پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

قاچاق, اشتغال دروغین در مرزها


قاچاق, اشتغال دروغین در مرزها

در سال های اخیر شغل جدیدی به نام کارگر مرزی به فهرست مشاغل سخت و زیان آور البته نه از دید سازمان تامین اجتماعی , بی آینده و خطرناک در مناطق غربی کشور افزوده شده که تنها می تواند محروم ترین اقشار جامعه را به سوی خود جلب کند

در سال‌های اخیر شغل جدیدی به نام کارگر مرزی به فهرست مشاغل سخت و زیان‌آور (البته نه از دید سازمان تامین اجتماعی)، بی‌آینده و خطرناک در مناطق غربی کشور افزوده شده که تنها می‌تواند محروم‌ترین اقشار جامعه را به سوی خود جلب کند.

کارگر مرزی به چه کسی اطلاق می‌شود؟ چرا و به چه دلایلی مرزداران غرب کشور به قاچاق و کارگری مرزی روی می‌آورند؟ مهم‌ترین راهکارهای مبارزه با قاچاق در مناطق فوق و کاهش این پدیده در کشور چه مواردی است؟

● قاچاق و کارگری مرزی

قاچاق به معنای وارد کردن یا خارج کردن بدون مجوز کالا از کشور است که بدون انجام تشریفات گمرکی صورت می‌گیرد. لازمه وجود قاچاق، وجود افرادی است که کالاهای قاچاق را به نحوی از یک کشور به کشور دیگر منتقل کنند که به این افراد معمولا قاچاقچی گفته می‌شود. جابه‌جایی کالای قاچاق با وسایل مختلف مثل کشتی، هواپیما، کامیون، کانتینر یا با پای پیاده و بر دوش مردم صورت می‌گیرد. در حالی که مرزهای شمال غرب یکی از مراکز بسیار کوچک قاچاق در کشور محسوب می‌شوند و با توجه به کوهستانی و صعب‌العبور بودن این مناطق، بخشی از حمل و جابه‌جایی کالا که توسط ماشین قابل انجام نیست، به عهده افرادی است که به آنها کارگر مرزی گفته می‌شود. به صورت کلی کارگر مرزی در مناطق غربی ایران به کسی گفته می‌شود که جهت امرار معاش و رهایی از بیکاری در نقطه صفر مرزی با بستن بار بر پشت خود اقدام به انتقال کالا و عبور دادن آن از مرز و پاسگاه‌های مرزی می‌کند. با کمال تاسف، به این افراد مستضعف در جامعه «کولبر» و از دید مسوولان کشوری و لشکری «قاچاقچی» گفته می‌شود که هر دو واژه، نشان دهنده اجحاف و بی‌مهری نسبت به این افراد زحمتکش است.

کارگران مرزی فقط وسیله‌ای برای انتقال کالا هستند که از روی اجبار و نبود فرصت‌های شغلی مناسب به این شغل کاذب روی می‌آورند و به همین دلیل اطلاق واژه‌هایی همچون کولبر و قاچاقچی برای این افراد مناسب نیست. آنها علاوه ‌بر تقبل مسوولیت باری که بر دوش می‌کشند باید کیلومترها راه را تا رسیدن به مقصد بپیمایند و با خطرات متعددی از قبیل برخورد نیروهای انتظامی، مین‌های برجای مانده از دوران جنگ، وضعیت سخت آب و هوایی منطقه و... دست و پنجه نرم کنند؛ به طوری که هر ساله تعداد زیادی از این کارگران مرزی در مواجهه با خطرات فوق یا جان خود را از دست می‌دهند یا دچار نقص عضو می‌شوند. کارگران مرزی، کارگرانی هستند که نه به رسمیت شناخته می‌شوند و نه از حقوق و امکانات اولیه شغلی و انسانی برخوردارند. کار آنها فقط و فقط جابه‌جایی محموله‌های قاچاقچیان مرفه به دو طرف مرز است؛ قاچاقچیانی که ارزشی برای جان این کارگران که خطر مرگ را برای تامین لقمه نانی برای خانواده خود به جان می‌خرند و چندین برابر به خریداران نیروی کارشان سود و منفعت می‌رسانند، قائل نیستند.

