یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
تحلیل مفهومی غفلت و یقظه نسبت به تربیت دینی
● چکیده
در این مقاله به بررسی مسأله غفلت و یقظه با عنوان تحلیل مفهومی غفلت و یقظه نسبت به تربیت دینی می پردازیم.
ابتدا معنای تربیت از دیدگاه قرآن بیان می گردد و بعد معنای تربیت دینی و اهداف آن. نهایی ترین هدف تربیت دینی وصول به قرب الهی است. برای رسیدن به این مقام انسان باید استعدادهای درونی خود را بشناسد. فطرت سرمایه درونی انسان است که گرایش توحیدی دارد و خدا را می شناسد. یکی از آسیبهای تربیت دینی غفلت و بی خبری است.
در این مقاله مفهوم غفلت از دیدگاه قرآن و روایات بررسی می گردد و بعد از آن عوامل غفلت و آثار غفلت و راههای زدودن آن بیان می گردد. در ادامه مفهوم یقظه و بیداری مورد بررسی قرار می گیرد. بیداری ارکانی دارد که عزم و صبر و توبه می باشد. بعد از بررسی ارکان یقظه به عوامل پذیرش نور یقظه و آثار یقظه می پردازیم. نهایی ترین مقام یقظه فناء فی الله می باشد. این همان هدف تربیتی قرآن است که می خواهد انسان را از ظلمات به سمت نور ببرد. خداوند نور محض است وصول به این مرحله به نور مطلق و کمال مطلق یعنی قرب الهی است.
کلید واژه: غفلت، یقظه، تربیت دینی،قرب الهی
● بیان مسأله
نگاهی به جوامع اسلامی نشان می دهد که آنچه قبل از همه بدست فراموشی و غفلت سپرده شده است تربیت دینی انسان است.
تمام آشفتگی های موجود در سطح جوامع اسلامی و انواع گرفتاریهایی که مسلمانان با آن دست به گریبان هستند همگی ناشی از غفلت انسان از امر "تربیت دینی" و سازندگی روحی و اخلاقی اوست. انسانی که گرفتار غفلت می گردد نفس کریم خود را فراموش کرده و خود را همرتبه حیوانات و یا حتی پایین تر از آنها قرار می دهد و در ورطه نابودی می افتد.
برای رهایی از این غفلت توجه به فطرت درونی انسان بسیار حائز اهمیت است. یکی از برنامه های تربیتی پیامبران بیدار کردن همین فطرت خفته انسانها بود.
نیروی عقل در انسان، وجدان، گرایش به سمت خوبی ها، فطرت خداشناس و خداگرا ودیعه های الهی برای هدایت انسان است. انسانی که گرفتار غفلت می گردد این سرمایه های درونی را فراموش می کند و به دنبال هواهای نفسانی خود و وسوسه های شیطان می رود.
تربیت دینی به دنبال این است که این سرمایه های درونی در درون انسان بیدار گردند و انسان را به رشد و کمال نهایی یعنی قرب الهی برساند.
در این پژوهش از آیات قرآن کریم و روایات معصومین (ع) و علمای دین استفاده شده تا رهگشایی برای حل معظل غفلت باشد و در نهایت راهکارهایی برای زدودن غفلت و رساندن انسان به مرحله یقظه و بیداری و وصول به قرب الهی بیان می گردد.
● قرآن و تربیت
در قرآن برای این مفهوم از تعابیری مثل،"تزکیه" و "اخراج از ظلمت به نور" استفاده شده است. "هُوالذَّی یُصَلّی عَلَیکم و ملائکتُهُ لِیُخرِجَکُم مِنَ الظُّلماتِ الیَ النُّور" (احزاب/۴۳)
(او کسی است که بر شما درود می فرستد و فرشتگان او برای شما تقاضای رحمت می کنند تا شما را از ظلمات(جهل و شرک و گناه) به سوی نور (ایمان و علم و تقوا)رهنمون گردد. همچنین" هُوَ الذَّی یُنَزِّلُ عَلی عبدِهِ آیاتٍ بَیِّناتٍ لِیُخرِجَکُم مِنَ الظُّلُماتِ الِیَ النّورِ" (حدید/۹)
او کسی است که آیات روشنی بر بنده اش [محمد] نازل می کند تا شما را از تاریکیها به سوی نور برد.
● معنای تربیت دینی
"تربیت دینی" در صدد آنست که مسلمان خداوند را برخود و بر جزء جزء رفتارش محیط و ناظر بداند. (آموزگار، ۱۳۶۱ج ۱ ص ۶۷)
تربیت دینی هم به جهان بینی و مبانی اعتقادی و باورهای انسان نظر دارد و هم به اصول و ارزشهای اخلاقی، حقوقی،سیاسی و نظایر آنها متّکی است به عبارتی تربیت دینی هم با اندیشه و نظر فرد و هم با اخلاق و عمل او کار دارد.
