شنبه, ۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 20 April, 2024
مجله ویستا

یک معامله باخت باخت با تبصره اضافی


یک معامله باخت باخت با تبصره اضافی

قطبی پرسپولیس

مارلون براندو یک بار گفته بود؛ «مردم دلشان می خواهد هر کسی را، خوب یا بد، تبدیل به اسطوره کنند. اما واقعاً یکی مثل الویس پریسلی با آن هیکل باد کرده و آن شیوه ناشیانه اش در سرگرم کردن مردم، چه ارتباطی با «کمال» دارد؟»

کمتر یادم می آید آمدن و نیامدن یک سرمربی برای یک تیم این طور تب طرفدارها را بالا برده باشد. اتفاقی که برای افشین قطبی افتاد و به چشم افراد زیادی را دیدم که ساعت به ساعت گوش به خبرهایی داشتند که قرار بود از دوبی برسد و معلوم کند او به پرسپولیس بازخواهد گشت یا نه. خبری که پس از اعلام، خیلی زود در شهر پیچید و انگار از بستن قرارداد با بزرگ ترین بازیکنان هم برای هواداران دو تیم محبوب تهرانی مهم تر بود. می شود گفت چنین چیزی در فوتبال ایران بی سابقه بوده است. نه آمدن برانکو ایوانکوویچ به تیم ملی که هفته ها خوراک خبری مردم و روزنامه ها بود و نه رفتن یا برگشتن پروین از پرسپولیس این طور جامعه را ملتهب نکرد. امیدوارم در این احساس سنجی عمومی اشتباه نکرده و آنچه را در اطرافم گذشته سهواً به تمام جامعه نسبت نداده باشم. اما در محبوبیت بی حد و حصر افشین قطبی هیچ تردیدی وجود ندارد. یک مربی متفاوت که قطعاً چند هزار نفر از آن صد هزار تماشاگر روز آخر لیگ و بازی در مقابل سپاهان به خاطر شخص او به هواداری آمده بودند. همان طور که در بازی های قبل از آن هم. درباره اینکه افشین قطبی چرا محبوب شد زیاد گفته شده؛ از صداقت و راستی اش که او را از دیگر مربیان ایرانی متمایز می کرد. از ابراز احساسات بی شائبه اش که همیشه تماشایی بود و سرانجام از قربانی شدنش در ماجرای تعیین سرمربیگری تیم ملی؛ جایی که علی دایی با روابط بیشتر و قوی ترش در کریدورهای دولتی به نیمکت تیم ملی رسید تا محبوبیت افشین قطبی به اوج برسد چرا که ما همیشه مظلوم ها را دوست داشته ایم.

اما امروز بحث نه درباره گذشته افشین قطبی بلکه درباره آینده اوست. یک مربی که حالا در فوتبال ایران کارنامه یی هرچند کوچک دارد.

او برعکس زمانی که برای اولین بار در مهرآباد مقابل دوربین خبرنگارها لبخند زد حالا چهره یی شناخته شده است که می توان عملکردش را به قضاوت نشست و آینده اش را تخمین زد. برای همین هم هست که در اینجا می خواهم پیش داوری کنم و بگویم بازگشت افشین قطبی به ایران یک حرکت انتحاری و محکوم به شکست است. با عرض پوزش از همه کسانی که افشین قطبی را قهرمانانه می ستایند و بازگشت او را افتخار آمیز و رویایی می دانند. می خواهم بگویم همه مستندات گواهی می دهند که او در فوتبال ایران در فصل آینده جان سالم به در نخواهد برد و با کار مصیبت باری که پیش رو دارد تصور نتیجه محتوم کارش سخت نخواهد بود. شاید عده یی گمان کنند افشین قطبی این بار با تجربه یی که کسب کرده می داند چگونه دستیارانش را انتخاب و با آنها تعامل کند.

