نداشته هایمان

زندگی این قدر زیباست که همه ی ما ها را برای بدست آوردن زیبا یی ها یش به دنبال خود می کشاند ولی به همین اندازه که زیباست, دارای پستی و بلندی های زیادی است

زندگی این قدر زیباست که همه ی ما ها را برای بدست آوردن زیبا یی ها یش به دنبال خود می کشاند . ولی به همین اندازه که زیباست ، دارای پستی و بلندی های زیادی است . آیا برای بدست آوردن پستی ها نداشته هایمان را از دیگران طلب می کنیم یا برای بدست آوردن بلندی ها ؟ به نظر می اید که هر دو موضوع در مورد ما ها صدق می کند . اغلب افرادی که دارای کمبود اجتماعی ، فرهنگی، مالی ، اخلاقی و ... هستند این ویژگی ها را از دیگران طلب می کنند .

به عنوان مثال : شما وقتی از لحاظ مالی بی بضاعت و فقیر هستید بی شک دوست دارید که با فردی که از لحاظ مالی از شما قویتر است ، معاشرت و تعامل داشته باشید و بر عکس کسی که از لحاظ مالی از شما قویتر است ، ولی از لحاظ فرهنگی و یا اخلاقی از شما ضعیف تر است ، دوست دارد با شما معاشرت داشته باشد . فکر می کنم اغلب افراد جامعه نداشته هایشان را از دیگران طلب می کنند . یعنی همیشه به دنبال این هستند که داشته هایشان را به دیگران نشان دهند و نداشته هایشان را از دیگران بگیرند . البته خیلی از افراد تنها داشته هاشان را نشان می دهند و در انتقال داشته هایشان به دیگران کوتاهی میکنند . ولی آنچه که بسیار مهم بوده ، این است که در ایجاد دوستی ها همیشه این نداشته هایمان هستند که دوستی را بوجود می آورند . به بیانی دیگر آشتی نداشته هایمان سبب ایجاد دوستی هایمان می شود . سئوال اینجاست ک آیا این طلبی که ما از دیگران می کنیم ناخواسته است یا خواسته ؟ یعنی با خواستن و رضایت خودمان صورت می گیرد یا ناخواسته و بدون رضایت ؟ طبعا" نداشته هایمان را ناخواسته از دیگران طلب می کنیم .

شاید خیلی از ما متوجه نیستیم که چگونه این نداشته هایمان را از دیگران می گیریم. و به نظر می آید که چون متوجه نیستیم که چگونه نداشته هایمان را از دیگران می گیریم به همین خاطر است که خیلی وقت ها دوستی ها دوام دارد و خیلی وقت ها هم دوام ندارد . لذا شکل و چگونگی اخذ نداشته هایمان از دیگران نیز فرق می کند .افرادی که دارای دانش و بینش اجتماعی هستند و به بیانی دیگر تحصیلکرده و دارای فکر و اندیشه اند در خیلی از مواقع نداشته هایشان را آگاهانه از دیگران می گیرند که شمار اینگونه افراد هم قلیل است . لذا در اخذ این نداشته ها دو صورت می تواند پیش آید: یکی اینکه طرف مقابل نیزد ارای دانش و بینش اجتماعی است و آن هم به سهم خود نداشته هایش را دریافت می دارد که در این صورت نوعی تاثیر و تاثر صورت می گیرد و در خیلی مواقع نیز تنها تاثیر و یا تاثر به تنهایی صورت می گیرد . یعنی یک طرف قضیه دارای دانش و بینش اجنماعی است و آن طرف دیگر از این ویژگی خالی است .

به عنوان مثال : یک مادر بیسواد که آرزوی باسواد یش را همیشه در کله ی خود پرورش داده ، ولی شرایط و امکان بدست اوردن آن برایش فراهم نشده ، به دنبال این است که برای بدست آوردن نداشته اش فرزندش را باسواد کند . بنابراین هر چه قدر سواد این فرزند بالاتر باشد (دکترا) اقتباس نداشته های مادر بیشتر می شود . بنابراین مهمترین مشکلی که در کانون خانواده بوجود می آید بی توجهی به دیگرفرزندان از طرف مادر شان است . چه این که حتی آگر دیگر فرزندان مادر هم دارای مدرک تحصیلی تا مراتب بالا (فوق لیسانس)باشند ولی مادر سعی می کند به فرزندی که دارای دکتراست بیشتر توجه کند و نداشته هایش را از او طلب دارد . البته علاوه بر این همین مادر یا پدر، دیگر نداشته هایش را هم از فرزندان دیگرش که دارای مدارکی به مراتب بالاتر هستند ، طلب میکند .

اما توتم اصلی اش همان فرزند ارشد از حیث تحصیلی است و جالب اینجاست که بی بدیل ترین نداشته ی فرزندان نیز که همیشه از مادرشان طلب می شود، مهر و محبت بی منت مادر می باشد که خود آگاه و ناخود آگاه منتقل می شود . و یا فرزند یا فرزندانی که با مقوله ی طلاق در سن کودکی مواجه می شوند که آغلب به دنبال پدری و یا مادری برای فرزندانشان به نحو اکمل بر می آیند . به گونه ای که می خواهند آن نداشته ای را بنام مادر و پدر که از دست داد ه اند را از طریق مادری و پدر ی کردن نسبت به فرزند خود بدست آورند . خیلی وقت ها در کانون خانواده ها نداشته ها باعث بحران در خانواده شده و خانواده را به تباهی کشانده است . مثلا"نداشته ای بنام "پول " و یا به تعبیری دیگر متمول بودن درجهان امروز از عمده موارد است . چه اینکه یک بچه ی فقیر و تهی دست بدلیل نداشتن پول و ضعف مالی داشته ای را بنام پول دنبال کرده و سرانجام به ورشکستگی منجر گردیده و جالب اینجاست که عکس این قضیه نیز در میان اجتماع و عموم صدق می کند، زیرا که در خیلی از موارد فرد ثروتمند از ثروت محبت و عاطفه و اخلاق بی بهره بوده و این نداشته ها را از همان فرد فقیر که دارای ثروت عاطفه و اخلاق بوده ، طلب کرده و منجر به تاثیر و تاثر شده ! یعنی از دنیای داشته ها به دنیای نداشته ها سفر کرده است .دیگر نکته نداشته های ظاهری است که ما آدم ها ازد یگران طلب می کنیم .این نداشته ها می تواند شامل ظواهر مختلف اعم از پوشش زیبا ، را ه رفتن زیبا ، خندیدن زیبا ، گریستن زیبا، خوش تیپ و خوشگلی زیبا باشد .

به عنوان مثال : یک فرد بدتپ و بدگل در خیلی از مواقع که با یک فرد خوشتیپ و خوشگل دوست می شود و با همدیگر کلا فی عمیق می خورند به خاطر همان نداشته هایی است که از طرف مقابل سراغ دارد و جالب اینجاست که همین فرد خوش تپ و خوشگل نیز در خیلی از مواقع بخاطر سیرت زیبای همین فرد که دارای صورتی نازیباست، باآن رابطه دوستی برقرار می کند . لذا نداشته های فرد خوشتیپ درونی است و نداشته های فرد بدتیپ بیرونی است و این دو مورد به صورت نوعی پارادکس معنایی در کنار هم قرار می گیرند و مفهوم و پیامی سازنده را شکل می دهند . بنابراین می توان گفت آدم ها دارای داشته و نداشته هایی هستند . داشته ها به آن مواردی اطلاق می شود که فرد از خود سراغ دارد و به آنها می بالد و نداشته ها شامل مواردی است که فرد از خود سراغ ندارد و به دنبال اقتباس آنها بصورت آگاهانه و یا غیر آگاهانه از دیگران است .

عابدین پاپی