چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

پیروزی حزب الله بر اسراییل از نگاه دو محقق آمریکایی


پیروزی حزب الله بر اسراییل از نگاه دو محقق آمریکایی

پایگاه تحلیلی «کانترپانچ» به قلم «السترکروک» و «مارک پری» دو محقق آمریکایی در گزارشی به بررسی پیروزی حزب الله بر اسراییل در جنگ ۳۳ روزه و پیروزی حزب الله در جنگ اطلاعاتی می پردازد و علت شکست اسراییل در جنگ اطلاعاتی را دست کم گرفتن توان اطلاعاتی و ضدجاسوسی حزب الله می داند

پایگاه تحلیلی «کانترپانچ» به قلم «السترکروک» و «مارک پری» دو محقق آمریکایی در گزارشی به بررسی پیروزی حزب الله بر اسراییل در جنگ ۳۳ روزه و پیروزی حزب الله در جنگ اطلاعاتی می پردازد و علت شکست اسراییل در جنگ اطلاعاتی را دست کم گرفتن توان اطلاعاتی و ضدجاسوسی حزب الله می داند.

این دو محقق آمریکایی در گزارش خود به حقایق تازه ای اشاره کرده اند که می تواند برای شناخت بیشتر این جنگ نابرابر مفید باشد.

حزب الله توانسته بود طی سالهای پس از ۲۰۰۴ تا شروع جنگ نه تنها سیستم های اطلاعاتی خود را به شدت تقویت کند بلکه بیش از صدها زاغه و انبار مهمات را در مناطق مختلف حفر کند. به طوری که حتی خود فرماندهان حزب الله هم از محل دقیق همه این زاغه ها مطلع نبودند.

مقامات حزب الله هیچ اطلاعاتی در رابطه با مبارزات، نیروها و راهبردهای آتی خود ارائه نمی دهند. با وجود این، امروزه درس های برگرفته از دیدگاه حزب الله نسبت به جنگ، در حال ظهور هستند و طراحان راهبردی آمریکا و اسراییل از آنها استفاده می کنند. نتایج این مقاله بر ارزیابی های انجام شده در طول جنگ در خود منطقه، مصاحبه با کارشناسان نظامی اسراییل، آمریکا و اروپا، دیدگاه های متخصصین نظامی نسبت به جنگ و شبکه ای از مقامات عالی رتبه درخاورمیانه بنا شده است که به بررسی نتایج جنگ پرداخته اند.

نتایجی که ما بدان دست یافته ایم با دیدگاه کنونی برخی از مقامات کاخ سفید و اسراییل در تضاد است: این مقامات بر این عقیده اند که حملات اسراییل توان نظامی حزب الله را نه تنها برای شروع جنگ بلکه برای جنگ های آینده به نحو چشمگیری تضعیف کرده و چنانچه ارتش اسراییل در جنوب لبنان مستقر شود، به خوبی خواهد توانست بر دشمن خود فائق آید و راه حلی مطابق میل اهداف سیاسی اسراییل بر آن تحمیل کند.

اما باید گفت که حقیقت چیز دیگری است. از همان ابتدای جنگ، فرماندهان حزب الله طی عملیاتی اطلاعاتی، نظامی و سیاسی به خوبی در چرخه تصمیم گیری های راهبردی و تاکتیکی اسراییل نفوذ کردند و توانستند قاطعانه بر اسراییلی ها فائق آیند و آنها را شکست دهند.

«حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله در ابتدای جنگ بیان داشت که واکنش نظامی اسراییل به ربوده شدن دوتن و کشته شدن هشت تن از سربازانش درساعت ۰۴:۹ صبح دوازدهم ژوئیه، مایه تعجب رهبران حزب الله شد. این سخنان حسن نصرالله، فصل الخطاب خبرهایی بود که بیان می داشت ؛ حزب الله عامدانه قصد شروع جنگ را داشته و ربودن سربازان بخشی از نقشه حزب الله و ایران بوده است. گرچه حزب الله مشخص کرده بود که قصد ربودن سربازان را دارد، با این حال دلایل خوبی وجود دارد که نشان می دهد آنها هیچ گاه جنگ را درتابستان شروع نمی کردند، چرا که در تابستان شمار زیادی از شیعیان ثروتمند از مناطق یهودی به لبنان می آیند (و پول زیادی را دراین منطقه خرج می کنند) و در نتیجه شمار زیادی از اعراب خلیج (فارس) وارد این کشور می شوند.

درحقیقت ربوده و کشته شدن سربازان اسراییلی رهبران حزب الله را متعجب ساخت. این اقدام بدین دلیل صورت گرفت که نیروهای حزب الله در مرز اسراییل دستور داشتند که از نقطه ضعف های نظامی اسراییل بهره جویند. به دنبال خودداری «آریل شارون» نخست وزیر سابق اسراییل از پایبندی به تعهدات خود برای آزادسازی تمامی زندانیان حزب الله طی آخرین تبادل زندانیان میان اسراییل و حزب الله، حسن نصرالله بارها از قصد حزب الله به ربودن سربازان اسراییلی سخن گفته بود.

● گزارش هاآرتص از تخلفات مرزی سربازان اسراییلی

در واقع، ربودن سربازان کاری بسیار ساده بود. سربازان مرزی اسراییل دستورالعمل های عملیاتی را رعایت نمی کردند. آنها در غیاب فرماندهان شان وسایل نقلیه خود را در دیدرس تأسیسات حزب الله و دور از پوشش تسلیحات خودشان قرار می دادند.

لازم به ذکر است درحالی که رسانه های غربی همواره سعی داشتند تا وقایع مرزی اسراییل و لبنان را به نحوی دیگر گزارش دهند، روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» کاملا این وقایع را تأیید می کند و می نویسد: «تعدادی تانک و خودروی زرهی بلافاصله برای تعقیب نیروهای حزب الله به داخل لبنان اعزام شدند. در این تعقیب بود که تانک «مرکاوا» در حدود ساعت ۱۱ صبح در محدوده ۷۰متری شمال حصار مرزی از روی بمبی بسیار قدرتمند با حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلوگرم مواد منفجره عبور کرد. تانک کاملا نابود شد و چهار سرنشینش بلافاصله کشته شدند. در ساعات بعد، سربازان ارتش اسرائیل حملات شدیدی علیه نیروهای حزب الله آغاز کردند... در این درگیری ها، حدود ساعت ۳ بعدازظهر، یک سرباز اسرائیلی کشته و دو تن مجروح شدند.»

● سربازان اسرائیلی را فرمانده اسرائیلی کشت

ربوده شدن سربازان موجب شروع اشتباهات سربازان اسرائیلی شد، اشتباهاتی که در نتیجه عملکرد فرماندهان خارج از آیین عادی مرزی خود تشدید می شد. اعضای گشت مرزی روزهای آخر استقرار خود را در شمال سپری می کردند و تجهیزاتشان هم رو به اتمام بود. اما حقیقت آن است که هشت سرباز اسرائیلی را نیروهای حزب الله نکشتند، بلکه آنها هنگامی کشته شدند که فرمانده مرزی ارتش اسرائیل، که از غفلت خویش از آیین مرزی شرمسار بود، به آنها دستور تعقیب آدم ربایان را داد. دو خودروی زرهی که برای تعقیب حرکت کرده بودند در دام مین های ضدتانک حزب الله افتادند و نابود شدند. در واقع این هشت سرباز اسرائیلی طی این عملیات یا اقدامات رزمی پس از آن کشته شدند.

اینکه سربازان اسرائیلی تا این حد بدون پوشش و حمایت به مرز نزدیک شده بودند و خود را در معرض مستقیم حمله نیروهای حزب الله قرار داده بودند، این سؤال را برای مقامات اسرائیلی مطرح کرده که آیا این نیروها خارج از دستورات فرماندهان عمل می کردند. مقامات ارشد ارتش اسرائیل کمیسیونی داخلی ایجاد کردند تا به بررسی این وقایع و آیین و روندهای حاکم بر فعالیت نیروهای مرز شمالی اسرائیل بپردازد. تاکنون این کمیسیون هیچ گزارشی از یافته های خود منتشر نکرده است.

گرچه حزب الله از واکنش اسرائیل متعجب شده بود، با این حال، اندکی پس از ربودن سربازان، نیروهای جنوب لبنان و زرادخانه ها به حالت آماده باش درآمدند. پدافندهای مجهز و مستحکم حزب الله نتیجه شش سال تلاش بی وقفه بود که از سال ۲۰۰۰ با خروج اسرائیل از منطقه شروع شده بود. بسیاری از سنگرهای حزب الله به دست مهندسان آن تقویت و تجهیز شده بود، به طوری که برخی از این سنگرها و تأسیسات حتی مجهز به تهویه هوا بودند.

● ایجاد تأسیسات نظامی در فضای باز و آشکار حیله ای برای فریب اسرائیل

در طول سال های قبل حزب الله، زرادخانه های بسیاری را ایجاد کرده است، منتها برای فریب اسرائیلی ها، زاغه ها و تأسیساتی را در فضای باز و آشکار و در برابر دید هواپیماهای بی خلبان اسرائیلی یا لبنانی هایی که با اسرائیلی ها ارتباط نزدیک داشتند، می ساختند. جز در چند مورد، این زاغه ها و تأسیسات عمدتاً دام و تله بودند. مهم ترین زاغه ها و زرادخانه های سلاح در تپه های سنگی لبنان تا عمق ۴۰ متری حفر شده اند. تقریباً حدود ۶۰۰ زرادخانه سلاح و مهمات در جنوب لیتانی حفر شده اند.

