سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
الهام علیوف, رهبر پنجاه میلیون آذربایجانی
همانطور که اطلاع دارید، روز ۳۱ دسامبر سال ۲۰۱۰ میلادی (آخرین روز سال میلادی) طبق روال سالهای گذشته، تحت نام روز همبستگی آذربایجانیهای دنیا در کشور جمهوری آذربایجان و برخی شهرهای اروپایی جشن گرفته شد. بنده خود زیاد پیگیر چنین موضوعهایی نیستم، فقط از یکی از کانالهای دولتی آذربایجان به نام AzTv; شنیدم که الهام علیوف، رئیسجمهوری آذربایجان این روز را به آذربایجانیهای دنیا تبریک گفته است. فردای آن روز اولین واکنش فضای سایبری ایران توسط خبرگزاری تابناک داده شد، آن هم با چنین تیتری: الهام علیوف خود را رهبر ۵۰ میلیون آذری میخواند. در این خبر من ۲ تحریف آشکار دیدم:
۱) اول اینکه الهام علیوف خود را رهبر آذربایجانیهای جهان نخوانده است.
۲) دوم اینکه سخنی از ۵۰ میلیون آذربایجانی به میان نیامده است. اینچنین تحریف پردازی خبرگزاری تابناک در نقل اخبار مرا بسیار آزرده خاطر ساخت، اما برای جلوگیری از ایجاد شدن سروصدای کاذب سکوت اختیار کردم. لکن این سکوت مصلحتی ما باعث سوءاستفاده برخیها شده است. تا جایی که هم شونیزم داخلی و هم فاشیستهای خارج از کشور همچنان بر دروغ پردازیها، توهین و توهمتهای خود ادامه میدهند. در اینجا نمیخواهم بگویم که فلانی این حرف را زدهاست و ال و بل. ما در اینجا به برسی ماهیت چنین دروغ پردازیها و توهینها خواهیم نشست. اما ابتدا نظر شما را به اصل بیانیه الهام علیوف و ترجمه فارسی آن در رابطه با ۳۱ دسامبر جلب میکنم: (اینجانب اصل متن بیانیه را از یکی از »خبرگزاریهای غیردولتی آذربایجان« برداشته و شخصا سطر به سطر ترجمه کردهام)
ترجمه: پرزیدنت الهام علیوف ریاستجمهوری آذربایجان، ۳۱ دسامبر روز همبستگی آذربایجانیهای جهان- را تبریک گفت. در پیام ایشان چنین آمده است:
هموطنان عزیز! همنژادهای محترم! در روز ۳۱ دسامبر روز همبستگی آذربایجانیهای جهان- که در تکتک ما خوشحالی و احساسات صمیمی بهوجود آورده است، به شما از درون قلب سلام میفرستم و بهترینها را برای شما آرزو میکنم. موجودیت دولت مستقل آذربایجان در راستای قدرتمندتر کردن اتحاد آذربایجانیهای جهان و سازماندهی هموطنانمان، امکانات گستردهای فراهم آورده است. همزمان همنژادان خارج از کشور نیز برای توسعه مملکت و حل مشکلات بهوجود آمده تلاش فراوان مینمایند. کمکها و تلاشهای ایشان با اتحاد محکم هموطنان و سازماندهی ایشان ممکن میباشد. به همین خاطر دولت آذربایجان به اهمیت دیاسپرهای آذربایجانی واقف است. و در راه گسترش این پروژه بزرگ کمکهای همه جانبهی خود را مبذول مینماید. نکته خوشحال کننده اینجاست که در بین هموطنان خارج از کشورمان، احساس آذربایجانی بودن و حفظ ارزشهای ملی رفته رفته بیشتر ریشه میاندازد. آذربایجانیهای خارج از کشور میتوانندبا توجه به مناسبتهایی که در حیات سیاسی-اجتماعی و مدنی کشور مسکون خود دارند، ما را در امر تبلیغ تاریخ، فرهنگ و مدنیت آذربایجان در سطح جهانی یاری دهند.
همچنین میتوانند در دفع توطئههای دشمنان ملت آذربایجان، نقش مهمی را ایفا کنند. ایشان میتوانند مانند پل دیپلماسی ما با کشورهای مسکون خود باشند. سال آینده سومین همایش آذربایجانیهای جهان در شهر باکو برگزار خواهد شد. و من مطمئنم که در این همایش، فعالیت دیاسپرهای آذربایجانی از نزدیک بررسی خواهد شد. مصوباتی که تثبیت خواهند شد، تاثیر فراوانی روی سازماندهی همنژادان ما و قدرتمندتر شدن دیاسپرها خواهد گذاشت. قدرتمند شدن توان سیاسی- اقتصادی، پیشرفت دینامیکی و بهتر شدن دمکراسی و مردم سالاری در دولت آذربایجان، آرزوی همه آذربایجانیهای جهان است. تمام پروژههایی که تا پایان سال ۲۰۱۰م در نظر گرفته بودیم، با غرور به بهرهبرداری رسیدهاند. در نتیجه بهوجود آوردن انکشافات پتانسیلی و مدریت صحیح آن، دولت آذربایجان توانستهاست از تنگناهای سخت، جان سالم بهدر ببرد. درحال حاضر ما در جمهوری خود بر یک محیط سالم و باثبات سیاسی- اجتماعی حاکم هستیم. در انتخابات پارلمانی که در نوامبر سال جاری برگزار شد، مردم آذربایجان بار دیگر با میثاقهای حیدر علیوف رهبر فقید آذربایجان تجدید پیمان کردند. و این مسئله بار دیگر اتحاد و یکپارچگی ملت ما را نشان داد. به افتخارات بدست آمده نگاه نکنیم و فراموش نکنیم که هنوز در شرایط جنگ قرار داریم. درحال حاضر والاترین وظیفه ما برقراری تمامیت ارضی آذربایجان میباشد.
