شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
کانون آسایش
کودک طرز معاشرت با دیگران را در خانواده میآموزد. در این محیط است که اخلاق، ایدهآلها و راه زندگی و فلسفه اجتماعی جامعه منعکس میشود و کودک در اثر تماس بادیگران به تدریج این گونه امور را درک میکند.
اکثر تظاهرات عاطفی را کودک از والدین خود فرامیگیرد و همچنین راه و رسم زندگی را با تقلید از آنها فرامیگیرد. به طور کلی میتوان گفت، اهمیت خانواده، پدید آوردن یک کانون آسایش و خوشبختی و نشاط طبیعی است که افراد به جذبه و کشش غریزه از مجرای پیوند زناشویی به این کانون جلب میشوند و قطعاً میخواهند از میوه آن که پدید آوردن کودکان برومند و شرکت در غم و شادی یکدیگر باشد، برخوردار شوند، در ضمن ارضای غریزه درونی در تحمل مشکلات برای خودیار و مددکار پیدا کنند و بار خویش را سبکتر کنند، مانند درختی بارور به اشخاص خیر برسانند و از لطف و احسان آنها برخوردار شوند اهمیت و فایده ازدواج، اتصال دو دریا از نیرو و قدرت حیات و نشاط و امتزاج دو روح در افق صمیمیت و هماهنگی برای پیدا کردن راه پرخطر زندگی و شرکت در سرنوشت و مقررات زندگی با هدف ترقی و تعالی خود و فرزندان و افراد خانواده است. تشکیل خانواده برای آن است که زن و مرد و فرزندان آنها، در میان اقیانوس پرتلاطم زندگی بتوانند کشتی حیات را با تعاون به ساحل نجات برسانند.
● نقش و شخصیت خانواده:
هنگامی که ازدواجی صورت میگیرد، دو نفر که از هر لحاظ باهم تفاوتها و مشابهتهایی دارند، کانونی را تشکیل میدهند که خود به عنوان یک موجود زنده در ارتباط با شرایط محیط زندگی قرار میگیرد، از آن تأثیر می پذیرد و برآن اثر میکند. ممکن است شخصیت این موجود نوپا را حاصل جمع شخصیت زن و شوهر بدانند، اما واقع آن است که شخصیت خانواده چیزی بیشتر از حاصل جمع است و در بسیاری موارد با آنها تفاوتهایی نیز دارد.
گذشت زمان، تولد فرزندان و تغییرات زندگی (مخصوصاٌ در شهرهای بزرگ) شخصیت خانواده را تغییر میدهد و بهتبع آن فرزندان رنگ این شخصیت را به خود میگیرند و با شخصیت غالب خانواده و یاعنصر مسلط در آن، همانندسازی میکنند.
چنین گمان شده است که شخصیت خانواده از طریق آرمانها و ارزشهای اخلاقی و رفتاری افراد آن قابل تشخیص است، علاوه برآن حتی با عواملی چون آستانه تحریک عصبی، انگیزهها و هدفها و مانند آنها نیز میتوان این موجود زنده را شناخت. در این صورت است که میتوان خانواده بزهکار، خانواده جرمزا، خانواده عصبانی، خانواده بیمار، خانواده خشن و فریبکار، و..... را به گونهای روشنتر بررسی کرد. از سوی دیگر رفتار افراد یک خانواده نشأت گرفته از معیارهای (بایدها و نبایدها) آن خانواده است و افراد آن خانواده براساس این معیارها در خانه رفتار میکنند. ممکن است با رفتاری که آنها در بیرون از خانه و با دیگران دارند، متفاوت باشد و حتی گاه مغایر با رفتار نخست است که چنین تفاوتهایی در رفتار افراد بیشتر در جوامع شهری و صنعتی که روابط افراد گسیخته است، دیده میشود. منش خانواده را میتوان الگوهای رفتاری خاص دانست که نشأت گرفته از شخصیت آن خانواده است و تعیینکننده روابط افراد خانواده باهم و با دیگران است.
بدین قرار طیف مشکلات ممکن است بیشتر حاصل کارکرد یک شخصیت و منش مسلط مسألهساز خانوادگی باشد، تا حاصل رفتار فردی یکی از فرزندان آن. خلاصه آن که در برخورد با کودکان و نوجوانان مسألهساز هرگز نباید در اندیشه یافتن بنیان واحد فردی بود. همچنان که روشن است، در واقع هیچگونه عامل ارثی و بدنی برای کجروی و مسألهسازی در بین نیست و این منش والدین است که میتواند انتقال یابد کمااینکه شرایطی که منش خاصی را موجب میشوند نیز همگام با این جریان انتقال مییابند.
● اثر ساختمان خانواده:
منش خانواده و سازمان آن باهم تعامل دارند، مثلاً در خانوادههای هستهای (پدر و مادر و فرزندان) شهری که هر دو (پدر و مادر) کار میکنند، ممکن است والدین با هم روابط گرم و صمیمانهای داشته باشند، اما فرصت شناختن کودکان و برآوردن نیازهای آنان را نداشته باشند.
هر دوی والدین یا یکی از آنها ممکن است پرخاشگر و کینهتوز باشند و احساسات خصمانه نسبت به هم داشته باشند یا اساساً در فرصت اندکی که برای اداره منزل دارند، دیگر جایی برای کودکان و نوجوانان نباشد. خانوادههای هستهای اثر فراوانی برکودکان دارند، مخصوصاً اگر والدین هر دو گرفتاری شغلی داشته باشند و امکان کنترل رفتار، پیشرفت تحصیلی، اوقات فراغت، سنجش رغبت و مانند آنها برایشان میسر نباشد (خانوادههای پرکار). طبیعی است که کودکان و نوجوانان به منابع خارج از خانه جذب میشوند و ناکامیها و محرومیتهایی که براثر ارتباطات ناقص گروهی پیش میآید، در محلهایی که اغلب انحرافی است تأمین یا ارضاء میکنند.
حداقل تأثیری که عدم ارتباط کودک با والدین در کودک به جا مینهد و توجه والدین را جلب میکند، عقبافتادگی تحصیلی است. والدین مشغول غالباً دل نگران مشکلات عاطفی کودک نمیشوند چرا که خود از عواطف بریدهاند و این گونه مشکلات را به حساب نمیآورند اما آنان هم نگران درس فرزندان خود هستند و غالباً شعار آنها این است: (به هر دری می زنیم تا فرزندانمان راحت باشند و درس بخوانند).
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب چین دولت رئیس جمهور پاکستان رئیسی گشت ارشاد مجلس شورای اسلامی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
کنکور تهران پایتخت سیل قم سازمان سنجش فضای مجازی اصفهان زنان شهرداری تهران سلامت پلیس
خودرو دلار آفریقا قیمت خودرو قیمت دلار تورم قیمت طلا بازار خودرو بانک مرکزی سایپا ایران خودرو ارز
فیلم سریال پایتخت تلویزیون موسیقی سریال ترانه علیدوستی سینمای ایران سحر دولتشاهی مهران مدیری کتاب شعر
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس
فلسطین رژیم صهیونیستی غزه اسرائیل جنگ غزه آمریکا روسیه حماس طالبان اوکراین ایالات متحده آمریکا ترکیه
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال تراکتور
سامسونگ همراه اول ناسا الماس تسلا تیک تاک فیلترینگ
مالاریا زوال عقل پیری کاهش وزن سلامت روان داروخانه