به دلایل امنیتی، هیچ یک از فرماندهان حزب الله از محل تمامی زاغه ها آگاهی نداشت، و هر لشگر شبه نظامی تنها به سه زاغه دسترسی داشت: یک زاغه اصلی و دو زاغه فرعی، در صورتی که زاغه اصلی نابود می شد. برای هر واحد نظامی هم یک مقر استقرار اصلی و پشتیبانی مجزا در نظر گرفته شده است، و آنها موظف بودند تنها در همان مناطق مشخص مبارزه کنند. آیین امنیتی برای استقرار نیروها به خوبی و با دقت رعایت می شد. هیچ یک از اعضای حزب الله ساختار کلی زاغه های آن را نمی شناخت.

در ۷۲ ساعت اول جنگ، زرادخانه ها و مقرهای اصلی استقرار حزب الله، مورد حمله نیروی هوایی اسرائیل قرار گرفتند. فرماندهان اسرائیلی توانسته بودند با استفاده از گزارش های اطلاعاتی این زاغه ها را شناسایی کنند؛ آنها این کار را به طرق زیر انجام دادند: استراق سمع ارتباطات حزب الله، عکس های ماهواره ای به دست آمده در نتیجه همکاری با نظامیان آمریکایی، عکس های گرفته شده توسط هواپیماهای اسرائیلی در منطقه و عکس های گرفته شده توسط هواپیماهای بدون خلبان اسرائیلی در جنوب لبنان و مهم تر از همه، شبکه ای ازمنابع اطلاعاتی انسانی مطمئن که به استخدام مقامات اطلاعاتی اسرائیل درآمده بودند، از جمله شمار زیادی از اتباع خارجی (غیرلبنانی) که به عنوان کارگر مهاجر در منطقه فعالیت داشتند.

● در طول جنگ حزب الله هیچ گاه از نیروهای پشتیبان خود استفاده نکرد

بنا به گزارش های فرماندگان حزب الله از جنگ، نیروهای اسرائیلی هیچ گاه نتوانستند منطقه مرزی و شهر مارون الرأس را به تسخیر و کنترل کامل خود درآورند. همچنین در طول این جنگ، برخلاف اسرائیل، حزب الله هیچ گاه از نیروهای پشتیبانی خود استفاده نکرد. به گفته یکی از کارشناسان نظامی منطقه «در تمام طول جنگ تنها یک تیپ سه هزار نفره حزب الله می جنگید. تیپ نصر تمام دوران جنگ را مبارزه کرد و حزب الله هیچ گاه تقویت آن را ضروری نیافت.»

گزارش های رسیده از لبنان این موضوع را تأیید می کند. علی رغم انتظار حزب الله، نیروهای اسرائیلی سازماندهی و نظم بسیار ضعیف و شکننده ای داشتند. مطابق این گزارش ها، تنها نیروهای تیپ «گولانی» بودند که مطابق آیین و استانداردهای جنگی عمل می کردند. به گفته یکی از مقامات، ارتش اسرائیل «بافته ای چهل تکه» بود. وی می افزاید: اما «این درست نتیجه چهار دهه بمباران بر سر زنان و کودکان در کرانه باختری و غزه است.»

فرماندگان ارتش اسرائیل همچنین از عملکرد سربازان خود، و بی نظمی حتی بهترین نیروهای آموزش دیده شان رنج می بردند. وضعیت نیروهای پشتیبان بسیار بدتر بود و این فرماندهان همواره در اعزام آنها به میدان جنگ مردد بودند.

در بیست و پنجم ژوئیه، دست کشیدن اولمرت از نابودی حزب الله کاملا جدی شد. مسئول اعلام این خبر، «امیر پرتز»، وزیر دفاع اسرائیل بود که هدف کنونی اسرائیل را ایجاد یک «منطقه امنیتی» درجنوب لبنان خواند. اوسخنانش را همراه با این تهدید ایراد کرد:«چنانچه نیرویی بین المللی برای کنترل این منطقه تشکیل نگردد، ما همچنان به کنترل براین حصارها ادامه خواهیم داد و به سوی هرکس که قصد نزدیکی به منطقه امنیتی را داشته باشد آتش خواهیم گشود، و طبعا این افراد خود می دانند که صدمه خواهند دید.»

● نابودی حزب الله ادعایی کاملاً پوچ بود

نابودی کامل حزب الله و نیز اینکه تنها ناتو برای حفظ صلح مرزی، مورد قبول است، هر دو ادعایی بودند که به سرعت محو گشتند. دربیست و پنجم ژوئیه ،اسرائیل خبر داد که «ابوجعفر»، یکی از فرماندهان بخش مرکزی حزب الله دردرگیری با نیروهای اسرائیلی در نزدیکی روستای مرزی مارون الرأس که هنوز به دست اسرائیلی ها نیفتاده بود، کشته شده است. اما این گزارش، صحت نداشت چرا که ابوجعفر پس از پایان جنگ درملأعام ظاهر شد و سخنرانی کرد.

به هنگام سفر «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه آمریکا به بیت المقدس، نیروهای اسرائیلی درپی تسخیر «بنت جبیل» ، برآمدند. این جنگ ۹ روز به طول انجامید ولی این شهر همچنان تا آخر جنگ در دست نیروهای حزب الله باقی ماند. درآن زمان دیگر این شهر کاملا نابود شده بود، نیروهای حزب الله درطی بمباران و حملات سنگین هوایی درسنگرهای خود پناه می گرفتند و تنها هنگامی بیرون می آمدند که نیروهای اسرائیل برای تسخیر شهر دست به عملیات زمینی می زدند.

در بیست و چهارم ژوئیه، اسرائیل برای نخستین بار حدود هزار قبضه مهمات خوشه ای خود را درجنوب لبنان درمقابل آنچه که «تاسیسات حزب الله» می نامید، مستقر کرد؛که خود دلیلی دیگر بر شکست بارز آن ها در لبنان بود. سلاح خوشه ای، ابزاری بسیار موثر و البته خطرناک و ناپسند است و کشورهای استفاده کننده از آن از جمله کشورهای عضو ناتو، روسیه و چین، هرگز حاضر به انعقاد موافقت نامه ای برای ممنوعیت استفاده از آنها نبوده اند. با این حال، کشورهای استفاده کننده از این سلاح، به منظور کاستن از احتمال شکست و بی اثری آن ها، آن ها را دوفیوزه می کنند. در دوران ریاست جمهوری «بیل کلینتون»، وزیر دفاع آمریکا «ویلیام کوهن» موافقت کرد تا سلاح های خوشه ای دو فیوزه شوند و آن دسته ازسلاحی که نرخ عمل نکردن آنها بالاست را از دور تجهیزات آمریکا خارج شود و بدین تربیت بتوانند نرخ عمل نکردن آنها را از ۱۴ درصد به ۳درصد کاهش دهند.

● دوازده روستای لبنانی مورد حمله بمباران خوشه ای اسرائیل قرارگرفتند

گرچه تحقیقات در باره استفاده ارتش اسرائیل از این سلاح هنوز ادامه دارد، با این حال به نظر می رسد که آنها از مهمات تک فیوزه استفاده کرده باشند. گزارش های اخیر رسانه های اسرائیل نشان می دهد که توپخانه های اسرائیل حدود دوازده روستای لبنانی را با بمب های خوشه ای بمباران کردند، به نحوی که می توان گفت استفاده «بدون تبعیض» از سلاح به تحقق پیوسته است.

در بیست و ششم ژوئیه مقامات اسرائیل اعتراف کردند که بیست و چهار ساعت گذشته یعنی جنگ بنت جبیل، «سخت ترین روز جنگ درجنوب لبنان» بوده است. به دنبال ناتوانی درتسخیر این شهر، فرماندهان ارتش تصمیم گرفتند که از نیروهای زبده تیپ گولانی استفاده کنند. عصر آن روز طی دو ساعت ۹ تن از سربازان این تیپ کشته و بیست ودو تن زخمی شدند. اواخر آن روز ارتش اسرائیل سربازان زبده تیپ چتربازان را به مارون الرأس اعزام کرد. جایی که جنگ با نیروهای تیپ نصر وارد روز سوم شده بود.

در بیست و هفتم ژوئیه، درواکنش به شکست نیروهای اسرائیلی درتسخیر این شهرها، دولت اسرائیل سه گردان پشتیبانی دیگر یعنی ۱۵۰۰ سرباز را اعزام داشت.

با وجود این در بیست و هشتم این ماه. شکست ارتش اسرائیل در متوقف ساختن حملات موشکی حزب الله به خوبی نمایان شد. در آن روز، حزب الله موشک جدیدی به نام خیبر-۱ به سمت «آفولا» پرتاب کرد.

● حزب الله پیروزنهایی میدان

اما با درنظرگرفتن کل تلفات دو طرف یعنی موشک ها، خودروهای زرهی وشمار کشته و زخمی شدگان، می توان با قاطعیت حزب الله را پیروز این جنگ نامید. حتی اگر هم چنین نباشد (که یقینا هست)، جنگ ۳۳ روزه حزب الله با اسرائیل در ماه های ژوئیه و اوت، زلزله ای سیاسی را درمنطقه به دنبال داشته است.

پیروزی قاطع نظامی حزب الله بر اسرائیل که دراصل پیروزی بر آمریکا بود تاثیری ماندنی برجایگاه آمریکا درمنطقه خواهد داشت.

منبع : فارس