● اهداف تربیت دینی
اهداف تربیت دینی عبارتند از:
۱- خارج کردن انسان از ظلمت طبیعت و دنیا و رسانیدن او به نور قرب خدا و وصول به حق تعالی
۲- رهایی انسان از عبودیت، اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هر کس به جز خدا
۴- تزکیه نفوس و تصفیه عقول، خدابین شدن و ترک خود بینی
۵- تحقق عدالت در رفتار و رفع تعدّی به غیر
۶- تحقق "حیات طیبه" یعنی تلاش و پیشرفت در آباد کردن دنیا همراه با تلاش و پیشرفت در مسیر قرب الهی
اگر درصدد این باشیم که این اهداف در جامعه اسلامی تحقق پیدا کند باید آسیب هایی که دامنگیر تربیت دینی می گردد و مانع وصول مسلمانان به این اهداف می شود مورد بررسی قرار بدهیم.
قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم و علل و عوامل و راههای زدودن آن را بررسی کنیم لازم است مختصر به اهمیت خودشناسی بپردازیم.
قرآن مجید با صراحت می گوید:
"سَنُریهِم آیاتِنا فِی الآفاقِ و فی اَنفُسِکم حَتّی یَتَبیَّنَ لَهُم اَنَّهُ الحَقُّ "(فصلت/۵۳)
"ما آیات آفاقی و انفسی (عجائب آفرینش خداوند در جهان بزرگ و در درون وجود انسان )را به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است"
اگر انسان بتواند خود را به درستی ارزیابی کند و به طور صحیح بشناسد معنای بسیاری از دستورات و حقایقی که دین مطرح نموده برایش مشخص می شود. این روایت مکرراً از پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) در بحارالانوار نقل شده است که :
"مَن عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ رَبَّه " (علامه مجلسی ،۱۳۶۲ ج ۲- ص ۳۲)
هر کس خود را بشناسد، خدایش را شناخته است.
● فطرت خدا شناسی
فطرت در اصطلاح عبارت است از صفات و خصوصیاتی که لازمه خلقت انسان بوده و از آغاز آفرینش در نهاد انسان نهاده شده است.
امام باقر(ع) در توضیح روایت نقل شده از پیامبر گرامی (ص) که فرموده:
"کُلُّ مولودٍ یولَدُ عَلَی الفِطرۀ" (کلینی رازی ،۱۳۸۷،ج ۲ ،ص ۱۳)
هر نوزادی بر فطرت توحید زاده می شود.
فرمود: "یعنی اَلمَعرِفَةَ باِنّ اللهَ عزّوجلَّ خالِقُهُ" مقصود پیامبر (ص) آن است که هر نوزادی با این معرفت و آگاهی که خداوند آفریننده اوست ،متولد می شود.
در قرآن کریم هم آیات فراوانی داریم که اشاره به فطرت توحیدی انسان دارد از جمله:
۱- «فَاَقِم وَجهَکَ لِلّدینِ حَنیفاً فِطرَۀَ اللهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیها لا تَبدیلَ لِخَلقِ الله ذلِکَ الدّینُ القَیِّمُ» (روم/۳۰)
« در حالیکه به حق روی می آوری، به طور کامل هم سوی دین باش، با سرشت خدایی که مردم را برآن سرشته همگام باش، آفرینش الهی تغییرناپذیر است این همان آئین استوار است»
این آیه به صراحت از وجود نوعی فطرت الهی در انسان خبر می دهد؛ یعنی انسان با نوعی از سرشت و طبیعت آفریده شده که برای پذیرش دین آمادگی دارد و انبیاء در دعوت انسان ها به توحید و پرستش خداوند، با موجوداتی بی تفاوت رو به رو نبوده اند؛ بلکه در ذات و سرشت انسان، تمایل و کششی به سوی توحید وجود دارد و انسان به صورت ذاتی با خدا آشناست.(رجبی ،۱۳۷۴،ص ۱۲۸)
۲- " و نَفسٍ و ما سَوّاها فَاَلهَمَها فُجورَها و تَقواها" (شمس ۷ و ۸)
سوگند به روح آدمی و آن کس که روح را موزون ساخت، سپس راه فجور و تقوا را به او الهام کرد.
در این آیه بعد از سوگند به آفرینش "روح انسان" و خداوندی که روح را با استعدادهای فراوان نظام بخشیده، به منبع الهام بخش " وجدان اخلاقی" و آگاهی انسان از "فجور" و "تقوی" اشاره می کند و می گوید: آگاهی بر این امور به صورت یک الهام از آغاز در درون جان انسان بوده است. (مکارم شیرازی،۱۳۸۶ ص ۱۹۷)
۳- آیاتی هم که می گوید کافران خدا را فراموش کرده اند نشانگر آن است که آنها در اعماق وجود خود با خدا آشنایی داشته و دارند چه آنکه "نسیان" هنگامی به کار می رود که سابقه آشنایی بوده باشد. خداوند در مورد منافقان که باطناً کافر هستند هر چند تظاهر به ایمان می کنند چنین می گوید:
"نَسُوا اللهَ فنَنسیهُم اِنّ المنافِقینَ هُم الفاسِقونَ" (توبه/۶۷)
خدا را فراموش کردند و پس ما نیز آنها را فراموش کردیم، همانا منافقان فاسق هستند.
