست یافتن به هدف باشند، خود به هدف تبدیل شوند.
۳. کارایی یعنی مؤثر بودن
حتما نمونهای از مسابقات غذا خوردن را دیدهاید. بعضی از افراد در این زمینه کارایی بالایی دارند و مثلا در عرض دو دقیقه، ۳۵ عدد ساندویچ میخورند! اما این کار چه تأثیری روی فرد دارد؟ آیا باعث افزایش سلامتی او میشود یا به سلامتیاش لطمه میزند؟
کارایی با مؤثر بودن تفاوت دارد. شما ممکن است در کاری کارایی بالایی داشته باشید اما آن کار تأثیری در موفقیت شما نداشته باشد. «کارایی یعنی انجام درستِ کار، اما مؤثر بودن یعنی انجام کارِ دُرست.» این مؤثر بودن است که باعث کسب نتیجه میشود. کارایی در صورتی ارزشمند است که مؤثر باشد، یعنی برای انجام کارِ درست استفاده شود.
۴. نتیجهی کار، به زمان صرفشده برای انجام آن بستگی دارد
یکی از باورهای نادرست و شایع درمورد کار این است که «نتایج بهدست آمده در پیگیری یک هدف، با زمان صرفشده برای آن کار متناسب است.» افرادِ معتادبهکار، معمولا از قربانیان رایج این طرز فکر اشتباه هستند. آنها شبها و حتی روزهای تعطیل نیز در دفتر کار خود حضور دارند و تمام زمانشان را به شغل و کار خود اختصاص میدهند. آنها بسیاری از امور زندگی مثل خواب، استراحت، تفریح و خانواده را در اولویتهای بعدی قرار میدهند با این تصور که اختصاص زمان بیشتر به کار، باعث موفقیت و کسب نتایج بیشتر میشود. در صورتی که براساس تحقیقات انجامشده، کار زیاد، با خطرات بزرگی مثل از دست دادن سلامتی، طلاق و مرگ زودهنگام همراه است.
۵. بهترین راه انجام کار این است که خودت آن را انجام بدهی
شاید گاهیاوقات بهصرفهتر باشد که خودتان کاری را انجام بدهید، اما به دو دلیل همیشه چنین نیست:
- شاید فکر میکنید توانایی انجام کارهای بسیاری را دارید اما باید بدانید با محدودیتهایی مواجه هستید. شما ممکن است انجام بخشی از کار را برعهده بگیرید اما بهمرور پی ببرید که وقت، انرژی، آموزش و حتی ابزارهای انجام و اتمام آن را در اختیار ندارید. به همین دلیل حتی ممکن است که مشکل را دشوارتر و پیچیدهتر کنید. احتمالا برایتان پیش آمده است که بخواهید وسیلهای را که خراب شده است، شخصا تعمیر کنید ولی پس از صرف وقت بسیار، با درماندگی آن را به تعمیرکار سپردهاید!
- دلیل مهمتر این است که انجام تمام کارها توسط خودتان، کارآمدی شما را کاهش میدهد. در این صورت وقت و انرژیِ محدودِ شما، صرف انجام کارهای زیادی میشود که حاصل آن، کسب نتایج متوسط خواهد بود نه عالی.
برای کسب نتایج عالی، بهتر است بهجای اینکه وقت و انرژی خود را با «رویکرد تفنگ ساچمهای» پراکنده کنید، همهی انرژی خود را در یک گلوله متمرکز کنید. آدمهای باهوشتر و بااستعدادتر چون بهطور بالقوه توانایی انجام کارهای بیشتری را دارند، معمولا بیش از سایرین در این دام میافتند که همهی کارها را خودشان انجام بدهند، اما درنهایت، به چیزی بسیار کمتر از تواناییهایشان دست مییابند.
۶. آسانترین راه، بهترین راه است
«زندگی سراسر حل مسئله است.»
– کارل پوپر، فیلسوف اتریشی
حقیقت این است که زندگی نهتنها سراسر حل مسئله، بلکه سراسر مشکل است و بسیاری از این مشکلات، خیلی هم دشوار هستند. اگر با رویکرد «آسانترین راه، بهترین راه است» به زندگی و کار بنگریم، معمولا این حقایق را نادیده میگیریم. بسیاری از مواقع، انتخاب آسانترین راه بهمعنای تحمیل دشواریهای بیشتر بر خودمان در آینده است. راه آسان برای بیشتر افراد به معنای فرار از انضباط، آموزش و کسب تجربه و مهارت است. هر اندازه منضبطتر باشیم، توانایی ما برای حل مشکلات و مسائل بیشتر خواهد بود و هرقدر مشکلاتِ بیشتری حل کنیم، زندگی برایمان آسانتر میشود.