بخشی از کارگران مرزی جوانانی هستند که به دلیل فقر و نداری و نبودن امکانات ابتدایی زندگی قادر به ادامه تحصیل نبوده‌اند، برخی دیگر دانشجویانی هستند که در ایام تعطیلات جهت تامین هزینه‌های دانشجویی در مرز کار می‌کنند و گاهی کودکان ۱۲ساله و نوجوانانی در بین آنها یافت می‌شود که درس و تحصیل را رها کرده و به اجبار قدم در این مسیر بی‌آینده نهاده‌اند و گاهی هم زنان میانسالی در میان آنان یافت می‌شوند که جهت تامین نیازهای اولیه زندگی مجبور به انجام کار هستند.

● دلایل اشتغال افراد به کارگری مرزی

پدیده قاچاق کالا که سالانه زیان‌های هنگفتی را بر اقتصاد ملی وارد می‌سازد و موجب بروز ناکارآمدی‌های ساختاری در اقتصاد ملی می‌شود، متاثر از مجموعه عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که شناخت دقیق هر یک و برنامه‌ریزی برای غلبه بر آنها اهمیت بسیاری دارد. اگر عواملی مانند مطلوبیت نسبی کالاهای خارجی، وجود تعرفه‌های بالا در کشور، تفاوت قیمت و کیفیت کالای داخلی و خارجی، قوانین بازرگانی، یارانه‌ها و قاچاق صادراتی، پایین بودن ریسک قاچاق و... از عوامل اصلی قاچاق به شمار می‌روند. در مناطق غرب کشور چند عامل اساسی دیگر وجود دارد که منجر به تشدید قاچاق می‌شوند و به عبارتی ساختار اصلی پدیده قاچاق را در مناطق غربی تشکیل می‌دهند. این عوامل به صورتی دست به دست هم می‌دهند که افراد (کارگران مرزی) از روی ناچاری به مسیر قاچاق وارد شوند و به نحوی تسهیل‌کننده قاچاق باشند. عمده‌ترین دلایلی که منجر شده است افراد به کارگری مرزی روی بیاورند، عبارتند

از:

۱. فقر: فقر به معنای ناتوانی در تامین نیازهای اساسی زندگی از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن، معیشت خانواده و... است. مفهوم نیازهای اساسی بر حسب زمان و مکان متفاوت بوده و از حداقل نیازها برای زنده ماندن تا متوسط سطح زندگی را دربرمی‌گیرد. ابعاد فقر در مناطق غرب کشور بسیار گسترده بوده و تنها به بزرگسالان و مردان محدود نمی‌شود، بلکه زنان و نوجوانان و در موارد بسیاری، دانش‌آموزان و دانشجویان را نیز به سوی کارگری مرزی سوق داده تا بتوانند در تامین معیشت خانواده یا حداقل تامین برخی مایحتاج خود سهیم باشند.

۲. بیکاری: بیکاری را می‌توان از دلایل عمده قاچاق کالا در مرزهای شمال غرب کشور دانست. نبود زمینه‌های مساعد برای اشتغال، نه تنها در مناطق غربی ، بلکه در شهرهای جنوبی، شرقی و حتی شمال کشور به عنوان یکی از عامل‌های اصلی ناامنی و رویکرد مرزنشینان به داد‌و‌ستد غیرقانونی کالا به شمار می‌رود. وقتی برنامه‌ای مناسب برای کارآفرینی وجود نداشته باشد، مردم مجبور خواهند بود برای گذران زندگی و تامین معیشت خانواده، به شغل‌های کاذب روی بیاورند و آن عده هم که خواستار کسب درآمد از طریق فعالیت‌های سالم اقتصادی هستند، عمدتا دست به مهاجرت می زنند. وضع معیشت و نرخ بالای بیکاری در برخی از نقاط کشور، ناگزیر زمینه را برای فعالیت‌های غیرقانونی و قاچاق فراهم می‌کند. در واقع، کاهش اشتغال در اقتصاد رسمی، باعث افزایش نرخ اشتغال در اقتصاد غیررسمی و قاچاق می‌شود. از این‌رو، می‌توان اذعان داشت نرخ بیکاری در اقتصاد رابطه مستقیمی با قاچاق دارد.

۳. عدم توسعه مناطق مرزی کشور: بسیاری از مناطق مرزی کشور، فاقد زیرساخت‌های اقتصادی مناسب و امکانات فنی، صنعتی و کشاورزی کافی هستند و بین شاخص‌های توسعه در این مناطق با مرکز کشور اختلافات فاحشی وجود دارد. بر مبنای تحقیقات صورت گرفته شاخص توسعه انسانی (HDI)، شاخص امید به زندگی، شاخص آموزشی و شاخص درآمدی در استان‌های آذربایجان غربی، کردستان، ایلام و کرمانشاه در سطوح پایینی نسبت به سایر استان‌های کشور قرار دارند.

سه عامل فوق مهم‌ترین دلایل اشتغال افراد به قاچاق و کارگری مرزی در مناطق غربی کشور است. اگر شغلی وجود داشته باشد افرادی که فقط به منظور تامین نیازهای زیستی و روزانه خود به قاچاق در مناطق مرزی مشغول می‌باشند، طبیعتا هیچ‌گاه حاضر به انجام کاری نخواهند شد که نه خود و نه خانواده‌هایشان از بازگشت سالم آنها به خانه‌هایشان مطمئن نباشند.

● راهکارهای پیشگیری

آنچه مشخص است این است که اگر در نقاط مرزی غرب کشور اقداماتی اندیشده شود که اشتغال افراد به کارگری مرزی کاهش پیدا کند، به طور یقین شاهد کاهش شدید قاچاق در این منطقه خواهیم بود؛ زیرا به علت صعب‌العبور بودن این مناطق بایستی بخشی از ورود کالا از طریق کارگر مرزی انجام شود. آنچه که متاسفانه در مناطق کشور در راستای مبارزه با قاچاق بیشتر مشاهده می‌کنیم، مقابله نیروهای انتظامی می‌باشد که متاسفانه زیان اصلی در این بخش متوجه همین کارگران مرزی می‌باشد که فقط برای گذران زندگی به این کار روی می‌آورند.

به طور یقین این نوع از مبارزه با قاچاق، راهگشای این مشکل در این مناطق نمی‌باشد زیرا این افراد برای زیستن در حال جنگیدن با انواع مشکلات و سختی‌ها هستند و سهم بسیار ناچیزی از سود اصلی قاچاق نصیب این افراد می‌شود، در حالی که قاچاقچیان اصلی از هرگونه خطری در امان هستند.

مهم‌ترین راهکارهایی که قطعا موثر و مفید می‌باشند و منجر به کاهش قاچاق و مشکل‌تر شدن ورود و خروج کالا برای قاچاقچیان اصلی می‌شود، زمینه‌سازی به منظور عدم اشتغال افراد به کارگری مرزی است. لذا در این راستا می‌توان به موارد زیر توجه کرد:

۱. ایجاد اشتغال و مبارزه با فقر و بیکاری

۲. حمایت بیشتر از اقشار آسیب‌پذیر در مناطق فوق

۳. محرومیت‌زدایی از مناطق فوق با اجرای سیاست‌های مناسب

۴. انجام سرمایه‌گذاری‌های کلان و تسهیل قوانین سرمایه‌گذاری بخش خصوصی جهت جذب سرمایه‌گذاری در مناطق فوق

۵. هدایت مبادلات به سوی کانال‌های رسمی از طریق توسعه بازارچه‌های مرزی و ایجاد مناطق آزاد تجاری

۶. هدایت سرمایه‌‌گذاری بخش خصوصی به مناطق مرزی با هدف ایجاد اشتغال

۷. آموزش نیروی انسانی و تشویق فرهنگ کار

● سخن آخر

از میان طیف گسترده‌ای از عوامل اقتصادی موثر بر پدیده قاچاق کالا، وضعیت اقتصادی و معیشتی مناطق مرزی کشور نقش ویژه‌ای ایفا می‌کند. توسعه نیافتگی در مناطق مرزی، بالا بودن نرخ بیکاری در استان‌های مرزی، فقر و محرومیت در این مناطق و کم‌توجهی به مقوله ایجاد اشتغال در این مناطق از جمله عواملی بوده که زمینه ساز بروز پدیده قاچاق و اشتغال افراد به کارگری مرزی در مناطق مرزی کشور شده است. ضروری است به جای یک نگاه انتظامی به پدیده قاچاق با یک برنامه‌ریزی منسجم زمینه‌ای فراهم شود که افراد به سوی این کار سخت و طاقت‌فرسا سوق داده نشوند. بهتر است که برنامه‌ریزان و متصدیان مبارزه با قاچاق، به جای تلاش برای حذف ظواهر قاچاق، به حذف ریشه‌های اصلی این پدیده که همان ساختار به شدت متمرکز اقتصادی و توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات در کشور است، همت گمارند؛ به گونه‌ای که قاچاق، فاقد هر نوع توجیه منطقی و اقتصادی – حتی برای افراد سودجو و قانون‌گریز - باشد.

عبدالصمد رحمانی

دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه اصفهان