سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

امروز با سعدی ـ چهارشنبه ۲۷ مهر


امروز با سعدی ـ چهارشنبه ۲۷ مهر

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید
روی میمون تو دیدن، درِ دولت بگشاید
صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
این لطافت که تو داری، همه دل‌ها بفریبد
وین …

بخت باز آید از آن در که یکی چون تو در آید

روی میمون تو دیدن، درِ دولت بگشاید

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید

این لطافت که تو داری، همه دل‌ها بفریبد

وین بشاشت که تو داری، همه غم‌ها بزداید

رشکم از پیرهن آید که در آغوش تو خسبد

زهرم از غالیه آید که بر اندام تو ساید

نیشکر با همه شیرینی اگر لب بگشایی،

پیش نطق شکرینت چونی انگشت بخاید

گر مرا هیچ نباشد نه به دنیا نه به عقبی

چون تو دارم، همه دارم. دگرم هیچ نباید

دل به سختی بنهادم، پس از آن دل به تو دادم

هر که از دوست تحمّل نکند، عهد نپاید

با همه خلق نمودم، خم ابرو که تو داری

ماه نو هر که ببیند، به همه کس بنماید

گر حلال است که خون همه عالم تو بریزی

آنکه روی از همه عالم به تو آورد، نشاید

چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند

پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید

سعدیا، دیدن زیبا نه حرام است و لیکن

نظری گر بربایی، دلت از کف برباید