جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آیا چین باید از پایین نگه داشتن ارزش پول خود دست بردارد


آیا چین باید از پایین نگه داشتن ارزش پول خود دست بردارد

دیدار اوباما از چین بیش از هر چیز شکستی در همه زمینه های اصلی گفت وگو بود این مسائل اصلی شامل سهم چین در تغییرات آب و هوایی, تسلیحات هسته ای این کشور و وجوه مختلف اقتصاد جهانی بود

دیدار اوباما از چین بیش از هر چیز شکستی در همه زمینه‌های اصلی گفت‌وگو بود. این مسائل اصلی شامل سهم چین در تغییرات آب و هوایی، تسلیحات هسته‌ای این کشور و وجوه مختلف اقتصاد جهانی بود.

در مقاله پیش رو بر دو مساله اقتصادی مهم و مرتبط با یکدیگر تمرکز می‌کنیم. این دو مساله عبارتند از: ارزش‌گذاری پول چین و حجم عظیم دارایی‌های انباشته شده این کشور که عمدتا به صورت اوراق قرضه آمریکایی و دیگر دارایی‌های آمریکایی نگهداری می‌شود.

بانک مرکزی چین در سال‌های دهه ۹۰ و تا سال ۲۰۰۵، ارزش رنمینبی را در مقابل دلار با نرخ کمی بالاتر از هشت رنمینبی به ازای هر دلار ثابت نگاه داشته بود. پس از آن تا سال ۲۰۰۸ بانک مرکزی چین اجازه داد تا ارزش رنمینبی به تدریج تا کمتر از ۷ رنمینبی به ازای هر دلار کاهش یابد. از آن پس ارزش پول این کشور در حد ۹/۶ رنمینبی به ازای هر دلار ثابت نگاه داشته شده است. این نرخ برابری به طور قابل‌ملاحظه‌ای بالاتر از نرخی است که در صورت شناور بودن نرخ ارز در بازار جهانی ارز برای رنمینبی تعیین می‌شد. بنابراین روشن است که چین نرخ ارز خود را به عمد پایین‌تر از حدی که به برابری عرضه و تقاضا بیانجامد، قرار داده است.

ارزش دلار نسبت به سایر ارزهای عمده دنیا از ماه مه ‌۲۰۰۹ به این سو به شدت کاهش یافته است. از آنجایی که ارزش رنمینبی در مقابل دلار تثبیت شده است، طی این مدت ارز چین نیز به اندازه د لار با کاهش ارزش رو به رو بوده. این کاهش ارزش در حد ۱۶‌درصد در مقابل یورو، ۳۴درصد در مقابل دلار استرالیا، ۲۵درصد در مقابل وون کره و۱۰درصد در مقابل ین ژاپن بوده است. کاهش ارزش قابل‌ملاحظه رنمینبی و سیاست چین در تثبیت نرخ برابری ارز خود در مقابل دلار آمریکا باعث نارضایتی بسیاری از کشورهای دیگر شده است.

اوباما در گفت‌وگو با هو جین تائو، رییس‌جمهور چین به وضوح از ارزش پایین رنمینبی شکایت کرد و بر لزوم افزایش قابل‌ملاحظه ارزش رنمینبی پافشاری کرد. نگرانی ایالات متحده و دیگر کشورها از آن جهت است که ارزش پایین پول چین موجب افزایش تقاضا برای صادرات چین و در مقابل کاهش تقاضای این کشور برای واردات از دیگر کشورها از جمله آمریکا شود؛ چراکه چین در واقع به طور مصنوعی ارزش پول دیگر کشورها را نسبت به پول خود بالا نگه داشته است. آمریکا و دیگر کشورها امید دارند که با افزایش تقاضای چین برای کالاهای خود در پی افزایش ارزش رنمینبی، بتوانند به ارقام بالاتر رشد دست پیدا کنند. این امر به کشورهایی چون آمریکا کمک خواهد کرد تا از شرایط نامطلوب پس از بحران خارج شوند. این کشورها به ویژه برای کاهش نرخ‌های بالای بیکاری که پس از بحران اقتصادی در آنها بروز کرده، تلاش می‌کنند.

در واقع وجه مثبت ارزش پایین رنمینبی برای چین مازاد بسیار بالای تراز تجاری این کشور در نتیجه صادرات بالا و واردات اندک، بوده است. نتیجه این امر حجم عظیم دارایی‌های ذخیره انباشته چین است که عمدتا به شکل دارایی‌های دولت آمریکا بر حسب دلار است. در سپتامبر سال جاری ارزش دارایی‌های چین بر حسب ارزهای عمده دنیا، معادل ۲ تریلیون دلار بود. این رقم بالاترین حجم ذخایر یک کشور در طول تاریخ بوده است. این حجم ذخایر معادل ۲۵‌درصد از تولید ناخالص داخلی ۸ تریلیون دلاری چین است (تعیین شده با توجه به نرخ برابری قدرت خرید).

البته هم شکایت‌های آمریکا و هم چگونگی پاسخگویی چین به این انتقادات برای نگارنده ایجاد بدگمانی می‌کند. به باور من اکثر آمریکاییان از ارزش مصنوعی پایین رنمینبی منتفع می‌شوند؛ چراکه این سیاست باعث ارزانی بیشترکالاهای وارداتی چین از جمله پوشاک، لوازم خانگی و وسایل الکترونیک در آمریکا می‌شود. بیشترین منفعت این ارزانی برای افراد کم درآمد و فقیر آمریکا و دیگر نقاط جهان است؛ چراکه این افراد در خریدهای خود نسبت به تغییرات قیمتی حساسیت بیشتری دارند.

شرکت‌های آمریکایی که خواهان صادرات بیشتر به چین هستند از تثبیت نرخ ارز چین در برابر دلار آمریکا در حدی پایین‌تر از نرخ واقعی این کشور آسیب می‌بینند. بنابراین سطح اشتغال در این کشورها پایین‌تر از سطح بالقوه آن در صورت شناوری نرخ رنمینبی است. بنابراین نرخ ثابت رنمینبی تا حدودی مسوول بیکاری بالا در آمریکاست؛ اما به باور من منافع این ارزش پایین برای مصرف‌کنندگان آمریکایی بسیار بیشتر از زیان ایجاد شده در زمینه اشتغال است؛ به ویژه که آغاز روند بهبود اقتصاد آمریکا به تدریج به کاهش و رفع مشکل بیکاری خواهد انجامید.

توجیه سیاست تثبیت نرخ ارز از سوی چین با توجه به تاثیر پذیری معکوس این کشور از ارزانی رنمینبی چندان آسان نیست. مصرف‌کنندگان و وارد‌کنندگان چینی از گرانی مصنوعی کالاهای خارجی آسیب می‌بینند. با وجود اینکه صادرکنندگان چین از این نرخ‌های مصنوعی منتفع می‌شوند؛ اما همان طور که در مورد آمریکا اشاره شد، برای سطح رفاه خانوارهای متوسط چینی منافع ایجاد شده در نتیجه این سیاست نرخ ارز، از زیان‌های آن به طرز قابل‌ملاحظه‌ای پایین‌تر است.

تامل در انباشت دارایی‌های بسیار بالای چین نیز ما را به نتایج مشابهی می‌رساند. با در نظر گرفتن اینکه نگهداری این حجم بالای دارایی‌های آمریکایی توسط چین در واقع به معنای نگهداری دارایی‌های کاغذی آمریکایی با نرخ بهره بسیار پایین در مقابل فروش کالاهای ارزان قیمت به این کشور است، ایالات متحده نباید نارضایتی چندانی از این وضعیت داشته باشد. تمایل چین به نگهداری چنین حجم بالایی از پس‌انداز، به کشورهای دیگر اجازه پس‌انداز کمتر را می‌دهد. اما آیا نباید تفاوت در نرخ‌های پس‌انداز را به عنوان بخشی از تخصصی شدن جهان که از سوی بازار تشویق می‌شود، دانست؟ درک تمایل چین به ادامه این روند دشوار است؛ چرا که این وضع در واقع به معنای واگذاری کالاهای تولید شده با استفاده از نیروی کار و سرمایه و در مقابل دریافت دارایی‌های کاغذی با ارزش بازدهی بسیار پایین است.

یک جواب رایج این است که چین با نگهداری این حجم بالای دارایی خارجی تلاش دارد نفوذ ژئوپلیتیک و سیاسی خود را در جهان افزایش دهد. با وجود این به نظر می‌رسد که تاثیر‌گذاری سیاست فوق دقیقا در راستای معکوس برای چین عمل می‌کند و در سطح جهانی، موضع چین را در مقابل آمریکا تضعیف می‌کند. چین می‌تواند تهدید کند که به فروش حجم بالای دارایی‌های آمریکایی خود اقدام خواهد کرد؛ اما در مقابل چه چیزی دریافت خواهد کرد؟ احتمالا در آن صورت چین باید به اوراق قرضه اروپا و ژاپن روی آورد. چنین اقدامی منجر به افزایش اندک نرخ بهره در آمریکا می‌شود؛ اما تاثیر اصلی این اقدام در بازارهای جهانی سرمایه این خواهد بود که فروشندگان دارایی‌های برحسب یورو و ین ژاپن، از آن پس اوراق خزانه‌داری آمریکایی خریداری شده از چین را نگهداری خواهند کرد.

از سوی دیگر آمریکا می‌تواند چین را به ایجاد تورم در راستای کاهش ارزش دارایی‌های دلاری تهدید کند. تهدیدی که البته با توجه به کسری بودجه بالای دولت آمریکا و رشد بسیار بالای ذخایر بانک مرکزی آمریکا چندان بی‌اساس نیست. تا زمانی که چین اقدام به تثبیت ارزش پول خود در برابر دلار آمریکا می‌کند هر گونه ایجاد تورم منجر به کاهش ارزش برابری دلار و همچنین رنمینبی می‌شود. این اقدام به افزایش هر چه بیشتر مازاد حساب جاری چین منجر شده و در نتیجه به معنای نگهداری هر چه بیشتر دارایی‌های آمریکا و دیگر کشورها از سوی چین خواهد بود.

بنابراین می‌توان چنین نتیجه گرفت که آمریکا در راستای منافع خود نباید فشار چندانی برای افزایش ارزش رنمینبی به چین بیاورد (کشورهایی مانند هند بیشترین منافع را از چنین افزایش ارزشی خواهند برد). از سوی دیگر، در این مرحله از توسعه اقتصادی چین نگه داشتن ارزش پول در چنین سطح پایینی و نگهداری حجم بالایی از ذخایر چندان عاقلانه به نظر نمی‌رسد. بنابراین به نظر می‌رسد که روند بحث‌های اخیر میان اوباما و جین تائو بر سر ارزش‌گذاری رنمینبی باید معکوس می‌بود.

مترجم: نگار حبیبی



همچنین مشاهده کنید