دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا

جابه جایی فرهنگ برای سیاست و اقتصاد


جابه جایی فرهنگ برای سیاست و اقتصاد

مقدمه ای بر سینما و سکولاریسم

سینما که امروزه یکی از مهمترین رسانه ها در جهان است علاوه بر ابزاری برای سرگرمی، به عنوان وسیله ای برای انتقال فرهنگ هم مورد استفاده قرار می گیرد؛ به نحوی که در دنیای امروز به عنوان ابزاری برای تهاجم فرهنگی به جوامع، القای تفکرات ایدئولوژیک و سیاسی به دیگران و حتی نفوذ در فرهنگ ها و نابودی آن فرهنگ استفاده می کنند.

ذهن آدمی به خاطر علاقه به تنوع همیشه جذب چیزی جدیدتر و جلوه ای پرزرق و برق تر می شود که یکی از این جلوه ها تصویری است که از طریق تلویزیون و سینما مشاهده می شود. همین موضوع باعث شده که دنیای غرب از این دریچه قابل نفوذ استفاده کرده و در کشورها به ویژه کشور ما که دارای فرهنگ و مکتبی مشخص است سعی در منحرف کردن اذهان به ویژه نسل جوان که بالطبع طالب چیزهای نو و جذاب است نماید. کشورهای غربی به ویژه انگلستان و آمریکا به خوبی می دانند برای پیشبرد اهداف خود باید ابتدا تفکر و فرهنگ اصیل آن سرزمین را از آنان ربوده و سپس تفکر دلخواه خود را جایگزین کنند که در این راه رسانه هایی همچون سینما به دلیل استقبال فراوان از آن می توانند نقش موثری داشته باشند. یک فیلم، به طور مستقیم یا غیرمستقیم یک پیام را قابل باور می کند که یکی از این پیام ها سکولاریسم است.

سینمای غرب در جلوه های صادراتی تصویری خود سعی کرده به ویژه در این سالها این موضوع را پی گیری کند که به واقع در سه بعد آن را ادامه داده است:

۱) تفکر بی خدایی که در آن به دنبال اثبات جهانی بدون خدا است، هر چند که در این زمینه بسیار ناتوان بوده اما به هر حال تا حدودی تاثیر گذاشته است.

۲) ضربه زدن و تحریف عقاید دیگر ملتها و عقایدی که با آنها مخالف است، به ویژه دین اسلام.

۳) ایجاد و ترویج بی بندوباری فکری و فرهنگی و بی اهمیت جلوه دادن ارزش های مذهبی در بین اذهان عمومی به ویژه جوانان که هر کدام از آنها هدف خاصی را دنبال می کند.

به عنوان مثال تروریست خواندن مسلمانان در بسیاری فیلم ها، حتی در مورد دیگر مذهب ها از جمله خود مسیحیت هم صادق است و می توان از فیلمی مانند «آخرین وسوسه مسیح» را نام برد. این روند نشان می دهد این تفکر در سینما علاوه بر اسلام زدایی سعی در به زیر سؤال بردن ادیان دیگری مانند مسیحیت دارد. ژانر جدیدی در سینمای هالیوود در حال شکل گیری است که به سینمای فلسفه گرا اطلاق می شود و در آن سعی می شود با پرستیژ دروغین روشنفکرانه، مبانی دینی را زیر سؤال ببرند. نکته قابل تأمل این است که این رویه تنها در یک ژانر و موضوع خاصی محدود نمی شود و کار از این هم فراتر رفته است.

به طوری که در فیلم هایی مانند هری پاتر که مخاطب آن نوجوانان هستند هم در قالب پرداختن به جادو، تفکر بی خدایی به طور غیرمستقیم القا می شود. در این نوع فیلم ها دنیایی ترسیم می شود که بدون حضور معنویات و خدا و تنها بر پایه جادو حوادث اتفاق می افتند. براساس نگاه دینی، تقابل خیر و شر در اصل مبارزه خدا و بندگانش با شیطان و سربازانش است، نه بین شیطان و جادو. در اعتقادات دینی، منشأ همه خوبی ها خداست و تنها با رفتن به سوی خدا می توان با بدی ها و شیطان مبارزه کرد، این در حالی است که هری پاتر، خرافات، سحر و جادو را به جای خدا و دین معرفی می کنند.

به این ترتیب یکی از روش های سینمای سکولار، اعتبار بخشیدن به موضوعاتی است که در مرام و عقیده انسانی و دینی باطل هستند؛ جادو، خرافه پرستی، شیطان پرستی و... از جمله این موضوعات است. دلیل این همه هجمه تصویری از سوی غرب در قالب رسانه قدرتمندی مانند سینما، از بین بردن ریشه های ناب و اصیل فکری و بومی هر ملتی است که با آن ها در تعارض هستند.

این موضوع یادآور زمان رضاخان است. در آن زمان، یکی از کارشناسان انگلیسی گفته بود که نمی توان بدون از بین بردن اصول فکری و ارزش های اسلامی، بازار مصرف ایران را کنترل کرد و برای همین، از میان برداشتن ارزش هایی چون حجاب اسلامی در دستور کار آن ها قرار گرفت، تا بتوانند با جابه جایی فرهنگ به اهداف سیاسی و اقتصادی خود برسند. به نظر می رسد که امروز هم اهداف آن ها تغییری نکرده است و تنها راه های رسیدن به این اهداف تغییر کرده؛ روش های آن ها امروز بسیار خطرناک تر از گذشته است.

یکی دیگر از زمینه های سینمای سکولار از بین بردن حریم های اخلاقی، که در ادیان، به خصوص اسلام مورد تأکید قرارگرفته اند است. غرب برای این هدف از فیلم ها و تصاویر مستهجن بهره می برد. چرا که تجربه آن ها نشان می دهد بی بندوباری جنسی در یک جامعه، حاصلی جز فروپاشی بنیان خانواده و طغیان بیماری های روانی ندارد.

غرب، کاملا از تأثیر سینما آگاه است. چرا که تصویر، نقش سریع تر و عمیق تری بر ذهن می گذارد و تکرار یک موضوع به وسیله فیلم، می تواند زمینه را برای پذیرش آن موضوع فراهم نماید. از این رو، باید با این جریان، که هدف گیری اصلی آن نیز جوانان کشور ما هستند مبارزه کرد. تنها راه مبارزه با سینمای سکولار هم از راه خود سینما امکان پذیر است؛ بومی سازی سلیقه مخاطب می تواند نقش موثری در جلوگیری از اشاعه فرهنگ سکولار و پوچی و بی محتوایی فرهنگ غرب باشد. به خصوص این که در مقابل سکولاریسم، ما قابلیت آن را داریم که با تکیه بر فرهنگ معنوی و غنی خویش حرف های بسیاری برای گفتن داشته باشیم.

رضا فرخی