دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
برخلاف ایدهآلهایمان عمل نکنیم
![برخلاف ایدهآلهایمان عمل نکنیم](/web/imgs/16/36/0nq701.jpeg)
هر کاری میکنی یک دلیلی برایش داری... چون اعتماد در سازمان نیست، من چرا کار کنم؟ چون دل مدیران بالاتر نمیسوزد، من چرا دل بسوزانم؟ به یک نوعی با فرافکنی هر کاری را برای خودمان مجاز میدانیم. نتیجه چه میشود؟...
ما به عنوان افراد تحصیلکرده و مهندس و مدیر قاعدتا باید نتیجهگرا باشیم. چه عایدمان میشود؟ غیر از این است که میشویم آدمیسرخورده و منفی نگر و بدبین که به تدریج تمام این خصیصهها ذاتی ما میشود و در نهایت ما میشویم همانهایی که از آنها انتقاد میکنیم و مانع و سد برای کسانی دیگر که میخواهند تازه شروع کنند.
ما میتوانیم به مسائل مدیریتی دو نگاه و شاید چند نگاه داشته باشیم. اینکه واقعیتها چیست و ما هم واقعیتها را حقیقت بدانیم و به موضع انفعال بیفتیم و بگوییم فداکاری کنیم که چه بشود و ما هم بشویم همرنگ جماعت. این یک راه حل است، نمیگویم خوب یا بد. با عدم دلسوزی و فداکاری و… حال سازمان و… را گرفته است و در کوتاه و درازمدت به سازمان آسیب رسانده است. میرسی به جایی که فداکاری پیشکش، حتی به این نتیجه میرسی که کار عادی هم نکنی و یک مقدار جلوتر اینکه در کار دیگران هم اخلال کنی. پاسخگو نیستی.
ما میتوانیم بگوییم هر که هر جور خواست باشد... من که نباید منفعل شوم، سعیام را میکنم که فعال عمل کنم. به قدر مثقالی اگر کار موثر و مفید انجام دهم و تاثیرگذاری کردم رسالت خودم را انجام دادهام. اگر نتوانم خیلی تاثیرگذار باشم حداقل این روش و فکری که به آن اعتقاد دارم را زنده نگه داشتهام. شرایط که تا ابد یکسان نمیماند. شاید در زمانهای دیگر یا در محیطی دیگر بتوان اثری خلق کرد. شاید کسی که با ما کار میکند و از این روشها اثر میپذیرد بتواند در جایی و زمانی دیگر تاثیرگذار باشد. این نگاه ایدهآلگرایانه است، ولی مگر ما انسانها کلا ایدهآلگرا نیستیم؟ مگر ایده ال گرایی بد است؟
البته دو مقوله را باید جدا کنم، ایدهآلگرایی را با ایده آلیسم. یعنی ضمن توجه به واقعیات، هدف را گم نکردن. اگر اعتقاد داریم نوع مدیریت درست مدیریت علمی است و دوره مدیریت سنتی به سر آمده است و اگر اعتقاد داریم سازمانهای ما نیازمند فداکاری و سخت کوشی هستند، شاید حتی اگر عرصه برایمان فراهم نشود یا کم فراهم گردد، ولی اگر فرصتی بدست آوردیم، بر خلاف ایدهآلهایمان عمل نکنیم.
در بخش خصوصی ما شما اختلاف دیدگاه دو نسل مدیریتی را مشاهده میکنید. ولی یک سری عوامل در همه نسلها مشترک است. همین مدیریت سنتی با سخت کوشی موفق شده است. تاکید من بر پیگیری و رها نکردن هدف است و فداکاری برای رسیدن به هدف. حالا اگر کسانی کمی دیدگاههای نوین داشته باشند و سخت کوشی و پایداری کنند فکر میکنید نمیتوانند موفق باشند؟
انتخابات ریاست جمهوری انتخابات مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم علیرضا زاکانی قالیباف محمدباقر قالیباف پزشکیان حمید نوری
معدن شازند تهران هواشناسی شهرداری تهران جاده چالوس وزارت بهداشت قتل آموزش و پرورش سیلاب چالوس سازمان هواشناسی
دولت سیزدهم خودرو ایران خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو همستر کامبت بورس یارانه مسکن حقوق بازنشستگان قیمت سکه
تلویزیون عربستان کربلا سینمای ایران موسیقی بهاره رهنما رسانه ملی دفاع مقدس سینما سریال بازیگر جواد عزتی
وزارت علوم فناوری دانشگاه آزاد اسلامی دانش بنیان جهاد دانشگاهی خورشید
رژیم صهیونیستی روسیه غزه فلسطین جنگ غزه آمریکا اوکراین چین جنگ اوکراین حزب الله لبنان ترکیه حماس
یورو 2024 فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان مس رفسنجان جام حذفی جام ملت های اروپا باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فدراسیون فوتبال بازی
اینترنت هوش مصنوعی جهان اپل اسنپ مهاجرت تلگرام ایلان ماسک ناسا مایکروسافت سامسونگ گوگل
سازمان غذا و دارو کاهش وزن ویتامین سنگ کلیه پیری میگرن فشار خون