غفلت بزرگترین آسیب برای انسان
مهمترین آسیب در تربیت انسان آن است که حقیقت و فطرت خود را فراموش کند، اگر چهره دل کسی از فطرت توحیدی او منحرف شد و به سمت طبیعت حیوانی او برگشت ، هرگز از فیض الهی بهره نمی برد.
مفسران بر این باور هستند که مفهوم قرآنی واژه غفلت، به معنای بی توجهی پس از آگاهی و توجه است. به عبارت دیگر غفلت بی خبری ثانوی است و نه ابتدایی. امری در ذهن فرد حاضر است ولی به دلایلی مورد فراموشی واقع می شود و فرد نسبت به آن بی خبر می گردد. (طوسی ، بی تا، ج ۱، ص ۳۱۲)
● غفلت در آیات وروایات
۱-" اُولئِک الَّذینَ طَبَعَ اللهُ عَلی قُلُوبِهِم و سَمعهِمِ و اَبصارِهِم و اُولئِک هُمُ الغافلونَ لاجَرَمَ اَنَّهُم فِی الآخِرَهِ هُمُ الخاسِرونَ"(نحل/۱۰۹و ۱۰۸)
«آنان کسانی هستند که خدا بر دلها و گوش و چشم هایشان مهر زده است و اینها همان مردم غافلند بدین جهت است که آنان در عالم آخرت بسیار محروم و زیانکارند».
بالاترین مرتبه شقاوت و محرومیت آنست که پروردگار از نظر مجازات بر دلها و قلوب آنها و همچنین بر نیروی شنوایی و بینایی آنها مهر شقاوت بزند و هرگز زوال و امید بازگشت نداشته و کنایه از سلب سعادت بوده بلکه شقاوت ذاتی آنان خواهد بود. علاقه قلبی به زندگی در دنیا آن چنان قلوب آنان را فراگرفته و به اعماق دلهای آنها رسوخ نموده که هرگز به خود و به مسیر خود توجه نخواهند نمود و پیوسته به حالت غفلت زندگی خود را سپری خواهند کرد. (حسینی همدانی ، ۱۳۸۰ه.ق، ج ۹ ،ص ۵۵)
۲- و لَقَدَ ذَرَانا لِجَهَنَّمَ کثیراً مِنَ الجِنَّ و الاِنسَ لَهُم قلوبٌ لایَفقهونَ بِها و لَهُم اَعیُنٌ لایُبصِرونَ بِها و لهُم اذانٌ لایَسمَعونَ بِها اولئِکَ کالانعامِ بَل هم اَضَلّ اولئک هُمُ الغافِلونَ (اعراف/۱۷۹)
محققاً بسیاری از جن و انس را برای جهنم واگذاردیم، چه آنکه آنها را دلهایی است که چیزی را درک نمی کنند و چشمهایی است که چیزی را نمی بینند و گوشهایی است که چیزی را نمی شنوند آنها مانند چهار پایانند بلکه گمراهترند آنان همان غافلان هستند.
غافلان کسانی هستند که بر اساس تبعیّت از غرایز حیوانی خود اصلاً توجه نمی کنند که راه دیگری هم وجود دارد و هدف هایی در کار است که باید آن راه را پیمود و به آن هدفها رسید، حقّی هست که باید پذیرفت و باطلی که باید رها کرد، راه صحیحی هست که باید برگزید و راه خطایی که از آن باید کناره گیری نمود. غافلان به این حقایق توجه نمی کنند بلکه غرایز با کمک شرایط خارجی انگیزه هایی برای آنان بوجود می آورد و ایشان نیز به دنبال آن انگیزه ها حرکت می کنند و در واقع زندگیشان یک زندگی حیوانی است. قرآن از این گروه با عنوان غافلان یاد می کند و غافلان را در حکم چهار پایان به حساب می آورد غفلت راههای معرفتی که خداوند برای انسان قرار داده است مسدود و آنها را غیر قابل استفاده می کند، خداوند چشم و گوش و دل در اختیار انسان قرار داده تا در مسیر شناخت و معرفت از آنها استفاده کند، ولی شخص غافل در تشخیص درست از نادرست از آنها استفاده نمی کند؛ بلکه سرش را پایین انداخته به مقتضای غریزه کور و بدون آنکه توجه کند حق و باطلی هم هست عمل خواهد کرد. ( مصباح یزدی ،۱۳۸۷ ،ج ۱،ص۱۶۴)
حضرت علی(ع) می فرمایند: "مَن غَلَبَت علیهِ الغفلَةُ ماتَ قَلبَهُ" هر کس که غفلت بر او چیره شود قلبش مرده است. (محمدی ری شهری ، ۱۳۶۳ ج ۹ ،ص ۴۳۷۲)
● ابعاد غفلت
الف- غفلت از خویش:
مراد از غفلت از خویشتن، بی خبری از گوهر گرانبهای وجود آدمی است و لذا به میزان اهمیت این سرمایه بدل ناپذیر، پرداختن به غفلت از خود اهمیت دارد.
