شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
توسعه اقتصادی و فرهنگی
▪ گفتگو با فرشاد مؤمنی
ویژگی های توسعه اقتصادی و نسبت آن با فرهنگ عنوان گفتگویی است كه با دكتر فرشاد مؤمنی عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی طی آن بحث بررسی شده است .
● در هر دوره ما شاهد هستیم كه ادبیات توسعه ما تحت تأثیر ترجمه كتابها، جهت خاصی می یابند. مثلاً در دوره ای كتاب مایكل تردارو مطرح می شود و در دوره ای دیگر ما به نظریه پردازان آمریكای جنوبی روی می آوریم و در دوره ای تحت تأثیر ادبیات توسعه كشورهای جهان سوم كه تجربه های خوبی داشته اند می پردازیم . آیا این فرایند جهانی است كه ما را به دنبال خویش میكشاند، یا اصلاً چنین ظرفیتی وجود دارد كه به نظریه پردازان داخلی جهتی بدهیم كه در خارج از آن حیطه، نگاه مستقلی با در نظر گرفتن ملزوماتی كه برای توسعه می بایست وجود داشته باشند، داشته باشند؟ و به نوعی باشد كه نظریه پردازان ما تا حدودی رنگ و بوی محلی داشته باشند؟ و از بین نظریه پردازان داخلی یك نظریه كاملاً بومی با درنظرگرفتن مؤلفه هایی كه در فرآیند جهانی مطرح هست تنظیم شده است. چنین مسأله ای اصلاً امكان پذیر است یا خیر؟
▪ بسم الله الرحمن الرحیم ـ فكر می كنم كه این سؤال بسیار بنیادی است و از جنبههای متعددی شایسه تأمل می باشد زیرا از یك طرف به ساخت سیاسی ، اجتماعی كشور و پیشینه تاریخی آن باز می گردد و از یك طرف به طور مشخص در دوران معاصر به وضعیت نظام تولید اندیشه علمی در كشور مربوط می شود . با وجود اینكه علائم بسیار زیادی وجود دارد كه نشان دهنده این واقعیت است كه ما در زمینه تولید، اندیشه عالمانه، در حوزه های تخصصی گوناگون به خصوص در آن عرصههایی كه نظریه پردازی بسیار حائز اهمیت است و نقش بسیار مهمی را در سرنوشت آتی جامعه بازی می كند با مشكل جدی روبرو هستیم و بهرحال دیر یا زود می بایست بطور جدی تری به این مسأله توجه كنیم. بواسطه اینكه شرایط فعلی ما از جهات متعددی استثنایی است. از یك طرف با توجه به پیشرفت های علمی ـ فنی در سطح جهان جایگاه و نقش دست آوردهای نوین علمی و فنی در سرنوشت آتی این جامعه بالاترین سطوح تاریخی منزلت خود را داراست، و هیچ گاه تا این حد سرنوشت ما منوط به سطح تولید اندیشه علمی نبوده، و از طرف دیگر نیز درست در شرایطی كه دانایی محور پیشرفت و بالندگی در سطح دنیا به حساب می آید، ما دورانی را تجربه می كنیم كه بیش از ۳۰% كل جمعیت كشور مستقیماً درگیر نظام رسمی آموزشی است و پوشش مجموعه رسانه هایی هم كه به روی ادراك، تصور و سطح بصیرت ما تأثیر میگذارند به لحاظ تاریخی در بالاترین سطح خود قرار دارد . یعنی هیچگاه در دوره های تاریخی گذشته جامعه شهری و روستایی ما تا این اندازه تحت تأثیر آگاهی بخشی رسانهای قرار نداشته است . بنابراین می بایست بسیار جدی به این مقوله بپردازیم. كه این هم به اعتبار داعیه های ایدئولوژ یكی كه نظام ما دارد، كه این داعیه ها از یك سو به نظام هویت بومی و نظام ارزشی خاص ما تأكید دارد و از سوی دیگر به اعتبار پیچیده شدن فرآیندهای رقابت در عرصه بین المللی. اما بطور مشخص در قبال این سؤالی كه فرمودید، نكته ای كه من می توانم عرض كنم این است كه این تأثیرپذیری شدید، بیش از آنكه ناشی از یك نیرو و یك اراده ویژهای در بیرون باشد ، ناشی از شدت خلاء و محدودیتی است كه ما این طرف داریم و در واقع منعكس كننده این واقعیت است كه اولاً این جامعه همانگونه كه به لحاظ تاریخی نشان داده است، آمادگی پذیرفتن ایده های جدید را دارد. و تعصبورزیهای جاهلانه همچنان در فرهنگ ایران مذموم بوده و راهی ندارد . و ما بر اساس سنت های ایرانی و آموزه های دینی، برای شنیدن ایده های جدید گوش شنوایی داریم. اما بواسطه اینكه تمرین كافی در زمینه اندیشه ورزی در سطح عمومی نداشته ایم ، تأثیرپذیری ما به بطور نسبی بسیار بالاست . و از طرف دیگر به لحاظ اینكه جز در شرایط استثنایی و خاصی در طول تاریخ، ساخت سیاسی اجتماعی ما ساختی است كه در آن برخورد انتقادی، برخورد مسموع و مورد تشویق نبوده و تمرین چندانی نیز در برخورد فعال و انتقادی با یافته های جدیدی كه در معرض آن قرار می گیریم نداشته ایم نتوانسته ایم دستاوردهایی متناسب با نیازهای خود ارائه نمائیم، بنابراین در اصول، پاسخ به سؤال جنابعالی مثبت است . یعنی ما میتوانیم با این ظرفیت هایی كه داریم به گونه ای بیندیشیم كه معطوف به مسائل و متناسب با شرایط خاص ما بوده و راه حل های بومی را نیز به همراه داشته باشند، اما در درجه اول در سطح ملی، این مسأله در حد اهمیتی كه دارد مطرح نشده. در وجه بعدی، بواسطه آن تنگناهایی كه عرض شد هنوز بطور جدی در دستور كار قرار نگرفته و نظام تصمیم گیری و ترتیبات نهادی ما برای مواجهه با این مسأله محدودیت هایی دارد.
● نظریه پردازان در داخل به این نكته وقوف كامل دارند كه این جریان جهانی توسعه، و این یورشی كه از نظریه های بیرونی انجام می شود، ادبیات ما را فرا گرفته است . وقتی كه ما در كلاسهای درسی پای صحبت اساتید نشسته ایم می بینیم كه عمده زمان یك ترم صرف این می شود كه نظریه، این نظریه پردازان x و y چنین است . اما در تحلیل مسائل داخلی ما یك نظریه تركیبی بدون نفی نظریه سایرین، بوجود نمی آید. شما فكر نمی كنید كه خود اساتیدی كه در این زمینه، نظریه پرداز هستند، تا حدودی پا كنار كشیده اند؟ و به نوعی چشم به نظر دیگران و نكات تازه طرح شده در آنسوی دنیا دارند؟ كه این نكات به چه نحوی در كشور ما قابلیت فرمولایز شدن دارد؟ تا همان را مورد استفاده قرار دهیم؟ شما چه پیشنهاد و چه برون شدن برای قضیه می توانید داشته باشید؟
▪ در وجه اول می بایست، قائل به وجود چنین مسأله ای باشیم . حقیقت این است كه نظام تولید اندیشه علمی در ایران با وجود آنكه سابقه درگیری با علوم مدرن در كشور ما بصورت نهادی شده متجاوز از ۱۵۰ سال است با همه پیشرفت ها و دست آوردهای جدیدی كه وجود دارد، ادبیاتی كه بخصوص در قلمرو علوم انسانی و اجتماعی در نظام رسمی آموزشی كشور تدریس می شود هنوز سخت متكی به سنتها، تلقی ها و باورهای مربوط به پارادایم نیوتونی است و در برابر دستاوردهای جدیدتر مقاومت می كند . به همین خاطر با كمال تأسف در این نظام ملاك تفكیك گزاره های علمی از غیر علمی را عمدتاً بیطرف انگاری و جهان شمول انگاری گزارهها می دانند و آموزش می دهند . در حالی كه مدتهای بسیار طولانی می گذرد كه در میان فیلسوفان علم و روش شناسان این مسأله روشن شده كه كوشش های فكری بشری بنا به ویژگی ها و شرایط خاصی كه دارد نه می تواند بیطرف و نه میتواند جهان شمول باشد و بی طرف نبودن و جهان شمول نبودن نیز ضرورتاً نمیتواند، كوچك ترین خدشه ای به ارزش علمی آن گزاره ها، وارد نماید . ولی ما همچنان بر اساس آن طرز تلقی های سنتی، نظام تولید اندیشه های علمی و آموزشهای علمی خود را سامان داده ایم . در واقع به این اعتبار نیز در كنار عوامل دیگر فرهنگی ـ اجتماعی به عقیم شدن تولید فرآورده های علمی كشور كمك نمودهایم . و مسأله بسیار مهمی كه در این زمینه وجود دارد ،این است كه این طرز تلقی روشهای آموزشی خاصی را با خود بدنبال آورده است كه در باز تولید این نازایی و ناتوانی نقش تعیین كننده ای دارد . برای مثال در ادبیات مربوط به جامعه شناسی آموزش و پرورش و آموزش و توسعه مدت هاست كه بحث بر سر این موضوع است كه سیستم های آموزشی متكی به حافظه در زمره خلاقیت كش ترین و ضد توسعه ترین روشهای آموزشی شناخته شده اند . اما چون ما آن طرز تلقی های سنتی درباره علم را داریم ناگریز سیستم آموزشی خود را یك سیستم متكی به حافظه قرار داده ایم . به همین خاطر نیز تمام عوارض این قضیه را در نظام رسمی آموزش خود مشاهده می كنیم از یك طرف آموزش ها نامربوط هستند ، یعنی انس و رابطه بسیار محدودی با نیازها، مسائل و شرایط جامعه دارند و از طرفی دیگر روشی كه این دانسته ها آموزش داده می شوند روشی است كه بیش از آنكه میل و اشتیاقی به دانستن ایجاد كند موجب بیزاری می شود و با كمال تأسف هنوز هم با وجود آنكه این مسأله مدتهاست در سطح نخبگان وسیاستگذاران نظام رسمی كشور مطرح است . به عنوان یك مسأله مهم و جدی برای آن چاره اندیشی نشده است و فرایند توسعه ملی و توسعه فرهنگی ما نمی تواند تا قبل از اینكه ما چنین تحولی در محتوا و مضمون و روشهای آموزشی ایجاد نمائیم، قدمهای جدی به جلو بردارد.
● آیا تاكنون تئوری اقتصادی در شرایط فعلی برای خود تدوین كرده ایم؟ آن شكل جاری چیزی كه در حال حاضر در گذر است به توسعه و مفهوم آن چیست؟ و به عبارتی با توجه به تخصص حضرتعالی و توسعه اقتصادی در رابطه با فرهنگ چیست؟ و واقعاً توسعه اقتصادی ما در نسبت با قرار گرفتن فرهنگ چه ویژگی هایی میبایست داشته باشد؟
▪ در واقع پاسخ به این سؤال را می بایست در ادبیات تغییر و تحولات اجتماعی جستجو كرد . ما رویكردهای نظری متفاوتی داریم كه نوع رابطه و تعامل میان زیر سیستمها را بیان كرده اند، آنچه كه دركشورهای در حال توسعه از جمله ایران مدتها به آزمون در آمده، این بوده است كه در سالهای اولیه، بعد از جنگ جهانی دوم بر اساس این تصور كه هر نوع تغییری در كلیت اجتماع می بایست نقطه عزیمت آن اقتصاد قرار گیرد، آزمون شده است . این آزمون به شكست انجامید و نتیجه این شد كه رویكردهایی كه چنین تصور میكردند كه ابتداء می بایست تحولاتی در زیر سیستم اقتصادی اتفاق بیفتد و سپس آثار و پیامدهای متناسب خود را در حوزه های فرهنگ و سیاسی ظاهر نماید، در سطح كل كشورهای در حال توسعه و در مدت زمان قابل توجهی به آزمون گذاشته و مردود شناخته شد و شاید بهترین دست آوردی كه این تجربه پرهزینه برای كل كشورهای در حال توسعه داشت، این بود كه در عرصه هیچ یك از زیر سیستم های نظام اجتماعی تحولات مطلوب و با مضمون توسعه ای بصورت خود به خودی و به تبع تحولاتی در سایر حوزه ها اتفاق نمی افتد و بنابراین ما در هر حوزه ای كه بخواهیم قدمی به جلو برداشته باشیم ، ضرورتاً میبایست ظرفیت های نظری، تحلیلی ،تاریخی و برنامه ای متناسب با آن را ایجاد كنیم . به لحاظ تاریخی، اندیشه توسعه فرهنگی متأخر است نسبت به اندیشه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ، یعنی گام به گام بصورت آزمون و خطا در كل كشورهای جهان قدمهایی برداشته شد و در نهایت به این جمع بندی رسیدند كه چه در حوزه سیاست و چه در حوزه جامعه و چه در حوزه اقتصاد ما نمی توانیم مستقل از شرایط و ویژگی های فرهنگی خاص جامعه برنامهای برای توسعه داشته باشیم . این به یك معنا ما را به سمت زیربنا و محور دانستن فرهنگ هدایت می كند، اما وقتی كه به پیچیدگیهای خود مفهوم فرهنگ توجه میكنیم در واقع معنای دیگری كه به ذهن خطور می كند، این است كه ما در عالم واقع بازیر سیستم های متنوع از یكدیگر روبرو نیستیم . بلكه با الهام از تعبیر بسیار زیبای جناب ابن خلدون می توان گفت كه بین زیر سیستم های نظام اجتماعی قانون ظروف مرتبطه حاكم است و ایشان دائماً از یكدیگر تأثیر گرفته و بر یكدیگر تأثیر می گذارند . و آنچه كه در نهایت بعنوان رفتار یك جامعه ظاهر میشود در واقع برآیندی است از تعاملها و داد و ستدهای میان زیر سیستم های نظام اجتماعی. به این نكته می رسیم كه در عرصه زیر سیستم فرهنگ و در كلیت نظام اجتماعی می بایست ایده های بسیار روشنی در زمینه توسعه فرهنگی داشته باشیم، در عین حال كه می بایست توجه داشته باشیم كه این ایده ها به همان اندازه كه به وجوه اختصاصی فرهنگ ناظر و معطوف هستند می بایست به وجوه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نیز معطوف گردد تا به این ترتیب بتوانیم یك برنامه راهگشای توسعه ملی را تدوین نمائیم.
منبع:فصلنامه شورای فرهنگ عمومی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست