دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
جوهر انسان به دنبال زیبایی شعر
از آنجایی که بیشتر زبانها ریشهای مشترک دارند و اگر به معنای ریشه اصلی آنها رجوع شود، در پس تمامی آنها ریشه و اصل یکسانی نهفته است گذشت زمان و گذر قومهای مختلف از صحنه تاریخ، ترکیب اقوام گوناگون با یکدیگر و ادغام آداب و رسوم آنها عناصری هستند که در تکامل و تغییرات ریشهای زبانها اثرگذار بودهاند. با وجود تغییرات شکلگرفته زبانی، انسانها توانستهاند راههای ارتباط کلامی متفاوتی را ابداع کنند.
با توجه به اهمیت ویژه ریشهای زبانها و همچنین شباهتهای قابل توجه زبانی، مبنای گفتوگو با دکتر بئاتریس کریستینا سالاس را در بررسی چگونگی این شباهتها گذاشتیم. بئاتریس کریستینا سالاس سال ۱۹۵۶ در ونزوئلا به دنیا آمد. او دارای مدرک دکترای علوم آموزشی از دانشگاه سوربن پاریس است. سالاس به زبانهای اسپانیایی، فرانسه، انگلیسی و فارسی مسلط است. سالاس مدت دوازده سال رئیس خبرگزاری آژانس بینالمللی EFE بود و از سال ۲۰۰۵ سمت ریاست بخش فرهنگی سفارت ونزوئلادر تهران را برعهده گرفت. او در دانشگاه آزاد اسلامی، ادبیات و تاریخ زبان اسپانیایی تدریس میکند. از سالاس مقالات متعددی در مجلات و روزنامههای بینالمللی منتشر شده است.
از آثار چاپشده او میتوان به «گزیده شعر معاصر ایران» به ویراستاری سالاس و ترجمه فریبا گرگین و ترجمه داستان کوتاهی از خراسان «ننه تنها» نوشته آذر رشیدی اشاره کرد. در خانه سالاس گفتوگو کردیم پس از ورود به خانه او تا چند لحظه مبهوت طراحی خانهاش بودم. درها، پنجرهها و تابلوهای قدیمی ایرانی، فرش ایرانی همه و همه بیانگر احساس عمیق او نسبت به فرهنگ غنی ایران است. او با حفظ اصل و ریشه خود به زوایای مختلف فرهنگ ایران نیز علاقهمند است و این مایه شگفتی و افتخاری بزرگ است.
▪ گفتوگو را با فعالیتهای فرهنگی شما در ایران آغاز میکنیم. فعالیتهای شما بیشتر در چه زمینهای بوده؟
ـ من ۱۷ سال است که در ایران اقامت دارم و فکر میکنم که زمان طولانی هم باشد، شروع فعالیتهایم در جامجم، قسمت رادیویی خبرهای خارجی به زبان اسپانیایی بود. این اولین کار من بود و خاطرات خیلی خوبی از آن دارم. زیرا شروع اولین ارتباط نزدیک من با ایران و فرهنگ ایران بود. ما موظف بودیم شنوندههای خارجی را با زوایای مختلف فرهنگی ایران آشنا سازیم و این کار برای من تازهوارد بسیار مفید بود. پس از آن فعالیتم را با تدریس در دانشگاه آزاد ادامه دادم و مدتی نیز در دانشگاه علامه طباطبایی تدریس میکردم اما پس از آن فعالیتم در دانشگاه آزاد متمرکز شد زیرا عضو هیات علمی دانشگاه آزاد شدم. قطعا تدریس یکی از مهمترین فعالیتهای من به شمار میآید.
بیشتر فعالیتهای من بهطور همزمان بودهاند و شاید به این دلیل است که زنان آمریکای لاتین زنان فعال و کاری هستند. نمیدانم شاید هم یک مشخصه ژنتیکی است. پس از آن مدت دوازده سال در آژانس بینالمللی خبری اسپانیا (EFE) به همراه همسرم کار کردم که حرفه فوقالعاده جذابی بود زیرا من هم میبایست با وضعیت کنونی ایران آشنا باشم و هم با وضعیت جهان. به واسطه این شغل با اشخاص مهم و سرشناسی همانند نلسون ماندلا از نزدیک آشنا شدم و شاید اگر من به کار دیگری مشغول بودم این شانس را از دست میدادم.
موقعیت فرهنگی و سیاسی ایران نیز در آن زمان بسیار جذاب بود و حتی خارجیان نیز علاقه شدیدی به فرهنگ ایران نشان میدادند. به همین دلیل فعالیت من به عنوان خبرنگار بینالمللی امری مهم بهشمار میآمد زیرا من معرف فرهنگ ایران بودم. همانطور که میدانید خارجیان تصوری متفاوت از ایران دارند، آنها فکر میکنند زنان ایرانی از خانه بیرون نمیروند و یا مردم ایران خوشبخت نیستند و مسائلی از این قبیل اما وظیفه اصلی من شناساندن تصویر واقعی ایران به آنها بود.
من هم میبایست به نقاط مثبت فرهنگ ایران میپرداختم و هم نقاط ضعف اما فعالیت من عمدتا به شناساندن نقاط مثبت فرهنگ و زندگی ایرانی معطوف میشد. دلیل اصلی اینکه من در ایران زندگی میکنم، جذابیتهای ایران است. البته فعالیت بعدی من پس از تدریس در دانشگاه، ریاست بخش فرهنگی سفارت ونزوئلا است و این فعالیتها بیشتر به برقراری و حفظ روابط ایران و ونزوئلا برمیگردد، همچنین در مدت این ۱۰ سال برنامههای فرهنگی متعددی از قبیل چاپ کتابهای متعدد، اجرای تئاتر و کنسرتهای مختلف در سفارت برگزار کردیم. البته در اینجا باید از همکاری دانشجویان برای برپایی این مراسم تشکر کنم.
▪ کمی درباره فعالیتهای روزنامهنگاریتان توضیح دهید. در چه زمینهای بیشتر فعالیت میکردید؟ سطح خبرنگاری آن زمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ـ خب، در آن زمان فعالیت روزنامهنگاری من خیلی زیاد بود زیرا کار کردن در آژانس بینالمللی EFE در مقایسه با بخشهای کوچکتر از قبیل روزنامه یا مجله بسیار متفاوت بود. یک خبرنگار بینالمللی باید ۲۴ ساعته به مراکز خبری خبر برساند و مرکز خبری هر لحظه از شما خبرهای تازهتری میخواهد و این کار برای من کار شبانهروزی و با استرس بود اما مفید و پرمسوولیت هم بود زیرا من نهتنها اسپانیا بلکه کشورهای آمریکای لاتین را نیز باید تحت پوشش خبری قرار میدادم و کار جالبی بود. در اوایل سالهای جنگ من تنها زن خارجی خبرنگار بودم.
در آن زمان ما را برای تهیه خبر به مرزهای جنگی ایران میبردند و من به بیشتر شهرهای ایران سفر کردم و تجربه خوبی بود زیرا بیشتر شهرها و مرزهای ایران زمین را شناختم. به یاد دارم یکی از دوستانم را در جنگ از دست دادم. من دوستان دیگری را نیز از دست دادم و تجربه تلخی بود. فعالیت خبرنگاری در آن زمان مستلزم کاری حرفهای بود. موضوع ارزشمندی که آن زمان توجه من را به خود جلب کرد، همیاری و دوستی خبرنگاران ایرانی بود. به عنوان مثال اگر ما دیر میرسیدیم یا به هر دلیلی نتوانسته بودیم خبری تهیه کنیم، آنها بهراحتی خبرهای دست اول خود را در اختیار ما قرار میدادند. شاید شما این ویژگی را در کشورهای دیگر نتوانید ببینید. من کاملاً شیفته همبستگی و مشارکت ایرانیان در آن زمان بودم. ایرانیان بسیار با هم مهربان هستند و بهراحتی اطلاعات خود را در اختیار دیگران قرار میدهند. خیلی عادی بهنظر میرسد که شما با دوستانتان مهربان باشید اما این مساله در خصوص کار روزنامهنگاری کاملاً متفاوت است زیرا یک روزنامهنگار به سختی خبرهای تازه خود را در اختیار همکارانش قرار میدهد. یکی دیگر از جذابیتهای کار خبرنگاری من، آشنایی با دولتمردان ایرانی بود.
▪ بدون شک شما یکی از برجستهترین استادان زبان اسپانیایی در ایران هستید. سطح علمی دانشگاههای زبان را چگونه میبینید؟
ـ خیلی متشکرم از ارزیابی شما، اما ما در ایران استادان مجرب بسیاری داریم. من سعی میکنم استاد خوبی باشم زیرا مهمترین وظیفه من تدریس است. در زمینه سطح آموزش زبان اسپانیایی در ایران باید بگویم زبان اسپانیایی از سطح بالایی برخوردار است. البته از نظر عملکرد دانشجویان. دانشجویان ایرانی بسیار صبور هستند و احترام خاصی برای استادانشان قائلاند.
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای دانشجویان ایرانی، حافظه بالای آنهاست. البته فکر میکنم قدرت حافظه و هوش ایرانیان ژنتیکی است. از لحاظ امکانات و خدمات دانشگاههای ایران، خب در این مورد نمیخواهم مسالهای را پنهان کنم زیرا همه کاملاً میدانند بسیاری از دانشگاههای ایران از خدمات و امکانات موردنیازی که باید برخوردار باشند محروم هستند. من زمانی که در دانشگاه سوربن تحصیل میکردم، کتابخانه آنجا به قدری بزرگ و کامل بود که میل درسخواندن را در دانشجویان دوچندان میکرد. شاید محدودبودن امکانات در دانشگاههای ایران، دلایل متعددی داشته باشد، همانند جنگ، بودجههای آموزشی و مواردی از این قبیل اما فراهمساختن امکانات مورد نیاز، انگیزه لازم را برای آمادگی تحصیلی در دانشجویان ایجاد میکند. برقراری این امکانات از قبیل لابراتوار، ساختمانهای جدید و کتابخانه از سوی دانشگاهها مستلزم تلاش بیوقفه مسوولان است. امیدوارم روزی شاهد برابری دانشگاههای ایران با سایر دانشگاههای جهان باشیم.
▪ شما بهخوبی فارسی صحبت میکنید. یادگیری زبان فارسی نسبت به زبانهای دیگر چگونه است؟ چگونه آن را ارزیابی میکنید؟
ـ شما میگویید من زبان فارسی را خوب میدانم اما من اینطور فکر نمیکنم، در حقیقت زبان فارسی که من صحبت میکنم، زبان کاملا شهری است. متاسفانه زمانی که من به ایران آمدم، موسسات آموزش زبان فارسی همانند دهخدا نبودند و من مجبور بودم زبان فارسی را از کوچه و بازار و زندگی روزمره یاد بگیرم. یادگیری زبان فارسی برای یک فرد خارجی بسیار دشوار است، بهخصوص زبان فارسی ادبی، زیرا حروف صدادار در زبان فارسی بهنسبت زبان اسپانیا بیشتر است. بهنظر من بهترین سن برای یادگیری زبان، سالهای جوانی است.
▪ زبان فارسی را چگونه میبینید؟
ـ زبان فارسی، زبانی بسیار شیرین است و برای یک خارجی، جذاب بهنظر میآید، آن هم بهدلیل فراوانی صداهای «چ» و «ش» است. این دو صدا دائما تکرار میشوند اما در زبان اسپانیایی صداهای «خ» و «ث» بیشتر تکرار میشوند. زبان فارسی بسیار زیباست، حتی تعارفهای زبان فارسی نیز جذاب است. خارجیان به شکلی صریح و بیتعارف جوابشان «بله» یا «خیر» است اما تعارف در زبان فارسی بسیار مورد استفاده است. اوایل تشخیص تعارف برای من، کاری دشوار بود. بعضی مواقع تعجب میکردم و متوجه نمیشدم که طرف مقابل تعارف میکند یا حقیقت را میگوید، حتی بعضی مواقع فرزندانم در این مورد به من کمک میکردند. بهنظر من تمامی زبانها زیبا هستند و نقطه مثبت و جالبی در آنها نهفته است.
▪ آیا ریشههای مشترکی بین زبان فارسی و اسپانیایی وجود دارد؟
ـ البته، ریشه هر دو زبان فارسی و اسپانیایی از ریشه مادر یعنی هند و اروپایی سرچشمه میگیرد و ریشه ۸۰ زبان متفاوت در هند و اروپایی قرار دارد، البته زبان فارسی و اسپانیایی بهدلیل فاصله جغرافیایی تاحدودی متفاوت هستند اما یک پرانتز مشترک در آنها وجود دارد، آن هم استقرار مسلمانها بهمدت ۸ قرن در اسپانیا است. تاثیر عرب در زبان اسپانیایی بهوضوح دیده میشود، بهطوری که ۴هزار کلمه اسپانیایی از ریشه عربی گرفته شدهاند. ریشه عرب در فونتیک، بیان، کلمهها و حتی در اصطلاحات اسپانیایی نیز تاثیرگذار بوده است. بسیاری از اصطلاحات رایج اسپانیا برگرفته از همزیستی اسپانیاییها و اعراب در این ۸ قرن بوده است.
▪ بنابراین شباهت زبانی وجود دارد.
ـ بله، شباهت زبانی وجود دارد، بهخصوص در اصطلاحات. بهعنوان مثال شما در فارسی میگویید انشاءالله و در اسپانیایی نیز چنین اصطلاحی وجود دارد، ما میگوییم اُخالا (Ojala). از لحاظ ریشهای بیشتر زبانها شباهتهایی با یکدیگر دارند، مثلا کلمه پدر در فارسی، Father در انگلیسی و پادره (Padre) در اسپانیایی. تمامی اینها از ریشه یکسان آوایی برخوردارند زیرا ریشه اصلی بیشتر زبانها زبان هند و اروپایی است.
▪ شما در زمینه شعر مدرن نیز کار کردهاید. اساسا انگیزه شما از انتخاب شعر مدرن چیست؟ بهخصوص انتخاب شاعر معاصر ایرانی، سهراب سپهری.
ـ بله، من از کودکی با شعر آشنا شدم و آن هم بهدلیل وجود خواهرم بود. خواهرم ماریا کلاراسالاس ماه مه سال گذشته در کنگره بینالمللی شعر شرکت کرده بود. او یکی از شاعران شناختهشده آمریکای لاتین است و به همین دلیل من از جوانی در کنار خواهرم که در زمینه شعر بسیار حرفهای بود، فعالیت کردم و در اصل اولین خواننده شعرهای خواهرم بودم و از آن زمان با زیبایی شعر خو گرفتم. خب، من علاقه زیادی به شعر فارسی دارم، بدون شک ایران مهد شعر است اما متاسفانه آثار شعری و آثار نثر فارسی ایران در مقایسه با آثار ادبی کشورهای دیگر همانند انگلیس و فرانسه، در میان کشورهای دیگر از شناخت کمتری برخوردار است و امیدوارم دانشجویان ایرانی در زمینه شعر فارسی فعالیت بیشتری داشته باشند زیرا شناساندن اشعار فارسی به اقوام دیگر باعث برقراری ارتباط بین آنها میشود. شعر زیبایی ناب است و ماهیت اصلی انسان نیز بهدنبال زیبایی ناب است. شعر، وسیلهای است برای بیان زیبایی خالص. در مورد انتخاب آثار سهراب سپهری برای ترجمه باید بگویم آثار سهراب سپهری برای من بسیار ارزشمند است زیرا من در اشعار سهراب مشخصههای مشترکی با شعر معاصر کشورهای اسپانیایی زبان بهخصوص آمریکای لاتین یافتم، بهخصوص ویژگیهای رئالیسم جادویی.
خب همانطور که میدانید در اوایل شعر نو مورد قبول واقع نشد و بیشتر شعر کلاسیک ایرانی مورد قبول بود و زمانی که شعر نو در اسپانیا و فرانسه آغاز شد، بسیاری از شاعران ایرانی به فرانسه و کشورهای دیگر سفر کردند و تا حدی سبک شعری آنها را با خود به ایران آوردند زیرا در آن زمان شعر نو از سوی مردم پذیرفته نبود و قبولاندن این سبک شعر به مردم برای یک شاعر ایرانی بسیار کار دشواری بود. اما در کشورهای آمریکای لاتین سبک شعر نو از همان اوایل با استقبال مردم واقع شد. بهنظر من در عمق شعر نوی فارسی و آمریکای لاتین شباهتهای بسیاری نهفته است.
▪ بیشتر این شباهتها در چه زمینهای هستند؟
ـ من قصد دارم بیشتر به بررسی زوایای مشابه اصطلاحات زبان فارسی و آمریکای لاتین بپردازم زیرا بدون شک شباهتهای قابل توجهی وجود دارد. در زمینه شعر نیز این شباهتها به وضوح دیده میشود. در زمینه شباهتهای فارسی و اسپانیایی به نمونهای اشاره میکنم. شما در فارسی میگویید: «خدا حفظت کنه» ما نیز عیناً معادل این اصطلاح را در اسپانیایی داریم. از آنجایی که بسیاری از اشارات گفتاری اصطلاحات زبان اسپانیایی ریشه در عرب دارد شاید این نوع سبک گفتاری اصطلاحات، برای یک فرانسوی یا انگلیسی تا حدی خندهدار باشد. این اصطلاحات کاملاً ریشه عربی دارند و در حال حاضر در اسپانیا مرسوم و مورد استفاده هستند.
گفتهاید قرار است به زودی کتاب شعر اسپانیایی را منتشر کنید. محتوا و موضوع اصلی این کتاب چیست؟
بله در حال حاضر مشغول کار روی کتاب «شعر معاصر کشورهای اسپانیایی زبان» هستم، این کتاب شامل آثار ۲۰ کشور آمریکای لاتین و کشور اسپانیا است. هدف و انگیزه اصلی من برای چاپ این کتاب، شناساندن شعر معاصر کشورهای
اسپانیایی زبان به ایرانیان است. شعر معاصری که بسیار غنی و ناشناخته است، همچنین به بررسی ویژگیهای شعر معاصر این کشورها در ۵۰ سال اخیر نیز میپردازم. موضوع اصلی کتاب شعر معاصر است و دربرگیرنده آثار شعرای اسپانیایی و کشورهای آمریکای لاتین است. چاپ این کتاب به همکاری خانه شعر و به ترجمه فریبا گرگین انجام میشود.
▪ از نظر شما ترجمه اصطلاحات کار سادهای است؟
ـ خیر، مسلماً کار دشواری است. زیرا بیشتر مترجمان ترجمه تحتاللفظی اصطلاحات را در پیش گرفتهاند و این مساله ریشه در تفاوتهای فرهنگی ـ ادبی دارد. این تفاوتها تغییرات اساسی در معنی و مفهوم اصلی اصطلاحات ایجاد میکند. در خیلی مواقع اصطلاحات اسپانیایی به شکلی اغراقآمیز بیان میشوند و به همین منظور ترجمه آنها نیز دشوار است. به عنوان مثال در اسپانیایی میگوییم ده چشمی مواظبتم «A cien ojos» اما در فارسی میگوییم ۴ چشمی.
بسیاری از اصطلاحات در کشورهای مختلف معنی یکسان دارند اما نوع گفتار و کاربرد آنها متفاوت است حتی ریشههای مشترک مذهبی نیز در اصطلاحات اسپانیایی و فارسی وجود دارند. اما مساله مهمی که باید مورد توجه مترجمان در کار ترجمه قرار گیرد، شناخت کامل فرهنگ و آداب و رسوم کشورهای مختلف است. دوباره پافشاری میکنم مترجم برای ارائه یک ترجمه حرفهای باید احاطه کامل به زبان و فرهنگ و سنتهای کشورها داشته باشد، همچنین از پایه قوی زبانی و فرهنگی نیز برخوردار باشد، در غیر این صورت مترجمی حرفهای و متخصص نخواهد بود.
▪ آیا تا به حال پیش آمده که ترجمه فارسی کتابی را بخوانید و بعد متوجه تفاوتهای ساختاری و اساسی ترجمه با نسخه اصلی کتاب شوید؟
ـ خواندن کتاب فارسی برای من کاری دشوار و زمانبر است اما بهترین ترجمههایی که خواندهام ترجمه آقای قاضی بوده که از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه شده بود و آن هم به دلیل تجربه و تبحر آقای قاضی بود زیرا ایشان یکی از قدیمیترین مترجمان بودند ولی در حال حاضر مسوولیت ترجمه خوب و درست کتابها برعهده جوانان است و مستلزم کاری منسجم و حرفهای است.
سپیده میرزایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست