چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
انتخاب صدراعظم با استخاره
نقل میكنند میرزا علی اصغر خان اتابك موسوم به «امین السلطان» كه هم در دوران ناصرالدین شاه، هم در دوران مظفرالدین شاه و هم در دوره محمدعلیشاه منصب صدراعظمی یا نخست وزیری كشور را داشت دست كم دوبار این سمت را با استخارههای شاه به دست آورد. میرزا علیاصغر در ۱۲۷۴ .ق در تهران متولد شد.
پدرش آقا ابراهیم امینالسلطان در ابتدا آّبدارچی و رئیس قاطرخانه و شترخانه ناصرالدین شاه بود ولی به مرور مشاغل وی افزایش یافت و مورد توجه شاه قرار گرفت. به طوری كه شاه او را در سفر اول به فرنگ با خود همراه برد. وقتی آقا ابراهیم در سال ۱۳۰۰ .ق به هنگام سفر شاه به مشهد در سن ۵۰ سالگی فوت كرد، ناصرالدین شاه تمام مسئولیت و مشاغل وی و بیوتات سلطنتی، انبار غله مركزی، ضرابخانه، وزارت گمرك و خزانه وزارت دربار و لقب امینالسلطانی را به پسرش میرزا علیاصغر خان كه در آن هنگام جوانی ۲۶ ساله بود، منتقل كرد.
وقتی میرزا یوسف مستوفیالممالك صدراعظم وقت در ۱۳۰۳ فوت كرد، میرزاعلیاصغرخان قدرت اصلی در كشور و گرداننده چرخ مملكت بود و رجال دولت برای رسیدن به جاه و مقام به او متوسل میشدند. پس از مرگ مستوفیالممالك اداره كشور به مدت دو سال بر عهده میرزاعلیاصغر خان بود تا اینكه در ۱۳۰۵ ناصرالدین شاه رسماً امور كشور را زیر نظر وی درآورد و وی را «وزیر اعظم» نمود.
گفته میشود یكی از علل تأخیر شاه در معرفی صدراعظم، مردد بودن وی در انتخاب یكی از سه نفر زیر بود:
۱) قوامالدوله (میرزاعباس خان تفرشی)
۲) عضدالملك (علیرضا خان قاجار)
۳) امینالسلطان (میرزاعلیاصغر خان)
شاه قلباً مایل به انتخاب امینالسلطان بود و حمایت روسیه و انگلستان از وی را یك امتیاز برای بقای دولت وی میدانست ولی نهایتاً برای انتخاب صدراعظم، بین این سه نفر به استخاره متوسل شد.
جواب استخاره راجع به دو نفر اول خوب بود ولی راجع به امینالسلطان بد آمد. معالوصف شاه بیاعتنا به نتیجه استخاره،حكم وزارت اعظم را رسماً به نام امینالسلطان صادر كرد.
امینالسلطان در اوج حمایت روس و انگلیس از وی، مقدمات سفر جدید ناصرالدین شاه به فرنگ را صادر كرد. در همین سفر بود كه موج واگذاری امتیازات اقتصادی و تجاری و نفتی به بیگانگان آغاز شد. اتابك در این سفر كه در ۱۳۰۶ .ق انجام شد، عضو هیأت شاه بود.
در جریان این سفر امتیاز انحصار خرید و فروش توتون و تنباكوی ایران به شركت انگلیسی تالبوت واگذار شد كه منجر به اعتراضات شدید مردمی و صدور فتوای تحریم تنباكو از جانب مرحوم میرزای شیرازی شد. شاه در ۱۳۱۳ در اوج نفرت مردمی، به دست میرزا رضای كرمانی ترور شد و فرزندش مظفرالدین شاه به سلطنت رسید.
شاه جدید نیز امینالسلطان را از بقای صدراعظمیاش مطمئن ساخت و از تبریز عازم تهران شد اما این بار مخالفت انگلیسیها با امینالسلطان كار وی را دشوار ساخت. لندن به درخواست امینالسلطان برای دریافت وام جهت سفر مظفرالدین شاه به فرنگ پاسخ منفی داد و در نتیجه شاه ناچار شد وی را كنار گذارد و میرزاعلی خان امینالدوله را كه نزد انگلیسیها محبوب بود، جانشین وی سازد.
امینالسلطان پس از بركناری به حالت تبعید و تحتالحفظ رهسپار قم شد. اما شاه یكسال و نیم پس از بركناری امینالسلطان، امینالدوله را بیكفایت و نالایق تشخیص داد و در تعیین صدراعظم جدید مستاصل گردید. او میان حاج محسن خان مشیرالدوله سفیر سابق ایران در عثمانی كه مدتی ریاست شورای وزیران را بر عهده داشت، میرزا عبدالوهاب نظام الملك والی فارس و وزیر عدلیه بعدی و همچنین میرزاعلیاصغر خان امینالسلطان صدراعظم بركنار شده و تبعیدی در شك و تردید بود كه كدام یك لایقترند.
در این میان طرفداران امینالسلطان كه بسیاری از درباریان نیز از آن جمله بودند به تلاش افتادند تا شاه را به گزینش نامبرده و بازگرداندن وی از قم متقاعد سازند. شاه پذیرفت كه میان نظامالملك، مشیرالدوله و امینالسلطان یكی گزینش شوند. او تاكید كرد كه طبق رفتارش پدرش (ناصرالدین شاه) باید به استخاره متوسل شود و هیچ كس را برای انجام این مسئولیت دینی لایقتر از «سیدعلی اكبر بحرینی» نمیدانست.
اطرافیان شاه به سرعت با بحرینی تماس گرفته و موضوع درخواست شاه را به اطلاع وی رساندند. آنان سپس در یك تبانی با بحرینی از یكسو و همچنین با تشریفاتچیهائی كه همواره پشت سر شاه میایستادند از جانب دیگر، تلاش كردند تا نقشه خود را در جریان استخاره به پیش ببرند.
ترتیب استخاره چنین داده شد كه «حكیمالملك» پشت صندلی شاه بایستد، تا اسمی را كه شاه داخل قرآن میگذارد، ببیند. سیّد بحرینی هم حین انجام تشریفات استخاره، به بالا بنگرد و از اشارهٔ مثبت و یا منفی حكیمالملك تكلیف را بداند.روز موعود فرا رسید و مجلس استخاره در نارنجستان بلور كه بنایی مستقّل و زیبا و در جنوب غربی دیوانخانه واقع بود، منعقد گردید.
...شاه بالای صندلی قرار گرفت و گفت تا آقای بحرینی را به حضور بخوانند. او مردی كوتاه قد و سمین (چاق) بود و چشمانی ریز و درخشان و چهرهای سبزهٔ متمایل به زرد داشت. او بسمالله گویان و ذكركنان با ترتیبی خاصّ به حضور آمد. شاه به او گفت: آقا، بیایید روبروی من بنشینید كه امر مهمّی در پیش است و از خداوند راه میخواهیم.
سیّد بحرینی برابر شاه روی قالیچه به زمین نشست. شاه نام یكی از افراد مورد نظر را كه بر ورقهای جداگانه نوشته و به پشت روی میز گذاشته شده بود برداشته، میان اوراق قرآن قرار داد و به دست آقا سپرد.
سیّدبحرینی با آداب تمام قرآن را بوسیده، به خواندن دعای لازم پرداخت و در پایان ذكر، سر را به آسمان بلند كرد، سوی حكیمالملك نگریست و او سر را با علامت منفی بالا برد. آقا قرآن را گشود و پس از مطالعه سربرآورده، عرض كرد: آیهٔ نهی است و راه نمیدهد.
شاه ورقهٔ دوّم را لای كلامالله نهاد و باز اشارهٔ حكیمالملك كار خود را كرده، آیهٔ نهی آمد. بار سوّم كه نام امینالسلطان میان اوراق مقدّس رفت، سر حكیمالملك به علامت اثبات به زیر آمد و سیّدبحرینی گفت: قربان، آیهٔامر است و بهتر از این نمیشود.
شاه بدون اینكه سخن گوید اوراق را درهم ریخت و بار دیگر نام امینالسلطان را از میان آنها برداشته، لای قرآن نهاد. این مرتبه نیز اشارهٔحكیمالملك فهماند كه باید آیهٔ امیر بیاید و چنین شد.
شاه نفسی برآورده خیالش راحت شد و گفت: معلوم میشود كه خداوند اینطور خواسته كه باز او بیاید.
فیالمجلس امر كرد تا صدراعظم معزول را از گوشهٔ عزلت قم بار دیگر به صدارت بخوانند. امینالسلطان در دور جدید صدارت خود همه مخالفین و رقبای خود را قلع و قمع كرد و شاه را با وام ۲۲ میلیون مناتی كه از روسیه قرض گرفت راهی فرنگ كرد. او برای بدست آوردن دل انگلیسیها نیز امتیاز نفت ایران را به «ویلیام دارسی» واگذار كرد و برای جلب رضایت روسها نیز امتیاز گمركات شمال را به آنان سپرد. او پس از پایان این سفر به دلیل امتیازاتی كه به بیگانگان واگذار كرد، مورد خشم مردم واقع شد و علمای مذهبی حكم بر ارتداد او دادند. شاه نیز بار دیگر مجبور به بركنار كردن وی شد.
امینالسلطان كه شاه او را اتابك اعظم خوانده بود پس از بركناری از صدارت عازم چین، ژاپن، آمریكا، مصر، عربستان، سوریه، لبنان، تونس، مراكش و فرانسه شد و عاقبت در سوئیس اقامت گزید. او پس از ۴ سال مسافرت از سوی محمدعلیشاه قاجار كه متعاقب مرگ پدرش به سلطنت رسیده بود، به تهران فراخوانده شد.
او علیرغم مخالفت افكار عمومی علیه وی در اوج بحران مشروطیت به ایران آمد و در ۱۳۲۵ ۶۵۲۵۹;.ق (۱۳ اردیبهشت ۱۲۸۶) برای سومین بار به طور رسمی به عنوان نخستوزیر برگزیده شد. در دوره حكومت وی قرارداد تجزیه ایران موسوم به پیمان ۱۹۰۷ میان روسیه و انگلستان به امضا رسید. ترور میرزاعلیاصغر خان امینالسلطان یا اتابك اعظم در روز انعقاد قرارداد به وقوع پیوست. وی در مقابل مجلس شورای ملی ترور شد و به هلاكت رسید.
در بین صدراعظمهای سلسله قاجار، اتابك تنها كسی است كه دوبار به صدراعظمی و یك بار به نخستوزیری انتخاب شد و در خدمت سه تن از پادشاهان قاجار (ناصرالدینشاه، مظفرالدینشاه و محمدعلی شاه) مشغول انجام وظیفه بود. او نیز جزو صدراعظمهایی است كه به قتل رسید. با این تفاوت كه حاج ابراهیم خان شیرازی معروف به حاج ابراهیم كلانتر اولین صدراعظم قاجار و قائممقام فراهانی و میرزاتقیخان امیركبیر به دستور پادشاهان ولی امینالسلطان اتابك به دست مردم به قتل رسید.
منابع:
ـ نخستوزیران سلسله قاجاریه، پرویز افشاری، مركز اسناد و خدمات پژوهشی وزارت امور خارجه.
ـ هزار و یك حكایت تاریخی، محمود حكیمی، انتشارات قلم، ج ۲.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست