سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا

نقدی بر وضعیت رقت انگیز زن در سینمای ایران


نقدی بر وضعیت رقت انگیز زن در سینمای ایران

آیا می توانیم قضاوت صحیحی از نقش زنان در جوامع امروز داشته باشیم در حالی که از تاثیر آنان در پیشرفت جامعه غافل هستیم آیا می توانیم از شان و مقام زن سخن بگوییم در حالی که چشمان خود را بر خواسته های واقعی نیمی از مردم جامعه بسته ایم آیا می توانیم در حل مشکلات زنان قلم فرسایی کنیم در حالی که به باورهای آنان بی اعتنا هستیم و آیا می توانیم خود را مدافع حقوق زنان معرفی کنیم در حالی که نسبت به حقوق آنان بی اطلاع هستیم

آیا می توانیم قضاوت صحیحی از نقش زنان در جوامع امروز داشته باشیم در حالی که از تاثیر آنان در پیشرفت جامعه غافل هستیم آیا می توانیم از شان و مقام زن سخن بگوییم در حالی که چشمان خود را بر خواسته های واقعی نیمی از مردم جامعه بسته ایم آیا می توانیم در حل مشکلات زنان قلم فرسایی کنیم در حالی که به باورهای آنان بی اعتنا هستیم و آیا می توانیم خود را مدافع حقوق زنان معرفی کنیم در حالی که نسبت به حقوق آنان بی اطلاع هستیم.

● مروری بر وضعیت زنان در جهان غرب

آیا فمینیسم نتیجه یک اعتراض طبیعی علیه افکار و نظرات تحقیر کننده و ضد زن افلاطون و ارسطو بوده که در جوامع غربی زمینه تحقیر فرهنگی عرفی اخلاقی قانونی و جنسی زنان را فراهم آورده و نسل به نسل بدون هیچ اعتراض جدی پذیرفته شده و تا انقلاب فرانسه که اولین جرقه قابل ملاحظه ایجاد آن زده شد ادامه داشته است « یک اصل خوب وجود دارد که نظم و روشنایی و مرد را آفریده است و یک اصل بد که بی نظمی و ظلمات و زن را آفریده » (فیثاغورث ) یا اینکه « واکنش به رفتار تحقیرآمیزی بود که در رم باستان نسبت به زنان اعمال می شد چه بدبختی ای است زن بودن ! اما وقتی انسان زن باشد بدبختی واقعی این است که خود شخص نداند این امر بدبختی است » (کیرکگارد)

آیا جنس دوم بودن و شیطانی انگاشتن سرشت زنان آنگونه که در ادیان تحریف شده یهودیت و مسیحیت به آن تاکید شده نقشی در خیزش زنان غربی ایفا کرده است « و خداوند خدا خوابی گران بر آدم مستولی گردانید تا بخفت و یکی از دنده هایش را گرفت و گوشت در جایش پر کرد و خداوند خدا آن دنده را که از آدم گرفته بود زنی بنا کرد و وی را به نزد آدم آورد و آدم گفت همانا این است استخوانی از استخوان هایم و گوشتی از گوشتم از این سبب نسا نامیده شود. مار به زن گفت هر آیینه نخواهید مرد بلکه خداوند می داند در روزی که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر خوشنما و درختی دلپذیر دانش افزا پس از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. » (عهد عتیق )

مروری بر وضعیت زنان در جوامع غربی نشان می دهد که اگر چه زنان همواره مورد سرکوب و تحقیر قرار می گرفتند و همواره به عنوان موجودی گناه کار شناخته می شدند که باید با آنان رفتاری خشن و قهرآمیز داشت لکن بیشترین دوران تهاجم به کرامت زن و حقوق مادی و معنوی او در بعد از رنسانس بود; دورانی که از آن به مرگ مدنی زن یاد می شود. اوج این تهاجمات نیز در قرن های پانزدهم و شانزدهم میلادی صورت می گرفت به نحوی که در این دوران زنان خلاق در عرصه هنر علم و ادبیات مجبور بودند که آثارشان را با نام های مردانه امضا کنند. در قرن های هفدهم و هجدهم میلادی نیز که با تمرکز ثروت مبادلات بردگان و فقیر شدن بخشی از بشریت همراه بود شرافت انسان در اروپا به میزان تولید کالا و پس اندازهای مادی او تنزل کرد. در این بین وضع زنان وخیم تر از مردان بود.

نابرابری ها و فشارهای اجتماعی و تفکرات افراطی ادیان غرب سبب شد تا زنان به این نتیجه برسند که جنبشی تشکیل دهند تا به احقاق حقوق از دست رفته شان بپردازند. در حقیقت این داستان به زمانی باز می گردد که حتی در اروپای بعد از انقلاب فرانسه و رنسانس روشنفکرانی همچون « ژان ژاک روسو » « مونتسکیو » و « جان لاک » به وضوح بیانات سخیفی را در مورد زنان ابراز می کردند و با رفتارها و نگرش های افراطی شان به نوعی سنگ بنای خلق افکار فمینیستی را پایه گذاری کردند. « زنان ممکن است دارای فرهنگ اندیشه و ذوق باشند لیکن نمی توانند به ایده مطلق دست یابند. به محض اینکه زنان زمام حکومت را به دست گیرند دولت دچار مخاطره می شود زیرا آنان اعمال خود را نه به موجب مقتضیات کلی بلکه به حکم تمایلات و عقاید دلخواهانه و جزئی تنظیم می کنند. » (هگل ) و یا « زن را با حقیقت چه کار! از ازل چیزی غریب تر و دل آزارتر و دشمن خوتر از حقیقت برای زن نبوده است ـ هنر بزرگ او دروغگویی است و بالاترین مشغولیتش به ظاهر و زیبایی . » (نیچه ـ فراسوی خیر وشر)

نهضت فمینیسم شکل گرفت تا بیان کند که زن در دنیای مدرن امروزی به بن بست رسیده است و برای رهایی او از این بن بست باید چاره ای اندیشید. واژه فمینیسم یک مفهوم واحد ندارد اما در بین تعریف های متعدد و متنوع آن خصلت های مشترکی وجود دارد از جمله اینکه اساس همه این مفاهیم و تعاریف توضیح شایستگی های زنان و موقعیت فرودست زنان در جامعه و تبعیضی است که زنان به دلیل جنس خود با آن روبرو می شوند و یا کاهش تبعیض علیه زنان و غلبه بر آن و همچنین تغییر در نظم اجتماعی اقتصادی سیاسی و فرهنگی به نفع زنان . سیر تاریخی پیدایش فمینیسم را می توان به سه بخش اساسی موسوم به موج های سه گانه تقسیم کرد.

موج اول فمینیسم در واقع پاسخی بود به فشاری که زنان در کشورهای در حال توسعه در محیط کار و اجتماع احساس می کردند. همچنین گفتمان مدرن با مفاهیمی مثل برابری آزادی حقوق فردی اندیشه ترقی عام گرایی خودگرایی و ... زمینه را برای زنان در جهت تقاضا برای بسط اصول بنیادی مدرنیته به نحوی که آنها را نیز شامل شود آماده می کرد. البته روند فعالیت فمینیست ها در آمریکا و اروپا یکسان و همسو نبود . فمینیست ها در آمریکا در حدود سال ۱۸۲۹ میلادی (۱۲۰۸ ) جنبشی علیه برده داری راه می اندازند و در سال ۱۸۴۸ میلادی (۱۲۲۷ ) جنبش ضد مصرف مشروبات الکلی در آمریکا روح تازه ای به تشکل های زنان می بخشد چون در آن زمان مردان سلطه جو به علت مصرف مشروبات الکلی به ضرب و شتم و ایجاد رعب و وحشت در زنان می پرداختند و همین امر باعث تقویت روحیه مشارکت در بین زنان و مبارزه برای دستاوردهای بیشتر گردید.

اما موج دوم فمینیسم در اواخر دهه ۶۰ و تمام دهه ۷۰ قرن بیستم میلادی اعتراض مجددی است به عدم تساوی زنان . این فراز از دهه شصت قرن بیستم میلادی آغاز می شود و تا اوایل دهه هشتاد ادامه پیدا می کند. رهبری این جریان را به « سیمون دوبوار » نویسنده زن فرانسوی نسبت می دهند. شعار محوری این موج برابری کامل زن و مرد در تمامی زمینه های اجتماعی سیاسی و فرهنگی بود. به دنبال این موج زشت دانستن ازدواج و همسرداری و بچه داری یا مادری تشویق زنان به کار بیرون از خانه به طور گسترده و رقابت با مردان در تحصیل و اشتغال و مبارزه با مردسالاری شدت و رواج بیشتری یافت . در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱ ) قانونی که تبعیض جنسی را ممنوع می کرد با تلاش زنان آمریکایی اصلاح و تصویب شد و سپس جنبش آزادی هم جنس خواهی بوجود آمد. بدنبال این موضوع گروهی تحت عنوان مادران هم جنس خواه جان گرفت .

در حدود سال ۱۹۸۰ میلادی (۱۳۵۹ ) موج سوم فمینیسم شکل گرفت . موج سوم سعی دارد که افکار کلاسیک و نژادگرایانه موج دوم را که عمدتا سفیدپوست بودند را به چالش بکشد و آثار سو افراط در حرکت های زن محور را که بیش از همه دامان خود زنان را گرفت تعدیل کند. موج سوم اگرچه موج دوم را در مقام عمل با بحران مواجه ساخت اما در مقام نظر گامی به پیش بود زیرا زمینه طرح و تولید افکار همه گیر و جهان شمول را فراهم نمود.

● تاثیرات مدرنیته بر تفکرات فمینیستی

هم زمان با فراگیر شدن این تفکرات در جهان غرب و با پیشرفت جامعه بشری و ارتقای سطح آگاهی عمومی در جوامع زنان حضور بیشتر خود در صحنه های اجتماعی و تثبیت موقعیت اقتصادی خویش را خواستار شدند. جای خالی حضور زنان در صحنه های اجتماعی و اقتصادی زمینه ای آماده بود برای این که لیبرالیسم از فرصت به دست آمده بهره برداری کند. رشد اقتصاد سرمایه داری موجب جدایی محل کار از خانه و در نهایت تفکیک حوزه خصوصی و عمومی گردید. اگرچه ورود زنان به عرصه اقتصادی به دنبال مشکلات تاریخی ایشان و از طرفی ریشه فکری جوامع انسانی امری گریز ناپذیر بود ولی مشکل زمانی آغاز شد که با حضور ایشان در عرصه عمومی جامعه مردود بودن اخلاقیات و ارزش ها در این حوزه و کارایی عقل جمعی براساس فلسفه غرب طرح گردید.

با حضور ناهماهنگ بانوان در حوزه اجتماعی و نیاز جامعه به اشتغال این قشر در گردونه صنعت می بایست امتیازات ویژه ای جهت برطرف کردن جراحات این حضور نابرابر به کمک نظام مادی در نظر گرفته شود. ویژگی های بالا در رویارویی با جهانی شدن اقتصاد زمینه طراحی شبکه ای از قوانین و حقوق بین المللی و هدفدار براساس بینش مادی را جهت تاثیر بر قوانین داخلی کشورها فراهم آورد و ابزار به کار گرفته شده خود را در معاهدات کنوانسیون ها و تعداد زیادی از تفاهمات بین المللی به نمایش گذارد.

از سوی دیگر کشاندن زنان به صحنه اشتغال مستلزم تغییر باورهای مردان در این خصوص و به جریان انداختن فرهنگ جدیدی در درون جامعه است که مردان را در کار خانگی زنان شریک کند. البته همکاری مردان با زنان در امور خانگی به خودی خود با موازین انسانی ناسازگار نیست ولی نکته اصلی تاثیر مساله بالا در پدید آمدن تصویری جدید از خانواده مادری و همسری است . وقتی « مادری » نقش اجتماعی باشد باید به طور مساوی تقسیم شود. هدف کم کردن مسئولیت خانگی زنان ایجاد تسهیلات لازم برای اشتغال زنان در رویکردی توسعه ای و گذر از موانعی نظیر لزوم مراقبت از فرزندان است . گرایش های جدید فمینیستی دامنه واژه های سیاست و اقتصاد را به احساسات جنسی تن عواطف و سایر حوزه های زندگی اجتماعی که تا قبل از آن فقط شخصی و خانوادگی تلقی می شدند تعمیم داد و به جنگ مفاهیم سه گانه خانواده مادری و همسری رفت .

پدید آمدن اشکال مختلف برای خانواده (خانواده های همجنس خواه زوج آزاد تک والد مجرد) قانونی شدن سقط جنین عرفی کردن راه های مختلف ارضای غرایز اشتغال تمام وقت و گاهی در تمام ساعت های روز برای زنان و فاصله گرفتن نسل جدید از مادران خویش زندگی جدا از والدین طراحی مهد کودک های حرفه ای مطرح شدن ایده رحم های اجاره ای بالا رفتن آمار طلاق و پایین آمدن تعداد ازدواج های رسمی و هزاران واقعیت تلخ دیگر از پیامدهای این تفکرات است . فمینیسم قوانین کنترل روابط جنسی زنان و محدود کردن به خانواده و همسر را قوانینی تبعیض آمیز می شمرد که در حال فروپاشی است در چنین شرایطی قوانین مذهبی برای حراست از مرزهای همسری قوانینی ارتجاعی به شمار می آیند که محکوم به بطلان و مرگ هستند.

● جایگاه و شان زن در اسلام

در شرایطی که زنان بی هیچ دلیل موجهی بی رحمانه مورد تحقیر و خشونت قرار می گرفتند پیامبر رحمت و شفقت اسلام از جایگاه والای زن در جهان گفت . مطالعه و تدبر در قرآن کریم به روشنی آشکار می سازد که برخلاف باور رایج در ادیان تحریف شده مسیحیت و یهودیت هیچ تفاوتی در آفرینش زن و مرد وجود ندارد و هر دو از یک سرشت و گوهر آفریده شده اند چنانچه پروردگار متعال در اولین آیه از سوره نسا می فرماید : « یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نسا و اتقوا الله الذی تسائلون به و الائرحام » ; ای مردم ! در برابر خداوند تقوا داشته باشید. پروردگاری که شما را از یک سرشت و نفس واحد آفرید و از همان نفس همسرش را نیز پدید آورد و از آن دو مردان و زنان زیادی را پراکنده کرد و در مورد خدایی که به خاطر او از همدیگر درخواست می کنید درباره اقارب و ارحام خود تقوا پیشه کنید . و یا در آیه ۱۳ از سوره حجرات اشاره شده است : « یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر او انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم » ; ای مردم ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را تیره ها و قبایلی قرار دادیم با کرامت ترین و باارزش ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست .

در منظر اسلام در قلمرو ارزش ها نیز هیچ گونه تفاوتی میان زنان با مردان وجود نداشته و در استعداد پذیرش فضایل عالی انسانی با همدیگر مساوی هستند چنانچه خداوند متعال در آیه ۳۵ از سوره احزاب فرموده اند : « ان المسلمین و المسلمات و المومنین و المومنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات و الخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین و الصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله کثیرا و الذکرات اعدالله لهم مغفره و اجرا عظیما; مردان و زنان مسلمان مردان و زنان مومن مردان و زنان قنوت گیرنده مردان و زنان راستگو مردان و زنان شکیبا مردان و زنان خشوع کننده مردان و زنان بخشش کننده مردان و زنان روزه گیر مردان و زنانی که ناموس خود را حفظ می کنند و مردان و زنانی که به طور فراوان خدا را ذکر می کنند خداوند برای آنان بخشش و پاداش بزرگی را آماده فرموده است . » در حقیقت خداوند متعال ارزش مردان و زنان را بر مبنای ایمان و عمل صالح و اندوخته های ارزشی کردارها معرفی می کند.

خداوند متعال در آن جا که لازم بوده زن را هم ردیف مرد قرار دهد این کار را انجام داده است چنانچه در آیه ۲۸۸ از سوره بقره فرموده اند : « ولهن مثل الذی علیهن بالمعروف » ; و برای زنان همانند وظایفی که بر دوش مردان است حقوق شایسته ای قرار داده شده است . و در مواردی مانند مالکیت رعایت عفت عمل صالح ایمان احترام ارزش و آبرو امنیت پاداش و جزای اخروی ورود به بهشت و غیره هیچ فرقی با مردان ندارد.

قرآن کریم بر خلاف نظریات تحقیرآمیزی که زن را عنصر گناه دانسته و معتقد است از وجود زن شر و وسوسه برمی خیزد چنانچه به صراحت اعلام می کنند که شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمی یابد و فقط از طریق زن است که مردان را می فریبد داستان بهشت آدم را مطرح کرده و آنجا که پای وسوسه شیطان را به میان می کشد ضمیرها را به شکل « تثنیه » آورده و می فرماید : « فوسوس لهما الشیطان » ; شیطان آن دو را وسوسه کرد « فدلیهما بغرور » ; شیطان آن دو را به فریب راهنمایی کرد و « قاسمهما انی لکما لمن الناصحین » ; شیطان در برابر هر دو سوگند یاد کرد که جز خیر آنها را نمی خواهد. قرآن در کنار هر مرد بزرگ و قدیسی از یک زن بزرگ و قدیسه یاد می کند. از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسی و عیسی در نهایت تجلیل یاد کرده است . اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانی ناشایسته برای شوهرانشان ذکر می کند از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگی که گرفتار مرد پلیدی بوده است غفلت نکرده است .

در اسلام ملاک فضیلت و برتری تقوا و آراستگی به فضایل انسانی و اخلاقی است نه زن یا مرد بودن . در اسلام تساوی ارزشی بین زن و مرد یک اصل اساسی و از اصول مسلم دینی است و راه ترقی برای زن و مرد یکسان است چنان که قرآن کریم می فرماید : « انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی » ; من عمل هیچ عمل کننده ای از شما را زن باشد یا مرد ضایع نخواهم کرد. » و یا در آیه ای دیگر می فرماید : « من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو مومن فلنحیینه حیاه طیبه و لنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون » ; هر کس کار شایسته ای انجام دهد مرد باشد یا زن در حالی که مومن است او را به حیاتی پاک زنده می داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام می دادند خواهیم داد.

به عبارتی تبعیض وقتی تحقق می یابد که در صورت تساوی توانایی ها و استعدادها یک فرد بر دیگری ترجیح داده شود یعنی توانایی و استعداد و نوع مسئولیت او مورد توجه قرار نگیرد. استاد شهید مطهری درباره حقوق زن و تساوی آن با حقوق مرد می فرماید : « در مکتب اسلام زن و مرد هر دو انسان و از حقوق متساوی بهره مندند اما آنچه از نظر اسلام مطرح است این است که زن و مرد به دلیل این که یکی زن و دیگری مرد است و خلقت و طبیعت آنها یکسان نیست در برخی حقوق تکالیف و مجازات ها متفاوت اند. در دنیای غرب سعی می کنند میان زن و مرد از لحاظ قوانین و مقررات و حقوق و وظایف وضع واحد و مشابهی بوجود آورند و تفاوت های غریزی و طبیعی زن و مرد را نادیده بگیرند. »

تفاوت میان زن و مرد در عرصه حقوق در اسلام با ملاحظه مصالحی صورت گرفته که یکی از مهم ترین آنها حفظ کیان خانواده است امری که آرامش روحی و روانی آحاد جامعه را به همراه دارد و تربیت صحیح فرزندان را تضمین می کند. اسلام به دلیل اهمیت نقش مدیریت خانه و خانواده زن را کانون و محور آرامش در خانه شمرده و از بسیاری مسئولیت های مالی و اجتماعی معاف دانسته است بنابراین تفاوت های حقوقی به دلیل اهداف خاص تربیتی فرهنگی و اجتماعی است .

● دفاع از حقوق زنان از دریچه دوربین

با توجه به این موضوع که امروزه سینما به عنوان یکی از مهمترین ابزار انتقال آرا به مخاطبان در هزاره سوم محسوب می شود این پرسش به ذهن متبادر می شود که به راستی سینمای ایران تا چه حد توانسته به وظیفه خود در قبال خدمت به زنان جامعه عمل کند آیا سینماگران ما توانسته اند جایگاه و شان زن مسلمان را آنگونه که در قرآن به آن تاکید شده به آنان بنمایند بحث دفاع از حقوق زن در سینمای ایران در دهه سوم انقلاب فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشته است . جهت گیری های درست و به موقع برخی سینماگران گاه باعث شده تا جریان فوق در مسیر واقعی خود که همانا تنویر افکار عمومی جامعه و بالا بردن سطح فرهنگی مردم است قرار گیرد اما نگاه شعارگونه و سطحی برخی کارگردانان که متاسفانه بخش غالب این قبیل آثار را به خود اختصاص داده است موجبات انحراف از واقعیات را فراهم آورده است که در ادامه به برخی از مهمترین انحرافات ایجاد شده در سینمای زن محور می پردازیم .

۱) ظلم و دیگر هیچ

ناکارآمد نشان دادن نظام های جهان سوم در اداره حکومت و القای عدم توان پاسخگویی به نیازهای مردمانشان و تضییع حقوق زنان در این قبیل جوامع از جمله اهدافی است که هواداران تفکر فمینیسم و بخصوص بنیانگذاران « کنوانسیون رفع هر گونه تبعیض از زنان » به منظور استیلای باورهای خود بر کشورهای هدف همواره در دستور کار خود قرار داده اند. در تولید آثار سینمایی با این پیش زمینه فکری معمولا کارگردان تلاش می کند تا با نمایش فلاکت و بدبختی زنان جامعه مخاطب خود را به سوی چنین باوری سوق دهد که هیچ نقطه امیدی برای بهبود یافتن شرایط موجود جامعه نمی توان متصور بود. هنگامیکه موفق به القا یاس و ناامیدی در ذهن مخاطبان خود شدند نوبت به اجرای فاز دوم طرح یعنی ارائه راه حل برای نجات از این وضعیت نابسامان و خفقان آور می شود. در این مرحله با استفاده از دو روش تشویق مستقیم و غیر مستقیم مخاطبان خود را به ابراز مخالفت و گاه رفتارهای آنارشیستی تحریص می کنند.

پوریا آذربایجانی در فیلم « روایت های ناتمام » به اصطلاح خود چرخه زندگی زنان ایرانی از بدو تولد تا مرگ را به تصویر در آورده است چرخه شومی که با نکبت آغاز شده و با مرگ در تنهایی و عزلت پایان می یابد! « ستاره » دختری مثل هزاران دختر نوجوانی است که خام اندیشانه دل به جوانی می سپارد تا با اسب سفیدش او را به شهر آرزوهایش ببرد اما خیلی زود با دنیای سنگ دلی آشنا می شود که جز بهره جویی از او تمنایی ندارد. زنی که ملتمسانه در نیمه های شب به دنبال مکانی برای سقط جنین می گردد تا شاید به این طریق چند صباحی بیشتر در کنار شوهرش زندگی کند در حقیقت آینده نه چندان دور ستاره است .

سه زن در سه مقطع مختلف و در شرایطی گوناگون به نحوی تحت ظلم مردان قرار می گیرند. ستاره بر خلاف آن چه که انتظار داشت یکه و تنها در خیابان های تهران رها می شود. زن دوم به بهانه حامله شدن از خانه بیرون انداخته می شود و شوهر زن سوم که به تازگی همسرش فارغ شده نه تنها حاضر نیست خرج زایمان را بپردازد بلکه از نگهداری کودک نیز امتناع می کند. زن مجبور می شود تا مخفیانه به همراه فرزندش از بیمارستان بگریزد. در تاکسی متوجه می شود که کودک را اشتباها بر داشته لذا نوزاد را در تاکسی رها کرده و می گریزد. جالب آنکه کودک ربوده و رها شده در تاکسی نیز دختر است . دختری که در بهترین حالت باید بدون داشتن پدر و مادر توسط یک پیرمرد سرپرستی شود. در انتهای داستان نیز زنی بر اثر برخورد با ماشین در گوشه خیابان جان باخته است .

۲) اشتغالی جهت یافتن شخصیتی موثر و کنشگر!

پیش از این گفته شد که از منظر فمینیست ها اشتغال زنان نه فقط به عنوان راهی برای کسب درآمد بلکه فعالیتی اجتماعی جهت یافتن شخصیتی موثر و کنشگر مطرح است به حدی که شاید یک اشتغال نیمه وقت فرصتی محدود برای فرار از نقش سنتی آنان را راضی می کرد. این موضوع در کتاب اشخاصی چون « بتی فریدن » دیده می شود که در گرایش عمومی زنان به اشتغال و تنفر آنها از کار خانگی به شدت موثر بود. به عبارتی آنان تلاش کردند تا از زن خانه دار خوشبخت و راضی چهره ای متنفر و طغیان گر نشان دهند.

در فیلم « دیوار » ساخته محمدعلی طالبی با ستاره دختری آشنا می شویم که علی رغم مخالفت تمامی دوستان و آشنایان چون بردار مادر مدیر شهربازی و حتی شریک پدرش با علاقه و پشتکاری که از خود نشان می دهد خیلی زود موتور سواری را آموخته و کار در « دیوار مرگ » را آغاز می کند. ستاره با تکیه بر توانایی هایش کسب و کاری را که به دلیل ناتوانی های برادرش در شرف تعطیلی بود به اوج شکوه خود می رساند. کارگردان در کنار روایت زندگی و موفقیت های ستاره زندگی نسترن یکی از دوستان ستاره را نیز به تصویر می کشد که دانشجوی فلسفه بوده و از هوش و استعداد خوبی برخوردار است . نسترن که همواره تلاش می کند تا با نصایح حکیمانه اش ستاره را از انبوه مشکلات برهاند خود دچار معضل لاینحلی به نام « ازدواج » می شود. نسترن باهوش و پرانرژی فیلم پس از ازدواج با مردی که ظاهری متشرع دارد مجبور شده تا چادر مشکی بر سر کند و زندگی بی شور و نشاط و کسالت آوری را که هیچ تنوع خلاقیت و پیشرفتی در آن نیست تجربه کند. از دیگر سو به قول کارگردان قدرت حاکم بر جامعه نیز تمام تلاش خود را می کند تا مانع از به شهرت رسیدن و موفقیت ستاره (نماد زن در جامعه ) در زندگی شود. به عبارتی در حالی که ستاره پله های ترقی را یکی پس از دیگری طی می کند به نحوی که حتی قرار است برای اجرای هنرش به خارج از مرزهای ایران مسافرت کند مسئولان اداره اماکن (نماد قدرت حاکم بر جامعه ) به بهانه های مختلفی چون عدم رعایت حجاب و مختلط بودن زنان و مردان در محیط نمایش بی رحمانه مانع از ادامه فعالیت ستاره می شوند.

۳) آراستگی به مثابه برده بودن

فمینیسم به آراستگی یک زن برای همسر قانونی اش ریشخند می زند و آن را عملی در راستای فرهنگ ارباب و رعیتی می داند. در فیلم « همیشه پای یک زن در میان است » ساخته کمال تبریزی علت اصلی اختلاف امیر و مریم خواسته های مشروع و معقول یک مرد ایرانی از همسر خود مبنی بر آراستگی همسرش در منزل است همان که دین اسلام و پیامبر اعظم (ص ) بارها به آن اشاره فرموده اند. امیر از مریم می خواهد که در منزل لباس آراسته پوشیده و مشکلات مربوط به محل کارش را به خانه نیاورد اما مریم معتقد است که خواسته های امیر ناشی از خودخواهی مردانه اوست و او مایل نیست به این تفکرات مالیخولیایی پاسخ مثبت دهد. مریم به این موضوع معترض است که زن بیچاره از صبح تا شب باید در محل کار با روسری باشد وقتی هم که به منزل می آید برای آقای خانه هفت قلم آرایش کند تا شاید دل او را به دست آورد و این درست در تضاد با راحتی و آسایشی است که یک زن به آن نیاز دارد. او معتقد است که مردان کنیز می خواهند نه همسر و هم از این رو است که مایلند همسرشان هر روز پسرفت کند.

میرکریمی در فیلم « به همین سادگی » نیز به نوعی به این موضوع پرداخته است . طاهره وقتی گمان می کند که ارتباطی مخفیانه میان همسرش و منشی شرکت وجود دارد به منظور ایجاد تحول در زندگی یکنواخت خود و جذابیت بیشتر پیش از ورود همسرش به خانه لباس نو بر تن کرده و آرایش می کند اما خیلی زود از کرده خود پشیمان شده احساس حقارت کرده و به سرعت آرایش را از چهره خود می زداید.

۴) ازدواج موقت یا شهوت رانی !

مبارزه برای ریشه کن کردن موضوع ازدواج موقت در جامعه یکی از مهم ترین اهداف سینماگرانی است که به اصطلاح خود در راه احقاق حقوق زنان در جامعه تلاش می کنند. آنان با این استدلال که ازدواج موقت راهی جهت تحقیر هر چه بیشتر زنان و اتفا شهوت مردان بوده و معامله ای است که تنها مردان از آن انتفاع می برند به انحا مختلف سعی در محکوم کردن آن دارند. در فیلم « همیشه پای یک زن در میان است » با مرد به ظاهر متدینی آشنا می شویم که دائم از حفظ بیت المال مسلمین و رعایت قوانین شرع در محل کار سخن به میان می آورد و خواستار ترویج سنت حسنه ازدواج موقت در جامعه به منظور جلوگیری از گسترش فساد در جامعه است .

در ادامه داستان مخاطب درمی یابد که همین مدیر شرکت به اصطلاح متدین مردی شهوت ران و فریبکار است که به محض برخورد با هر جنس مونث نخستین پرسشی که در ذهنش نقش می بندد آن است که می تواند او را به عقد خود در آورد یا خیر این مدیر شرکت حتی برای تنها کارمند مرد شرکت خود که رفتاری زنانه دارد شرایط تغییر جنسیت را فراهم آورده است تا پس از آن او را نیز به عقد خود درآورد. مدیر شرکت به خوبی از احکام شرع آگاه است اما بی توجه به تمامی احکام به زنی که تنها سه روز از طلاقش گذشته پیشنهاد ازدواج می دهد. کارگردان با نمایش گفتار و عملکرد کاملا پارادوکسیکال مدیر شرکت در محیط کار و زندگی خصوصی او به نحوی که استهزا و همچنین تنفر مخاطب از چنین افرادی را برمی انگیزد به طور کاملا شفاف بحث ازدواج موقت را با شهوترانی مقایسه می کند.

رامین شریف زاده