جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مسئولیت پذیری اکتسابی است نه ارثی


مسئولیت پذیری اکتسابی است نه ارثی

خیلی خیالتان راحت نباشد, فکر نکنید حالا که کارها را به او سپرده اید همه چیز تمام شده این تازه شروع ماجراست

خیلی خیالتان راحت نباشد، فکر نکنید حالا که کارها را به او سپرده‌اید همه چیز تمام شده؛ این تازه شروع ماجراست.

حالا روزی صد بار باید به او یادآوری کنید کارهایش را بموقع انجام بدهد؛ تازه اگر دلش بخواهد و احساس کند انجام دادن این کارها ضروری است، آنها را آن طور که دلش بخواهد، سامان می‎ دهد. حالا دیگر شما باید دنبالش باشید و دائم از او بخواهید وظیفه اش را درست انجام بدهد.

کمی که دقت کنید متوجه می شوید انگار هیچ وقت یاد نگرفته چطور برای کارهایش برنامه ریزی کند و بدون این که مشکلی ایجاد شود، آنها را به پایان برساند.

بعضی ها این طور هستند؛ تا خودشان هم نخواهند، کاری نمی شود کرد. آنها مسئولیت پذیر نیستند و نمی توانند وظایفی را که به عهده شان گذاشته می شود، بخوبی و در زمان مناسب انجام دهند. برای همین هم معمولا کسی روی حرفشان حساب نکرده و وظیفه مهمی را به آنها محول نمی کند.

● کسی ذاتا بی مسئولیت نمی شود!

خانم سیدی، مادر دو دختربچه ۱۲ و ۹ ساله است. دختر بزرگ ترش همیشه مسئولیت پذیر بوده و هر کاری را که به عهده اش گذاشته اند، بخوبی تا آخرین مرحله انجام داده است. دختر کوچک تر، اما شیوه دیگری را در پیش گرفته و هیچ وقت مسئولیت کارهایش را نپذیرفته است. خانم سیدی برای مشورت و کمک به دختر کوچکش به مشاوران مختلفی هم مراجعه کرده و از آنها کمک خواسته است که البته تا حدی هم موفق بوده، ولی خودش فکر می کند دختر کوچک تر خانواده هیچ وقت نمی تواند مانند خواهرش رفتار کند؛ از نظر او این بچه بی مسئولیت متولد شده و حالا هم کاری از دست کسی ساخته نیست.

این در حالی است که دکتر مینا مجتبایی روان شناس در این زمینه به «جام جم» می گوید: مسئولیت پذیری یا داشتن احساس مسئولیت، ویژگی اکتسابی است که انسان ها در طول زندگی به دست می آورند و می توانند آن را پرورش دهند. به عبارت دیگر، نمی توان مسئولیت پذیری را خصوصیتی ذاتی دانست که به ارث می رسد، بلکه این ویژگی کاملا قابل دستیابی و کسب کردن است.

● بچه ها را مسئولیت پذیر بار بیاوریم

اگر مسئولیت پذیری کسب کردنی و آموختنی باشد، پس پدر و مادرها هم باید بیشتر دقت کنند تا فرزندان شان هر چه بهتر و زودتر این خصوصیت اخلاقی را بیاموزند. البته معنای این سخن، آن نیست که بزرگسالان نمی توانند احساس مسئولیت را در وجود خود پرورش دهند ولی همه می دانیم دوران رشد بهترین زمان برای ایجاد این قبیل خصوصیت ها در زندگی انسان است.

دکتر مجتبایی ضمن بیان این مطلب به والدین خاطرنشان می کند: برای تقویت احساس مسئولیت پذیری، رفتارهایی که در دوران رشد با فرزندتان دارید، بسیار مهم است و می تواند نقش موثری در این زمینه ایفا کند بنابراین توصیه می شود پدر و مادرها در سنین رشد و پس از آن مسئولیت هایی را به بچه ها محول کنند البته یادمان نرود کودک باید نتیجه انجام دادن یا ندادن مسئولیتش را خیلی زود ببیند و با آن روبه رو شود.

به این معنا که اگر فرزندتان مسئولیتی را که به عهده اش گذاشته شده بخوبی انجام داد باید او را تشویق و رفتارش را تقویت کنید و در صورتی که نتوانست مسئولیتش را انجام دهد، ابتدا باید به دنبال علت باشید. باید از او بپرسید چرا موفق نشده کارش را بدرستی انجام دهد و اگر شما برایش خوب توضیح نداده اید یا کودک آموزش لازم را در آن زمینه ندیده است، حتما سعی کنید با توضیح بیشتر مشکل را برطرف سازید.

در هر صورت، بسیار مهم است بچه ها در همان دوران کودکی با عواقب ناشی از انجام دادن یا ندادن مسئولیت ها روبه رو شوند.

● افراد مسئولیت پذیر موفق می شوند

با دانستن موارد فوق سوالی مطرح می شود و آن این که چه کسی می تواند خودش را فردی مسئولیت پذیر به حساب آورد و چه کسی باید به فکر رفع مشکلش در این زمینه باشد؟ خیلی ها تصور می کنند همین که کارهای زیادی را بپذیرند کافی است و این روحیه نشان دهنده احساس مسئولیت شان است، اما دکتر مجتبایی که این طرز فکر را چندان درست نمی داند، خاطرنشان می کند: فردی که کارش را بدرستی انجام می دهد و وظیفه ای را که به او محول شده است بخوبی به پایان می رساند، انسان مسئولیت پذیری است. این قبیل افراد در صورتی که احساس کنند در انجام کاری ضعف یا ایرادی دارند که موجب می شود کارشان بخوبی پیش نرود، درصدد رفع مشکل برمی آیند و سعی می کنند با استفاده از تجربیات خود، مشکلات را به حداقل برسانند.

کسانی که احساس مسئولیت می کنند، به گفته این روان شناس، افرادی صادق و درستکار هستند و کارهایی را که تعهد می کنند انجام دهند، بموقع و به بهترین شکل ممکن به پایان می رسانند.

اشخاصی که چنین ویژگی هایی دارند و دیگران آنها را افرادی مسئولیت پذیر می شناسند، اغلب انسان هایی موفق هستند که دیگران نیز از آنها راضی اند.

● مسئولیت پذیری را تقویت کنید

وقتی می گویند مسئولیت پذیری ارثی نیست؛ اولین سوالی که به ذهن ما می رسد، این است که چه عواملی در ایجاد احساس مسئولیت نقش دارد و چطور می توان این ویژگی مثبت را به وجود آورد یا آن را پرورش داد؟

دکتر مجتبایی در این باره چنین توضیح می دهد: به نظر می رسد عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که در ایجاد احساس مسئولیت نقش ایفا می کند و موجب می شود برخی افراد مسئولیت پذیرتر از دیگران باشند. به عنوان نمونه، افرادی که احساس می کنند هر آنچه به دست می آورند، نتیجه و حاصل تلاش خودشان است و تصور می کنند باید بسیار تلاش کنند تا به خواسته ها و اهداف شان برسند، معمولا انسان های مسئولیت پذیری هستند و احساس مسئولیت زیادی دارند. این گروه از افراد اغلب سعی می کنند خودشان کارهای مربوط به خود را انجام دهند و اگر متوجه نقص یا ایرادی هم بشوند، درصدد رفع آن برمی آیند.

در مقابل، کسانی که احساس مسئولیت پایینی دارند، فکر می کنند برای رسیدن به موفقیت فقط باید شرایط مناسب مهیا و فراهم شود و دیگران باید به کمک آنها بیایند تا کاری بخوبی پیش برود.

از طرف دیگر، سرزنش ها و تشویق و تقویت هایی که افراد در طول دوران رشد و در نتیجه انجام دادن یا ندادن مسئولیت هایشان دریافت می کنند نیز می تواند در این زمینه تاثیرگذار باشد.

این روان شناس با اشاره به این موضوع می گوید: برخی رفتارها در دوران رشد تقویت می شود که البته این موضوع، هم می تواند درونی باشد و هم ممکن است از طرف دیگران ایجاد شود. به عنوان نمونه، زمانی که دانش آموزان تلاش می کنند و نمره خوبی در امتحانات پایان سال به دست می آورند، خودشان هم از این وضع راضی هستند و احساس رضایت درونی دارند که چنین شرایطی می تواند موجب تقویت احساس مسئولیت آنها شود. از طرف دیگر، تشویق والدین یا معلم ها نیز عامل تقویت دیگری است که باعث می شود این خصوصیت به شکل الگوی رفتاری در شخصیت دانش آموز شکل بگیرد و برایش به شکل عادت دربیاید.

دکتر مجتبایی با اشاره به افرادی که برنامه ریزی و هدف گزینی درستی ندارند و در نتیجه احساس مسئولیت شان هم پایین است، می گوید: گاه برنامه ریزی یا هدف گزینی افرادی که احساس مسئولیت بالایی ندارند، درست نیست. به عنوان نمونه، ممکن است چنین افرادی بیش از حد توانشان از خود توقع داشته باشند یا اهداف دوردستی برای خود در نظر بگیرند. با توجه به این که این قبیل افراد به این هدف ها نخواهند رسید، احساس می کنند ناتوان هستند و نمی توانند کاری را بدرستی انجام دهند. در نتیجه تمام تلاش خود را به کار می برند تا شکست شان را به شیوه ای توجیه کنند، پس دائم دیگران را مسئول این شکست ها قلمداد می کنند و همین موضوع باعث ضعف بیشترشان می شود.

این گروه هیچ وقت فکر نمی کنند شاید خودشان هم مشکلی داشته باشند و به تعبیری ایراد از طرف خودشان باشد. اینها همیشه در محیط بیرون به دنبال مقصر هستند و به این ترتیب می خواهند شکست های خود را توجیه کنند.

به گفته این روان شناس، کسانی که احساس مسئولیت پایینی دارند، معمولا یاد نگرفته اند بدرستی برنامه ریزی کرده و اهدافشان را تعیین کنند. آنها فکر می کنند انجام دادن کارهای مختلف و رسیدن به اهداف کوچک و بزرگ باید با کمک دیگران انجام شود و از نظر آنها دیگران باید برای موفقیت شان تلاش کنند.

گروه دیگری که ممکن است فاقد احساس مسئولیت باشند، افرادی هستند که در طول عمر از طرف خانواده بشدت حمایت شده اند و دیگرانی بوده اند که همیشه کارهای آنها را برایشان انجام داده اند. بنابراین طبیعی است این افراد در دوران بزرگسالی هم با چنین مشکلاتی روبه رو شوند.

● ارثی نیست؛ پس تغییر می کند

بعضی ها عواقب مسئولیت ناپذیری را می دانند، اما تنها واکنش آنها این است که می ترسند و نگرانند ولی در همان شرایط هم قدم از قدم برنمی دارند و هیچ کاری برای بهبود شرایط نمی کنند. خیلی ها هم بر این باورند که فقط در دوران کودکی می توان این مشکل را حل کرد، با همین استدلال هم رفتار خود را توجیه می کنند و ترجیح می دهند در دوران بزرگسالی با عواقب ناشی از بی مسئولیتی کنار بیایند.

دکتر مجتبایی اما نظر دیگری دارد و می گوید: مسلما نخستین قدم برای ایجاد تغییر، خواست خود فرد است. یعنی اگر شخصی رفتار نامناسبی داشته باشد ولی هیچ وقت پیامد منفی ناشی از آن رفتار را دریافت نکرده و عاقبتش را متوجه نشده باشد، هیچ گاه نمی آموزد و نمی فهمد که خودش مسئول رفتارهایش است و نه هیچ کس دیگر. برای همین طبیعی است هیچ وقت هم برای رفع مشکلش تلاش نکند.

پس اولین گام این است که خود فرد باید بخواهد تا تغییر کند و مسئولیت تصمیم گیری ها، نظرات، کارها و برنامه هایش را بپذیرد.

به گفته این روان شناس، برنامه ها و راهکارهای خاصی نیز در این مورد وجود دارد که به افراد کمک می کند در صورت تمایل، احساس مسئولیت شان را پرورش دهند. در واقع، زمانی که کسی دائم شکست می خورد و در انجام کارهایش موفق نیست، تلاش می کند مشکلات و شکست هایش را به گونه ای توجیه کند و این وضع هم بتدریج برایش به یک عادت تبدیل می شود. در حالی که باید آگاهی افراد را افزایش دهیم و کاری کنیم این وضع از حالت عادت خارج و از ناخودآگاه به کاری خودآگاه تبدیل شود.

چنین افرادی باید یاد بگیرند دائم بر رفتارها و تصمیم هایی که می گیرند، نظارت داشته باشند و با دقت بررسی کنند چه تصمیماتی گرفته اند و هر تصمیمی چه نتیجه ای داشته است. همچنین اگر در زمینه خاصی مهارت ندارند، باید آموزش های لازم را ببینند و مهارت لازم را کسب کنند. فراموش نکنیم با شیوه های نه چندان پیچیده ای نظیر همین موارد می توانیم بر احساس و قدرت مسئولیت پذیری خود بیفزاییم.

نیلوفر اسعدی بیگی