سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

کدام شرایط ویژه


کدام شرایط ویژه

در آستانه ی انتخابات مجلس هشتم, آنچه بیش از پیش به چشم می آید ایجاد فضا سازی های کاذب و رسانه ای مبنی بر ویژه بودن شرایط کشور در عرصه ی بین المللی است

در آستانه ی انتخابات مجلس هشتم، آنچه بیش از پیش به چشم می آید ایجاد فضا سازی های کاذب و رسانه ای مبنی بر ویژه بودن شرایط کشور در عرصه ی بین المللی است.

به نظر می رسد تکرار برخی گفته ها و هم چنین اظهارنظرهای اخیر سران و بسیاری از شخصیت های خرد و درجه چندم جریان دوم خرداد در این رابطه کاری بیهوده است اما آنچه که جا دارد تا در این رابطه بیشتر مورد مداقه قرار گیرد، شرایط فعلی و حال حاضر کشور در مقایسه با آنچه که امروزه آن را ویژه می خوانند می باشد.

استفاده ابزاری از تریبون مقدس نماز جمعه متاسفانه مدتی است که روال عادی به خود گرفته و پس از آنکه مدتی قبل حجت السلام هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه تهران شرایط کشور را بحرانی خواند و تهدیدات آمریکا در منطقه را جدی قلمداد کرد(!)، بلافاصله از فردای آن روز روزنامه های زنجیره ای و سپس برخی سایت ها و خبرگزاری های خاص با بزرگنمایی سخن پدر معنوی خویش، پروسه تکراری و سوخته دیگری را تحت عنوان "شرایط وِیژه و خطرناک" در بوق و کرنا کردند تا شاید موفقیت های پی در پی و بی سابقه دولت در حوزه ی سیاست خارجی را در اذهان افکار عمومی اندکی مخدوش جلوه دهند.

این حرکت تا جایی پیش رفت که حتی دبیرکل یک حزب نامشروع نیز در گفتگو با یکی از سایت های خبری خواستار ارائه دلیل از سوی کسانی که شرایط را بحرانی نمی دانند شد و این چنین است که جای شاکی و متشاکی براحتی عوض می شود!

البته برخی از افراد درجه چندم و خرد جریان دوم خرداد نیز که همیشه عادت به اظهار نظر در تمامی زمینه ها را دارند نیز در این رابطه ساکت ننشسته و آنچه را که فکر می کردند به مذاق اربابانشان خوش می آید را با افتخار فریاد زدند، اما غافل از آنکه زمستان برود و رو سیاهی به زغال ماند...

شاید در این نوشتار مجالی نباشد تا شرایط ویژه ای که امروز دم از آن می زنند را با گذشته ای نه چندان دور مقایسه کنیم اما تنها اشاره به موج فشار ها و تهدیدات و تبلیغات آمریکا و اسرائیل و کشورهای اروپایی علیه ایران در مقاطعی چون تسخیر لانه جاسوسی، ۸ سال جنگ تحمیلی، صدور حکم اعدام سلمان رشدی مرتد ، بحران دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران بعد از ماجرای میکونوس، ده ها میلیارد دلار استقراض خارجی در آغاز به کار دولت هفتم و ... مواردی هستند که حتی اشاره کوتاه به هر کدام نیز نوشتاری جداگانه می طلبد.

اما ماجرای بحرانی خواندن اوضاع کشور به این جا ختم نمی شود. در حالیکه محمد البردعی پس از مدتها انتظار بالاخره در گزارشی نیمه و ناقص (!) بر عدم انحراف روند هسته ای شدن کشورمان تاکید کرد و این امر سران رژیم صهیونیستی را تا جایی به خشم آورد که خواستار برکناری وی شدند، هم چنان برخی از افراطیون در داخل درصدند تا برای حفظ اندکی آبروی (نداشته!) گذشته ی خویش در نزد افکار عمومی، دستاورد های دیپلماسی عزتمندانه ی دولت نهم را به چالش بکشند، لذا اگر امروز در رسانه های خویش موجب روسفیدی صهیونیست ها می شوند و با صراحت اعلام می کنند ما تا کنون چیزی به دست نیاورده ایم و شرایط کشور را بحرانی می خوانند، چندان جای تعجب ندارد.

اما تمامی این تفاسیر در حالی است که رهبر معظم انقلاب در ۳۱/۶/۸۶ در رابطه با هر گون تهدید، تجاوز نظامی، بحرانی خواندن شرایط کشور و ... فرمودند:

«... تهدید تازگی ندارد؛ ما بعد از جنگ تا حالا - از سال ۶۷ تا حالا - مرتباً تهدید شدیم به حمله‏ی نظامی. اگر به حافظه‏تان مراجعه کنید، کسانی که در جریانات هستند، میدانند. بنده تقریباً بیش از همه تهدیدها را میدانم؛ چون گاهی اوقات یک چیزهائی به ما منتقل میشد که به دیگران هم منتقل نمیشد. دائماً ما تهدید داشتیم... آن کسانی که تهدید میکنند، این را باید فهمیده باشند، حالا هم بفهمند؛ تهدید نظامی ایران و تعرض نظامی به ایران به صورت بزن و در رو، دیگر ممکن نیست. هر کس تعرضی بکند، بشدت عواقب آن تعرض دامنگیر او خواهد شد. .. اینهائی که تهدید میکنند، مقصودشان این است که تو دل مسئولان را خالی کنند؛ تو دل مردم را خالی کنند. من عرض میکنم: تو دل کسی خالی نمیشود با این حرفها؛ نه مسئولان، نه آحاد ملت. ولی این اثر را دارد که مسئولان را به تقویت آمادگیها سوق میدهد؛ چون مسئولان وظیفه دارند احتمالات ضعیف را هم مورد نظر قرار بدهند. من نگاه میکنم به سالهای گذشته - مثلاً سال ۷۵ یکی از سالهائی بود که تهدید نظامی در زمان کلینتون بشدت جدیت پیدا کرد - و می‏بینیم تهدیدها موجب شد مسئولان ما در بخشهای گوناگون فنیِ نظامی کارهای نو و جدیدی را انجام دادند؛ آمادگیهای بیشتری پیدا کردند. هر دفعه که تهدید بشود، یک آمادگی بیشتری به وجود می‏آید. اثرش خالی کردن تو دل مردم و مسئولان نیست؛ اما اثرش آماده‏سازی بیشتر کشور هست. بنابراین به ضرر ما تمام نمیشود...»

بی شک معاندین قسم خورده ی دولت به هیچ عنوان حاضر نیستند تا موفقیت های احمدی نژاد را که مانند آب سردی بر پیکره شان است را بپذیرند، زیرا در این صورت گذشته ی سیاه آنها بیش از پیش خود را نشان خواهد داد اما سوالی که مدتی است ذهن بسیاری را مشغول کرده است این است که چرا آقای هاشمی با سوابق محفوظ و مثبوت خویش در تاریخ انقلاب باید برخی اوقات سخنی به زبان راند که نه تنها در تقابل آشکار با سخنان رهبری است، که موجب سو استفاده کسانی شود که در ضدیت با دولت صد در صد مورد حمایت رهبری مسبوق به سابقه هستند ...

امیر حسین ثابتی منفرد



همچنین مشاهده کنید