ایدئولوژیك بودن اسراییل , واقعیتی انكارناپذیر

رفتار , آموزه های كتاب های درسی و فضای عمومی حاكم بر جامعه و رژیم صهیونیستی بخوبی نشان می دهد كه این رژیم مبتنی بر سلطه ی نظام سرمایه داری و ایدئولوژی آن شكل گرفته و این واقعیتی انكار ناپذیر است

پس از جنگ اول و دوم جهانی و شكست ایدئولوژی‌های نازیسم و فاشیسم و نیز شكست ایدئولوژی كمونیسم پس از دوران جنگ سرد ، ایدئولوژی سرمایه‌داری و صهیونیستی در فلسطین اشغال شده با قدرت تبلیغ شد. كارشناسان ، ایدئولوژی را نه یك دین ، مذهب و مكتب معتبر كه برداشت و تفسیر خاص سیاسی از یك مذهب و دین از جمله دین یهود و كتاب تحریف شده‌ی تورات با اهداف و اغراض سیاسی می‌دانند. هدف آموزه‌ها و ایدئولوژی سرمایه‌داری و صهیونیستی حاكم بر اسراییل ایجاد فضای عمومی آكنده از سرخوردگی فلسطینیان و اعراب مسلمان و نیز بستن راه بر جهان اسلام است. همچنین هدف از این ایدئولوژی بستن راه به روی نسل جدید جهان اسلام است تا نتوانند درباره ی دارایی‌ها و سرنوشت خود و دگرگونی‌های جهان كنونی و راه برون شد از چالش‌های سیاسی داخلی و خارجی بیندیشند. برای نمونه با نظر به محتوای كتاب‌های درسی و عمومی اسراییل مشخص می‌شود كه ایدئولوژی باوران صهیونیست مخلوطی از حقایق تاریخی و جغرافیایی را با اسطوره‌های تورات و اهداف جنبش صهیونیسم بدون توجه به تاریخ جهان اسلام به دانش‌آموزان و دانشجویان ساكن فلسطین اشغال شده القا می‌كنند.

در كتاب‌های درسی اسراییل به غلط بر این موضوع تاكید شده است كه "اسلام تنها حامل افكار دین یهود است ، تورات منبع اصلی قرآن و انجیل است و پیامبر اسلام توانسته است تعلیمات خود را نه به شكل جهانی و قالب انسانی بلكه مطابق با شرایط زندگی اعراب قرن ششم و هفتم میلادی تنطیم و ارایه كند". آشكار است كه نوشتن و تبلیغ چنین آموزه‌های نادرستی در میان دانش‌آموزان در راستای خدمت به اهداف سیاسی صهیونیسم و ایدئولوژی مسلط بر اسراییل است. نویسندگان این كتاب‌ها پیامبر اسلام را برگزیده‌ی خداوند معرفی نكرده‌اند بلكه مدعی شده‌اند " با تحولی كه خداوند در وی پدید آورد، او مردم را به یكتاپرستی دعوت كرد و سپس توانست اعراب را یكپارچه و دور هم جمع كند". در كتاب‌های تاریخ مدارس اسراییل، اسلام " دین جنگ" معرفی و ادعا شده كه "گسترش این دین به وسیله‌ی شمشیر بوده است و پیروزی‌های مسلمانان صدر اسلام یك نوع اشغالگری محسوب می‌شود". در این كتاب‌ها آمده است : "پیامبر اسلام از اعراب خواست برای گسترش اسلام جهان را اشغال كنند و آنان در جنگ هایشان به آیات قرآن كه تجاوز به دیگران و ایمان اجباری را نهی كرده بی‌اعتنایی نشان دادند". " افزون بر آن ، اعراب به سبب نداشتن سواد و فرهنگ برای اداره امور امپراتوری خویش از مسیحیان، یهودیان، یونانی‌ها و ایرانیان كمك گرفتند". برخلاف ادعای رژیم صهیونیستی، عالمان، استادان و پژوهشگران مسلمان و غیر مسلمان باور دارند كه اسلام دین حق و حقیقت، دین دانش و صلح و دوستی است. در كتاب‌های ایدئولوژیك این رژیم، برای تربیت نسل نظامی و ایجاد كینه نسبت به مسلمانان و مسیحیان، از یهود به عنوان " قوم برگزیده‌ی خدا" نام برده شده و پیدایش این قوم را "غیر طبیعی و الهی" دانسته و بر ضرورت "ایمان به سرزمین موعود، بنای معبد سلیمان، حفظ روح تنفر از اعراب و جنگ ضد آنان " تاكید شده است. در كتاب‌های عمومی اسراییل اشاره و تاكید شده كه " یهودیان حق آمیزش با غیر یهودیان را ندارند، هرگونه ازدواج با آنان موجب فاسد شدن نسل می‌شود و خودداری از این آمیزش و ازدواج، راه پاك شدن گناهان یهودیان است". به رغم آن كه صهیونیست‌ها قرن‌ها از خاك فلسطین دور بوده‌اند و در قرن بیستم میلادی با اهداف خاص سیاسی و حمایت سرمایه‌داری غرب توانستند این سرزمین را اشغال كنند اما در كتاب‌های درسی میان " تقدس تورات و خاك فلسطین" پیوند زده و به "حق حاكمیت یهود بر خاك فلسطین" اشاره كرده‌اند. در كتاب‌های دینی مدارس اسراییل با نگارش مطالبی از تورات آمده است كه "پیش از نزول تورات، خداوند به ابراهیم (ع) دستور داد كه خود و قبیله‌اش به سرزمین پربركت فلسطین بروند و در آن جا حكومت و امت بزرگی را به وجود آورند". بر اساس كتاب‌های درسی در اسراییل نقشه‌ی جغرافی رژیم صهیونیستی از شمال تا جنوب فلسطین شامل قدس و همه‌ی بخش‌های كوهستانی، جلگه، صحرا و بخش‌های ساحلی این سرزمین و نیز بلندی‌های جولان سوریه و جبل‌الشیخ و كشتزارهای شبعا در جنوب لبنان است. این در حالی است كه مطابق كتاب‌های تاریخی و پژوهش‌های بنیادین، فلسطین و شهر قدس ، شهر همه‌ی پیامبران خداوند و سرزمینی قدیمی بوده كه ابتدا كنعانیان ( اجداد فلسطینیان ) بر آن پا گذاشتند، سپس مسیحیان بر آن حكم راندند و در قرن هفتم میلادی ساكنان آن به اسلام روی آوردند و یهودیان هیچ‌گاه اكثریت نداشته‌اند و همیشه در اقلیت بوده‌اند. انگیزه‌ی صهیونیست‌ها از ایدئولوژی آفرینی و تبلیغ آموزه‌های یادشده نفوذ در سطوح مختلف قشرهای یهود در داخل و خارج فلسطین اشغال شده و تحت تاثیر قرار دادن رهبران و توده‌های عرب و غیر عرب در خاورمیانه و دیگر مناطق جهان است. این آموزه‌ها و ایدئولوژی‌ها به تحولات و رخدادهایی مرتبط است كه ظرف ‪۶۰‬ سال گذشته بویژه پس از شكست كشورهای عربی در جنگ سال ‪ ۱۹۴۸‬با اسراییل در عرصه‌های گوناگون جهان عرب و اسلام رخ داد و همچنان ادامه دارد. یكی از این رخدادها مشكلات عمیق فكری، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، آموزشی، تربیتی و مدیریتی جهان عرب و عقب ماندگی این جهان در عرصه‌ی تكنولوژی و صنایع دفاع نظامی و غیر نظامی است.بی‌تردید، این مشكلات كه رو به فزونی است زمینه را برای شعارها و آموزه‌های غیرواقعی اسراییل با هدف گسترش حاكمیت ایدئولوژیك بر فلسطین و منطقه و وابسته كردن اراده و اندیشه‌ی دیگران به خود، فراهم كرده است.