کسانی که نسبت به خویشتن مواجهه ای ندارند و برای خود اصالت و اهمیتی قائل نیستند به تدریج از خود بی خبر شده و به انکار خویش می رسند. عدم وقوف بر خویش آنها را به منجلاب از خود بیگانگی و خود باختگی گرفتار می سازد. تهی شدن از واقعیت خود، از دست دادن هویت حقیقی انسانیت، همه صحنه های زندگی را به صحنه ایفای نقش کاذب مبدل کردن از لوازم گریز ناپذیر غفلت از خویشتن است.(فرامرز قراملکی، ،۱۳۷۸ ص۹۸)
ب - غفلت از خدا
پر آسیب ترین غفلت آدمی بی خبری از آفریدگار و مدبّر عالم هستی است. غفلت از خداوندی است که از هیچ امری غافل نیست، سرآغاز غفلت انسان از خویش است. همبستگی بین خدا فراموشی و خود فراموشی در قرآن مجید مورد اشاره قرار گرفته است:
« و لا تکونوا کَالَّذینَ نَسُوااللهَ فأنسیاهُم أنفُسَهُم» (حشر/۱۹)
مانند کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند نیز آنها را از یاد خودشان برد.
از این جهت فراموشی خدا موجب خود فراموشی می شود که یاد خدا و ایمان به او موجب دوری از فسق و فجورها و فسادها و همه¬ی عواملی می شود که شخصیت حقیقی انسان را ضایع می کند و انسان را چونان حیوانی در می آورد. اگر انسانی ایمان به خدا داشته باشد، آن هم ایمان حقیقی که موجب دوری از آلودگیها می شود هیچ گاه خود حقیقی اش را که خود انسانی است به فراموشی نمی سپارد تا از خود حیوانی سر در بیاورد.( نصری، ۱۳۷۲ص ۳۲۱)
● عوامل غفلت
۱- تعلق به دنیا و مادیّات
۲- جهل و نادانی
۳- گناه
۴- غرور و خود بینی
۵- معاشرت و هم نشینی با اهل معاصی
۶- طمع و آرزوهای دراز
۷- مستی نعمت
۸- پیروی از هوای نفس
۹- شیطان
۱۰- مطالعه¬ی کتابها و مجلات مبتذل و...
آثار و عواقب غفلت
الف- غفلت مایه¬ی قساوت قلب است.
ب- غفلت موجب فساد اعمال انسان می شود.
ج- غفلت سبب همنشینی با شیطان است.
ن-غفلت سبب از بین رفتن قوه¬ی بصیرت و تشخیص صحیح است
م- غفلت ایجاد مشقت در زندگی می نماید.
● راههای زدودن غفلت
۱- ذکر و یاد خدا
" یا أیُّها الذینَ امَنوا اذکُرُوا اللهَ ذِکراً کَثیراً * و سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ أصیلاً" (احزاب/۴۲ و ۴۱)
" ای کسانی که ایمان آورده اید خدا را بسیار یاد کنید و صبح و شام او را تسبیح نمایید"
تنها از راه ذکر مستمر خداوند است که انسان می تواند فراموشی خدا و غفلت از آخرت را درمان کند. زیرا ذکر خدا باعث حضور دائمی باری تعالی در دل است به طوری که انسان حتی یک لحظه هم از یا خدا غافل نمی ماند. چون تکرار ذکر خدا در انسان به صورت یک عادت در می آید به طوریکه در رفتار او تثبیت می شود و بدون تلاش و تحمل رنجی هر لحظه از او صادر می شود. نتیجه اینکه یاد خدا همواره در قلب انسان حضور دارد.( نجاتی ، ۱۳۶۹، ص ۲۷۷)
۲- تعقل و تفکر:
خدای متعال در قرآن کریم روی تعقل و تفکر و تأمل و تفقه تکیه نموده و از انسان می خواهد که عقل را در وجود خودش فعال سازد.
"کذلِکَ یُبیّنُ اللهُ لکم آیاتِهِ لَعلَّکُم تَعقِلون" خدا این چنین آیاتش را برای شما بیان می کند شاید تعقل کنید. (بقره/۲۴۲)
باز می فرماید: " اِنَّ شَرَّ الدَّواب عِندَالله الصُمّ البُکم الذَّینَ لایَعقِلون" (انفال/۲۲)
بدترین جنبندگان نزد خدا کسانی هستند که کر و لالند و تعقل ندارند..
تفکر ممکن است که با اندیشه در صفات و افعال حق متعال باشد به اینکه انسان، الطاف و احسان خدا به بندگان و ریزش نعم الهی و گستره کرم خدا را ملاحظه کند، می بیند که خدا بر بندگان کمتر از توان آنها تکلیف نموده، و در قبال عملی اندک وعده پاداش بسیار داده است. که تمام آن اندیشه ها انسان را به کار نیک و عمل به طاعت و عبادت تشویق و از گناه و آلوده شدن به آن بر کنار و مصون می سازد.(احسانی تیرتاشی، ۱۳۷۹، ص ۳۰)
۳- نماز با حضور قلب:
ادای نماز در وقت مقرر و با حضور قلب و توجه به محتوای راز و نیاز و مناجات با خدا، قلب را صیقل داده و زنگار "غفلت" را از آینه روح می زداید.
امام باقر (ع) در این رابطه می فرمایند:"اَیُّما مُومِنٍ حافَظَ عَلَی الصَّلَواتِ المَفروضَةِ فَصَلّاها لِوَقتِها فَلَیسَ هذا مِنَ الغافلین"( کلینی رازی،۱۳۶۲، ج ۳ ص ۲۷۰)
"هر فرد با ایمانی، نمازهای واجب را به موقع و به طور صحیح انجام دهد، از غافلان نخواهد بود
۴- ترک معاشرت با دوستان ناصالح:
در قرآن کریم می خوانیم: " ... لَیتَنی اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسُولِ سبیلاً یاوَیلَتا لَیتَنی لَم اَتَّخِذ فُلاناًخلیلاً لقد اَضَلَّنی عَنِ الذِّکرِ ... (فرقان/ ۲۷ و ۲۸ و ۲۹)
"ای کاش فلانی را به عنوان دوست خود نمی گرفتم زیرا مرا از یاد خدا غافل ساخت..."
با کسی مجالست کنید که دیدن او خدا را به یاد شما بیاورد، کسی که سخنش بر علم شما می افزاید، یعنی همه سخنانش برای شما حقایق تازه است. اما دوستی با افراد غافل و بی خبرسبب می شود انسان از یاد خدا غافل شود.
● یقظه و بیداری
روشن است تا آدمی در چنگال خواب غفلت گرفتار است و از این خواب گران بر نخیزد و به خود نیاید، به فکر نجات و سعادت خود بر نمی آید و حرکت به سوی خدا را آغاز نمی کند.
عارفان مسلمان این بیداری و به خود آمدن را گام نخست سیر الی الله می شمارند و از آن به "یقظه" و "انتباه" یاد می کنند. "یقظه " نقطه مقابل غفلت به معنای خود آگاهی و بیداری از خواب غفلت است.( مکارم شیرازی، ۱۳۷۷ ،ج ۲ ،ص ۳۶۰)
حضرت علی (ع) در خطبه ای هدف بعثت پیامبر اکرم (ص) را بیداری مردم بیان می کنند.
«خداوند پیامبری به سوی شما فرستاد تا بیماریهای (روحی اخلاقی و اجتماعی ) شما را بر طرف سازد و شما را از خواب غفلت بیدار کند».(علامه مجلسی۱۳۶۲، ج ۷۴، ص ۲۹۶)
● عوامل پذیرش نور یقظه
یقظه و جذب ربوبی متوجه همه انسانهاست، ولی تنها قلبها و جانهای آماده از این نور بهره می گیرند. عواملی وجود دارند که قلب را برای پذیرش نور یقظه آماده می سازند . که عبارتند از:
۱- تلاوت و تدّبر در قرآن :
هر یک از آیات قرآن به گونه ای پرده های جهل و بی خبری را از جان آدمی کنار می زند و زمینه تابش نور یقظه را به قلب فراهم می سازد.از این رو قرآن خود به تدبّر و تعمّق در آیات قرآن فرا می خواند و آنرا مایه تذکر و بیداری می داند.
"کِتابٌ اَنَزَلناهُ اِلیکَ مبارَکٌ لِیَدَبَّروا آیاتِهِ و لیَتَذَکَّرَ اوُلوُالاَلبابِ"(ص/۲۹)
کتابی مبارک است که آنرا بر تو نازل کردیم تا در آیاتش بیندیشند و خردمندان از آن پند گیرند.
اساساً تمام آیات انذار و بشارت ، برای رسیدن به همین هدف است؛ یعنی هدفش زدودن آثار غفلت و بیدار ساختن افراد و اقوامی است که در خواب بی خبری فرو رفته اند.
۲- روایات و سخنان حکمت آمیز و ارتباط با صاحبان ولایت مطلقه الهی :
یکی دیگر از عوامل موثر در بیداری انسان سخنان گهر بار ائمه هدی (ع) می باشد.
همانطور که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم:
"کلامُکُم نورٌ و اَمرُکُم رُشدٌ" کلام شما ای خاندان عصمت و طهارت نور است. کلام اهل بیت (ع) روشنگر و بیان کننده مسیر زندگی و چگونه زیستن، تا به خدا رسیدن است. " و اَمرُکُم رُشدٌ " و فرمان و دستورات شما هم در آن رشد نهفته است.( خاکسار،۱۳۸۸ ،ص ۲۵)
هر چه ارتباط انسانها با دارندگان ولایت مطلقه الهی بهتر باشد و در جلب نظر آنان تلاش کنند از برکات وجود آنان و افاضات الهی بیشتر بهره مند می گردند. بیداری از خواب غفلت در مراتب گوناگون در توجه خاص آنان و نگاه کارساز آنان نهفته است.
۳-سختی ها و بلایا
بلاها و مصایب عامل توجه، بیداری دل و توفیق توبه است؛ چون انسان بر اثر غفلت و فراموشی یاد خداوند، مرتکب معصیت و گناه می شود، برای خروج از غفلت همواره به مذکِّری نیاز است تا در پی توجه به خداوند انسان از معاصی فاصله بگیرد.
در آیاتی از قرآن کریم آمده است :
"و لقد اَرسَلنا اِلی أُمَمٍ مِن قبلِکَ فَاَخذناهُم بالبأساءِ و الضَّرّاءِ لَعَلَّهُم یَتَضَرَّعونَ"(انعام /۴۲)
ما به سوی امت های سابق ، پیغمبرانی فرستادیم، اما آنان اطاعت نکردند؛ از این رو، آنان را به بلا و مصیبت مبتلا کردیم، شاید که آنها به درگاه خدا زاری کنند و توبه نمایند.
۴- اندیشه در مرگ و یاد آن:
یاد مرگ و اندیشه در آن و در جهانی که پیش روی انسانهاست، پرده های غفلت را کنار می زند. فراموش کردن مرگ از بزرگترین موانع بیداری و عزم وحرکت به سوی خداست.
امام صادق (ع ) فرموده :
" ذِکرُ الموتِ یُمیتُ الشَّهَواتِ فِی النَّفسِ و یقطَعُ مَنابِتَ الغَفلَةِ و یُقَّوِیُ القَلبَ بِمَواعِدِ اللهِ و یَرِقُّ الطَّبعَ و یُکسِرُ اَعلامَ الهَوی و یُطفِیُ نارَ الحِرصِ و یُحَقِّرُ الدُّنیا و هُوَ معنی ما قال النبیُّ فِکرُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عبادَةِ سنةٍ"( مصباح الشریعه باب ۸۱ ص ۱۸۱)
یاد مرگ شهوات را در درون آدمی می میراند و ریشه های غفلت را از دل بر می کند نشانه های هواپرستی را درهم می شکند، آتش حرص را خاموش و دنیا را در نگاه آدمی کوچک می سازد، و این معنای سخن پیغمبر (ص) است که گفت: ساعتی فکر و اندیشه از یک سال عبادت برتر است.
۶- تهجُّد و نماز شب
یکی از بهترین عوامل کمال و سریعترین وسیله برای رسیدن به مقصد بیداری در سحرها و راز و نیاز با حضرت حق و خواندن نماز شب است؛ در عظمت تهجّد و نافله شب همین قدر بس که رسول خدا (ص) مأمور به آن گشته با جایی که رسیدن به مقام محمود آن حضرت منوط به نافله شب بود:
"و مِنَ الَّیلِ فتَهَجَّد بِهِ نافِلَةً لک، عَسی اَن یَبعَثَکَ رَبُّکَ مقاماً محموداً "(اسراء/۷۹)
و پاسی از شب را زنده بدار، تا برای تو نافله ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.
● ارکان یقظه
۱- عزم:
عزم نخستین و بنیادی ترین رکن سیر و سلوک است.
امام خمینی (ره) درباره عزم می نویسد: "عزم" جوهره انسانیت و میزان امتیاز انسان است و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم اوست ؛ و عزمی که مناسب با این مقام است عبارت است از: بنا گذاری و تصمیم بر ترک معاصی، و فعل واجبات ، و جبران آنچه از او فوت شده در ایام حیات. (موسوی خمینی، ۱۳۷۳، ص۷)
کار هنگامی به ثمر می رسد که انسان با اراده قوی و خلل ناپذیر و عزمی راسخ وارد آن شود افراد سست اراده هرگز به جایی نمی رسند و با برخورد به اندک مانعی از راه می مانند؛ اصولاً اراده ضعیف نیروی انسان را نیز تضعیف می کند و به عکس اراده قوی تمام نیروها و استعدادهای درون را بسیج می نماید و انسان را به سوی مقصد به حرکت در می آورد. این همان چیزی است که در قرآن مجید از آن تعبیر به "عزم" شده است و پیامبران بزرگ الهی به خاطر اراده نیرومندشان "اولوالعزم" نامیده شده اند.( مکارم شیرازی،۱۳۷۷ ،ج ۱، ص ۲۶۶)
۲- صبر:
یکی از دیگر از ارکان سیر و سلوک صبر و شکیبایی است و بدون آن پیمودن مسیر بیداری میّسر نمی شود.
صبر عبارت است از خویشتن داری از جزع وبی تابی
● اقسام صبر
الف- صبر در طاعت:
منظور از صبر در طاعات این است که در برابر راحت طلبی نفس استقامت کنی و در انجام عبادات که همراه کار و حرکت و تلاش است، شکیبایی زیادی داشته باشی .
ب- صبر در مصیبت:
گاهی حوادثی در خارج از وجود انسان، تحقق می یابد که آثار نامطلوبی در انسان می گذارد، و او را وا می دارند دست به کارهایی بزند که وی را از مسیر حق، منصرف سازد؛ که در این صورت لازمست مقاومت کند از جزع و فزع ؛خودداری و آرامش قبلی خود را حفظ کند ، این نوع مقاومت را صبر بر مصیبت می نامند.( مصباح یزدی ،۱۳۸۷ ،ص ۸۵)
ج- صبر در معصیت:
انسان در مقابل گناهانی که به آنها عادت کرده بیش از گناهان دیگر نیاز به صبر دارد مخصوصاً اگر مثل غیبت و دروغ و ریا ارتکابشان آسان باشد. ( جباران،۱۳۷۴ ،ص ۳۶۲-۳۶۱)
۳- توبه:
بسیاری از علمای اخلاق مهمترین رکن تهذیب اخلاق و سیر الی الله را "توبه" شمرده اند.
توبه عبارت است از برهنه ساختن قلب از گناه؛ توبه ترکِ اختیار گناهی است که قبلاً از انسان سرزده نه خود آن گناه بلکه هر گناهی که به منزله آن است به خاطر تعظیم و بزرگداشت حضرت حق و ترس از غضب و عذاب او.(رجب زاده،۱۳۷۳ ،ص ۱۵۳)
● شرایط توبه
در توبه شرط است که:
۱- ندامت و پشیمانی است از گناهان و تقصیرات گذشته
۲- عزم بر ترک گناه برای همیشه
۳- جبران حقوق تضییع شده (حق الله، حق الناس، حق النفس)
حق الناس: اگر شخص حقوقی را از دیگران ضایع کرده باید همه را به صاحبانش برگرداند و در هر حال رضایت آنها را جلب کند مثلا اگر غیبت کسی را کرده از او حلّیت بخواهد.
حق النفس :اگر چیزی از حق النفس بر عهده او هست، با سعی در عبادات و مجاهدات، آنرا جبران کند، تا ظلمت حاصل از گناهان با نور طاعت و مجاهدت از بین رفته و آئینه دل صیقل و جلای خود را بازیابد.(سادات،۱۳۶۸ ص ۳۱۳)
حق الله : اگر چیزی از حق الله بر عهده دارد، از قبیل نماز و روزه و امثال آن، اقدام به قضای آنها کند و اگر در شکر گزاری تقصیر کرده با شکرگزاری قلبی، قولی و عملی در برابر نعمت های بیکران الهی در مقام توبه برآید.(جباران ،۱۳۷۴، ص ۳۲۷)
● آثار یقظه
۱-تحول احوال:
سالک بعد از پیمودن مراحل قبل، در درونش تحولی ایجاد می شود یعنی انسان صدای خدا را در درون خویش می شنود. لذا وجود او محل تجلی انوار رحمت نامتناهی حق می شود. البته سیر تکامل باید به تدریج و قدم به قدم صورت گیرد.
رسول اکرم (ص) می فرماید:
" اِنَّ اللهَ فی اَیّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٌ اَلا فَتَعرِضُوا لَها"
به درستی که از برای شما و از طرف پروردگار رحت هایی می وزد، آگاه باشید تا خود را در معرض قبل آن رحمت ها قرار دهید.( متفکر،۱۳۸۷ ،ص ۱۳۵)
۲-شوق و اضطراب :
شوق یعنی وزش و خیزش قلب به سوی چیزی که غایب است. شوق عابد به بهشت است و شوق مرید به سوی حق تعالی است که از نخستین درجات حبّ که برخاسته از تأمل و مطالعه در نعمت های الهی است، نشأت می گیرد و در آخر این شوق به مرتبه ای می رسد که به محبت ناب و خالص نسبت به ذات الهی شعله ور می شود و هرگونه آرامشی از او سلب خواهد شد وقتی شوق شدت یابد شکیبایی را از انسان سلب می کند لذا انسان سالک در اضطراب و نا آرامی شدید به سوی محبوب واقعی خویش به حرکت وسیر و سلوک می پردازد تا به مرحله ای که انسان سالک آرام نمی گیرد مگر اینکه به وصال یار برسد.(همان ص ۱۳۶)
۳- فنای فی الله:
"کُلُّ مَن عَلَیها فانٍ و یَبقی وَجهُ رَبِّکَ ذوالجلالِ و الاکرم "(الرحمن/۲۶و ۲۵)
هر که بر روی زمین است فانی است و ذات خدای با جلال و عظمت باقی است.
آنکس که معرفت خدای تعالی نصیبش شده باشد تنش با خلق است ولی دلش با خداست آنچنانکه اگر یک چشم بهم زدن دلش خدا را از یاد ببرد از شوق خدا می میرد و عارف امین امانت های الهی است و گنجینه اسرار او است و کانَّ نور او و دلیل رحمت اوست بر خلقش و حامل علوم خداوندی و میزان فضل و عدل الهی است، از خلق و مراد و دنیا بی نیاز است و جز خدای تعالی همدمی ندارد و هیچ گفتار و اشاره و نفسی ندارد مگر آنکه به وسیله خدا و برای خدا و از جانب خدا و با خدا می باشد.( ملکی تبریزی،۱۳۷۵ ،ص ۲۹)
در اینجا لازم است بار دیگر نهایی ترین هدف تربیت دینی را یادآور شویم.
گفتیم تربیت دینی به دنبال ارائه راهکارهایی است تا انسان را به مقام قرب و رضوان الهی برساند. بعد از بیداری از خواب غفلت پیمودن مراحل یقظه و بیداری انسان را به جایی می رساند که غیر از ذات حق چیزی را نمی بیند و در واقع خود را در ذات حق و در وصول به حضرت حق می بیند و این همان هدف تربیت دینی است که در مکتب تربیتی اسلام مورد نظر است.
امیدوارم که این مقاله راهکار مناسبی برای زدودن غفلت و رسیدن به مرحله یقظه و بیداری ارائه کند و در نهایت ما را به نهایی
ترین هدف تربیت برساند.
اشرف فضلی
فهرست منابع
۱-قرآن کریم
۲-نهج البلاغه
۳- آمدی،عبدالواحدبن محمد،غررالحکم ودررالحکم ج ۱ ،ترجمه محمد علی انصاری،بی نا،تهران ۱۳۵۰
۵- احسانی تیرتاشی، یدالله ،فضایل ورذایل اخلاقی ، نشررامین ،تابستان۱۳۷۹
۶- آموزگار ، حسن ذکروتربیت ازدیدگاه اسلام ج ۱ ، بنیاد انتقال تألیم وتربیت اسلامی مهر ۱۳۶۱
۹- جباران ،محمدرضا،اخلاق،انتشارات هجرت،قم۱۳۷۴
۱۰- حسینی همدانی ،سید محمد ،تفسیر انوار درخشان ج ۹ ،کتابفروشی لطفی، تهران ۱۳۸۰ه.ق
۱۲- خاکسار ، ناصر،خدا همه جاهست ، انتشارات عصر رهایی، قم ۱۳۸۸
۱۳- خوانساری، جمال الدین محمد، شرح غررالحکم ج ۹۱ انتشارات دانشگاه تهران ، ۱۳۶۶
۱۴- رجب زاده رضا،راه نجات (ترجمه منهاج النجات فیض کاشانی) انتشارات پیام آزادی ، تهران ۱۳۷۳
۱۵-رجبی ،محمود، انسان شناسی ، موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی ،قم ۱۳۷
۱۷- سادات،محمد علی ، اخلاق اسلامی ، سازمان مطالعه وتدوین کتب علوم انسانی در دانشگاهها (سمت)۱۳۶۸
۱۸- طوسی ، ابو جعفر ،التبیان فی تفسیر القرآن ، ج ۱ دارالکتب الاسلامیه ، قم ،بی تا
۱۹- فرامرز قرا ملکی ، احد ، پرده ی پندار، ناشر:مولف ، تهران ۱۳۷۸
۲۰- کلینی رازی ، محمدبن یعقوب ، اصول کافی، شرح مهدی آیت الهی ،تهران ، جهان آرا، ۱۳۸۷
۲۱- ------------------------، فروع کافی ،ج ۲ ، دارالکتب الاسلامیه ،تابستان ۱۳۶۲
۲۲- محمدی ری شهری ، محمد، میزان الحکمه، مکتب الاعلام الاسلامی ، تهران ۱۳۶۳
۲۳- مصباح یزدی ،محمد تقی ، اخلاق در قرآن ج ۱ ، موسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی ،قم ،بهار ۱۳۸۷
۲۴- مکارم شیرازی ،ناصر ، پیام قرآن ج ۱ ، دارالکتب الاسلامیه ،تهران ۱۳۸۶
۲۵- -----------------، زندگی در پرتو اخلاق ، انتشارات سرور ، قم ۱۳۸۱
۲۶------------------، اخلاق در قرآن ج ۲ ، امام علی بن ابی طالب (ع) قم ۱۳۷۷
۲۷- موسوی خمینی ،روح الله ، چهل حدیث ، موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی ، تهران ۱۳۷۳
۲۸- متفکر، حسین ، مرکب سیر وسلوک در عرفان اسلامی ،انتشارات مدحت،تهران ۱۳۸۷
۲۹- ملکی تبریزی ، میرزاجواد، رساله لقاء الله ، (ترجمه سید احمد فهری)موسسه تحقیقاتی وانتشاراتی فیض کاشانی،تهران ۱۳۷۵
۳۰- مجلسی ، علامه محمد باقر ، بحارالانوار ج ۲ ، دارالکتب الاسلامیه ،تهران ۱۳۶۲
۳۱- نصری ،عبدالله ، مبانی انسان شناسی در قرآن ، موسسه تحقیقاتی فیض کاشانی ، تهران ۱۳۷۲
۳۲- نجاتی ، محمد عثمان ، قرآن وروانشناسی ،مترجم :عباس عرب ، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی ۱۳۶۹
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست