جمعه, ۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 24 January, 2025
مجله ویستا

عصر همانندسازی


اعلان موفقیت محققان در كره ی جنوبی در همانندسازی اولین رویان تخم انسانی, دوباره اخلاق زیستی bioethics را به مركز توجه سیاست های ملی كشانده است

. چند سال پیش دانشمندان آمریكایی مركز تكنولوژی سلولی پیشرفته ادعا كرده بودند كه این اعجاز را به انجام رسانده‌اند ـ اولین سلول‌های همانندسازی شده‌ی انسانی. اما تاكنون این ادعا مورد سؤال و تردید بوده است و رویانی كه به اصطلاح به روش همانندسازی تولید كرده بودند، تنها به اندازه‌ی چند تقسیم سلولی زنده مانده بود. این داستان مطرح شد و گذشت و بحث همانندسازی كه دوباره در مجمع كنگره مطرح شد، از سال ۲۰۰۱ تاكنون حتی به اندازه‌ی یك اینچ هم تغییر نكرده است: مجلس دوباره لایحه‌ی توقف تولید رویان‌های همانندسازی شده را تصویب كرده است، ریاست جمهوری از آن حمایت می‌كند و سنا رأی نداده است.

اكنون به نظر می‌رسد كه عصر همانندسازی انسان ما را فراگرفته است. آنچه كه دانشمندان دانشگاه ملی سئول به آن دست یافته‌اند، از نظر علمی، اخلاقی و انسانی موضوعی حساس و حیاتی است. آنها ۳۰ رویان همانندسازی شده‌ی انسانی را كشت كردند و تا مرحله‌ی بلاستوسیت رساندند ـ این مرحله، مرحله‌ای است كه می‌توان رویانی را داخل رحم زنی قرار داد تا به نوزاد تبدیل شود یا آن كه برای به دست آوردن سلول‌های بنیادی، آن را در آزمایشگاه از هم گسست. از اینها مهم‌تر این كه به نظر می‌رسد آنها به تكنیكی تسلط یافته‌اند كه می‌تواند در سراسر جهان تكرار شود. همچنان كه یكی از دانشمندان آمریكایی‌ با شور و احساس گفته است، این دانشمندان «كتاب آشپزی»‌ای را نوشته‌اند كه دیگران هم می‌توانند از آن بهره بگیرند. اگر مقاله‌ی اصلی را كه در مجله‌ی دانشمند چاپ شده بود بخوانید به گونه‌ای خاطره‌انگیز «اتاق تعویض ظرف» دنیای قشنگ نوی آلدوس هاكسلی برایتان تداعی می‌شود، روش‌مند، دقیق و بی‌پروا در استفاده‌اش از زن به عنوان كارخانه‌ی تولید تخمك رویان انسانی همچون مواد خام. در آزمایش‌های كره‌ی جنوبی، ۲۴۲ تخمك از ۱۶ زن برداشت شد، ۱۴ «پروتكل» همانندسازی مورد بررسی قرار گرفت، ۳۰ رویان كشف شد و تا مرحله‌ی صدسلولی رسیدند و همه‌ی آنها را خراب كردند تا یك خط سلول بنیادی به دست آورند.

سؤال این است كه آیا هنوز كنگره و مردم از چنین پیشرفت‌هایی به خود می‌لرزند؟ یا حتی باور می‌كنند كه ما می‌توانیم خرد و دانش پیشرفت را با چنین تحقیقاتی سبك سنگین كنیم، پیش از آن كه این پیشرفت به عملی انجام شده بدل شود: آیا ما خواهیم توانست بر خود تسلط داشته باشیم؟ یا آن كه به هر جایی كه علم ما را می‌برد می‌رویم؟ آیا پروژه‌ی بزرگی را برای برداشت رویان و همانندسازی انسان پیش می‌بریم یا مرزهایی اخلاقی در این میان قرار خواهیم داد؟ آیا اضطراب و هراس‌های تكنولوژیك را به خاطر آنچه كه هستند می‌بینیم یا آن كه به همه چیز عادت خواهیم كرد؟

البته انگیزه‌ها و محرك‌هایی كه باعث می‌شوند به چنین تحقیقاتی وارد شویم تحسین‌آمیز و یا ترحم‌آمیز هستند. هیچ كس نسبت به ترس از بیماری‌های بشر بی‌اطلاع نیست و مخالفان جدی پروژه‌های همانندسازی هرگز پتانسیل علمی و ارزش پزشكی این پروژه‌ها را كاملاً نفی نمی‌كنند (هر چند می‌دانیم كه درباره‌ی مزیت‌های این طرح همواره غلو می‌شود). اما چنان كه پل رمزی می‌گوید: «تاریخ اخلاقی بشر از تاریخ پزشكی‌اش بسیار مهم‌تر است». در جست‌وجوی سلامتی، گذشتن از هر ‌مرز و محدوده‌ای را توجیه نمی‌كند ـ مرزهایی چون به وجود آوردن انسانی نوپا صرفاً برای استفاده به عنوان منبعی از سلول ـ شاید آزمایش‌های انجام شده در كره‌ی جنوبی مقدمات تولید كودكان همانندسازی شده را فراهم آورده باشند ـ برای دنیایی كه در آن رابطه‌ی میان والدین و فرزندان‌ شكل خود را از دست داده، در جایی كه زنان می‌توانند كپی‌های ژنتیكی خود را به دنیا بیاورند، جایی كه كودكان می‌توانند قدم به دنیا بگذارند بدون آن كه روندهای طبیعی را پیموده باشند و رهسپار آینده‌ای آزاد شوند كه حق طبیعی هر كودكی است.

اما در حالی كه سرمایه‌گذاری بر روی پروژه‌های همانندسازی بسیار بالا است، سیاست‌ها همچنان خارج از كنترل و دستخوش حوادث هستند. همه چیز به آنچه كه در سنا اتفاق می‌افتد بستگی دارد. بن‌بستی كه سنا گرفتارش شده جدالی است میان دو لایحه‌ی رقیب: لایحه‌ی براون بك كه در صورت تصویب همانندسازی انسان را كه شامل به وجود آوردن رویان‌های انسانی همانندسازی است متوقف خواهد كرد. لایحه‌ی هچ فاینستاین كه آشكارا تولید رویان‌های انسانی همانندسازی شده را تأیید و تبلیغ می‌كند اما كاگست این رویا‌ن‌ها را به منظور بارداری زنان نمی‌خواهد.

در واقعیت این انتخابی اشتباه است. لایحه‌ی هچ فاینستاین هیچ شانسی برای تصویب در مجلس ندارد. این لایحه از نظر سیاسی هرگز موفقیتی نخواهد داشت و در واقع از ابتدای مطرح شدن‌اش بسته شده است. به این ترتیب پرسشی كه برای حامیان این لایحه یا تحقیقات بر روی رویان‌های همانندسازی شده ـ كه اكثر دموكرات‌ها هستند ـ پیش می‌آید این است كه: آیا آنها [مجلس] می‌خواهند تصویب طرح توقف‌ همانندسازی انسان را به تعویق بیاندازد تا اطمینان دهند محققان هنوز می‌توانند بر روی این پروژه‌ها كار كنند؟ آیا می‌خواهند منبع دیگری از خط تولید سلول‌های بنیادی را حفظ كنند؟

از دهه‌ی ۱۹۶۰ ناظران هوشیار در زمینه‌ی بیوتكنولوژی مدرن هشدار دادند كه این روز خیلی زود فرا خواهد رسید ـ زمانی فرا خواهد رسید كه ما مجبور می‌شویم تصمیم بگیریم تا چه حد می‌خواهیم قلمرو تسلط انسان را بر تولیدات انسانی و قلمرو منابع طبیعی گسترش دهیم تا زندگی بشر را از آغاز اولین مراحل رشدش هم دربربگیرد. اكنون، در این لحظه این روز بر ما مستولی شده است تا تصمیمی خطیر بگیریم. تصمیمی كه اتخاذ می‌كنیم حرف‌های زیادی درباره‌ی ملت آمریكا و تمدن و پیشرفت آمریكایی خواهد گفت همان طور كه از ظرفیت‌مان در لذت بردن از موهبت‌های پزشكی مدرن، بدون آن كه به بربرهای با تكنولوژی برتر تبدیل شویم سخن خواهد گفت.

نویسنده: جاناتان پل

مترجم: مهدیار حمیدی

منبع: باشگاه اندیشه