چقدر به فرزندتان اعتماد می کنید

آیا آن قدر از دست فرزندتان عصبانی هستید که احساس می کنید هرگز نمی توانید بار دیگر به او اعتماد کنید آیا او خودروی شما را درب و داغان کرده, از مدرسه چیزی دزدیده و یا عمل خشونت آمیزی از وی سرزده است

آیا آن قدر از دست فرزندتان عصبانی هستید که احساس می کنید هرگز نمی توانید بار دیگر به او اعتماد کنید؟ آیا او خودروی شما را درب و داغان کرده، از مدرسه چیزی دزدیده و یا عمل خشونت آمیزی از وی سرزده است؟

ممکن است شما از دست فرزندتان رنجیده خاطر شده باشید و از خود بپرسید: «آیا می توانم بار دیگر به او اعتماد کنم؟»

کاملا طبیعی است که در صورت بی مسئولیتی فرزندتان اعتماد شما نسبت به او از دست برود. درست است که احتمالا اولین واکنش شما خشم خواهدبود ولی یادتان باشد موضوع را شخصی نکنید.

به جای سلب اعتماد از فرزندتان، به او مسئولیت پذیری را بیاموزید، با برداشتن ۶ گام زیر می توانید به هدف خود دست یابید:

۱) واکنش خشمگینانه ای از خود نشان ندهید.

این مسئله اهمیت زیادی دارد. احساسات خود را کنترل کنید. در غیراین صورت فرزندتان نمی آموزد که چگونه در آینده تصمیمات بهتری بگیرد. یادتان باشد که با او درگیر «جنگ قدرت» نشوید. البته کنترل احساسات گاهی بسیار دشوار است و برای این کار باید بازیگر خوبی باشید!

۲) قبل از انجام هرکاری برنامه ریزی کنید

اگر متوجه شدید که فرزندتان از اعتماد شما سوءاستفاده کرده بلافاصله واکنش نشان ندهید و قبل از هرکاری برنامه ریزی کنید. عمل شتابزده شما هیچ سودی برای فرزندتان نخواهدداشت.

۳) از فرزندتان بخواهید حقایق را بر روی کاغذ بیاورد.

اگر فرزندتان کار اشتباهی مرتکب شده از او بخواهید در این مورد فکر کند. به عنوان مثال او می تواند درباره اتفاقی که افتاده مطلب بنویسد. با این کار هم موضوع روشن می شود و هم فرزند شما مسئولیت پذیری را یادمی گیرد.

۴) نقش یک «کارآگاه» را بازی کنید

شما می توانید مانند یک کارآگاه عمل کرده و حقایق را درکنار هم قرار دهید. درضمن شما می توانید در مورد حادثه پیش آمده با سایر والدین حرف بزنید. تاحدامکان حادثه را روشن کنید.

۵) به سخنان فرزندتان گوش دهید

پس از روشن شدن حقیقت با فرزندتان حرف بزنید و به سخنان وی گوش دهید. از فرزندتان بخواهید بگوید که در آن زمان به چه مسئله ای فکر کرده است.

اگر فرزندتان دوستان خود را سرزنش کرد به وی بگویید: «به نظر می رسد تو برای کاری که خودت مرتکب شده ای دیگران را مقصر می دانی»

● هیچ کس را سرزنش و تحقیر نکنید

اگر متوجه شدید فرزندتان به دردسر افتاده به سرزنش دیگران و یا کوچک شمردن مشکل نپردازید. درغیر این صورت او فرد مسئولیت پذیری بار نمی آید و برای حل مشکلات آینده آمادگی نخواهدداشت.

● یک مثال

آقای «الف» می گوید: «یک شب پسرم و تعدادی از دوستانش درخیابان چند لامپ را شکستند. پسر من توانست فرار کند ولی تعدادی از دوستانش دستگیر شدند. دو روز بعد او به شدت احساس گناه کرد و موضوع را با مادرش در میان گذاشت. هرچند کار سختی بود ولی ما تصمیم گرفتیم عمل شتابزده ای انجام ندهیم. من و همسرم از فرزندمان خواستیم ماجرا را بر روی کاغذ بیاورد و زمانی که او مشغول این کار بود ما با سایر والدین تماس گرفتیم. پس از روشن شدن موضوع، از فرزندمان خواستیم مسئولیت اقدام را بپذیرد و ماجرا را برای پلیس گزارش دهد.

بدین ترتیب او عواقب اقدام خود را دید و یک درس مهم یاد گرفت.

● فعالیت های خطرناک

اگر فرزندتان را در حین ارتکاب به عمل خطرناک غافلگیر کردید باید جریمه های مناسبی برای او درنظر بگیرید.

به عنوان مثال شما می توانید برای مدتی او را از تلفن همراه محروم کنید.

شما با این کار در واقع بخشی از آزادی را از او بگیرید و این، مجازات شدیدی است.

ولی یادتان باشد نباید به فکر شرمنده کردن فرزندتان باشید. زیرا این کار موثر نخواهدبود. نباید با فرزندتان وارد مشاجره شوید، بلکه باید کاری کنید که به قبح اقدام خود پی ببرد. به فرزندتان بگویید: «من فکر می کردم که تو می توانی از آزادی خود به درستی استفاده کنی ولی این حادثه نشان داد که اشتباه می کردم. اکنون باید برای جلب اعتماد من تلاش کنی.»

به واکنش فرزند خود توجه کنید. آیا او از کرده خود پشیمان شده است؟ در صورتی که فرزندتان رفتار مسئولانه ای داشت بخشی از آزادی ها را به او برگردانید، البته یادتان باشد این کار را گام به گام انجام دهید. برای هر مرحله زمانی را در نظر بگیرید. فرزند شما باید قدم به قدم اعتمادتان را جلب کند. او باید عواقب رفتارش را بپذیرد و از اشتباهات خود درس بگیرد.

● تجسس

بسیاری از والدین پس از خلاف فرزندشان تا مدتها به او اعتماد نمی کنند. حتی امکان دارد آنها فرزندشان را کنترل کرده و تمام شب در انتظار آمدن او بیدار بمانند. این والدین نگران خطای مجدد فرزندشان هستند و این فکر آنها را از درون می خورد.

توصیه ما این است که به فرزندتان اجازه دهید برای جلب اعتماد شما تلاش کند و همواره نیمه پر لیوان را ببینید. البته این کار آسان نیست ولی تأثیرات مثبت زیادی دارد.

● آیا می توانید بار دیگر به فرزندتان اعتماد کنید؟

گاهی فرزندان از خود می پرسند: «آیا هرگز می توانم کاملا به فرزند خود اعتماد کنم؟» جواب این است: «خیر! تا زمانی که فرزند شما دوران نوجوانی را سپری می کند نمی توانید صددرصد به او اعتماد کنید.

نوجوانان مدام از مرزها عبور می کنند و شما همیشه در جریان تمام ماجراهای فرزندتان قرار نمی گیرید.

اگر فرزندتان درگیر یک ماجرای خطرناک شده برخورد احساسی نداشته باشید. فراموش نکنید که شما دوست فرزند خود نیستید بلکه یک مربی و مشاور محسوب می شوید و باید به او یاد دهید که چگونه فرزند مسئولیت پذیری باشد.

درمشورت با دیگران تردیدی به خود راه ندهید. تربیت فرزند، دشوارترین کارهاست، پس مراقب سلامتی خودتان باشید. جای هیچ گونه نگرانی نیست. اگر شما به وظیفه خود به درستی عمل کنید فرزندتان نیز تبدیل به فردی مسئولیت پذیر خواهدشد.

آذر شایان