این وظیفه ما را واجب کرده تا نسبت به افزایش قدرت دفاعی کشور و تجهیز کردن ارتش کوشا باشیم. ما برای جلوگیری از خونریزی و خرابیهای مجدد، هنوز امیدواریم مناقشه قرهباغ کوهستانی از راه صلح و گفتو گو پایان پذیرد. اما آذربایجان همچنان بر موضع خود پایدار است، و قرهباغ کوهستانی را بخش جدایی ناپذیر خاک خود میداند و خواستار حل مشکلات داخلی آن در چارچوب تمامیت ارضی آذربایجان است. امروز نمیتوانم با اطمینان بگویم آذربایجان از همیشه خود قدرتمندتر است، زیرا رشد عالی اقتصادی و قدرت روزافزون جنگی به تنهایی چارهساز نمیباشد. قدرت اصلی ما در اتحاد و یکپارچگی ما نهفته است. به همین خاطر باید فارغ از مشکلات روزمره، نسبت به وحدت ملی کوشا باشیم.
همانگونه که مشاهده کردید، هیچگونه سخنی از رهبری ۵۰ میلیون آذربایجانی بهمیان نیامده است. ما باید این حقیقت را قبول کنیم که شونیزم فارس بسیار راغب بود تا آذربایجان شمالی در چارچوب شوروی باقی بماند تا اینکه مستقل شود. زیرا طبیعی است که با استقلال آذربایجان شمالی قومیت آذربایجانی موجود در آن تبدیل به ملیت آذربایجانی میشود و با توجه به همزبانی و همفرهنگی اراضی دو سوی ارس و امکانات ارتباطی پیشرفته منجمله کانالهای ماهوارهای، قومیت آذربایجانی موجود در ایران هم تمایل پیدا میکند تا به ملیت آذربایجانی تبدیل شود. و اگر سابقه دیکتاتوری صد ساله شونیزم فارس در ایران و مجاهدات آذربایجانیها برای آزادی را در نظر بگیریم، به ماهیت مسئله پی خواهیم برد. امروزه جمهوری آذربایجان ۱۰ کانل ماهوارهای دارد که فقط در برخی از برنامههای تاریخی واژه آذربایجان جنوبی بهکار برده میشود.
در حالی که مخاطب اصلی این ۱۰ کانال مردم خود جمهوری آذربایجان است، ولی آذربایجانیهای ایران هم به اندازه کافی از دیدن آن متاثر میشوند. زیرا ما از گوش دادن به موسیقی فلوریک خود و از تماشای فیلم به زبان خود مسرور میشویم. اما در عوض شونیزم فارس هزاران برنامه سیاسی میگذارد که ای وای آذربایجان مال ایران (بخوانید فارسستان) است و شما باید به ایران برگردید، ولی صد افسوس برای شونیزم فارس که کسی در جمهوری آذربایجان، زبان فارسی نمیداند.
درد اصلی شونیزم فارس همان است که گفته شد. با اینکه آذربایجانیهای ایران چندین بار دست دوستی دراز کردهاند، اما شونیزم فارس همواره خیانت کرده است. که آخرین نمونه آن جانفشانیهای آذربایجان در هشت سال دفاع مقدس و خیانت شونیزم فارس در جنگ قرهباغ بود. آذربایجان میگوید ما میخواهیم زبان خودمان را یاد بگیریم، با فرهنگ خود تربیت بشیم. و اگر شما قبول دارید میتوانیم مانند دو برادر در یک چاچوب زندگی کنیم. ولی شونیزم فارس در پاسخ میگوید غلط میکنید! زبان اصلی شما فارسی است! فرهنگ فعلی آذربایجان مغولی است! و کی گفته در آذربایجان ایران هویت طلبی وجود دارد، اینها همش کار صهیونیزم و پانترکهای ترکیه است!
آری شونیزم فارس چنان به گرد خودبینی و تکمحوری معتاد شده است که بارها استقلال کشوری را که برای آزادی خود چندین قیام خونین ازجمله به رهبری محمد امین رسولزاده را دیده است، نفی میکند. و شونیزم فارس برای رهایی از درد خماری این اعتیاد خودبینی، هر از گاهی شخصیتی را به باد دشنام میگیرد. و این بار نوبت الهام علیوف است که با انتشار یک خبر تحریف شده و غلط از سوی خبرگزاری تابناک و به تبع آن خبرگزاری مهر و فارس، این چنین به باد دشنام و توهین و افترا گرفته شود. تهمت هایی چون اعتیاد و دشنام های رکیک ناموسی. و در این بین صد افسوس به آذربایجانیهای ساتقینی چوی نظمی افشار (ساواکی سابق) که من ننگم میآید بگویم اهل ارومیه است.
فرزاد قنبری
منبع: http://turk-urmu.blogfa.com/post-۴۱.aspx
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست