چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 15 May, 2024
مجله ویستا

آیا اوبونتو هنوز محبوب است


آیا اوبونتو هنوز محبوب است

اوبونتوی ۱۰ ۱۲ عرضه شد, اما پیش از آن که بخواهیم از نظر زیبایی شناسی این توزیع را بررسی کنیم, باید این نکته را مشخص کنیم که ظاهر محیط دسکتاپ, پدیده ای کاملا سلیقه ای بوده و شبیه جنگی است که سال هاست میان Vim و Emacs ادامه دارد

اوبونتوی ۱۰/۱۲ عرضه شد، اما پیش از آن‌که بخواهیم از نظر زیبایی شناسی این توزیع را بررسی کنیم، باید این نکته را مشخص کنیم که ظاهر محیط دسکتاپ، پدیده‌ای کاملا سلیقه‌ای بوده و شبیه جنگی است که سال‌هاست میان Vim و Emacs ادامه دارد. در این مطلب قرار نیست ببینیم کدام توزیع زیباتر از توزیع دیگر است و به ماهیت اصلی اوبونتوی جدید، در مقایسه با دیگر توزیع‌های لینوکسی می‌پردازیم.

● ظاهر

با توجه به این‌که می‌دانیم یک توزیع لینوکسی تنها یک محیط دسکتاپ نیست (که بشود با یک دستور در ترمینال عوضش کرد)، می‌توانیم به آخرین اوبونتو نگاهی بیندازیم.

ظاهر اوبونتو را «یونیتی» در اختیار دارد. رابط کاربری آیکون‌محوری که برای نخستین بار در اوبونتو ۱۰/۱۰ نت‌بوک عرضه شد. یونیتی هم‌اکنون برای سخت‌افزارهای گرافیکی دارای شتاب‌دهنده و غیر آن به‌صورت پیش‌فرض نصب است و این نشان می‌دهد کانونیکال تازه‌واردها را دوست دارد و تلاش می‌کند محیطش را برای آن دسته از کاربران جذاب نگه دارد. لانچر یونیتی، که مجموعه‌ای از آیکون‌ها در سمت چپ صفحه است و هنگام اجرای نرم‌افزارها پنهان می‌شود، شباهت‌هایی به iOS و OS X دارد و آن مدل طراحی را به‌ذهن می‌آورد.

استفاده از جلوه‌های بصری به‌کار رفته در ورود و خروج منوی لانچر، محوشدن‌ها و بهره‌گیری از نرم‌افزاری چون Compiz به زیبایی‌های اوبونتو می‌افزاید. یونیتی برای همه نیست و هر قدر هم که زیبا باشد، نمی‌توان نقدهایی را که اشاره به کاربری آن در محیط دسکتاپ دارد نادیده گرفت. طرح‌بندی کلی یونیتی انعطاف کمی دارد و لانچر همواره در سمت چپ است، مگر آن‌که بخواهید از نرم‌افزارهای هک استفاده کنید که توسط کانونیکال پشتیبانی نمی‌شود. دستکاری در اوبونتوی ۱۰/۱۲ برای همخوانی با نیازهای شخصی سخت است و در اصل، محیط دسکتاپی را می‌بینید که مارک شاتل‌ورث دوست دارد ببیند.

● رقابت با لینوکس مینت

برای آن دسته از کسانی که یونیتی را رابط کاربری خوبی نمی‌دانند، نزدیک‌ترین گزینه، رفتن به لینوکس مینت است. توزیعی که از اوبونتو مشتق شده است و رابط کاربری آن بسیار شبیه به اوبونتوهای گنومی قدیمی است. در نسخه ۱۰/۱۲، به‌جای گنوم ۲ از MATE و به‌جای گنوم شل، از Cinnamon استفاده می‌کند و البته آلترناتیوهایی چون LXDE و KDE را هم دارد. دستکاری در مینت راحت‌تر است و جلوه‌های بصری پیشرفته‌تری را می‌توان در آن به کار گرفت و کسانی که از اوبونتوی گنوم۲ می‌آیند، اغلب لینوکس مینت را بیشتر می‌پسندند.

● کاربری

سال‌ها بود که اوبونتو محلی برای ورود تازه‌کاران لینوکسی بود. ترکیب مدیریت نرم‌افزارها از طریق گرافیکی ـ که الهام‌بخش راه‌اندازی مک استور و ویندوز استور شده است ـ و نصب آنها باعث شد بسیاری از کسانی که اولین‌بار لینوکس را تجربه می‌کردند در ساحل کانونیکال پهلو بگیرند.

از نظر نصبی، تغییرات زیادی در اوبونتوی ۱۰/۱۲ وجود ندارد: این توزیع هنوز از طریق سی‌دی‌ یا دی‌وی‌دی عرضه می‌شود که روی آن، نصاب Wubi وجود دارد (برای نصب از داخل ویندوز). همانند قبلی این سی‌دی‌ها به‌صورت لایو هم عمل می‌کند و سیستم عامل می‌تواند از طریق سی‌دی بوت شود یا یک فلش‌دیسک با حافظه نوشتنی درست کند که باعث شد مایکروسافت همچو قابلیتی برای نسخه انترپرایز ویندوز۸ هم عرضه کند.

از دیدگاه کسی که اولین بار وارد لینوکس و اوبونتو می‌شود، اوبونتوی ۱۰/۱۲ خوبی‌ها و بدی‌های خودش را دارد. تغییر رابط کاربری از گنوم ۲ به یونیتی باعث شده است کل سیستم‌عامل یک بر اساسی بخورد و کاربران ویندوزی احساس خواهند کرد در سیستم‌عامل گم شده‌اند. اما کسانی که OS X سیستم‌عامل روزمره‌شان است، کار با اوبونتو اصلا برایشان سخت نیست: دکمه‌های کنترل پنجرهه در سمت چپ قرار دارد، وجود لانچر، منوها در بالای صفحه و... همه از مدل طراحی اپل بهره گرفته است.

نبود منوی نرم‌افزارها در اصل به دلیل اضافه‌کردن لانچر است. مدل جستجو و انجام کارها در اوبونتو برای کسانی که تازه‌واردند کمی انجام کارها را دشوار خواهد کرد تا این‌که دستشان راه بیفتد.

در طول زمان البته، یونیتی می‌تواند تمام قابلیت‌های خود را نشان بدهد. استفاده مفید از بخش‌های بلااستفاده صفحه نمایشگر، بعلاوه قابلیت نمایش صحیح در نمایشگرهای با رزولوشن پایین از جمله لپ‌تاپ‌ها و نت‌بوک‌ها و قابلیت‌های پنهان دیگر، مثل Lenses در سیستم جستجو و تشخیص حرکات ماوس می‌تواند به افزایش سرعت چند وظیفگی بینجامد.

● رقابت با MEPIS

مپیس که از ترکیبی از باینری‌های اوبونتویی و دبیان تشکیل شده است، از نظر هوادارانش برای کسانی که برای نخستین‌بار با لینوکس کار می‌کنند، بهترین گزینه است. ظاهر این توزیع بر مبنای رابط کاربری KDE بوده و جای منوها و دکمه‌ها به ویندوز شباهت زیادی دارد و کسانی که از ویندوز به لینوکس مهاجرت می‌کنند، در این توزیع احساس غریبگی نخواهند کرد. مستندسازی آن هم خوب انجام شده است و جامعه کاربری دوستانه‌ای هم دارد.

● نرم‌افزار

بودن نرم‌افزارهای قوی و مستحکم در بدنه آماده اوبونتو یکی از ویژگی‌های اصلی این توزیع بوده است. گشت و گذار در مرکز نرم‌افزاری اوبونتو نشان می‌دهد که علاوه بر جامعه بزرگ نرم‌افزارهای منبع‌باز، تعداد قابل توجهی نرم‌افزار تجاری هم دارد و شراکت با شرکت‌های بزرگی چون Electronic Arts، باعث شده است برخی از بازی‌ها در مرکز نرم‌افزاری هم حضور داشته باشند. به‌روزرسانی و تعمیر یکپارچه نرم‌افزارها از طریق این ابزار، به اوبونتو شخصیت خوبی می‌بخشد.

شاید از نظر برند، کانونیکال برنده بزرگ لینوکسی باشد و به‌همین دلیل تجارت در دنیای اوبونتو برای بسیاری از شرکت‌ها گزینه بهتری است. البته، اغلب نرم‌افزارهایی که برای این توزیع ساخته می‌شوند، در دیگر توزیع‌های دبیانی قابل اجرا هستند. محبوبیت اوبونتو از یکسو و نادیده گرفتن جماعت مخالف با یونیتی از سوی دیگر، باعث شکل‌گیری توزیع‌های جانبی بسیاری شده است که از مخازن نرم‌افزاری این توزیع استفاده می‌کنند و همین باعث رشد بیشتر امکانات نرم‌افزاری در اوبونتو خواهد شد.

● رقابت با جنتو

با حذف بسیاری از توزیع‌های اوبونتویی از جمله لینوکس مینت که یک جورهایی به مخازن نرم‌افزاری اوبونتو وابسته است ـ تنها توزیعی که همانند اوبونتو می‌تواند ادعا کند مجموعه زیادی از نرم‌افزار کامپایل شده آماده دارد ـ جنتو است. ارائه نرم‌افزارهایی که به‌صورت خودکار کامپایل می‌شوند از ویژگی‌های جنتو است. این توزیع به جای آنکه انواع و اقسام فایل‌های باینری برای نسخه‌های مختلف را در خود ذخیره کند، کدهای منبع را نگه داشته و در لحظه برای هر سیستم، نتیجه را کامپایل و نرم‌افزار را تحویل می‌دهد.

با این وجود، به‌نظر می‌رسد به‌دلیل تمایل شرکت‌های تجاری و ناشران نرم‌افزاری به اوبونتو، جنتو خطر خاصی برایش ایجاد کند و از نظر نرم‌افزاری در صدر باقی بماند.

● همخوانی

اوبونتو برای محیط‌های مختلف رایانش گزینه خوبی بوده است. پشتیبانی از تراشه‌های x۸۶ و x۸۶-۶۴ و پشتیبانی از مجموعه دستورات تراشه‌های ARM و معماری PowerPC (که پیش‌تر در ماشین‌های مک استفاده می‌شد) نیز پشتیبانی می‌کند.

در سال‌های اخیر، کانونیکال این دامنه را کوچک کرده است. در سال ۲۰۰۷، پشتیبانی فنی از روی نسخه‌های PowerPC برداشته شد، هر چند جامعه کاربری این نسخه‌ها، سریعا دست به کار شده و نسخه‌های باینری و سی‌دی‌های لایو را برای این جور سیستم‌ها به‌طور مستقل تولید می‌کنند. هر چند این یک امتیاز منفی برای کانونیکال است، اما نشان می‌دهد این شرکت تمام تمرکزش را روی آخرین فناوری‌ها متمرکز کرده است. این یعنی انتظارها از اوبونتو برای تولید سیستم‌عاملی شبیه به اندروید بالا رفته است. با توجه به آن‌که اوبــونتو سال ۲۰۰۹، پشتیبانی‌اش را از مجموعه دستورهای قدیمی ARM قطع کرد و تمرکزش را بر نسخه جدید ARM V۷ قرار داده ، باعث شده است بازدهی اوبونتو روی دستگاه‌های ARM بیشتر شود و سه‌سال بعد، اوبونتو برای اندروید، نخستین نتیجه این اقدام است.

● در رقابت با دبیان

از نظر پشتیبانی سخت‌افزاری، توزیعی به‌اندازه دبیان نمی‌تواند با اوبونتو رقابت کند؛ یکی از قدیمی‌ترین توزیع‌های لینوکس که هنوز تحت توسعه است. هرچند اغلب دبیان را به دلیل روند کند توسعه‌اش ملامت می‌کنند (و اساسا ایده اوبونتو به‌همین خاطر شکل گرفت). دبیان از تعداد گسترده‌ای از تراشه‌ها پشتیبانی می‌کند.

محمدرضا قربانی