شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
مجله ویستا

کودکان باید والدین را راهنما بدانند نه تکیه‌گاه ثابت


کودکان باید والدین را راهنما بدانند نه تکیه‌گاه ثابت

والدین باید با کودکان خود به‌گونه‌ای رفتار کنند که فرزندان آنان را راهنما و یاریگر خود بدانند نه تکیه‌گاه ثابت و دائم، چون لوس و مغرور و وابسته و بدون اتکاء به نفس بار می‌آیند.
تفریط …

والدین باید با کودکان خود به‌گونه‌ای رفتار کنند که فرزندان آنان را راهنما و یاریگر خود بدانند نه تکیه‌گاه ثابت و دائم، چون لوس و مغرور و وابسته و بدون اتکاء به نفس بار می‌آیند.

تفریط در محبت به کودکان می‌تواند تاثیر بهسزایی در تربیت کودک داشته باشد و همچنین کوتاهی و نادیده انگاشتن محبت نیز سبب به وجود آمدن عقده محبت در کودک شده که نتیجه‌اش ظهور انواع اغتشاشات و عقده‌های روانی از قبیل بدبینی، عقده حقارت، حسادت، عصیان‌گری و سرکشی و ناسازگاری و هزاران اثر ویران‌گر دیگر در روح لطیف و حساس او می‌شود، به‌طوریکه در اثر تکرار شدن این عقده‌ها و نابسامانی‌ها، فرد نیاز به معالجه پیدا می‌کند، معالجه‌ای که دارویش نه داروهای شیمیایی، بلکه داروی محبت است.

گفتنی است کودکی که در اثر رفتارهای اشتباه و غلط والدین از عقده کمبود محبت در عذاب است و در آتش آن می‌سوزد، به انواع انحرافات عاطفی و اخلاقی گرفتار شده و به تدریج از اطرافیان و مردم گریزان می‌شود و به یک فرد بی‌عاطفه، عاصی و خشن مبدل می‌گردد و اگر در زندگی افراد خلافکار مطالعه شود، اغلب آنها در کودکی از محبت محروم بوده‌اند و شهد شیرین نوازش و محبت والدین را نچشیده‌اند، پس اگر کمی دقت شود، مقصر اصلی بی‌عاطفگی‌ها، خشونت‌ها، خیانت‌ها، طلاق و جدای‌ها، انحرافات اخلاقی موجود در جامعه والدین هستند که نتوانسته‌اند به وظیفه خطیر باغبانی خود در نگهداری و مراقبت از گل‌های باغچه زندگی در مقابل آفت‌های پیرامون‌شان جامه عمل بپوشانند.

لازم به ذکر است که والدین باید به این نکته توجه داشته باشند که محبت به کودک در کنار سایر محدودیت‌ها و تحقیر و سرزنش‌هایی که کودک دچار آن می‌شود و همچنین مقایسه کردن کودک با سایر هم‌سالانش چنان در روح معصوم کودک شورش به پا می‌کند و او را به سوی عصیان و ارتکاب کارهای خلاف می‌کشاند و از منطق و واقعیت دور می‌سازد که او در جوانی برای خودنمایی و جبران کاستی و کمبود محبت و عقده‌هایش به هرگونه عمل ناشایست و ناپاکی دست می‌زند.

بنابراین باید والدین شخصیت فرزندان را محترم بدارند و کمر همت به تربیت صحیح و سالم کودکان از لحاظ جسمی و روحی بندند، چراکه می‌توان بسیاری از خلاء‌ها و کمبودهای مادی و اقتصادی آنها را نیز با ابراز علائق معنوی و محبت پر کرد و اگر کودکان تحت تربیت والدین لایق و شایسته و سالم و پاک‌نهاد باشند، یقیناً در جامعه نیز افراد سالمی خواهند بود و قطعاً در جامعه مسیر سلامت و پیشرفت را خواهند پیمود.