او حالا بازیکنان پرسپولیس و لیگ را شناخته است و بهتر می تواند دست به گزینش بزند و آنها را به راه بیاورد. افشین قطبی حالا با فضای فوتبال ایران و شامورتی بازی هایش آشناست و می داند در این فضا چگونه می توان نفس کشید و دوام آورد. اما به این دلایل و به این دلیل که او در دومین سال حضورش در پرسپولیس تیمی شخصی تر خواهد داشت می توانیم به موفقیت او رای بدهیم؟

من می گویم نه. امروز همانطور که افشین قطبی با فوتبال ایران آشناتر شده بازیکنان و مربیان هم او را بهتر می شناسند. آنهایی که می خواهند او موفق نشود - استیلی و بقیه یی که بی شک تعدادشان روز به روز بیشتر شده و خواهد شد- حالا بهتر می دانند چگونه می شود او را زمین زد. در میدان بازی وضعیت از این هم اسف انگیزتر است. تصور اینکه قطبی بتواند نوار پیروزی های فصل قبل را یک فصل دیگر هم ادامه بدهد برای من که غیرممکن است؛ به همان دلیل که هیچ مربی و تیمی نتوانسته در لیگ برتر دو فصل پشت هم باقدرت ظاهر شود. البته جز یک استثنا که تیم سپاهان باشد. سپاهانی ها با یک مدیریت آینده نگر و باثبات، با استفاده از منابع مالی لایزال و همین طور با قرار داشتن در حاشیه امن نسبت به تیم های پرجنجال و خبرساز تهرانی توانسته اند به روالی منطقی و رو به جلو دست پیدا کنند و تا نایب قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا پیش بروند. آیا چنین روندی برای پرسپولیس دست یافتنی است؟ با مدیرعاملی که سابقه کارش هر مدیریت موفقی را به چالش می کشد و با وجود سازمان تربیت بدنی و دیگر نهادها که سهم خواهی و مجادلات شان پایان ناپذیر است می توانند هر تایتانیکی را زیر آب بفرستند. تنها امید قطبی می توانست حمایت هوادارانی باشد که به او لقب امپراتور داده اند، هوادارانی که می دانیم اگر تیم برای چند بازی نتیجه نگیرد، به احدالناسی رحم نخواهند کرد. پرسپولیس در فصل گذشته از ضعف حریفان استفاده کرد و در لحظه آخر به قهرمانی رسید؛اتفاقی که امکان تکرارش بسیار بعید خواهد بود. افشین قطبی باید خوشحال باشد که با تماس تلفنی محمد علی آبادی عالی رتبه ترین مدیر سازمان ورزش ایران دعوت به بازگشت شده است. اما اگر او گمان کند این در باغ سبز ها به معنای حمایت از او در بلندمدت خواهد بود اشتباه مهلکی مرتکب شده است؛ وقتی که سازمان تربیت بدنی پای مدیران منصوب خود نمی ایستد، این انتظار که پای افشین قطبی بایستد بیهوده است.

افشین قطبی پیش از رفتن از ایران گفته بود که با زیرساخت های موجود امکان پیشرفت فوتبال و کار بیشتر در آن نیست. او حالا برگشته است و قول قهرمانی در آسیا را می دهد. هواداران حق دارند بپرسند که چه اتفاقی افتاده است.

آیا در چند هفته گذشته زیرساخت ها تغییر کرده اند یا قرارداد ۵/۱ میلیون دلاری، قهرمانی در آسیا را آسان کرده است. این قرارداد تنها نکته روشن در بازگشت قطبی به پرسپولیس است. او احتمالاً در شرایط فعلی یکی از بهترین گزینه ها برای در دست گرفتن پرسپولیس بود اما من تردیدی ندارم که قسمت دوم فیلم قطبی-پرسپولیس با هپی اند همراه نخواهد بود و کار نیمه تمام خواهد ماند. یک آزمون تلخ برای هواداران و سرمربی. یک معامله باخت- باخت. با این نکته اضافی که این بار با دریافت حقوق میلیون دلاری برد بزرگ را پیشاپیش به نفع خود رقم زده است.

سیامک رحمانی



همچنین مشاهده کنید