دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

نگرشی كوتاه به «تبیین حج»


نگرشی كوتاه به «تبیین حج»

كلمه «حج» و عناوین «مناسك حج» خود گویای محتوای والای این فریضه الهی پر راز و رمز و آكنده از اشاره و كنایه است حج این لفظ كوتاه و خوش آهنگ كه به معنای آهنگ و عزم و تصمیم است, معنائی به بلندای تاریخ معنوی بشر دارد

كلمه «حج» و عناوین «مناسك حج» خود گویای محتوای والای این فریضه الهی پر راز و رمز و آكنده از اشاره و كنایه است. حج این لفظ كوتاه و خوش آهنگ كه به معنای آهنگ و عزم و تصمیم است، معنائی به بلندای تاریخ معنوی بشر دارد. تاریخ معنوی‏ایكه نظام بخش زندگی اجتماعی، سیاسی جامعه انسانی، بر محور حق و عدل است. حج كه در یك نگرش كلی از عناصر سكون و تأمل و تدبر و تفكر و حركت و تلاش و پیكار تركیب یافته، دارای اشاراتی جامع و فراگیر به سنن جاری پروردگار در تكوین و تشریع است. زبان حج، زبان «سمبولیك» است و اعمال آن، به تعبیری خودمانی‏تر به «پانتومیم» پرمحتوائی می‏ماند كه می‏تواند حكایتگر و تجسم‏بخش تاریخ انبیاء و نشأه دنیا و نشأه آخرت باشد. حج، این فریضه رمزوار و اشارت شعار، از زوایای گوناگون و با دیدهای متفاوت از سوی نویسندگان، بحّاثان و تحلیلگران از لحاظ «فردی و اجتماعی»، «عبادی و سیاسی»، «اجتماعی و نظامی» و «بین‏المللی و جهانی» مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است كه پاره‏ای نسبتاً جامع و پاره‏ای تك‏بعدی و با دیدی یك جامعه است. آنچه در تحلیهای یكسویه، از آن غفلت شده است، جامعیت حیرت‏انگیز و احیاناً متناقض نمای حج است كه زهدگرایان عبادت پیشه خسته از دنیا، و اجتماع و سیاست را از یك جنبه‏اش غافل می‏سازد و سیاست‏پیشگان و دست اندركاران اداره جوامع اسلامی را، از جنبه دیگرش... از این رو، در این مقال كوتاه سعی بر آن است كه در نهایت اجمال به جامعیت حج اشاره‏ای گذرا شود كه البته اهل فضل و اطلاع، بدین مختصر بسنده نخواهند كرد و بلكه در تصحیح و تكمیل و تشریح آن خواهند كوشید.

حج را می‏توان از یك دیدگاه گردهم‏آئی پاكان و نیكان، وارستگان معنویت‏گرا و از دنیا رستگان آخرت‏گرا بشمار آورد. اجتماعی به پاكی قدوسیان ملأ اعلی و فرشتگان عالم بالا، كه در «اشهر معلومات» بر گرد اولین خانه‏ایكه برای «همه مردم جهان» نهاده شده فرا گردهم آیند و اقیانوسی جوشان وخروشان پدید آرند كه هر فرد حاجی، قطره‏ای از این دریاست. در این گردهم‏آئی حاجیان از آن دم كه به نیت حج، از خانه و دیار و همه پیوندهای دنیائی می‏گسلند، تا آنگاه كه در میقات احرام بر می‏بندند، تا طواف، تا وقوف، تا رمی، تا ذبح... همه جا و همه جا، خدا را می‏جویند و در طلب وصال اویند. مناسك حج یكایك تبلور حالات گوناگون انسان خدا جوی عاشق پیشه بیقراری است كه كوبكو روبه سوی او دارد و نشان از او می‏جوید و بوی او می‏بوید... عاشقِ از فراق معشوق بجان آمده‏ایكه عنان اختیار از كف فروهشته، در راه وصال یار، گاهی با تأمل و قرار و گاهی با اضطراب و بی‏قرار به اینسو و آن سو می‏رود، در كوه و بیابان، شب و روز، آرام نمی‏گیرد و همه جا نشان از بی‏نشان می‏خواهد. حج در این نگرش، یك سیر معنوی انسانی است كه یكجا و یك زمان توسط انسانهایی فراهم آمده از چارسوی جهان به مقصد تقرب به مبدأ، والای آفرینش صورت می‏پذیرد.

حج از این دیدگاه، كنگره مخلصین و متقین و صالحین و عابدین و قانتین روی زمین است. مجامع و كنگره‏های جهانی و بین‏المللی، به اشكال گوناگون و بر محورهای مختلف سیاسی، نظامی، اقتصادی، تاریخی، ادبی، هنری (و حتی دینی) بسیار فراوان است. اما كنگره «توحید» و «اخلاص» و «عبادت»، كنگره «دعا» و «مناجات»، كنگره مجاهده با نفس و بریدگی از دنیا و تمرین آمادگی برای سفر آخرت، كنگره تمرین سیر الی‏اللَّه و مجاهده و مراقبه و مكاشفه، در هیچ كجای دنیا نیست. كنگره‏ایكه «فرد» و «جمع» را در یكدیگر ذوب می‏كند: عمل فردی را در فضای جمعی و فضای جمعی را در عمل فردی محو می‏كند بدانگونه كه هر «حاجی» در ایام حج، در اندیشه خویشتن‏یابی و حدیث نفس و راز و نیاز و تصفیه باطن خویش است، كاریكه همانند رهبانیت راهبان از خلق گسسته نیاز به خلوت و تنهائی وجدائی از خلق دارد... و در عین حال، فردیت هر فرد، در جای، جای مواقف عظیم حج و با شكوهتر از همه، در عرفات، در كل جمع نابود می‏گردد... این محو «فردیت» در كار «جمعی» در تخطیط خطوط سیاسی اجتماعی و جمع كل امت عظیم اسلامی نیز صورت می‏گیرد كه بدان اشاره خواهیم داشت.

حج، از سوی دیگر نشان از ژرفای تاریخ نورانی انبیا و اولیای الهی دارد... از آدم، از نوح، از ابراهیم، از سلیمان، از موسی، از عیسی، از محمد و اصحاب و آل محمد، در حج، تاریخ پرخاطره و مخاطره انبیای الهی و اولیای خدا بازسازی و بازنگاری می‏شود. حج، در این نگرش بازنگاری تاریخ انبیا است. حج نمایشی است از اعمال و رفتاری كه بنا بنقل كتاب و سنت، (و از طریق برادران شیعه و سنی) پایه تشریع آن در زمان آدم ابوالبشر گذاشته شده و پیامبران بعدی تا آخرین پیامبر، همگی بر گرد همین خانه چرخیده‏اند و مناسكی در همین سرزمین مقدس، در همین عرفات و مشعر و منی انجام داده‏اند. حج، بویژه ناظر بر بازسازی، تجدید نظام سازمان فرو پاشیده توحید توسط ابوالانبیاء حضرت ابراهیم خلیل است كه بنقل قرآن قواعد بیت را بالا برد و خانه را برای طائفان و عاكفان و راكعان و ساجدان پاكیزه و مطهر ساخت، فداكاریها و گذشتها و ایثارها و سخت كوشیها و هیجانات روحی و بیم و امیدهای ابراهیم و هاجر و اسماعیل در یكایك مناسك حج بگونه‏ایكه بدان اشاره خواهد رفت بازنگاری می‏شود و در حقیقت، ابراهیم قهرمان توحید، در كل قالب مناسك حج و به توسط میلیونها حاجی عاشق و شیدا هر ساله چهره پردازی می‏شود و حیات مجدد می‏یابد.

بیاد داشته باشیم كه ابراهیم پدر انبیای توحیدی: موسی و عیسی و محمد است و از میان سه امت موحد و اهل كتاب جهان یعنی یهود و نصاری و مسلمین، تنها امت اسلام و مسلمین جهانند كه پاس پیشوای توحید را این چنین در خور مقام ارجمند او می‏دارند و یاد گرامیش را نه تنها در گفتار كه در مناسكی عظیم و پرشكوه نگه می‏دارند. در اشاراتی كه به محتوای یكایك مناسك حج خواهیم داشت بدین بازنگاری و بازسازی اشاره خواهیم كرد.

حج، از جنبه دیگر، یك آموزش تمرینی همه جانبه و یا باصطلاح معمول و مرسوم، یك «مانور» جامع الاطراف سیاسی - عقیدتی، نظامی برای تحریك روح حماسی و زنده ساختن غیرت و حمیت دینی واسلامی در جامعه اسلامی است. آیا منظور از مانورهای نظامی یا آموزشهای تمرینی‏ایكه برای نجات غریق یا اطفای حریق و یا برای مقابله با حوادث و سوانح گوناگون هوائی، زمینی و دریائی گسترده یا محدود صورت می‏گیرد، چیست؟

در یك مانور نظامی یا یك عملیات نجات، صحنه كاملاً فرضی و از پیش ساخته است، اما اگر همین تمرین محدود و چند روزه انجام نگیرد، كارآئی نظامی و آمادگی رزمی و چستی و چالاكی و سرعت انتقال و سرعت تصمیم و سرعت عمل كه لازمه این گونه فعالیتهای حیاتی مهم و سرنوشت‏ساز است، پیدا نخواهد شد و این است نقش حج در ترسیم راه و رسم زندگی و تخطیط خطوط حیات فردی و اجتمای انسانی كه آكنده است از كار، پیكار، تلاش و پیگیری... و ملازم است با كفّ نفس و خویشتن‏داری و مخالف است با تن‏آسانی و راحت طلبی و تن‏پروری... حج، یك تمرین است، یك مانور است یك آموزش چند روزه است برای آماده‏سازی فرد تا در پهنه زندگی برای پیكاری بی‏امان، تمرین دیده و آموزش دیده باشد... در حج به آدمی می‏آموزند كه در راه زندگی پرافتخار و انسانی و اسلامی باید از دیار و مال و زن و فرزند و همه علقه‏های زندگی برید و سختی سفر و بیخوابی و دوندگی و اضطراب و دربدری و بی‏خانمانی را تحمل كرد و هر چه را كه موجب خودآرایی و بخود بستگی است از لباس و زیب و زیور باید از خود دور ساخت و باید تنها به مبدأ لایزال، پاسخ مثبت داد و دعوتهای گوناگون را نشنیده گرفت و باید بر محور حق و عدل چرخید و در زندگی، محور و مقصدی جز طهارت و پاكی و راستی و درستی نداشت و باید وقوف و تأمل را با سیر و حركت در هم آمیخت كه سكونها و تأملها و توقفها، هم باید حركت آفرین باشد و حركتها و تلاشها و فعالیتها همه، مبتنی و متوقف بر تأمل و پیش‏بینی و حساب و كتاب... كه «تأمل بی‏حركت» و «حركت بی‏تأمل» هر دو آفت دین و دنیای انسان است. در حج، در روزهائی اندك، این مراحل را به انسان می‏آموزند كه سرمشق همه زندگی او در سراسر دوره زندگیش باشد.

حج، از نگرش دیگر، باز ساخت عرصات قیامت است، مجسم‏سازی حشر خلق، همه یكسو و بی‏هیچ امتیاز، روی بسوی بهشت یا جهنم، حشری عظیم در پهنه دنیا كه نمونه‏ای كوچك از حشر اكبر در سرای آخرت است. ...جدائی از خانه و كاشانه، در این نمایش به «مرگ» می‏ماند كه سرفصل حیات اخروی است و مواقف و مناسك حج، یكایك نشان از مواقف عبد در برابر مولی در روز قیامت دارد كه سرانجام آن «رد» یا «قبول» است: فریق فی‏الجنه و فریق فی‏السعیر. حاجی با این توجه، و در این نگرش، پیوسته در التهاب است و در میان بیم و امید كه رو بكدام سو دارد و در چه فریقی است؟ چون پاره‏ای از حاجیان را نیز چون مبعوثان حشر، به سوی دوزخ می‏برند و نتیجه حجشان جز خسران و تباهی نخواهد بود... شرح مواقف حج و مواقف قیامت و تطبیق رسا و زیبای این مواقف با یكدیگر به مقالی دیگر نیاز دارد و در اینجا همین اشاره كافی است: اشاره‏ایكه برای مرگ آگاهان بیدار دلی كه، پیوسته در اندیشه سرای آخرتند و بقول قرآن مجید از «سوء حساب» و «سوء دار» می‏ترسند، بسنده است.

و بالاخره حج در یك نگرش عمیق‏تر، صعود انسان است در برابر هبوط تاریخی او و تسالم و تعاون بقاست در برابر تنازع بقای ریشه‏دار و پرماجرای انسان. این نگرش، تأملی درخور را می‏سزد و لذا لختی در این مرحله درنگ می‏كنیم. سقوط و هبوط آدمی از آنجا آغازید كه بشر بحكم نیاز طبیعی و فطری بسوی ضروریات زندگی دست یازید و طبیعت را برای ادامه «زندگی» باستخدام گرفت. این استخدام طبیعت، بزودی، آدمی را فریفته طبیعت كرد و خیال افزون جوئی او را بر آن داشت كه زیاده طلبد و این آغاز هبوط آدمی بود.

و اینكار را نه در آغاز كه كم‏كم، با درگیری و مبارزه با همنوعان خود دنبال كرد و هبوطی مضاعف یافت... «الهیكم التكاثر...» و همین یك نكته منشأ همه جنگهای طولانی و خانمانسوز بشر در طول تاریخ پرفراز و نشیب اوست. و اما حج، آموزش و آزمایش موقت و نمونه‏واریست كه بشر را به كنترل نیروهای زیاده طلب و افزون خواه او وا می‏دارد تا برای همه عمر از این آموزش محدود، سود جوید. این نگرش نیز به حج به عنوان یك مكتب سازنده و نیرومند اخلاقی و معنوی می‏نگرد كه با تهذیب نفس و تزكیه اخلاق و بازسازی روحی انسان، او را از آلودگیهای روحی و آز و طمع و تفاخر و تكاثر و تكالب می‏رهاند و از هبوط و سقوط نجاتش می‏دهد و او را بطرف بالا می‏آورد و اوج می‏دهد. این اوج متعالی انسانی گرچه در محتوای خود، اخلاقی و عرفانی و عبادی است اما برای صاحب نظران روشن است كه همین محتوای روحانی و اخلاقی و معنوی، پایه و مایه اصلی پیروزی انسان در جبهه‏های مختلف زندگی اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی و... است.

حج از سوی دیگر - در یك مقیاس بلند مدت چنانكه بسیار گفته شده است - تمرین است برای تأسیس حكومت جهانی واحد و برداشتن مرزهای جغرافیائی و اداره جوامع بشری تحت یك حاكمیت عادل و دانا و توانا و چنانكه می‏دانیم حاكمیت واحد جهانی ایده بسیاری از متفكران و جامعه‏شناسان و سیاستمداران و فلاسفه جهان است.

محمد جواد حجتی كرمانی‏

پاورقی‏ها:

۱ - آل عمران: ۹۶ .

۲ - رجوع شود به رساله‏های عملیه.

۳ - صافات: ۱۰۷ - ۱۰۵ - ۱۰۴ .

۴ - حج: ۲۸ .

۵ - مراد از قلب در این موارد، همان جوهره نفسانی و مجرد با روح و جان آدمی است.

۶ - عمر حافظ بیك - فلسفه حج.

۷ - علل البرایع.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.