پنجشنبه, ۲۷ دی, ۱۴۰۳ / 16 January, 2025
خانواده,کانون کودک آزاری
کودکآزاری از جمله معدود پدیدههای انسانی در سطح جهانی است که به رغم تلاشهای گوناگون بینالمللی در جهت حمایت و جلوگیری از تضییع حقوق کودکان همچنان شاهد برخوردهایی نامعقول و غیرمنطقی با کودکان هستیم. شواهد حاکی است که دلایل مشترکی برای بروز کودکآزاری وجود دارد که بر اساس فرهنگ و باور جوامع مختلف بعضی از این عوامل چشمگیرتر است.
امروزه کودکان تحت خشونتهای بیرحمانه از خفیفترین شکل آن که ممکن است نگاهی منتقد یا کلامی طعنهآمیز باشد تا شدیدترین آن قرار دارند. ابعاد تاثیرگذاری آزار جسمی که شامل آزار جنسی و عاطفی است همهجانبه است که البته در مواردی اثرات آن تا پایان عمر باقی خواهد ماند. در این مورد شاید بتوان بیمهریها و تهاجم بدنی را فراموش کرد اما آزار جنسی را کمتر کسی به فراموشی خواهد سپرد. طبق آمارهای رسمی ۲۰ درصد جمعیت بیش از ۷۰ میلیون نفری ایران را کودکان زیر ۱۲ سال تشکیل میدهند که از این تعداد ۱۲ تا ۱۵ درصد آنان مورد کودکآزاری قرار میگیرند. فقر، فضای نامساعد خانواده، بروز پدیدههای اجتماعی مانند مهاجرت، بلایای طبیعی و انسانی، اعتیاد و بیماریهای روانی را میتوان از شایعترین دلایل کودکآزاری برشمرد.
در یک تقسیمبندی میتوان کودکآزاری را به انواع زیر تقسیمبندی کرد:
۱) اقتصادی، مانند فقر که در اشکال گوناگون باعث میشودکه کودک مورد آزار قرار گیرد. کار کودکان از جمله این موارد است.
۲) فرهنگی، در این مورد ناآگاهی والدین و یا سرپرست موجب آزار کودک میشود. به عبارتی والدین به جای درمان با تنبیه سعی در حل رفتارهایی مانند شبادراری در کودک هستند.
۳) اجتماعی، به دنبال یکسری باورها و سنتها مانند تبعیض بین دختر و پسر کودک دچار آسیب میشود.
۴) آسیبهای اجتماعی که از جمله آن میتوان به اعتیاد والدین اشاره کرد.
۵) در مواردی هم مشکلاتی که بچهها دارند موجب آزار آنها میشود. کودکانی که بیشفعال هستند یعنی میزان تحرک و کارهای هیجانی و خطرناک آنها بیشتر است و پرخاشگرترجلوه میکنند آزارهای بیشتری میبینند.
۶) مشکلات درسی کودکان نیز گاهی موجب آزارشان میشود. این دسته از کودکان بهدلیل مشکلات مزمن جسمی و یا معلولیت مورد آزارهایی همچون توهین و تحقیر در جمع و تنبیه بدنی قرار میگیرند.
فاطمه قاسمزاده- روانشناس کودک - در تعریف کودکآزاری میگوید: هر نوع رفتاری که توسط بزرگسالان نسبت به کودک بهصورت غیرتصادفی صورت گیرد و به نوعی به سلامت جسمی و روانی کودک آسیب برساند کودکآزاری محسوب میشود.
کارشناسان معتقدند آنچه مسئله کودکآزاری را بغرنجتر میکند بروز این رفتارها در بطن خانواده و از سوی والدین کودک است که بهدلیل ضعف قوانین موجود نمیتوان کاری برای آن صورت داد. شاید یکی از دلایل اطلاق تعبیر چهره مخفی خشونت به این پدیده را بتوان به واسطه خشونتهای جسمانی، روانی، اقتصادی و... در محیط خانواده دانست.
مطابق کنوانسیون حقوق کودک، کودک کسی است که هنور سن ۱۸ سالگی را تمام نکرده است. در این قانون افراد زیر ۶ سال را خردسال،۶ تا ۱۲ سال را کودک و ۱۲ تا ۱۸ سال را نوجوان میدانند. بر اساس این طبقهبندی نوع آزار و شکنجه در ردههای مختلف سنی و جنسی متفاوت است. قاسمزاده در این ارتباط میگوید: پژوهشها حاکی از آن است که کودکان زیر ۶ سال بیشتر مورد آزار قرار میگیرند، بهدلیل اینکه کودک هر چه کوچکتر باشد آسیب پذیرتر است و قدرت دفاعی کمتری دارد بنابراین در معرض آزار بیشتری قرار دارد. در مرحله بعد کودکان ۶ تا ۱۲ سال و در نهایت نوجوانان هستند که مورد خشونت واقع میشوند. ضمن اینکه کودکان بیشتر مورد کودکآزاری از نوع جسمی قرار میگیرند در حالی که نوجوانان در معرض کودکآزاری از نوع سوء استفاده، غفلت و بیتوجهی هستند. همچنین نوع آزار در دختران و پسران در برخی موارد متفاوت است مثلا در سوءاستفاده جنسی و آزارهای روانی دختران بیشتر آسیب میبینند. در آزارهای جسمی و استثمار کاری پسران تحت فشار بیشتری هستند. قاسمزاده میافزاید: در خصوص ارتباط بین شغل و کودکآزاری بر اساس پژوهشها نمیتوان ارتباط معناداری بین شغل و کودکآزاری پیدا کرد، اما از نظر وضعیت اقتصادی و اجتماعی باید گفت هر چه خانواده از نظر اقتصادی در تنگنا باشد کودکان بیشتر در معرض آسیب قرار دارند به علاوه در خانوادههایی که تعداد اعضای آنها زیاد است و مشکلات خانوادگی (طلاق، ازدواجهای مجدد) بیشتری دارند شاهد کودکآزاری بیشتری هستیم. عوامل فرهنگی نیز مانند سطح تحصیلات ارتباط نزدیکی با کودکآزاری دارد.
علاوه بر مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... مواردی هم وجود دارد که مشکلات شخصیتی شخص آزارگر موجب آزار کودک میشود. قاسمزاده در این ارتباط میگوید: در برخی موارد کودکآزاری ریشه در بیماری عاطفی یا شخصیتی فرد کودک آزار دارد که منشا این بیماریها را میتوان در گذشته فرد از جمله دوران کودکی نابسامان و الگوهای تربیتی بیمارگونه که فرد از طرف والدین، اطرافیان، سرپرست و یا جایگزین آنها با آن مواجه بوده جست و جو کرد.
روانشناسان معتقدند محیط رشد فرد میتواند شرایط را برای سلامتی و یا عدمتعادل روانی فرد رقم بزند. فردی که دوران کودکی نابسامانی را سپری کرده طبیعتا وجود تجربههای قبلی، تصاویر ذهنی بیمارگونهای را نزد شخص برای تربیت آینده فرزندانش رقم خواهد زد. شخصی که مضطرب است و در شرایط عادی رفتارهای بیمارگونه از خود نشان میدهد قطعا در شرایط بحرانی رفتارهای انفجاری خواهد داشت. به طور کلی نوع نگرش و رفتار هر فرد را جایگاه او در اجتماع از نظر ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تعیین میکند بهطوری که اگر از طبقات فقیرتر جامعه باشد بیشتر میتواند از ویژگیهای بیمارگونه برخوردار شود که البته به الگوهای تربیتی و شرایط رشد فرد نیز وابسته است.
قاسمزاده در بیان دیدگاههای تربیتی افراد میگوید: هر فرد در نگاه تربیتی خود نسبت به فرزندانش از دو دیدگاه برخوردار است، اول اینکه فرد با خود میگوید اگر من دوران کودکی سختی را گذراندم باید فرزندانم هم تحت همان شرایط قرار بگیرند تا پختگی حاصل کنند. دوم اینکه فرد معتقد است با اینکه در شرایط مساعدی قرار نداشتم اما باید موقعیت مناسبی برای رشد فرزندانم فراهم کنم. در دیدگاه اول فرد بیمار است و به بیماری خود واقف نیست. این فرد در پاسخ به علت رفتارهای خود از تعبیراتی چون مگر ما چطور بزرگ شدیم، لگد خوردیم رفتیم مدرسه و یا گوشت قربانی بودیم استفاده میکند. طبیعتا این فرد با ایجاد تنش در خانواده شرایط بیمارگونهای را بر خانواده حاکم میکند و فرزندان را مورد آزار و شکنجه جسمی و روحی قرار میدهد که معمولا شکنجه روحی از دید پنهان میماند. در این گروه ما با افرادی سر و کار داریم که دچار فقر فرهنگی هستند. در دیدگاه دوم با افرادی مواجه هستیم که به یک خودشناسی رسیدهاند و اگر چه دوره نابسامانی را در کودکی داشتهاند، اما با شناسایی شرایط بیمارگونه توانستهاند عوامل تخریب شخصیتی را از بین ببرند. آنها معتقدند شکنجه جسمی و روحی نمیتواند کار ساز باشد.از نظر شکل و نوع قابل مشاهده نیز به انواع متفاوتی از کودکآزاری برمیخوریم نخستین، شایعترین و شناخته شدهترین نوع، کودکآزاری جسمی است که مستقیما جسم کودک مورد تهاجم قرار میگیرد. در کودکآزاری جسمی عمدتا از ابزار و آلات متفاوتی استفاده میشود که اثرات مخربی بر روح و جسم باقی خواهد گذاشت. قاسمزاده در خصوص استفاده والدین از این ابزار میگوید: در نوع معمول زدن با استفاده از کمربند، دست، خطکش، دمپایی و...و در نوع شدیدتر سوزاندن با سیگار، نشاندن کودک روی هیتر برقی بهدلیل شب ادراری، سوزن زدن در قسمت نرم بدن، شکستن دست و ... انجام میگیرد. در مراحل بعدی میتوان از کودکآزاری عاطفی یا کلامی، غفلت و بیتوجهی، سوءاستفاده و استثمار و کودکآزاری آموزشی یاد کرد.
قاسمزاده با اشاره به تاثیر اینگونه برخوردها بر رشد کودک میگوید: این نوع رفتارهای غیر منطقی بر جنبههای چهار گانه رشد کودک (رشد جسمی، رشد ذهنی یا شناختی، رشد عاطفیروانی، رشد اجتماعی) کودک تاثیر خواهد داشت به طوری که رشد اندامهای داخلی و بیرونی، اعتماد به نفس، یادگیری و رشد اجتماعی کودک دچار اختلال میشود.
در این زمینه ما معمولا با دو گروه از افراد که تحت چنین شرایطی رشد کردهاند مواجه هستیم، یک گروه افرادی که ویژگیهایی همچون اعتماد به نفس کم، انزواطلبی، افسردگی، درونگرایی، کمرویی و گریزان بودن از جامعه دارند. این افراد بهترین کاندیداها برای افسردگی و اضطراب هستند و به عبارتی میتوان آنها را آتشفشانهای خاموش دانست. اما گروه دوم، افرادی هستند که به سمت رفتارهای بزهکارانه گرایش پیدا میکنند و افرادی خشن با رفتارهای زشت و ضد اجتماعی هستند و از لحاظ شخصیتی بیمار. در بین این افراد عدهای را در باندهای بزهکاری مثل قاچاق، اعتیاد، دزدی و... میبینیم. آنها دچار خشم فروخوردهای هستند که به دنبال هر فرصتی برای تخلیه آن میگردند. قشری دیگر در این گروه رفتارهای وندالیسمی از خود نشان میدهند، یعنی فرد در این نوع از رفتار، به اموال عمومی آسیب میرساند. بهطور مثال در پایان یک مسابقه فوتبال به تخریب اموال عمومی مثل صندلیها و اتوبوس و تعرض به افراد میپردازند. به عبارتی میتوان این گروه از افراد را به آتش زیر خاکستر تشبیه کرد.
نکته دردناک در این جا نبود، ابزار قانونی لازم برای مداخله سازمان بهزیستی بهعنوان تنها متولی قانون و نهاد مسوول برای رسیدگی به مسئله کودکآزاری چه در خانواده و چه در مدرسه است. قاسمزاده با اشاره به فقدان قوانین حمایتی از کودکان میگوید: واقعیت این است که ما برای برخورد با کودکآزاری هم در تصویب قوانین و هم در اجرای آن مشکل داریم به طوری که ما تا سال ۸۲ هیچ قانونی برای برخورد با کودکآزاری به جز در موارد معدودی مانند قتل، دزدیدن، رها کردن و استفاده از کودکان برای تکدیگری نداشتیم. بعد از سال ۸۲ که در مجلس ششم ۸ ماده در حمایت از کودکان و نوجوانان به تصویب رسید باز هم خانواده بهعنوان کانون اصلی کودکآزاری از این قاعده مستثنا شد.
آنچه مسلم است اینکه در جامعه ما حس مالکیت شدید بهخصوص نسبت به زن و فرزند وجود دارد و به آنها بهعنوان ابزار نگریسته میشود و این مسئله در دید کودکان و فرزندان هم تثبیت شده که به واقع پدر و مادر مالک او و قادر به انجام هر گونه رفتاری نسبت به او هستند.
همین دیدگاه باعث میشود قدرت والدین که میتواند سالم و جهت دهنده باشد تبدیل به جسم بی روحی شود که کودکان از آن گریزانند. در این زمینه میتوان با فرهنگسازی و بالا بردن اطلاعات عمومی و شناساندن حقوق کودک و والدین به آنها، نگرانی و اضطراب والدین را نسبت بهعملکرد فرزندان کاهش یا جهت داده و با معرفی ابزار مناسب تنبیهی و تشویقی بروز اینگونه رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش داد.
بسیاری از والدین بعد از شکنجه فرزندانشان ابراز ناراحتی و پشیمانی میکنند این میرساند که این دسته از افراد نیاز به کمک دارند، بنابراین مسوولان بهداشت روانی جامعه و تمامی بخشهای فرهنگی باید با شناسایی این افراد و برنامهریزی کوتاه و بلند مدت برای درمان آنها اقدام کنند. قاسمزاده علاوه بر ذکر موارد فوق، نبود آمار ملی دقیق که مبنایی برای قضاوت، علت یابی، شیوع و فراوانی این پدیده باشد و عدم آگاهی افراد از انواع کودکآزاری در جامعه را از موارد قابل توجه میداند.اما آنچه در پایان باید به آن توجه داشت هزینههای گزاف و پیش از آن نبود فرهنگ عمومی است که میتوان از دلایل عدم توجه افراد به بیماری روانی خود دانست که در این زمینه بیمه و قبل از آن مسوولان فرهنگی کشور باید اقدامات لازم را صورت دهند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست