آرزوهای کوچک کوچولوها

آن‌چه می‌خوانید حرف‌ها و آرزوهائی است که دانش‌آموزان یک کلاس در مدرسه‌ای در بندرانزلی برای خدا نوشته‌اند، آرزوهائی کوچک و خواندی. امیدواریم همه آرزوهای خوب بچه‌های خوب …

آن‌چه می‌خوانید حرف‌ها و آرزوهائی است که دانش‌آموزان یک کلاس در مدرسه‌ای در بندرانزلی برای خدا نوشته‌اند، آرزوهائی کوچک و خواندی. امیدواریم همه آرزوهای خوب بچه‌های خوب مهین سبزمان به واقعیت بپیوندد.

خدایا! کاری کن تا ستاره من از آسمان نیفتد. ”سوگند“

خدایا! کاری کن تا من در مسابقه کاریکلماتور برنده شوم. ”مهسا“

خدایا! کاری کن تا فردا پستچی برایم یک هدیه بیاورد. ”حدیث“

خدایا! کاری کن تا پدرم به رویم لبخند بزند. ”المیرا“

خدایا! کاری کن تا همسایه ما گربه قشنگم را نکشد. ”ساناز“

خدایا! کاری کن وقتی من در مدرسه هستم خواهر کوچک‌ترم از پله‌ها نیفتد. ”رکسانا“

خدایا! یک مداد جادوئی برایم بفرست تا من این‌قدر کلمات را غلط ننویسم. ”شیما“

خدایا! کاری کن تا مدیر مدرسه‌مان اخم‌هایش باز شود. ”پریا“

خدایا! کاری کن تا صبح‌ها چند دقیقه بیشتر بخوابم. ”نسترن“

خدایا! کاری کن تا گل‌های خانه مادربزرگم هرگز پژمرده نشود. ”شمیم“

خدایا! کاری کن که پدرم، فقط برای یک‌بار هم شده مادرم را به گردش ببرد. ”غزل“

خدایا! کاری کن که عصای پدربزرگم مثل عصای موسی (ع) بشود تا او کمتر به زمین بخورد. ”پردیس“

خدایا! کاری کن تا پدر چتر سیاهش را که گم کرده زودتر پیدا کند. ”آزیتا“

خدایا! به‌نظر تو مادرم، خواهرم را بیشتر دوست دارد یا مرا؟ ”ویدا“

خدایا! کمک کن تا موهای پدرم کمتر بریزد چون مادربزرگم می‌گوید او را غصه می‌دهید. ”بهاره“

خدایا! کمک کن تا پدرم پول پارو کند. ”سودا“

خدایا! کاری کن تا یک نقشه گنج پیدا کنم. ”مهسا“

خدایا! کمک کن تا فردا که برادرم دروازه‌بانی می‌کند، گل نخورد. ”نینا“

خدایا! کاری کن امروز که به خانه می‌روم همسایه‌مان آش نذری بیاورد. ”مهدیه“

خدایا! کمک کن تا کلید صندوق پدربزرگم پیدا شود آخر خیلی کلافه شده است. ”نسیم“

خدایا! کمک کن تا یک پرستار برای نگهداری مادربزرگم پیدا شود تا او را به بهزیستی نبرند. ”مهیا“

خدایا! کاری کن پدر ما را دوست داشته باشد. ”ماه‌بانو“

خدایا! از آسمان باران بفرست چون مزرعه ما اصلاً آب ندارد. ”سعیده“

خدایا! کاری کن تا دائی‌ام دست خالی به خانه ما نیاید. ”میترا“

خدایا! کاری کن تا خواهرم نقاش بزرگی بشود تا بتواند دریا را نقاشی کند. ”سحر“

خدایا! کاری کن تا فرشته‌ها برای پدرم هدیه‌ای بیاورند چون او خیلی کار می‌کند و دستانش ترک برداشته‌اند. ”سمیرا“

خدایا! کاری کن تا همیشه روی شیر سکه به اسم من بیفتد تا خواهرم مجبور نشود ظرف‌ها را بشوید. ”سامره“

خدایا! کاری کن تا مادربزرگم همیشه یک آدم بزرگ باقی بماند و هیچ‌وقت کمرش خمیده نشود. ”الناز“

خدایا! کاری کن یک فرشته مهربان به خوابم بیاید. ”نیلوفر“

خدایا! کاری کن تا پدربزرگم مهم‌ترین عضو بدنش را از دست ندهد. ”شیدا“

خدایا! کاری کن که موقع خواندن نماز، فکرم پی خوراکی‌ها نرود. ”خاطره“

خدایا! کاری کن که مادرم زیاد از پدرم پول نگیرد. ”پونه“

خدایا! کاری کن که پدر و مادرم کمی با من حرف بزنند. ”منا“

خدایا! کاری کن تا هیچ‌وقت قلب مادرم از کار نیفتد. ”هانیه“

خدایا! کاری کن تا کسانی پیدا شوند تا خون خود را اهداء کنند تا برادرم همیشه زنده بماند. ”عسل“

خدایا! کاری کن که روح مادربزرگم به بهشت برود. ”غزاله“

خدایا! کمک کن تا پدر و مادرم با هم آشتی کنند. ”شروین“

خدایا! کاری کن که پدر و مادرم برای ما وقت بگذارند. ”گلنار“

خدایا! کاری کن که اگر برادرم خلبان شد هواپیمایش سقوط نکند. ”حنانه“

خدایا! وقتی‌که من می‌روم بالای درخت احساس می‌کنم بهت نزدیک‌ترم. ”شیلا“

خدایا! روز تولد مادرم را در ذهن پدرم ثبت کن. ”سروناز“

خدایا! اگر یک‌روز تصمیم بگیرم نروم مدرسه چه اتفاقی می‌افتد؟ ”ریحانه“

خدایا! کاری کن تا پدربزرگم هیچ‌وقت احساس تنهائی نکند. ”رحیمه“

خدایا! کاری کن که مادربزرگم به آرامش ابدی نرود، چون از این دعای او خوشم نمی‌آید. ”شهلا“

خدایا! کاری کن که مادرم این‌قدر به فکر مدل لباس نباشد چون پدرم پول‌هایش تمام می‌شود. ”ندا“

خدایا! کاری کن تا موقع ناهار پدرم منتظر ما بماند. ”ریحان“

خدایا! من همیشه صبح زود به تو سلام می‌کنم، می‌دانم که بیداری و می‌شنوی. ”مرسده“

خدایا! کاری کن که پدرم یگارش را ترک کند چون قیافه‌اش خیلی عوض شده. ”فریما“

خدایا! از این‌که آئینه‌ای به این قشنگی به انسان‌ها دادی تا در آسمانت خودشان را نگاه کنند از تو متشکرم. ”سیما“

خدایا! از این‌که پائیز به این قشنگی بر ما عطا کردی متشکرم. ”نگار“

خدایا! برای چند لحظه هم که شده دستان ترک خورده مادرم را نوازش کن. ”صدیقه“

خدایا! به ما یاد بده که از طبیعت مهربانی را بیاموزیم. ”طوبی“

خدایا! سپاسگزارم از این‌که اجازه دادی درخت هلوی خانه ما شکوفه بزند. ”ساناز“

خدایا! از تو سپاسگزارم که پدر و مادرم را آفریدی. ”ستایش“

خدایا! کمک کن تا مادرم از زندگی‌اش راضی باشد. ”نگین“

خدایا! کمکم کن تا مادرم از هدیه کوچکی که برایش خریده‌ام، خوشش بیاید. ”کیمیا“

خدایا! از تو سپاسگزارم که نعمت‌هایت را به ما رایگان عطا کردی. ”هدیه“

لیلا عباسیان از بندرانزلی