سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
خشم همیشه در کمین ماست
بیش از ۲۰۰۰ سال از درگیری انسان برای مقابله با مشکلات عمومیخشم میگذرد. خشم به شکلی وحشتناک ارتباطات انسانی را ویران میکند و با وجود تلاشهای بسیار همچنان عمومیت دارد. تقریباً هیچ چیز مخرب تر از پرخاشگری نیست .اغلب ما کسانی را دوست نداریم و اگر آدم خوش اقبالی باشیم، موفق به اجتناب از آنها میشویم. مردمان اولیه روی زمین مهربان بودند و کلمه ای برای جنگ نداشتنداحساساتی که آدمیتجربه میکند مثل شادی،خشم و... رفتار را فعال و هدایت میکنند. هیجان را هم عوامل درونی وهم عوامل بیرونی میتوانند تحریک و راه اندازی کنند. هیجان نه تنها مضّر نیست،بلکه لازمه زندگی است . زیرا نمیتوانیم هیجانها را از زندگی دور کنیم .
تنها کاری که میتوانیم انجام دهیم این است که یا از وقوع آنها بکاهیم،یا یاد بگیریم که چگونه با آنها سازگاری (مثل غم ) یا مقابله (مثل خشم ) داشته باشیم . همه ما عصبانیت را احساس کرده ایم و میدانیم که چیست. عصبانیت عموما" رفتار کاملا" طبیعی انسانهاست. اما زمانی که عصبانیت خارج از کنترل و ویرانگر باشد،میتواند مشکلاتی درکار،ارتباطات اجتماعی و حتی در کل کیفیت زندگی به وجود آورد . ممکن است کار به جایی برسد که شما احساس کنید اسیرهیجان قدرتمندی هستید که نمیتوانید از آن اجتناب کنید.
هیجان عصبانیت میتواند یک احساس آزار دهنده باشد یا یک عمل وحشیانه، هدف ما در این بحث این است که به افراد کمک کنیم تا بتوانند عصبانیت را درک و آن را کنترل کنند.عصبانیت یک حالت هیجانی است که از لحاظ شدت میتواند خفیف،شدید یا ویرانگر باشد . همانند دیگر هیجانات . عصبانیت موجب تغییرات متعدد زیستی و فیزیولوژیکی میشود ؛ مثل افزایش فشار خون،ضربان قلب،تنفس و همچنین افزایش میزان تولید انرژی ازآدرنالین و نورآدرنالین (هورمونهایی هستند که در ارگانهای مختلف بدن اثرات گوناگونی ایجاد میکنند این اثرات به گونهای هستند که انسان را در برابرخطرات ناخواسته حفظ میکند.) برانگیختگی شدید فیزیولوژیکی مشخصه آن دسته از حالات هیجانی است که جاندار را برای عمل - فرار- یا -جنگ - آماده میکنند. عصبانیت میتواند ناشی از عوامل درونی یا بیرونی باشد. شما میتوانید از دست فرد مشخصی،مثل یک همکار یا ازیک حا دثه عصبانی شوید.
عصبانیت شما میتواند ناشی از نگرانی یا تفکر شما درمورد مسائل شخصی باشد مثل قد و قیافه خود و یا، یادآوری حوادث و خاطرات تلخ وآسیب زا . زمانی که احساس نفرت از شخصی را بر زبان میآوریم یا اقدام به آسیب رساندن به وی میکنیم، دیگر نمیتوانیم به این شناخت برسیم که آن فرد جنبههای خوبی هم دارد یا من هم به او بدی کردهام. از سوی دیگر، وقتی در برابر کسی پرخاشگری میکنیم، به این معناست که جاذبه آن شخص در نظر ما کم شده است. به همین سبب، پس از اعمال پرخاشگری، کوشش خواهیم کرد تا حُسنهای او را دست کم بگیریم و معایب وی را برجسته تر کنیم تا از این طریق ناهماهنگی شناختی را کاهش دهیم. به علاوه، سعی میکنیم تا دلایل دیگری (حتی غیرواقعی) را برای تنفر از آن فرد پیدا کنیم.مردم اغلب پس از کتک زدن، فریاد کشیدن، توهین کردن، یا پرتاب ظروف احساس آرامش میکنند. این اعمال، برای مدتی کوتاه تنش را زایل میکند و فرصتی فراهم میآورد تا قدرت خود را نشان دهند؛ اما در بلندمدت خشونت را افزایش میدهد.کارول عقیده دارد بروز خشم در صورتی مؤثر است که این شرایط را داشته باشد:
الف) عصبانیت خطاب به فرد متخلف باشد (ابراز عصبانیت به دوستان ممکن است خشم را افزایش دهد.)ب) بیان کردن آن، نیاز به اثر گذاشتن بر موقعیت یا اصلاح یک بیعدالتی را ارضا کند.
ج) زمانی که شخص فکر میکند با اظهارنظر خود میتواند رفتار فرد دیگری را تغییر دهد یا به عبارتی ابراز وجود وی موجب میشود تا دیگران نظراتش را بفهمند و با او همکاری کنند. اگر این شرایط وجود ندارد، توصیه میشود که "لبتان را گاز بگیرید" یا "جلوی زبانتان را نگه دارید"؛ اما بدیهی است اگر همه یاد بگیرند که موارد غیرمنطقی (از جمله حسادت، رنجش، خشونت، تعصب و تحقیرهای روان شناختی) را کنترل کنند، دنیای بهتری خواهیم داشت. البته عدهای این اهداف را آرمانگرایانه میدانند و عقیده دارند که نمیتوان طبیعت افراد را عوض کرد. متأسفانه نگرش این افراد ناامید کننده است. دوست داشتن دیگران یک تکلیف بزرگ است و نیازی به مجوز ندارد. بزرگترین مشکل این است که مردم باور ندارند که پرخاشگری قابل کنترل است؛ دنیا را همواره با جنگ و نفرت دیدن بدبینانه است.شکی نیست که نمیتوان از تمام موقعیتها یا افکار خشم برانگیز دوری کرد. در نتیجه به آموختن روشهای کنترل عصبانیت هم نیاز داریم. اول از همه بدانید که شما درمانگر نیستید و قصد درمان افراد پرخاشگر را ندارید؛ بلکه میخواهید کاری کنید که در محیط زندگی، صلح و همکاری حاکم باشد. همواره توجه فرد عصبانی را به یک وظیفه مهم یا یک بحث آرام، بررسی موقعیتی که موجب عصبانیت شده و نیز راهحلهای مختلف معطوف کنید که موجب فروکش کردن عصبانیت و افزایش قدرت کنترل میشود. مثلاً اگر در مقابل فردی پرخاشگر قرار گرفتید سعی کنید پاسخهای پرخاشگرانه وی را تحت تأثیر قرار دهید.
به این طریق که با تقاضاهای او کاری نداشته باشید، اما با بحث درباره آن موضوع، آن هم در آرامش، موافقت کنید. فریادهایش را نادیده بگیرید و او را به بحث منطقی ترغیب کنید. در حد امکان اجازه پرخاشگری ندهید و مواظب باشید که شما نیز با رفتارهای خشن الگوی پرخاشگری نباشید. گروهی از محققان با توجه به علل خشونت، اظهار داشته اند که خشونت قابل کنترل است. شواهد روشنی وجود دارد که حیوانات پرخاشگر و همین طور انسانها قادرند از خشم خود بکاهند؛ به شرط این که توقف خشونت به نفع آنها باشد. در نتیجه ابراز خشم و پرخاشگری امری انتخابی و اختیاری است.به فکر انتقام شدید از فرد پرخاشگر نباشید. این بدترین کاری است که میتوانید انجام دهید. به یاد داشته باشید که بدی مولد بدی است. آموختن مهارتهای اجتماعی و روشهای حل مساله از راههای کاملاً مؤثر و اساسی کنترل خشم است.
زیرا عصبانی شدن شکل ثابت وازپیش تعیین شده ای ندارد. با دور کردن ذهن از بی منطقی و روی آوردن به منطق میتوان عصبانیت را کاهش داد یا حذف کرد. منطق عصبانیت را از بین میبرد، حتی اگر عصبانیت قابل توجیه باشد میتواند به سرعت غیر منطقی شود . همه مردم خواستار ادب، موافقت، قدرشناسی و کلاً امور مثبت اند ودر صورت عدم دستیابی به آنها احساس شکست و ناکامیمیکنند؛ اما افـراد عـصـبانی وقتی به خواست خود نمیرسند احساس ناامیدی میکنند وعصبانیتشان نامتناسب با موقعیت،شدید و ویرانگر است . افراد عصبانی باید انتظاراتشان را به آرزوهایشان تغییر دهند. مثلاً بهتر است بگویند که من عواملی را که موجب سلامت وامنیت اند دوست دارم.مردم عصبانی تمایل دارند که زود به نتیجه برسند، بعضی ازاین به هدف رسیدنها میتواند تا حدودی نادرست باشد. اگرشما از مباحثه ای ناراحت شده اید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که فکرتان را بر روی پاسخها متمرکز کنید و ناراحتیتان را کاهش دهید. نمیگوییم که اولین چیزی را که به ذهنتان آمد به زبان آورید،بلکه میگوییم که عصبانیت خود را کاهش دهید ودرمورد حرفی که میخواهید بزنید، فکر کنید.
به دقت به آنچه به شما میگویند گوش بدهید و قبل از پاسخ دهی،آنها را تفسیر کنید . همچنین به آنچه علت اصلی عصبانی شدن شماست گوش بدهید. برای مثال، شما آزادی و در حال خود بودن را دوست دارید وبه علت اهمیتی که به دیگران میدهید خواهان پیوند گسترده با مردم هستید . اگر همکارتان در مورد کارهای شما شروع به غر زدن کند، با خطا کارخواندن او یا فردی که همیشه ایجاد مشکل میکند، تلافی نکنید.زمانی که فردی ازما عیب جویی میکند، دفاع کردنمان طبیعی است،ولی ما با او نمیجنگیم . در عوض ممکن است بگوییم که او از روی نادانی صحبت میکند،ما را دوست ندارد، اوفرد کم حوصله و ناشکیبایی است و نیاز به مقداری تنفس و استراحت برای رسیدن به آرامش دارد. باید دراین گونه مواقع خودمان را خونسرد نشان دهیم تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کنیم .در نتیجه اگر احساس میکنید که عصبانیت شما خارج از کنترل است، عصبانیت شما تاثیرات منفی بر روابط اجتماعی وشغلی تان گذاشته است،یا این که قسمت مهمیاز زندگی تان تحت تأثیر آن است،ممکن است به مشاوره به عنوان عاملی برای یاد گیری توجه کنید که به شما کمک میکند چگونه بهتر رفتار کنید . یک روان شناس یا مشاور میتواند به شما کمک کند تا با به کارگیری تکنیکهای تغییرافکار و رفتار، اعمال خود را کنترل کنید. باید به مراجع اطمینان داد که مشکل او قابل حل است و تکنیکهای تغییر رفتار تنها برای تأثیر گذاشتن بر احساس و تجلیا ت احساسی،مورد استفاده قرار نمیگیرند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست