چهارشنبه, ۲۷ تیر, ۱۴۰۳ / 17 July, 2024
مجله ویستا

شبه علم در ایران


شبه علم در ایران

● داستان هایی به اسم کیهان شناسی
یکی دیگر از اشکالات رایج در زمینه ی شبه علم در جامعه ی نجوم آماتوری ایران ، قصه هایی است که به اسم کیهان شناسی مطرح می شود.
نمونه ی این قصه ها را …

داستان هایی به اسم کیهان شناسی

یکی دیگر از اشکالات رایج در زمینه ی شبه علم در جامعه ی نجوم آماتوری ایران ، قصه هایی است که به اسم کیهان شناسی مطرح می شود.

نمونه ی این قصه ها را در بحث های درون تالارهای گفتگوی نجومی بیشتر از هرجای دیگری می توانید ببینید ، مباحثی که به راحتی و بدون داشتن هر نوع اطلاعات ریاضی فیزیکی در مورد مدل های کیهان شناختی مطرح می شود ، نقد می شود ، و به نتیجه هم می رسد. عمده ی این نظریات بر پایه ی یک فهم نادرست از نسبیت عام و البته کمی مخلوط کردن اندیشه هایی که خودشان اسم فلسفه را بر آن می گذارند شکل می گیرند.

به طور مشخص می توان از موارد زیر نام برد :

۱) بحث های بی ریشه در زمینه ی جهان های موازی ، انفجار بزرگ ، جهان مولتی انفجاری ! و …

۲) ربط دادن مواردی از کیهان شناسی نوین به مباحث مذهبی و فلسفی ( مانند آنچه شهریار در شعرش خطاب به اینشتین می گوید ، یا ربط دادن حرکت جوهری صدرالمتالهین به بعد چهارم ماده و غیره )

۳) ارائه ی یک نظر جدید ( شاید با اغماض بتوان گفت یک مدل کیهان شناختی جدید ) بدون رابطه های ریاضی و حتی سازگاری با کشفیات فعلی

۴) شرح و توضیح اشتباه نظریه های کلاسیک کیهان شناسی ( حتی در مورد موارد خاص مانند سیاه چاله ها و … هم این شرح و توضیحات اشتباه به وفور دیده می شود )

اما چرا اینچنین در جامعه ی نجوم آماتوری ما این موارد رشد کرده است؟

چند مورد اصلی عبارتند از :

۱) ارائه ی کتاب هایی که قصه بوده اند ، به جای کتاب های نجومی ! مثلا چند کتاب از عامه پسند از هاوکینگ با ترجمه هایی عامه پسند تر. کتاب هایی که از نظریات جدید کیهان شناسی در روانشناسی ( روانشناسی شبه علمی ) ، متافیزیک و … استفاده می کنند و …

۲) ارائه ی مقالات کیهان شناسی بدون روابط ریاضی فیزیکی و به صورت داستان وار در مجله های عمومی علمی ( دانشمند ، نجوم ، اطلاعات علمی و … ) که باعث شده اند خوانندگان که عموما دانش آموزان دبیرستانی هستند ، فکر کنند که می توان به همین راحتی در مورد کیهان شناسی اظهار نظر کرد. ( بعدا در مورد بسیاری از این مقالات و نوشته ها به صورت موردی نقد هایی خواهم نوشت )

۳) تدریس کیهان شناسی در دبیرستان ها ، رصدخانه ها ، مراکز نجومی ، فرهنگسراها و … توسط کسانی که صلاحیت تدریس را نداشته اند ( هرچند که مخاطبان نیز صلاحیت تحصیل این موارد را نداشته اند ) در نتیجه طیف عظیمی از جامعه ی نجومی که از این مراکز برخواسته اند ، به این نتیجه رسیده اند که همین قصه ها که برای آنان گفته شده است ، همان کیهان شناسی است.

۴) ارائه ی ورک شاپ های عمومی کیهان شناسی در همایش های دانش آموزی ، باشگاه های نجومی و غیره ، که تماما مانند مورد بالا می باشد.

۵) روحیه ی عجیب و غریب ما ایرانی ها ، که در همه ی زمینه های “کارشناس ارشد” هستیم !

۶) نقش اخبار علمی – فرهنگی – هنری صدا و سیما را هم در ارائه ی این اطلاعات غلط و کلا رواج شبه علم در جامعه نمی توان نادیده گرفت.

۷) این که اصلا برای ما تشریح نشده که کیهان شناسی چیست ، یک مدل استاندارد کیهان شناسی چیست ، و چگونه یک مدل جدید ارائه می شود ، و چگونه پذیرفته می شود.

چه کار کنیم؟

۱) یکی از دوستان همیشه می گفت : به جای خواندن این قصه ها بنشینیم و نجوم کروی بخوانیم !

۲) اگر واقعا فکر میکنیم نظریه ای جدید در کیهان شناسی داریم ، بایستی آن را به صورت ریاضی فیزیکی و فرموله بیان کنیم ، بیان کردن هم یعنی آن را برای یک کنفرانس – مجله ی رتبه دار فیزیکی ارسال نماییم ، اگر مشکل خاصی نداشت و پذیرفته شد ، می توانیم از آن دفاع کنیم. البته برای این کار بایستی شما حداقل دانشجوی دکتری کیهان شناسی باشید ، مقاله ی شما یک استاد راهنما داشته باشد ، از یک دانشگاه – مرکز پژوهشی معتبر ارسال شود و …

۳) در بین نظریاتی که اشکال ریاضی نداشته باشند ، نظریه ای پذیرفته می شود که بتواند با واقعیات عالم ( آخرین اکتشافات نجومی – کیهان شناسی ) تطابق داشته باشد ، و بهتر از نظرات قبلی پدیده ها را توجیه کند ، در ضمن به درد هم بخورد ! پس اگر شما نظریه ای دارید که می گویید در هر لحظه همه ی جهان از بین می رود و دوباره آفریده می شود ، ( اگر بتوانید فرمول بندی ریاضی اش کنید ) به این دلیل که هیچ گره ای از هیچ کاری نمی گشاید به درد هم نخورد.

۴) به نجوم آماتوری بپردازیم ، کیهان شناسی را بگذاریم برای کیهان شناسان ، کار منجمان آماتور چیز دیگری است

منبع : فیس بوک (کافه نجوم)