۷. کار نباید لذتبخش باشد
این هم باور نادرست ولی رایجی است. بیشتر افراد طوری دربارهی شغلشان صحبت میکنند که انگار هر روز سرِ کار شکنجه میشوند. این نشان میدهد که آنان کار نامناسبی را انتخاب کردهاند. باور به اینکه «کار نباید لذتبخش باشد» باعث میشود همیشه کاری را انتخاب کنیم که با رنج و دشواری همراه است و هرگز به این فکر نمیکنیم که با انجام کاری که برایمان لذتبخش و بهمنزلهی تفریح است، کسب درآمد کنیم. کاری که متناسب با علایق و استعدادهای ذاتی شما باشد، عمیقترین لذتها و بیشترین رضایت درونی را برایتان به ارمغان میآورد.
«در صورتی که کار لذتبخش باشد، زندگی به تفریح تبدیل میشود ولی اگر کار صرفا یک وظیفه باشد، زندگی همچون بردگی است.»
– ماکسیم گورکی، نویسندهی معروف روسی
۸. هر کاری، تنها یک راهحل درست دارد
در مدرسه معمولا یاد میگیریم که هر مسئلهای فقط یک راهحل درست دارد. این باور در ذهن ما نهادینه میشود و در بزرگسالی در کار و زندگی ما به این صورت نمود مییابد که فقط یک راه برای انجامِ درستِ کارها وجود دارد و بهترین راه همان است. به همین دلیل وقتی راه انجام کاری را فراگرفتیم، دیگر هرگز در آن تجدیدنظر نمیکنیم و حتی فکر نمیکنیم که ممکن است راه درست دیگری هم وجود داشته باشد. اما در کار و زندگی همهچیز نسبی است. جارو کردن کف اتاق با جارو دستی در مقایسه با جمع کردن آشغالها با دست، راهحل بهتری است، اما جاروبرقی از هردوی اینها بهتر است! این طرز فکر یک بُعدی و انعطافناپذیر، یکی از موانع خلاقیت و ابتکار عمل است. پس بهتر است همیشه بر این باور باشیم که حداقل دو راه خوب برای انجام کارها وجود دارد.
۹. برنامه ریزی و انضباطِ بیشتر یعنی آزادی کمتر
معمولا قوانین سخت و خشکی که در دوران کودکی به ما تحمیل شدهاند، دلیل شکلگیری این باورند. به دلیل همان تجارب ناخوشایند کودکی، انضباط در ذهن بیشتر افراد اغلب چیزی منفی را تداعی میکند و آن را با نداشتن آزادی و محدود شدن مترادف میگیریم. درنهایت به این نتیجه میرسیم که برای منضبط کردن خود، باید آزادیها را محدود کنیم. وقتی که با غلبه بر این باور نادرست با در پیش گرفتن انضباط و برنامهریزی، کار و اهداف خود را پیگیری میکنیم، درنهایت احساس آزادی و استقلال بیشتری خواهیم داشت.
۱۰. زمانی که تحت فشار باشیم، بهتر کار میکنیم
دقت در این باور نشان میدهد که این نوع تفکر معمولا توجیهی برای تنبلی و دلیلِ به تعویق انداختن کار است. ما با خود میگوییم: «وقتی تحت فشار هستم بهتر کار میکنم، پس تا آخرین لحظه کار را به تعویق میاندازم.» این باور جز فریب دادن خودمان، چیز دیگری نیست. شما ممکن است در چنین موقعیتی خوب کار کنید اما باید عواقب احتمالی آن را هم در نظر بگیرید. کاری که تحت فشار انجام میشود، معمولا با اشتباهات بیشتری همراه است. اگر اشتباه در مسئلهای حیاتی رخ بدهد، ممکن است غیرقابل جبران باشد. از طرف دیگر معمولا هر کاری بیشتر از زمانی که برایش پیشبینی کردهایم، به طول میانجامد. در صورتی که کار را به لحظهی آخر موکول کنید، ممکن است نتوانید آن را در موعد مقرر به پایان برسانید و احتمالا دچار ضرر و زیان میشوید.
به تعویق انداختن کارها برای تحت فشار قرار گرفتن، معمولا به استرس و اضطراب بیشتر میانجامد. مثلا شما نوشتن گزارشی را که قرار است فردا اول صبح ارائه بدهید، به آخر شب موکول میکنید اما وقتی که در نیمهشب موتورتان روشن میشود تا یک گزارش عالی تهیه کنید، ناگهان سقف منزل چکه میکند، یا کامپیوتر خراب میشود، یا همسرتان مریض میشود. درنتیجه وقتتان آنقدر کم است که کار را به بدترین نحو ممکن انجام میدهید. اما اگر کار را در فراغت و در فرصت بیشتر انجام میدادید دیگر نیاز نبود مواردی مثل استرس، دستپاچگی و شرمندگی نزد رئیستان را تحمل کنید.
منابع:
هوشمندانه کار کنید سخت کار نکنید، جک کالیس و مایکل لوبایف، ترجمهی شهروز فرهنگ، انتشارات کلید آموزش.
افزایش عملکرد در محیط کار، ژان بقوسیان و امیررضا ثابت، نشر زرین کلک آفتاب.
تهیهشده برای: chetor.com
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست