چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
مجله ویستا

آغازی برای دیالوگ فرهنگی این سو و آن سو


آغازی برای دیالوگ فرهنگی این سو و آن سو

«شیرکو بی کس» تنها یک شاعر نبود, متفکر و روشنفکری بود که با ابزار شعر, لایه های درونی و ناب ملتش را که به خوبی شناخته بود, به زبان آورد و در این راه, با خلاقیت بی مانند و شناخت ژرفش از واقعیت های روز, در عین حالی که بسیاری از لایه های تاریخی و ادبی جامعه اش را زنده و پویا ساخت, به نوگرایی نه تنها در فرم کاری اش, بلکه در افکار و سنت های غلط جامعه اش دست زد و با نگاهی پویا, مدرن و کاملا انسانی مفاهیم حقوق بشری و انسان مدارانه را رواج داد و با زبان شعری ویژه اش, به بهترین شیوه ممکن انتشار داد

«شیرکو بی‌کس» تنها یک شاعر نبود، متفکر و روشنفکری بود که با ابزار شعر، لایه‌های درونی و ناب ملتش را که به‌خوبی شناخته بود، به زبان آورد و در این راه، با خلاقیت بی‌مانند و شناخت ژرفش از واقعیت‌های روز، در عین حالی‌که بسیاری از لایه‌های تاریخی و ادبی جامعه‌اش را زنده و پویا ساخت، به نوگرایی نه‌تنها در فرم کاری‌اش، بلکه در افکار و سنت‌های غلط جامعه‌اش دست زد و با نگاهی پویا، مدرن و کاملا انسانی مفاهیم حقوق بشری و انسان‌مدارانه را رواج داد و با زبان شعری ویژه‌اش، به بهترین شیوه ممکن انتشار داد.

راجع به ویژگی‌های رفتاری، کاری و ادبی شیرکو بسیار گفته و نوشته‌اند، که شاید هنوز بسیار مانده است حق مطلب در این زمینه ادا شود، آنچه مرا به نوشتن این یادداشت واداشت هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها نبود، بلکه اثرات و بازتاب مرگ او بود. در بسیاری از نوشته‌ها و تحلیل‌ها، شیرکو را شاعر رنج‌ها و آلام ملتش، شاعر مقاومت و ایستادگی و شاعر زندگی و... لقب داده‌اند، هرچند تمام اینها درمورد شیرکو صادق است، اما به نظر من، ویژگی بارز، برجسته و مشترک در تمام آثار او و همچنین زندگی‌اش، این بود که شیرکو شاعر آزادی بود و آنگونه که خود او در یکی از اشعارش می‌گوید: «از شعرهایم اگر آزادی را جدا کنند، تمام سالم می‌میرد، من نیز» و البته این ویژگی چنان در وجودش نهادینه شده بود که بعد از فوت نیز، تمام اطراف و اکناف را درنوردید و تاثیرات عمیق خود را بر جای گذاشت و می‌گذارد. واقعیت این است که ادبا و شعرای کرد، به درازای تاریخ، خدمات فراوانی به ادبیات ایرانی داشته‌اند و دیالوگ و گفت‌وگوی میان این دو، همواره در مسیر تاریخ جریان داشته است، شیرکو بی‌کس نیز از آن دسته شعرایی بود که به اعتراف بسیاری از ادبای ایرانی و غیرکرد، تاثیر فراوانی در ایران از خود به جای گذاشته و بسیاری در وادی شعر و ادبیات از او و شعرهایش آموخته‌اند.

آنچه بعد از فوت شیرکو، برایم جای تامل داشت، بازتاب این خبر در ایران بود، به جرات می‌توان گفت از معدود اتفاقاتی بود که در سطح تمامی رسانه‌های ایران، فارغ از هرگونه گرایش و سمت و سوی سیاسی و فکری، به جد به آن پرداخته شد و علاوه بر انتشار اخبار مرتبط با این اتفاق، تحلیل‌ها، یادداشت‌ها و مقالات فراوانی در سایت‌ها و روزنامه‌های کشور راجع به فوت امپراتور شعر نگاشته شد، این رویداد، نشان‌دهنده وجود ظرفیت بالای تعامل و همکاری و دیالوگ میان این دو فرهنگ غنی است که متاسفانه تا حد زیادی هنوز بالفعل نشده است.

اما این رویداد، می‌تواند سرآغازی باشد بر فعال‌ساختن این انرژی و توان متقابل که امکان یک دیالوگ و همزیستی بسیار سودمند را به دنبال خواهد داشت و می‌تواند سرمنشا بروز اتفاقات مبارک فراوانی باشد.

در راستای همین هدف و با این نگاه، تصمیم به انتشار ویژه‌نامه‌ای در یادبود این بزرگ‌مرد شعر گرفتم، که در آن، نخبگان هر دو سو، مشترکا در آن نقش داشته باشند، بعد از مشورت با دوستان عزیزم در روزنامه «شرق»و استقبال آنها از این مساله، مطالب جمع‌آوری و آماده شد، که البته تعدادی از مطالب و نوشته‌ها از طرف خود این دوستان آماده شده است، لازم به ذکر نیز خواهد بود که مطالب دوستان عزیزم، آقایان عطا نهایی، فرهاد شاکلی، هورامان وریا قانع، محمد کردو و ریبوار سیویلی به زبان کردی نگاشته شده بود و از طرف اینجانب به فارسی برگردانده شد. امیدوارم این ویژه‌نامه و رویدادهایی که به یاد شیرکو بیکس بعد از فوتش در ایران اتفاق افتاد، سرآغاز به حرکت درآمدن مسیر تعامل و گفت‌وگو و دیالوگ میان اندیشمندان و نویسندگان و ادبای کرد و ایرانی باشد و آزادی؛ رویای همیشه زنده شیرکو بیکس، سرودی بخواند از جنس دوستی و همدلی و فهم متقابل.

سامان سلیمانی