چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

از آرش کمانگیر تا گریه دخترانه


از آرش کمانگیر تا گریه دخترانه

حرف هایی درباره برنامه های انتخاباتی تلویزیون

روزنامه ها، رادیو و تلویزیون باعث پیدایش جامعه تازه ای می شود که در آن همه افراد، صرفنظر از اینکه درکجا زندگی می کنند یا به چه جامعه ای تعلق دارند، در تماس با منبع های خبری از رویدادها و رخدادها آگاه می شوند. تا جایی که حتی اگر در جامعه ای میزان مشارکت اجتماعی مردم هم محدود باشد، میزان آشنایی آنها با حادثه ها و رخدادها و در نتیجه مشارکت آنها در این زمینه با آنچه در گذشته بود، قابل مقایسه نیست. تلویزیون این روزها محل رفت و آمد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری است و برنامه های مختلف دیگری هم برای ترغیب مردم به حضور در انتخابات از شبکه های سیما و صدا پخش می شود. صرفنظر از نگاه جریان های مختلف سیاسی به این برنامه ها و انتقادهایی که به آنها می شود این برنامه ها وجه هنری و ارتباطی ویژه ای دارند که باید بیشتر درباره اش درنگ کرد.

در چند سال اخیر با گسترش شبکه جهانی اینترنت امکان دیگری برای انتشار افکار نامزدهای انتخابات فراهم شد اما میزان دسترسی عمومی به اینترنت، کارآمدی آن را با تردید مواجه می کند و دست کم برای کشوری مثل ایران، رسانه قدرتمندی به حساب نمی آید. بین همه امکانات تبلیغاتی تلویزیون جایگاه ویژه ای دارد و قدرت تاثیر آن با ابزار دیگری قابل مقایسه نیست. در شرایط امروزی یک نامزد انتخابات عملاً نمی تواند با همه مردم رودررو صحبت کند و تلویزیون بهترین جایگزین برای ملاقات حضوری است که می تواند درجه شناخت مردم را ارتقا دهد.

● جذاب تر از سریال

این روزها دیگر کمتر از سریال «فاکتور۸»، «مسافر زمان۲»، «همه بچه های من» و بقیه فیلم ها و سریال های روزانه و شبانه تلویزیون حرف زده می شود. بیشتر مردم، حتی آنهایی که چندان علاقه ای به سیاست ندارند، وقتی کنار هم هستند از برنامه «دیدگاه»، برنامه های انتخاباتی کاندیداها و حرف هایشان در این برنامه سخن می گویند. نام تلویزیون با حرف های ۴ کاندیدا در شب های مختلف گره خورده و با شروع فیلم های تبلیغاتی کاندیداها، بحث ها هم شکل هنری به خود می گیرند.

تا پیش از انتخابات سال ،۷۶ تلویزیون به شکل محدودی درباره کاندیداها اطلاع رسانی می کرد، به شکلی که بر اساس آمار، رسانه ملی پیش از دوره هفتم انتخابات ریاست جمهوری، فقط ۵‎/۲ ساعت برنامه از کاندیداها پخش می کرد. حجم این برنامه ها در سال ۷۶ ناگهان به ۱۵ ساعت افزایش پیدا کرد و ۴ کاندیدای اصلی آن دوره توانستند برنامه هایشان را در تلویزیون ارائه کنند. این برنامه ها در یک محیط کوچک و فقط با یک دوربین ضبط شده بود و دکور ویژه ای هم نداشت. فضای ضبط برنامه دفتر کار یا گوشه ای از محل زندگی کاندیداها بود که با چند تابلو یا گلدان طبیعی و مصنوعی تزئین شده بود. همین اتفاق ۴ سال بعد هم تکرار شد. در آن سال فقط به دلیل افزایش کاندیداها به ۱۰ نفر، حجم برنامه ها بیشتر بود اما باز هم با همان شیوه قبلی، تصویربرداری ساده انجام شد. در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری فصل تازه ای در برنامه های انتخاباتی تلویزیون آغاز شد.

این بار کاندیداها در استودیوی بزرگی و نه در دفتر کارشان حضور داشتند و نورپردازی دقیقی انجام شده بود. سه دوربین از زاویه های مختلف آنها را پوشش می دادند و مخاطبان را به خود جلب کردند. امسال این برنامه با نام «دیدگاه» و به مدت نیم ساعت از شبکه اول سیما پخش می شود. دکور «دیدگاه» با وجود زیبایی و رنگ گرمی که در آن استفاده شده اما هیچ جلوه متفاوت و قابل توجهی ندارد. چند پرده همراه با نورهایی قرمز و نقشه ایران در پشت سر، به اضافه یک گلدان گل پایه بلند و کشوی چوبی قدیمی در کنار گوینده، همراه با مبل چوبی تمام فضا را تشکیل می دهند.

به دلیل انتقادهای فراوانی که این روزها از تلویزیون می شود و او را به جانبداری از یک کاندیدا و رعایت نکردن بی طرفی متهم کرده اند، کارگردان های تلویزیونی تلاش می کنند تا «مساوات» را حتی در نماهای برداشت شده از کاندیداها مراعات کنند. به همین دلیل هر شب چند نمای ثابت باز و بسته تکرار می شود و شکل کادربندی نماها برای همه کاندیداها شبیه هم است. حتی شاید به همین دلیل دوربین ها هیچ حرکتی ندارند تا برای هر کاندیدا، تغییری در حرکت ها اتفاق نیفتد و روز بعد تفسیرها و توضیح های متفاوتی درباره حرکت خاص دوربین و کادربندی نامناسب ارائه نشود.

یکی از ویژگی های پخش برنامه های انتخاباتی در شبکه های تلویزیونی دوره گذشته و این دوره، طراحی یک قطعه موسیقایی ثابت، قبل و بعد از پخش هر برنامه مربوط به انتخابات است که این قطعه را تبدیل به «موتیف» انتخابات کرده.

این قطعه زیبا حتی هنگام پخش معرفی برنامه های مختلف کاندیداها در شبکه های سیما پخش می شود و مخاطب تلویزیون حتی اگر چشم به آن نداشته باشد، با شنیدن این موسیقی، متوجه می شود که قرار است برنامه ای درباره انتخابات ریاست جمهوری شروع شود. در کنار گفت وگوی روزانه، سال گذشته یک ابتکار تازه هم موجب شد نگاه بیننده ها به تلویزیون در روزهای انتخابات با سال های گذشته متفاوت باشد.

● از آرش کمانگیر تا گریه دخترانه

پیوند بین هنر و سیاست در دوره های مختلف انتخابات در ایران همیشه به اعلام حمایت هنرمندان و اصحاب قلم از یک کاندیدا و انتشار بیانیه و نامه در حمایت از او محدود بود. همیشه یک یا چند نفر از هنرمندان که سرشان برای سیاست درد می کند دنبال بقیه می دوند و امضا جمع می کنند و نامه حمایت آمیز و بیانیه صادر می کنند. البته این جمع آوری امضا همیشه مایه دردسر هم بوده و عده ای بعداً تکذیب می کنند و می گویند بدون اطلاع آنها این کار انجام شده است. پیوند هنر و سیاست به شکل های دیگری هم بروز داشته و دارد. حضور کاندیدا در جمع هنرمندان، برگزاری جلسه پرسش و پاسخ با آنها، حضور چند هنرمند همراه با کاندیدا در سفرها و جلسه های انتخاباتی، حضور هنرمندان در نشست های مختلف جوانان و زنان از جمله راه های برقراری این پیوند است.

اما در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، شکل تازه ای از پیوند، که البته در کشورهای دیگر امتحان شده بود، برای اولین بار اتفاق افتاد. سینماگران کشور برای کاندیدای مورد نظر خود فیلم تبلیغاتی ساختند و این فیلم ها به عنوان بخش مهمی از تبلیغات کاندیدای انتخاباتی از شبکه های تلویزیونی پخش شد.

به این ترتیب مخاطبان نه تنها برنامه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کاندیدا را از حرف هایش می فهمیدند بلکه سلیقه هنری او را هم بر اساس کارگردانی که برای فیلمش انتخاب کرده بود و کیفیت هنری این فیلم محک می زدند. در آن روزها بازار فیلم های سرگرم کننده تلویزیونی کساد شده بود و همه درباره فیلم فلان کاندیدا صحبت می کردند. جذابیت این فیلم ها در تنوع آنها بود. از فیلم داستانی یک کودک در جنگل های مازندران و تیراندازی آرش کمانگیر گرفته تا فضاهای ورزشی و حضور هنرمندان تلویزیون در فیلم تبلیغاتی و گریه و زاری ساختگی چند دختر جوان مقابل کاندیدایی دیگر. انتخابات سال ۸۴ میدان رقابت فیلمسازان انتخاباتی بود تا بتوانند هنرشان را در حوزه سیاست و جلب نظر رای دهندگان آزمایش کنند. امسال هم تلویزیون چنین برنامه ای را در پیش گرفته و قرار است در روز های آینده فیلم های ساخته شده کاندیداها هم پخش شود.

● نقطه ضعف تلویزیون

تلویزیون هر سال به جز برنامه هایی که مستقیم درباره کاندیداها پخش می کند، پیش از شروع تبلیغات رسمی برنامه هایی برای ایجاد شور و نشاط انتخاباتی و به قول عامیانه گرم کردن تنور انتخابات پخش می کند. این برنامه ها هر سال در قالب های مختلف مصاحبه مردمی، گفت و گو با کارشناس و تاریخچه انتخابات ساخته می شد.

امسال فهرست بلندبالایی از اسم های مختلف مثل «جریان»، «ایران ۸۸»، «ده در بیست»، «منطقه آزاد»، «پلاک ده»، «لطفاً رای بدهید» و. . . اعلام و در فرصت های مختلف از شبکه های

سیما پخش شد.

این برنامه ها یا مثل «لطفا رای بدهید» سراغ هنرمندانی رفتند که دیگر جذابیت زیادی برای بیننده ها نداشتند، یا دوربین مخفی را داخل تاکسی و کنار کیوسک های مطبوعاتی پنهان کردند و با مردم حرف زدند یا در قالب برنامه های خسته کننده گفت و گو با چند مهمان درباره اهمیت حضور مردم در انتخابات و قانون های انتخاباتی سخن گفتند. اما برنامه «جریان» تلاش کرد با استفاده از یک چهره مطرح رادیویی به عنوان مجری برنامه، مخاطبان بیشتری را جذب کند اما عملاً این فرد، تنها تبدیل به پلاتوخوان برنامه شد و کارکردی در آن نداشت.

«منطقه آزاد» هم با وجود آنونس های جذاب و موضوع جالبش- حضور در جمع دانشجویان دانشگاه های مختلف تهران- باز هم به دلیل اندک بودن جسارت برنامه سازان، نتوانست مخاطب زیادی برای خود جمع کند و در حد یک برنامه خنثی باقی ماند.

هرچند اصلاح طلبان این بی کیفیتی برنامه های تبلیغی را به ترفند صدا و سیما برای گذراندن انتخابات در سکوت و مشارکت کمتر برای کسب نتیجه مطمئن تر تعبیر کردند اما واقعیت آن است که برنامه سازان سیما بدون نگاه به چنین ترفندهایی، فقط دنبال راه های آزموده شده سال های گذشته رفتند و تلاشی برای ابتکار و نوآوری در ساخت برنامه های انتخاباتی انجام ندادند. شبیه همین برنامه ها بدون کمترین تغییری سال های گذشته و برای انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هم ساخته شده بود. همین نقطه ضعف باعث شد مخالفان تلویزیون بتوانند از فرصت استفاده و انتقادهای دیگری هم درباره رفتار انتخاباتی تلویزیون بیان کنند و موجب شوند رسانه ملی دست و پا شکسته و محتاطانه به خبررسانی درباره بسیاری از اتفاق های جاری کشور بپردازد.

● مستند «جمهور»

رسانه ملی سری به آرشیو سال های دور می زند و بعضی تصویرهای قدیمی روزهای ابتدای انقلاب را پخش می کند که تا حالا کسی آنها را ندیده بود، در قالب مستندهای مختلف دفاع مقدس، زندگی امام خمینی، دهه فجر و... هرچند تلویزیون انتظار دارد به دلیل وظیفه ذاتی و مهم اما فراموش شده اش، یعنی بیرون کشیدن گنجینه غنی تصویری بعد از این همه سال، برایش هورا بکشند و تشویقش کنند اما پرداختن به این تصویرها و بررسی تاریخی روزهایی که بر این کشور رفته، حقیقتا می تواند به درک بهتر شرایط فعلی ایران کمک کند. مستند «جمهور» که هر شب قرار است بخشی از تاریخ انتخابات ایران در ۹ دوره گذشته را بررسی کند، مجموعه ای جذاب و تاثیرگذار است.

مطالعه فراز و نشیب های انتخابات، تشکیل دولت های مختلف، مشکلات پیش روی آنها، تاریخ تشکیل هریک از نهادهای مختلف انقلابی در آن سال ها و بررسی و شناخت خائن ها و خادم ها بدون داوری و اظهار نظر مستقیم از ویژگی های این برنامه است.

هر چند هنوز برای قضاوت صریح و کامل درباره این برنامه زود است، اما شیوه پرداخت بیانی مستند در قسمت های پیش رو که به فصل های مرتبط با دو کاندیدای فعلی و یک حامی کاندیدا اختصاص دارد، گردنه دشوار عبور این مستند از روایت دقیق تاریخی است. چون تاکید بر یک موضوع خاص از روزهای فعالیت هر یک از این افراد یا کم توجهی به بخشی دیگر موجب اعتراض و نارضایتی آنان و هوادارانشان خواهد بود.

صادق یزدانی